سؤال: آیا میتوان اصحاب منهاج فردوسیان را «شیعهی افراطی» نامید؟
تفصیل سؤال: از آنجا که اصحاب منهاج فردوسیان، در اعتقادات اصلی، با شیعیان دوازدهامامی، مشترک هستند، ولی در عمل، تندرویهایی دارند، آیا میتوان آنان را «شیعهی افراطی» نامید؟
جواب: نخست باید افراط و تفریط را معنی کنیم. «افراط» به معنی «از حد درگذشتن»، «از حد و اندازه تجاوز کردن» و «زیادهروی کردن» است. «تفریط» به معنی «کوتاهی کردن در کاری»، «اظهار عجز کردن در کاری»، «بیهوده ساختن»، «ضایع کردن» و «تلف کردن مال» است.
این که «پیرو» به تمام دستورات «پیشوا»ی خود عمل کند، «متابعت» است ولی اگر بیش از آنچه به او دستور دادهاند، عملی انجام دهد، «افراط» کرده است و اگر در انجام دادن دستورات پیشوایش کوتاهی نموده و موجب تلف شدن فرصت یا مالی گردد، «تفریط» کرده است. حال اگر مجموعهی قوانین عملی منهاج فردوسیان، که دستورات صریح و روشن خدای تعالی و پیامبر و ائمهی طاهرین (علیهمالسلام) است، را کسی به دقت مراعات نمود، «متابعت» کرده است؛ و اگر کسی بیش از آنچه دستور دادهاند انجام دهد، دچار «افراط» شده و آن که تمام یا بخشی از آن را بدون عذر، مراعات نکند، گرفتار «تفریط» است.
با این حساب، آنچه شیعیان غیر منهاجی بدان دچار هستند، «تفریط در عمل» است نه آنچه اصحاب منهاج فردوسیان مراعات میکنند، «افراط». به عبارت دیگر، هر گاه شیعهای دچار تفریط و کمکاری در مراعات دستورات امام خویش باشد، عملکنندگان به دستورات امام را افراطی میبیند.
چنین شخصی هر گاه متعهد شود که به تمام دستورات قرآن کریم و آموزههای نبی و وصی (علیهمالسلام) عمل نماید، خواهد دید که اصحاب منهاج فردوسیان، دچار هیچ نوعی از افراط نیستند.