نظر شما در مورد مرحوم حاج شیخ حسنعلی نخودکی (ره) چیست؟
************
باسمه تعالی
سلام علیکم
برای جواب به این سؤال، شما را به چند نکته توجه میدهم:
۱. من این بزرگوار را ندیدهام و آشناییام در حد مطالعهی کتاب نشان از بینشانهاست.
۲. هیچ کتابی از آن مرحوم به دست ما نرسیده تا بتوانیم بر طبق آن و به استناد آن به قضاوت بنشینیم ولی از همان کتاب «نشان از بینشانها» بر میآید که مرحوم نخودکی (ره) علم سحر و تسخیر جن داشته و در بعضی علوم غریبهی دیگر هم متبحر بوده است.
۳. با تحقیقاتی که انجام دادهام به این نتیجه رسیدم که مکتب فکری و روحی ایشان، شاگردی پرورش نداده است.
۴. از کتاب مذکور، چنین بر میآید که آن مرحوم برنامهای برای تربیت و رساندن افراد به کمال و سعادت نداشته است.
۵. کسی که نه کتابی بنویسد و نه شاگردی پرورش دهد و نه برنامهای ارائه دهد، نهایتاً در حد یک اسطوره و پهلوان، قابل «ستایش» است نه قابل «استفاده».
چنین شخصی مثل قصر بسیار مجللی است که روی ابرها قرار داشته باشد، میشود از دور به شکوه و عظمت آن نگاه کرد ولی قابل هیچگونه استفاده نیست. نه راه پلهای دارد و نه ریسمانی آویخته تا کسی بالا رود و از نعمتهای داخل قصر استفاده نماید. در اصطلاح عامهی مردم به این میگویند: «تنها خوری» یعنی کسی برود و برسد و به فکر نجات دیگران هم نباشد.
۶. مرحوم نخودکی (ره) به نحوی رفتار میکرد که غالب کارهای ایشان از علوم غریبه بود نه از مسائل مجمعٌ علیه و متفقٌ علیه. و این، یعنی دقیقاً نقطهی مقابل «منهاج».
چه نکات بالا را بپذیریم و چه نپذیریم، فرقی در مقصود ما که یافتن «استاد» است، نمیکند. زیرا از آن مرحوم، برنامهای برای رسیدن به کمال و سعادت بر جای نمانده است. یعنی راهی روشن که امروز بتوانیم آن را پیروی کنیم، از خود به جای نگذاشت و همین نکته، برای رویگردانی از مطالعه و اظهار نظر در مورد مرحوم نخودکی کفایت میکند.
اگر کسی این واقعیت را نپذیرد، سالها باید با یاد یک عالم دینی، دلخوش باشد و به خیال خام این که آن مرحوم، استاد بود، از جستجوی راه کمال و سعادت، بازایستد.
موفق باشید
حاج فردوسی