سؤال: چرا بعد از منهاجی شدن، حالات معنوییمان را از دست میدهیم؟
تفصیل سؤال: من قبل از آشنا شدن با منهاج فردوسیان، اعمال صوفیانه انجام میدادم و مشغول علوم غریبه بودم و حالات روحی و معنوی خوبی داشتم، ولی با ورود به منهاج فردوسیان، آن حالات معنوی و رقّتهای عبادی از من رفته است، دلیلش چیست؟
جواب: هر گاه شیطان، کسی را در گمراهی و بیراهه ببیند، نیازی به گمراه کردن او احساس نمیکند، پس بین او و بدعتهایی که بدان عمل میکند را خالی میکند تا با بدعتهایش مشغول باشد و لذت ببرد.
از دیگر سوی، شخص گمراهی که دچار بدعتهاست و از سنتها به دور افتاده، به خیال این که حال کاذبی که دارد، معنویت است، با همان بدعتها خوش و سرگرم بوده و به همان گمراهی، راضی میشود.
اما همین که کسی قدم در راه کمال و سعادت واقعی نهاد و بنا گذاشت با شیطان و نفس، به مقابله و مبارزه بپردازد، شیطان و سربازانش با تمام توان، وارد شده و حتی شیاطین انس را نیز علیه او بسیج میکنند تا او را از رسیدن به قلههای کمال واقعی باز بدارند.
امیر المؤمنین (علیهالسلام) فرمودند: «مَنْ أَحَبَّنَا فَلْیَعُدَّ لِلْبَلَاءِ جِلْبَاباً» [غرر الحکم و درر الکلم، آمدی، ص 657]
ترجمه: هر کس ما را دوست بدارد، باید برای بلاها و گرفتاریها چادری (سپری) آماده سازد.
البته محبتی که منجر به اصلاح دیدگاهها و اعمال گردد.
همچنین میفرمایند: «مَنْ أَحَبَّنَا أَهْلَ الْبَیتِ فَلْیَسْتَعِدَّ لِلْفَقْرِ جِلْبَاباً» [نهج البلاغه، صبحی صالح، حکمت 112]
ترجمه: هر کس ما اهل بیت را دوست بدارد، پس باید برای ناداری، چادری (سپری) آماده سازد.
و همین معنی در بیانی از امام صادق (علیهالسلام) نیز آمده است که میفرمایند: «مَنْ دَخَلَ فِی هَذَا الْأَمْرِ فَلْیَتَّخِذْ لِلْبَلَاءِ جِلْبَاباً، فَوَ اللهِ لَهَوُ إِلَیْنَا وَ إِلَی شِیعَتِنَا أَسْرَعُ مِنْ السَّیلِ إِلَی قَرَارِ الْوَادِی یَتْبَعُ بَعْضُهُ بَعْضاً» [الأصول الستة عشر، کتاب مثنّی بن الولید الحنّاط، حدیث 19]
ترجمه: هر کس در این امر [ولایت اهل بیت (علیهمالسلام)] وارد شود، باید برای بلاها، چادری (سپری) بگیرد و به خدا قسم بلا به سوی ما و به سوی پیروان ما، سریعتر از رسیدن سیل به کوهپایه است و قسمتی، در پی قسمت دیگر میآید.