سؤال: چه زمانی علم، از هر سو بر منهاجی هجوم میآورد؟
تفصیل سؤال: در بارهی برخی عرفای معاصر، میگویند به جایی رسیدند که مصداق این فرمایش حضرت امیر المؤمنین (علیهالسلام) شدند که «هَجَمَ بِهِمُ الْعِلْمُ عَلی حَقیقَةِ الْبَصیرَةِ، وَ باشَرُوا رُوحَ الْیقینِ» [1] آیا منهاج فردوسیان، میتواند منهاجی را به این پایه برساند؟
جواب: استفاده از قسمتی از سخن و رها کردن قبل و بعدش، در صورتی که معنی را عوض کند، قبیح و ناشایست است. این فرمایش حضرت امیر المؤمنین (علیهالسلام) در بارهی فرزندان معصومشان، یعنی استادان منهاج فردوسیان (علیهم السلام) است. اگر قبل و بعد این کلمات را بنگرید، در مییابید که این قلهها، برای مردم عادی، دست نیافتنی است و هر کس غیر از معصومین (علیهمالسلام) که مصداق آن معرفی شوند، غیر قابل قبول است.
پس نباید حرکات و کلمات صوفیه (خذلهم الله) که میکوشند بزرگان خود را همسنگ اهل بیت طاهرین (علیهمالسلام) نشان دهند، ما را به این توهم بیندازد که انسانهای عادی نیز میتوانند همتای انبیاء و اوصیاء شوند.
سخن کامل حضرت امیر المؤمنین (علیهالسلام) چنین است:
«… اللّهُمَّ بَلی، لا تَخْلُو الاْرْضُ مِنْ قائِم لِلّهِ بِحُجَّة، اِمّا ظاهِراً مَشْهُوراً، اَوْ خائِفاً مَغْمُوراً، لِئَلاّ تَبْطُلَ حُجَجُ اللهِ وَ بَیناتُهُ. وَ کمْ ذا؟ وَ اَینَ اُولئِک؟ اُولئِک وَاللهِ الاْقَلُّونَ عَدَداً، وَ الاْعْظَمُونَ عِنْدَ اللهِ قَدْراً، یحْفَظُ اللهُ بِهِمْ حُجَجَهُ وَ بَیناتِهِ حَتّی یودِعُوها نُظَراءَهُمْ، وَ یزْرَعُوها فی قُلُوبِ اَشْباهِهِمْ. هَجَمَ بِهِمُ الْعِلْمُ عَلی حَقیقَةِ الْبَصیرَةِ، وَ باشَرُوا رُوحَ الْیقینِ، وَ اسْتَلانُوا مَا اسْتَوْعَرَهُ الْمُتْرَفُونَ، وَ اَنِسُوا بِمَا اسْتَوْحَشَ مِنْهُ الْجاهِلُونَ، وَ صَحِبُوا الدُّنْیا بِاَبْدان اَرْواحُها مُعَلَّقَةٌ بِالْمَحَلِّ الاَعْلی. اُولئِک خُلَفاءُ اللهِ فی اَرْضِهِ، وَ الدُّعاةُ اِلی دینِهِ. آهِ آهِ، شَوْقاً اِلی رُؤْیتِهِمْ» [نهج البلاغه، صبحی صالح، حکمت 143]
ترجمه: آری زمین از کسی که به حجّت خدا برای خدا قیام نماید تهی نمیماند، قائمی آشکار و مشهور، یا ترسان و پنهان، تا دلایل الهی و بیناتش باطل نگردد. اینان چند نفرند؟ و کجایند؟ به خدا قسم عددشان اندک، و نزد خداوند از نظر منزلت، بسیار بزرگند. خداوند دلایل و بیناتش را به وجود آنان محافظت میکند تا به افرادی شبیه خود بسپارند، و بذر آن را در دلهایشان کشت کنند. دانش با حقیقت بصیرت به آنان روی نموده، و با روح یقین درآمیختهاند، و آنچه را نازپروردگان سخت گرفتهاند آسان یافتهاند، و به آنچه نادانان از آن وحشت کردهاند مأنوس شدهاند، و با بدنهایی که ارواحشان به محلّ برتر آویخته، همنشین دنیا شدهاند. اینان جانشین حق در زمین، و دعوتکنندگان به دین خدا هستند. آه آه که چه مشتاق دیدار آنانم!
از عباراتی مانند این که «زمین از حجت آشکار یا پنهان خدا خالی نیست»، به راحتی میتوان دریافت که این کلمات، فقط و فقط در وصف ائمهی معصومین (علیهمالسلام) است و هیچ کس حق ندارد آن را به نفع خود یا بزرگترهای خود، مصادره و سرقت نماید.
…………………………………
[1] نهج البلاغه، صبحی صالح، حکمت 143. ترجمه: دانش، با حقیقت بصیرت به آنان هجوم آورده، و با روح یقین درآمیختهاند.