حاج فردوسی

معلم معنویت و مؤلف منهاج فردوسیان

حاج فردوسی

معلم معنویت و مؤلف منهاج فردوسیان

با سلام و احترام
نظر شما در مورد کتاب «مفاتیح الحیاة» اثر آیت الله جوادی آملی چیست؟ آیا می‌توان به عنوان یک برنامه‌ی سیر و سلوکی و تربیتی به آن عمل کرد؟

************
باسمه تعالی

سلام علیکم
یکی از آثاری که در چند سال اخیر، توانست به برکت تبلیغات گسترده‌ی رسانه‌ها، فروش چشمگیری داشته باشد، کتاب «مفاتیح الحیاة» است. این کتاب، توسط جمعی از فضلای حوزه‌ی علمیه‌ی قم و در جهت تحقق ایده‌ای از آیت الله جوادی آملی و تحت نظر ایشان تدوین شده است.
این ایده، در مقدمه‌ی کتاب، چنین توضیح داده شده است:

«استاد، علامه آیت الله جوادی آملی (دام ظله) با اشراف همه‌جانبه به منابع وحیانی و با بهره‌وری کامل از کتاب و سنت و همچنین عقل برهانی و نیز با ژرف‌بینی خاص به این ایده تفطّن دادند که همان طور که بزرگْ محدث روزگار ما، جناب حاج شیخ عباس قمی (رحمه الله) با اثر ماندگار و سودمندش؛ یعنی مفاتیح الجنان، راه سلوک بندگان و ارتباط انسان با خدا را از طریق انجام دادن اعمال عبادی در سه بخش نماز، دعا و زیارات و بهره‌مندی از ثواب و پاداش آن‌ها هموار کرد،‌ کتابی دیگر لازم است که جلد دوم و مکمل آن محسوب شود و شئون دنیایی به ویژه امور اجتماعی بندگان را نیز با همان رویکرد، با آموزه‌های وحیانی مرتبط سازد تا آدمی در زندگی خود از این برنامه‌های الهی بهره‌مند گردد و از آثار آن، هم در دنیا و هم در عقبا سود ببرد، از این رو این کتاب، مفاتیح الحیاة‌ نام یافت».

اما این کتاب علی رغم تیراژ و فروش بالای خود، دچار نواقصی است که از شأن و منزلت آن می‌کاهد و خواننده را دچار یأس می‌کند.

مثلاً در فصل چهارم از مفاتیح الحیاة در قالب روایت آمده است:
رسول خدا (صلی ‌الله علیه و آله و سلّم) می‌فرماید: … گوش، چشم، زبان و قلب امانت هستند و هر کس امانت را رعایت نکند ایمان ندارد. [مفاتیح الحیاة، صفحه‌ی 94]
متن عربی این حدیث را چنین نوشته‌اند: «و السمع أمانة و البصر أمانة و اللسان أمانة و القلب أمانة و لَا إِیمَانَ لِمَنْ لَا أَمَانَةَ لَهُ»
در حالی که فقط قسمت آخر این روایت، در منابع روایی موجود است؛ ولی اثری از قسمت اول، یافت نشد. در روایت آمده است که آن حضرت فرمودند:
«لَا إِیمَانَ لِمَنْ لَا أَمَانَةَ لَهُ» [الجعفریات، محمد بن محمد بن اشعث، صفحه‌ی 36، کتاب الصلاة]
ترجمه: کسی که امانت‌دار نیست، ایمان ندارد.
گر چه این سخن قابل توجیه عقلی است که تمام نعمت‌های الهی، امانت است و باید به درستی محافظت شده و حقش بجا آورده شود؛ اما این که این نظر را به شارع مقدس منتسب کنیم که پیامبر اعظم (صلی ‌الله علیه و آله و سلّم) فرموده‌اند: «و السمع أمانة و البصر أمانة و اللسان أمانة و القلب أمانة» قابل پذیرش نیست و نیاز به سند معتبر دارد.

در فصل پنجم از این کتاب، آمده است: رسول خدا (صلی ‌الله علیه و آله و سلّم) می‌فرماید: حیاط و پیرامون خانه‌هایتان را پاکیزه کنید که یهودیان بدترین محله‌ها را دارند. [مفاتیح الحیاة، صفحه‌ی 125]
وقتی به متن عربی می‌نگریم، در می‌یابیم که ترجمه، آزاد و غیردقیق صورت گرفته است. متن عربی چنین است: «نظّفوا ساحاتکم، فإنّ الیهود أنتن الناس ساحةً». یعنی حیاط یا جلو درِ خانه‌هایتان را تمیز کنید، پس همانا بدبوترینِ مردم از لحاظ حیاط یا جلو درِ خانه، یهودیان هستند.

ولی آیا واقعاً چنین سخنی از پیامبر اعظم (صلی ‌الله علیه و آله و سلّم) است یا بر ایشان بسته‌اند؟! آیا یهودیان، بدبوترینِ مردم از لحاظ حیاط و جلو درِ خانه هستند؟!
وقتی به منبع این دو حدیث می‌نگریم، نام کتاب «موسوعة احادیث اهل البیت علیهم السلام» را می‌بینیم. این کتاب، اثر شیخ هادی نجفی (متولد 1342 ـ زنده) است.
در نزد حدیث‌شناسان، کتاب‌های حدیثی‌ای که بعد از قرن ششم تألیف شده است، «کتاب واسطه» حساب شده و برای بررسی درستی روایات آن، باید به مصدر اولیه‌اش مراجعه نمود. پس کتابی که مؤلف آن معاصر است، به هیچ وجه در نزد حدیث‌شناسان، به عنوان منبع مطرح نیست و حتماً باید روایتش از منبع متقدم بر آن، آدرس‌دهی شود. در حالی که در مفاتیح الحیاة، چنین کاری انجام نگرفته است؛ زیرا این دو حدیث، سابقه‌ای در کتاب‌های حدیثی متقدم شیعه ندارد.
این که «گوش، چشم، زبان و قلب امانت هستند» و «یهودیان، بدبوترینِ مردم از لحاظ حیاط و جلو درِ خانه هستند» دو دیدگاهی است که در این کتاب، بیان شده و قرار است شیعیان متدین، آن را به عنوان دو دیدگاه دینی برای خود برگزینند، در حالی که پایه‌ای در آموزه‌های وحیانی ندارد.

لازم به ذکر است که حدیث دوم را عبدالرحمان سیوطی به نقل از سعد بن ابی وقاص چنین نقل می‌کند: «طیبوا ساحاتِکم، فإنَّ أنتنَ الساحاتِ ساحاتُ الیهودِ» [الجامع الصغیر، عدد 5303] و سپس حکم به ضعیف بودن آن می‌دهد. پس از او، عبد الرئوف مناوی شافعی این حدیث را در فیض القدیر نقل کرده است.
درد اینجاست که دو تن از علمای عامه، سخنی را از سعد بن ابی‌وقاص نقل کرده و آن را ضعیف شمرده‌اند؛ ولی عالم شیعی آن را به عنوان سخن معتبر، به پیامبر اسلام نسبت می‌دهد!

اما در جواب این که آیا «مفاتیح الحیاة»، برنامه‌ی تربیتی است، باید متذکر شوم که برنامه‌ی تربیتی دارای مؤلفه‌ها و مشخصه‌هایی است که در کتاب فوق الذکر دیده نمی‌شود. از جمله‌ی این ملاک‌ها می‌توان به دو مورد زیر اشاره کرد:

۱ ـ برنامه‌ی تربیتی باید دارای مرحله‌بندی باشد یعنی از کلاس اول شروع شده و تا کلاس‌های بالاتر را مرحله به مرحله مشخص کند. کتاب فوق، اینگونه نیست.

۲ ـ برنامه‌ی تربیتی شامل یک سری اوامر و نواهی است یعنی به صورت روشن به رهرو خود امر می‌کند که این موارد مشخص را انجام بده و او را از انجام برخی موارد مشخص دیگر، نهی می‌کند. کتاب فوق اینگونه نیست.

پس در یک نظر کلی می‌توان این کتاب را «حلیة المتقین» با ویرایش جدید دانست. البته تلاش گسترده و زیادی برای اصل کتاب، آدرس‌ها و حتی تایپ، صفحه‌آرایی و چاپ آن به کار رفته است که نمی‌توان نادیده گرفت و بر ارزش آن می‌افزاید.

در هر حال توصیه می‌شود اگر به دنبال برنامه‌ای مرحله‌بندی برای «عمل» می‌گردید، به سراغ این کتاب نروید چون حیران خواهید شد. ولی اگر دوست دارید نظر اسلام را (به صورت علمی) در مورد برخی موضوعات بدانید، می‌تواند منبع مفیدی باشد.
جهت جلوگیری از هر گونه کج‌فهمی، تأکید می‌کنیم جواب ما فقط ناظر به این است که کتاب «مفاتیح الحیاة» را نمی‌توان به عنوان «برنامه» استفاده نمود ولی کتاب علمی خوبی است و در اندازه‌ی خودش، تلاش فراوانی برای فراهم آمدنش مصروف شده است که خداوند به نویسندگانش اجر فراوان عنایت فرماید.
هر گاه بپرسند «قرآن کریم» رمان است یا «بینوایان»، خواهیم گفت: «بینوایان»؛ و این به معنی توهین به قرآن کریم یا قبول نداشتن آن نیست. بلکه در صدد بیان واقعیت هستیم.
در این مورد نیز ما فقط برنامه‌ بودن کتاب «مفاتیح الحیاة» را رد کردیم نه اینکه کتاب مفیدی نیست یا ارزش علمی ندارد.

موفق باشید
حاج فردوسی

تعداد نظراتی که بر این مطلب نوشته شده است: ۰ نظر

اولین نفری باشید که در مورد این مطلب، اظهار نظر می‌کند
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
این وبگاه در ستاد ساماندهی پایگاه‌های اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، به شماره‌ی شامد: «1 - 1 - 769104 - 65 - 0 - 3» ثبت شده و تابع قوانین مکتوب جمهوری اسلامی ایران است. / مطالب این وبگاه، وقف عام بوده و نشر آن، حتی بدون نام، آزاد است