سلام علیکم
منحرفترین جریانها و گروهها و مکتبها و باطلترین و پوچترین برنامهها و ایدهها و نحلهها و حرفها در اقصی نقاط عالم کلی پیرو ، طرفدار و مدافع دارند.
چرا ما (منظور برنامه تربیتی منهاج فردوسیان که همان اسلام ناب محمدی (ص) است) که زلالترین و صافترین پاکترین است، اینقدر خلوت و تنهاست؟!
هرچند طرفدار داشتن این برنامه چیزی به آن نمیافزاید و بیطرفدار بودن آن از حقانیت و درستی آن نمیکاهد
منظور بنده این است در دنیایی که هر خوب و بدی کلی طرفدار دارد، چرا ما طرفدار نداریم؟
************
باسمه تعالی
سلام علیکم
قاعدهی تقابل کمیّت با کیفیت، بر تمام میدانهای جهان هستی، حاکم است. گویا این جهان، به صورت هرم طراحی شده است که هر مقدار از قاعدهی هرم به سمت نوک آن حرکت کنید، از تعدادش کاسته و بر کیفیتش، افزوده میشود.
به عبارت دیگر، در هر زمینهای که دقت کنید، خواهید دید هر چه کیفیت، بالاتر میرود، از کمیّت، کاسته میشود و بر عکس، هر چه بر کمیّت افزوده میشود، از کیفیت، کاسته میگردد. بر همین اساس، از آنجا که هدف نهایی در منهاج فردوسیان، رسیدن به بالاترین نقطهی عالم هستی است (بالاترین کیفیت)، پیروانش باید از نظر کمیّت، کمترین باشند.
موفق باشید
حاج فردوسی