سؤال: «منهاج فردوسیان» چه تفاوتهایی با «عرفان اسلامی» دارد؟
جواب: چند تفاوت عمده بین عرفان اسلامی شیعی با منهاج فردوسیان هست که به اجمال عبارتند از:
تفاوت اول: نیاز به استاد راهرفته و حاذق:
قدم نهادن در راه «عرفانِ عملی» محتاج به استادی حاضر و حاذق جهت کنترل حالات و واردات سالک است. زیرا دستورات عرفانی دارای مزاج تند است و آثار موقت ولی شدیدی ایجاد میکند؛ لهذا نیاز به کنترل شدن میزان اذکار و اعمال توسط استاد خُبره، موافق با تأثیر و ظهورات آن اذکار و اوراد در حالات سالک دارد.
ولی وارد شدن و عمل کردن به «منهاج فردوسیان» نیاز به استادی از جنس رعیت (بشر غیر معصوم) برای کنترل حالات و واردات ندارد. علتش آن است که منهاج فردوسیان، برنامهی زندگی سعادتمند دنیوی و اخروی است، نه پروژهای موقت، و چون طبیعت دستورات آن معتدل است، منجر به ظهورات و فوران مقطعی و نامتعادل روحی و جسمی نمیشود.
لذا محال است کسی با عمل دقیق بر طبق «منهاج فردوسیان» به جنون و عدم تعادل روحی یا فکری یا جسمی دچار شود، در حالی که در سیر و سلوکهای گوناگون و برنامههای مختلف تربیتی (سلوکی)، از این عوارض، به وفور دیده میشود.
تفاوت دوم: نیاز به توانایی بالای جسمی و روحی:
عرفان برای افراد خاصی با توانایی جسمی و روحی بالایی تجویز میشود و استادان این رشته، افراد را بعد از آزمونهای متعدد به شاگردی میپذیرند.
چه بسیار دیده و شنیدهایم افرادی را که به خاطر نداشتن توانایی جسمی یا روحی لازم، سیر و سلوکشان به جای ختم شدن به مراحل عالیهی عرفانی و کمالات روحی و توحیدی، به دیوانگی، وسواس شدید، اباحهگری، کفر، بتپرستی، دینسازی و … منتهی شده است.
ولی منهاج فردوسیان را خالق متعال توسط پیامبر عظیم الشأنش با چنان وسعت و شمولی نازل فرموده که جز منکرین و معاندین، که اساساً قصد تسلیم شدن و به راه آمدن ندارند، بقیهی فرزندان بشر را دستگیر و تکامل دهنده است.
هر مشتاق کمال و سعادت، با هر مقدار شوق و توان جسمی، میتواند با اعتقاد یافتن به قواعد نظری و عمل کردن به قوانین منهاج فردوسیان، راه تکامل را به اندازهی خودش طی کند و از بهرههای دنیوی و اخروی آن بهرهمند گردد.
تفاوت سوم: توقف موقت یا دائمی روال زندگی عادی:
سیر و سلوک عرفانی در مقاطعی نیاز به متوقف کردن زندگی روزمره و انقطاع کلی و جزئی از مردم دارد، تا اذکار و اوراد و اعمال خاص آن، تأثیر لازم را بر جسم و روح سالک بر جای بگذارد.
ولی «منهاج فردوسیان» در حال جریان داشتن زندگی، اجرا میشود و عمل به قوانین آن موجب مختل شدن زندگی روزمره و حیات عادی نمیگردد. زیرا گوشهنشینی، که همان رُهبانیت اختراعی مسیحیان است، به صورت جدّی و شدید از سوی استادان معظم منهاج فردوسیان (علیهمالسلام) نهی و مذمت شده و به عنوان انحراف از منهاج فردوسیان معرفی گردیده است. «منهاج فردوسیان» سبک زندگی اسلامی است نه روشی برای بریدن از جامعه و متوقف کردن جریان عادی زندگی.
تفاوت چهارم: جابجایی در اصل و فرع:
بسیار دیده میشود که در عرفان و تصوف، برخی مسائل اساسی و محوری در رسیدن به سعادت و کمال، کم رنگ و حاشیهای جلوه داده میشود و برخی مسائل حاشیهای و کم رنگ، که نقش چندانی در رسیدن به کمال و سعادت ندارد، اساسی و محوری معرفی میگردد.
مثلاً بشارت و وعده به بهشت و همچنین انذار و وعید از جهنم، دو محور اساسی تعالیم قرآن کریم است، در حالی که در عرفان، به صورتی کمرنگ و حاشیهای مطرح میشود. در مقابل، مسألهی دیدار با خداوند متعال (لقاء الله) در دنیا و آخرت که یا در قرآن به این معنی مطرح نشده و یا در حاشیه و کمرنگ بدان اشاره رفته است، در عرفان و تصوف به صورت محوری و اساسی به آن بها داده شده است.