سلام علیکم
چند نفر از گویندگان مذهبی بویژه حاج آقا پناهیان خیلی بر حضور در راهپیمایی اربعین اصرار دارند. نظر شما در مورد این سخنان چیست. نمونهای از سخنانشان در این نشانی آمده است. ملاحظه بفرمایید.
http://panahian.ir/post/2603
خیلی متشکر
************
باسمه تعالی
سلام علیکم
این سخنان را ملاحظه کردم. برخی سخنان ایشان، از منظر ثقلین (آیات و روایات) قابل قبول نیست و ادعاهایی اثبات نشده است. در ادامه، به نقد برخی از سخنان ایشان در همین متنی که فرستادهاید میپردازم.
میگوید: هرکسی با یکبار تجربه، آثار معنوی پیادهروی اربعین را در وجود خود احساس میکند.
نقد: دین خدا، برتر از آن است که با تجربیات معنوی، اثبات یا رد شود. حربهی «تجربهی معنوی»، از حربههای صوفیه است که در هنگام تهی بودن دست از سند و مدرک، به آن پناه میبرند.
صوفیه به تجربیات معنوی یعنی همان حس سبکی و رقت قلب، «بهشت نقد» میگویند و معتقدند باید اعمال صالح، برای رسیدن به «حال خوب» و «احساس آثار معنوی» باشد؛ در صورتی که این نیت، از نظر شارع مقدس، مخدوش است و کسی که به چنین هدفی عبادت کند، نصیبی در آخرت نخواهد داشت. به عبارت دیگر، گر چه حالات خوش معنوی، از جنس ماده نیست ولی چون در دنیاست، از مصادیق حرث دنیوی میباشد. قرآن کریم میفرماید:
«مَن کانَ یُرِیدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِی حَرْثِهِ وَمَن کانَ یُرِیدُ حَرْثَ الدُّنْیا نُؤتِهِ مِنْهَا وَمَا لَهُ فِی الْآخِرَةِ مِن نَصِیبٍ» [سورهی شورا، آیهی 20]
ترجمه: کسى که کشت آخرت بخواهد براى وى در کشتهاش مىافزاییم و کسى که کشت این دنیا را بخواهد به او از آن مىدهیم و[لى] در آخرت او را نصیبى نیست.
میگوید: وقتی انسان به عظمت ثواب پیاده رفتن برای زیارت امام حسین(ع) در روایات نگاه میکند، به این نتیجه میرسد که هیچ عملی پرثوابتر از این عمل برای مؤمنین، قرار داده نشده.
نقد: پیاده رفتن، اختصاص به این ایام بسیار شلوغ و خطرناک ندارد. چرا همین عمل پر ثواب را در وقتی انجام ندهیم که جای نماز و جای استراحت و مستراح، فراهم و در دسترس باشد و منجر به چندین گناه و ترک واجب نباشد؟!
میگوید: امام «وحدت گسترده» را علامت نصرت قطعی الهی و پیروزی میدانست.
نقد: راهپیمایی عظیم اربعین، «وحدت گسترده» نیست بلکه «ازدحام گسترده» است؛ زیرا جماعت انبوهی که از سراسر عراق و کشورهای دیگر، با ملیتهای گوناگون به آنجا میآیند، هدفشان مذهبی است نه سیاسی و منظور امام راحل (ره)، «وحدت گسترده»ی سیاسی است که علامت پیروزی است یعنی وقتی که مذهبی و ملی و کمونیسم و فدائیان خلق و مجاهدین و یهودی و مسیحی و زرتشتی و شیعه و سنی و غیره، همه دست در دست هم، خواستار تغییر ساختار حکومت سلطنت به جمهوری شدند، معلوم میشود پیروزی، قطعی است. پس ربط دادن مسائل سیاسی به مسائل مذهبی، دور از بصیرت است.
میگوید: حرکت خودجوش مردمی در اربعین اسراری دارد.
نقد: هر چیز که در این عالم هست، برای خودش و در حد خودش، اسراری دارد. دانهای که در زمین کاشته میشود و قطرهی بارانی که بر برگ درختی مینشیند، برای خودش و در حد خودش اسراری دارد.
این ادبیات، به زبان بیزبانی میرساند که گویندهاش، از اصحاب سرّ است و رازهایی از پشت پردهی جهان میداند که دیگران نمیدانند. لازم بود گویندهی محترم، برای اثبات ادعای خود، گوشهای از این اسرار را فاش میکرد و بر کلیگویی، بسنده نمینمود.
میگوید: بیتردید این تحول را باید مقدمۀ ظهور دانست.
نقد: بشارت به ظهور و برخی حوادث را مقدمهی ظهور دانستن، چیز جدیدی از ایشان نیست و سالیانی است که با همین حرفها شناخته میشود. سخنان شیرین و جذّابی که بخشی از آن در مستند «به سوی ظهور» منعکس گردید و نه تنها هیچ فایدهای نداشت، بلکه موجب برخی ناامیدیها و سرخوردگیها شد. چند سالی است که ایشان، با کلماتی نظیر «بیتردید» موجب ایجاد «تردید» در برخی از افراد «بیتردید» جامعه میشود.
میگوید: روا نیست محب امام حسین(ع) برای اربعین کم بگذارد.
نقد: چرا روا نیست؟ مگر کم نگذاشتن، فقط به حضور در اجتماع پر خطر و ضرر است؟ اصلاً به چه دلیل شرعی، حضور در اجتماع میلیونیای که از چند سو تهدید میشود، رواست؟ به چه دلیل شرعی، باید به قیمت عمل به یک بدعت، چند واجب و مستحب را ترک کرد و به چند حرام، آلوده شد؟!
میگوید: اربعین درِ خانۀ تک تک ما را زده.
نقد: این سخنان شاعرانه و احساسی، میتواند جوانان کمبهره از تحلیل عقلی و شرعی را بفریبد، ولی برای آگاهان به قرآن و سنت و عترت، قابل قبول نیست؛ زیرا قبل از این که اربعین، درِ خانهی تک تک ما را بزند، «حفظ جان» و «مراعات قوانینِ طبقات قبل»، در زده است.
میگوید: اربعین مجلس روضهای است که خود امام حسین برگزار کرده.
نقد: باز هم سخنان احساسی و بیاساس. یک آیه یا روایت نداریم که اربعین، مجلس روضهای باشد که خود امام حسین (علیهالسلام) آن را برگزار کرده باشند. پس نسبت دادنِ چنین مطلبی به آن بزرگوار، نارواست و شاید حرام باشد.
میگوید: چطور ممکن است روضهای که خودتان میگیرید، برای شما اهمیت داشته باشد ولی در اربعین که خودِ اباعبدالله الحسین(ع) در کربلا روضه گرفته است و خواهرش زینب کبری(س) در راه است ـ و اربعین خودش را به کربلا میرساند ـ این مجلس بزرگ روضۀ ارباب، برایتان اهمیت نداشته باشد؟! یقیناً باید برای این روضۀ ارباب بیشتر اهمیت قائل شد. ما باید این را یک فرهنگ کنیم و به همدیگر بگوییم.
نقد: باز هم تکرار همان سخنان احساسی و البته بیسند و ساختگی. این که خواهرش زینب کبری (سلام الله علیها) در راه است و اربعین، خودش را به کربلا میرساند، در هزار و چهارصد سال قبل اتفاق افتاده و نمیتواند دلیلی برای حضور در ازدحام عجیب این زمان در کربلا باشد. میگوید: اربعین از یک رفتار مستحبی گذشته و امروز یک وظیفه محسوب میشود.
میگوید: اربعین از یک رفتار مستحبی گذشته و امروز یک وظیفه محسوب میشود.
نقد: اگر میخواهد بگوید حضور در پیادهروی اربعین، امروزه یک واجب شرعی است، دروغ آشکار است و اگر میخواهد بگوید یک وظیفهی سیاسی است، چرا سخنش را با مستحب شرعی شروع میکند؟! آیا این گونه ورود به بحث، استفادهی ابزاری از دین برای مقاصد سیاسی نیست؟!
میگوید: با حضور در اربعین، به اقتدار حسینی در جهان کمک میکنیم.
نقد: اولاً: «اقتدار حسینی» یعنی چه؟ و در کجای قرآن و سنت و عترت آمده است؟ شایسته نیست با ساختن مصطلحات جدید و جوانپسند، وظیفهی جدید بتراشیم و جامعه را به سویی ببریم که خدا و پیامبر و ائمهی طاهرین (علیهمالسلام) نبردهاند.
ثانیاً: مأمور نیستیم به قیمت چندین خطر و ضرر، به «اقتدار حسینی در جهان» کمک کنیم. به عبارت دیگر، اگر بتوانند با کنار هم قرار دادنِ برخی آیات و روایات، چیزی به عنوان «اقتدار حسینی» بسازند، نخواهند توانست دستوری از شارع مقدس بیاورند که ما را موظف کند به چنین چیزی کمک کنیم.
میگوید: شرکت در راهپیمایی اربعین وظیفه همۀ مؤمنین است، هرچند اولویت با مردان است.
نقد: اگر منظور از «وظیفه»، واجب شرعی باشد، چنین نیست ولی اگر «وظیفهی سیاسی» است، نقشی در کمال و سعادت ندارد و از بحث ما خارج است.
میگوید: پیادهروی اربعین، مؤثرتر از هزاران کار فرهنگی است.
نقد: اگر منظور از کار فرهنگی، کارهای نمادینی است که در جامعه میبینیم و در حدّ برگزاری مسابقه و اهدای جوایز است، شاید بشود چنین سخنی را بیراه ندانست ولی اگر منظور از کار فرهنگی، آشنا کردن جوانان با دیدگاههای درست و اعمال صحیح بر طبق قرآن و سنت و عترت باشد، چنین نیست که پیادهروی اربعین، مؤثرتر از هزار کار فرهنگی باشد.
میگوید: رسانهها و اصحاب قلم باید احساس وظیفه برای راهپیمایی اربعین را برای مردم جابیاندازند.
نقد: بر طبق چه ملاکی، رسانهها و اصحاب قلم، این احساس را در مردم، جابیاندازند؟ به چه پشتوانهای چنین کاری بکنند؟ به استناد کدام آیه یا روایت یا فتوا، مردم را به معرکهی پر خطر و ضرر ترغیب کنند؟
میگوید: اگر با حضور در اربعین میتوانیم زمینه ظهور امام زمان(عج) را فراهم کنیم چرا از این کار مضایقه داشته باشیم؟
نقد: از قدیم گفتهاند: «اگر» را کاشتند، «هیچ» سبز شد. معلوم نیست ایشان به استناد چه دلیل روشنی، حضور در پیادهروی اربعین را زمینهساز ظهور حضرت صاحب الامر (ارواحنا فداه) میداند؟ واقعاً از میان علمای اسلام، چه کسی جرأت میکند چنین فتوایی بدهد که حضور در راهپیمایی اربعین، زمینهساز ظهور است؟
میگوید: به اعتقاد بسیاری از علما، این حرکت میلیونی در اربعین هیچ چیزی جز این نیست که دست الهی باعث این تجمع میلیونی شده و کسی جز خداوند نمیتواند بگوید که من در آن نقش داشتهام.
نقد: اگر عبارتهایی مانند «تظاهرات میلیونی»، «تجمع میلیونی»، «اعتصاب میلیونی» و «تحصن میلیونی» را در اینترنت جستجو کنید، دست الهی را در خیلی جاهایی خواهید دید که چیزی جز کفر و فساد نیست. شایسته است نتیجهی جستجوها را به آن «بسیاری از علما» که ادعا شده هم نشان بدهند تا آگاه شده و دست خدا را بیهوده هزینه نکنند.
میگوید: مسلمانان باید نسبت به اربعین احساس وظیفه کنند و کسی که از سر وظیفه به این زیارت مشرف شود، بطور قطع نورانیت بیشتری خواهد داشت.
نقد: بالاخره معلوم نشد که منظور از «احساس وظیفه»، وظیفهی شرعی است یا «وظیفهی سیاسی»؟! اگر «وظیفهی شرعی» است، چنین چیزی نداریم و قابل اثبات شرعی نیست و اگر «وظیفهی سیاسی» است، «به طور قطع، نورانیت بیشتری خواهد داشت» در ادبیات سیاسی، جایی ندارد. «سیاست» با «نورانیت» و «معنویت» کاری ندارد و رابطهای بینشان نیست.
میگوید: در روایات معتبر نقل شده است که فقرا حداقل سالی یکبار و ثروتمندان حداقل سالی دو بار به زیارت کربلا بروند و میان دو سفر کربلا بیشتر از 3 سال فاصله نباشد این در حالی است که حج تمتع تنها یک بار بر مسلمانان واجب شده است در حالی که درباره زیارت امام حسین(ع) مطالب فراتر از حج در روایات مطرح شده است.
نقد: این مطالب، در روایات معتبر آمده است ولی زمانش را به اربعین، منحصر نکردهاند بلکه در روزهایی مانند عاشورا، عرفه، شب جمعه و غیره نیز سفارش شده است. پس چه دلیلی دارد که انجام این مستحب مؤکد را در همین چند روز شلوغی سرسامآور قرار دهیم؟
موفق باشید
حاج فردوسی
با این همه دعوت گاهی شبهه پیش می آید که باید به این مراسم برویم یا در مجلسی خالص و خلوت به اشک و روضه بر ارباب
در این زمینه با وجود انبوه تبلیغات چه توصیه و نظری دارید؟
خصوصا همه مردم در این مسیر و مثلا من در یک مجلس روضه خلوت و دور از این جمع هستم
ضمنا حضور اکثریت فریب دهنده است و وقتی یکدفعه در این هیاهو میبینم اکثریت مردم زن و مردم در آن مسیر و من در این خلوت و روضه هستم به تردید می افتم خصوصا یک وقت یک بارش رسانه ای و تحریک هم هست که جا نمانید و اسمتان از قلم نیفتد باعث شبهه می شود و گرنه من همچنان یک روضه خلوت را پیدا میکنم و میروم یک لحظه ای سر سفره حسینی و توشه ای میچینم و برمیگردم