قاعدهی 2872 (2): در منهاج فردوسیان اعتقاد دارند؛ هر منهاجی که مصیبتزدهای را تعزیت و تسلیت دهد، برایش پاداش آن مصیبتزده خواهد بود بدون این که از اجر صاحب مصیبت چیزی کاسته شود.
سلام علیکم
باتوجه به قانون فوق که اشاره دارد به تعزیت و تسلیت دادن به «هر» مصیبتزده و فقط مصیبتزدگان منهاجی هدف نیست و باتوجه به این نکته که تسلیت فقط برای وفات نیست بلکه در هر گونه خسارت و ضرر، میتوان پیام تسلیت داد دو دیدگاه مطرح است؛
دیدگاه یکم اینکه؛ در این حادثه طبیعی و سایر حوادثی از این دست میتوان پیام تسلیتی از نوع منهاجی برای اصحاب خسارت و ضرر و زیان صادر کرد پس مانعی ندارد حضرت حاج فردوسی (حفظه الله) در این گونه موارد و مواقع پیام تسلیت صادر کنند که باتوجه به نوع پیامهای ایشان که قطعا از نگاه دکترین منهاج فردوسیان صادر خواهد شد و حاوی نکات متفاوت از پیامهای تسلیت صادر شده توسط سایر افراد خواهد بود، این پیام خودش باعث تبلیغ، نشر و معرفی دکترین منهاج فردوسیان میشود؛ پس خوب است همواره پیام تسلیت صادر کنند!
دیدگاه دوم اینکه؛ این قبیل حوادث و وقایع، روزانه در اقطار و اکناف عالم اتفاق میافتد اگر قرار باشد برای تمام این مصیبتزدگان و زیان دیدگان که از نگاه منهاجی شایسته است تسلیت و تعزیت داده شوند، پیام تسلیت صادر شود، دیگر فرصتی برای ایشان برای انجام امور علمی و شخصی تا مدیریت و تربیت و ارشاد اصحاب منهاج فردوسیان باقی نمیماند؛ پس شایسته است یکبار دیدگاه و تسلیت درست در این زمینه و موارد را بیان کنند و در سایر موارد و مواقع اصحاب منهاج فردوسیان مانند آن عمل کنند.
ضمن تشکر از توجهتان، لطفاً نظر معظم له را در مورد این دو دیدگاه برایمان بفرمایید.
************
باسمه تعالی
سلام علیکم
در شرعهی 35 توضیح دادم که برداشت تربیتی از «مصیبت» و «تسلیت» کدام است. «مصیبت» را در بخش دیدگاهها، «شبهه» و در بخش اعمال، «گناه» و «پیام تسلیت» را تلاش برای نجات برادر و خواهر منهاجی از «شبهه» و «گناه» معرفی کردم.
البته این تعریف، بالاترین و بهترین زاویهی نگاه تربیتی است و با تسلیتهای متعارف که نوعی لفظپردازی بیارزش است، منافاتی ندارد.
هر گاه کسی دچار نقص در اموال و انفس شد، اگر به او بگویند: «تسلیت عرض میکنم» یا «تسلیت مرا پذیرا باشید» یا «مرا در غم خودتان شریک بدانید» و مانند این تعارفات مرسوم، ارزش تربیتی ندارد و فقط بجا آوردن رسم کهن تعارف است؛ ولی وقتی کسی که عازم بالاترین درجات است، گرفتار «شبهه» در اعتقادات یا «گناه» در اعمال شد، به سراغش رفتن و او را یاری رساندن که از آن «شبهه» یا «گناه» به سلامتی عبور کند، ارزش حقیقی دارد و مشمول پاداش عظیم اخروی خواهد بود. ان شاء الله تعالی
با این مقدمه، دو دیدگاهی که مطرح کردهاید را اینگونه بررسی میکنم که «حوادث طبیعی» تسلیت ندارد. آنچه تسلیت دارد، «حوادث تکاملی» است. یعنی برای این که مثلاً پدر کسی وفات یافته به او بگویند: «درگذشت پدرتان را تسلیت عرض میکنم» ارزش تربیتی ندارد و از تعارفات ارباب دنیاست. آلوده شدن به این تعارفات و آداب و رسوم اجتماعی که کشور تا کشور و حتی شهر تا شهر فرق میکند، در شأن منهاجی نیست. منهاجی از زاویهی تربیت و به قصد تکامل به «حوادث طبیعی» مینگرد نه از زاویهی مصیبت.
موفق باشید
حاج فردوسی
لطفاً با پاسخی که دادید، قاعدهای که در ابتدای نامه فوق آورده شده است را برایمان بازتعریف کنید.