حاج فردوسی

معلم معنویت، مؤلف منهاج فردوسیان، مستجاب الدعوة

حاج فردوسی

معلم معنویت، مؤلف منهاج فردوسیان، مستجاب الدعوة

(عمل‌گرایی، محور اصلی رسیدن به تکامل است)

آنچه رساننده‌ی بشر به مقامات عالیه و قرب حضرت حق ـ جل و علا ـ است، همانا و همانا «عمل کردن» به این فرامین نورانی است. پس فراگرفتن، آموزش دادن، چاپ و نشر، ترجمه، تحقیق، تنقیح، برگزاری محافل و سمینارها و… نقش چندانی در تکامل شخص ندارد؛ گرچه تمام این کارها نیک است و به عنوان مقدمه‌ی «عمل صحیح»، لازم می‌باشد.
نقش عمل صالح در رساندن انسان به درجات عالیه به حدّی است که در قرآن کریم، در بیش از نود مورد، همتای ایمان ذکر شده است. برای مشاهده‌ی این آیات، به فصل پنجم، ذیل سؤال 38 مراجعه نمایید.
پس اگر کسی منکر نقش محوری «عمل» در تکامل شود، «منهاج فردوسیان» را نتیجه نخواهد گرفت.

دلیل اثبات‌کننده: آیاتی چند از قرآن کریم و روایات بسیاری از استادان منهاج فردوسیان (علیهم‌السلام) به تصریح و اشاره، این مطلب را اثبات می‌کند. مشروح مستندات این مقدمه در کتاب «جایگاه عمل در منهاج فردوسیان» آمده است. ولی برای نمونه، به چند آیه و روایت در اینجا اشاره می‌کنیم.

نمونه‌‌ی اول (آیه):
«مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکرٍ أَوْ أُنْثی‏ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیینَّهُ حَیاةً طَیبَةً وَ لَنَجْزِینَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما کانُوا یَعْمَلُونَ» [سوره‌ی نحل، آیه‌ی 97]
ترجمه: هر کس از مرد یا زن کار شایسته کند و مؤمن باشد قطعاً او را با زندگی پاکیزه‌‏ای حیات [حقیقی] بخشیم و مسلماً به آنان بهتر از آنچه انجام می‏‌دادند پاداش خواهیم داد.

نمونه‌‌ی دوم (آیه):
«وَ تُوَفَّی کُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ وَ هُمْ لا یُظْلَمُونَ» [سوره‌ی نحل، آیه‌ی 111]
ترجمه: و هر کس به آنچه کرده بی کم و کاست پاداش می‏‌یابد و بر آنان ستم نمی‏‌رود.

نمونه‌‌ی سوم (آیه):
«مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَیرٌ مِنْها وَ مَنْ جَاءَ بِالسَّیئَةِ فَلا یُجْزَی الَّذینَ عَمِلُوا السَّیئاتِ إِلاَّ ما کانُوا یَعْمَلُونَ» [سوره‌ی قصص، آیه‌ی 84]
ترجمه: هر کس نیکی به میان آورد برای او [پاداشی] بهتر از آن خواهد بود و هر کس بدی به میان آورد کسانی که کارهای بد کرده‏‌اند جز سزای آنچه کرده‌‏اند نخواهند یافت.

نمونه‌‌ی چهارم (آیه):
«یَوْمَ تَأْتی‏ کُلُّ نَفْسٍ تُجادِلُ عَنْ نَفْسِها وَ تُوَفَّی کُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ وَ هُمْ لا یُظْلَمُونَ» [سوره‌ی نحل، آیه‌ی 111]
ترجمه: [یاد کن] روزی را که هر کس می‏‌آید [و] از خود دفاع می‏‌کند و هر کس به آنچه کرده بی کم و کاست پاداش می‏‌یابد و بر آنان ستم نمی‏‌رود.

نمونه‌‌ی پنجم (آیه):
«یا أَیُّهَا الرُّسُلُ کُلُوا مِنَ الطَّیباتِ وَ اعْمَلُوا صالِحاً إِنِّی بِما تَعْمَلُونَ عَلیمٌ» [سوره‌ی مؤمنون، آیه‌ی 51]
ترجمه: ای پیامبران از چیزهای پاکیزه بخورید و کار شایسته کنید که من به آنچه انجام می‏‌دهید دانایم.

نمونه‌‌ی ششم (آیه):
«وَ مَنْ جاءَ بِالسَّیئَةِ فَکُبَّتْ وُجُوهُهُمْ فِی النَّارِ هَلْ تُجْزَوْنَ إِلاَّ ما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ» [سوره‌ی نمل، آیه‌ی 90]
ترجمه: و هر کس بدی به میان آورد به رو در آتش [دوزخ] سرنگون شوند آیا جز آنچه می‏‌کردید سزا داده می‏‌شوید.

نمونه‌‌ی هفتم (آیه):
«وَ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَنُبَوِّئَنَّهُمْ مِنَ الْجَنَّةِ غُرَفاً تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدینَ فیها نِعْمَ أَجْرُ الْعامِلینَ» [سوره‌ی عنکبوت، آیه‌ی 58]
ترجمه: و کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‏‌اند قطعاً آنان را در غرفه‏‌هایی از بهشت جای می‏‌دهیم که از زیر آنها جوی‌ها روان است جاودان در آنجا خواهند بود چه نیکوست پاداش عمل‏‌کنندگان.

نمونه‌‌ی هشتم (آیه):
«مَنْ کَفَرَ فَعَلَیهِ کُفْرُهُ وَ مَنْ عَمِلَ صالِحاً فَلِأَنْفُسِهِمْ یَمْهَدُونَ» [سوره‌ی روم، آیه‌ی 44]
ترجمه: هر که کفر ورزد کفرش به زیان اوست و کسانی که کار شایسته کنند [فرجام نیک را] به سود خودشان آماده می‏‌کنند.

نمونه‌‌ی نهم (آیه):
«فَذُوقُوا بِما نَسیتُمْ لِقاءَ یَوْمِکُمْ هذا إِنَّا نَسِیناکُمْ وَ ذُوقُوا عَذابَ الْخُلْدِ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ» [سوره‌ی سجده، آیه‌ی 14]
ترجمه: پس به [سزای] آنکه دیدار این روزتان را از یاد بردید [عذاب را] بچشید ما [نیز] فراموشتان کردیم و به [سزای] آنچه انجام می‏‌دادید عذاب جاودان را بچشید.

نمونه‌‌ی دهم (حدیث):
عَنِ الصَّادِقِ عَنْ آبَائِهِ (علیهم‌السلام) فِی وَصِیةِ النَّبِی لِعَلِی (علیه‌السلام) قَالَ: «یا عَلِی لَا خَیرَ فِی الْقَوْلِ إِلَّا مَعَ‏ الْفِعْلِ» [من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق، جلد 4، صفحه‌ی 369]
ترجمه: امام صادق (علیه‌السلام) از پدرانشان نقل کردند از وصیت استاد اعظم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) برای امیر المؤمنین (علیه ‌السلام) که فرمودند: ای علی، خیری در سخن نیست مگر با عمل.

نمونه‌‌ی یازدهم (حدیث):
عَنْ أَبِی ذَرٍّ عَنِ النَّبِی (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) فِی وَصِیتِهِ لَهُ قَالَ: «یا أَبَا ذَرٍّ مَثَلُ الَّذِی یَدْعُو بِغَیرِ عَمَلٍ کمَثَلِ الَّذِی یَرْمِی بِغَیرِ وَتَرٍ» [امالی، شیخ طوسی، صفحه‌ی 534، مجلس یوم الجمعة الرابع من المحرم سنة سبع و خمسین و أربعمائة؛ مکارم الأخلاق، طبرسی، صفحه‌ی 465، الفصل الخامس فی وصیة رسول الله ص لأبی ذر الغفاری؛ وسائل الشیعة، محدث عاملی، جلد 7، صفحه‌ی 84، باب استحباب ملازمة الداعی للصبر و طلب الحلال]
ترجمه: استاد اعظم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) به ابوذر (رحمه‌الله) فرمودند: ای ابوذر، مثال کسی که دعا می‌کند بدون عمل، مانند کسی است که بخواهد تیر از کمانی که زه ندارد بیاندازد.

نمونه‌‌ی دوازدهم (حدیث):
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللهِ (علیه‌السلام) فِی حَدِیثٍ قَالَ: «الْإِیمَانُ لَا یَکُونُ إِلَّا بِعَمَلٍ وَ الْعَمَلُ مِنْهُ وَ لَا یَثْبُتُ الْإِیمَانُ إِلَّا بِعَمَلٍ» [کافی، محدث کلینی، جلد 2، صفحه‌ی 33، باب فی أن الإیمان مبثوث لجوارح البدن کلها]
ترجمه: امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند: ایمان جز به عمل نیست و عمل از ایمان است و ایمان جز با عمل، ثابت نمی‌شود.

نمونه‌‌ی سیزدهم (حدیث):
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللهِ (علیه‌السلام) فِی حَدِیثٍ قَالَ: «مَنْ أَقَرَّ بِدِینِ اللهِ فَهُوَ مُسْلِمٌ وَ مَنْ عَمِلَ بِمَا أَمَرَ اللهُ بِهِ فَهُوَ مُؤْمِنٌ» [وسائل الشیعة، محدث عاملی، جلد 15، صفحه‌ی 164، باب الفروض على الجوارح و وجوب القیام بها]
ترجمه: امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند: کسی که به دین خدا اقرار کند، مسلمان است و کسی که به دستورات خدا عمل کند، مؤمن است.

نمونه‌‌ی چهاردهم (حدیث):
عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ (علیه‌السلام) قَالَ فِی حَدِیثٍ: «وَ اللهِ مَا مَعَنَا مِنَ اللهِ بَرَاءَةٌ وَ لَا بَینَنَا وَ بَینَ اللهِ قَرَابَةٌ وَ لَا لَنَا عَلَی اللهِ حُجَّةٌ وَ لَا نَتَقَرَّبُ إِلَی اللهِ إِلَّا بِالطَّاعَةِ فَمَنْ کانَ مِنْکُمْ مُطِیعاً لِلَّهِ تَنْفَعُهُ وَلَایتُنَا وَ مَنْ کانَ مِنْکُمْ عَاصِیاً لِلَّهِ لَمْ تَنْفَعْهُ وَلَایتُنَا وَیحَکُمْ لَا تَغْتَرُّوا، وَیحَکُمْ لَا تَغْتَرُّوا» [کافی، محدث کلینی، جلد 2، صفحه‌ی 75، باب الطاعة و التقوى]
ترجمه: امام باقر (علیه‌السلام) فرمودند: به خدا قسم با ما برائتی (برگه‌ی آزادی از جهنم) نیست و بین ما و بین خدای تعالی، خویشاوندی‌ای نیست و ما بر خدای تعالی حجتی نداریم و به خدای تعالی جز به اطاعتش نزدیک نمی‌شویم. پس هر کدام از شما که مطیع خدا باشد، ولایت ما او را سود خواهد داد و هر کدام از شما که نافرمان خدای تعالی باشد، ولایت ما او را سود نخواهد داد. وای بر شما، [به محبت و آشنایی با ما] فریفته نشوید. وای بر شما، [به محبت و آشنایی با ما] فریفته نشوید.

نمونه‌‌ی پانزدهم (حدیث):
عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ (علیه‌السلام) فِی حَدِیثٍ قَالَ: «لَا تُنَالُ وَلَایتُنَا إِلَّا بِالْعَمَلِ وَ الْوَرَعِ» [صفات الشیعة، شیخ صدوق، صفحه‌ی 13، الحدیث الثانی و العشرون؛ وسائل الشیعة، محدث عاملی، جلد 15، صفحه‌ی 247، باب وجوب الورع]
ترجمه: امام باقر (علیه‌السلام) فرمودند: به ولایت ما نمی‌توان رسید، جز با عمل [صالح] و ورع [یعنی مواظبت شدید بر انجام دستورات الهی].

نمونه‌‌ی شانزدهم (حدیث):
قَالَ أَبُو عَبْدِ اللهِ (علیه‌السلام): «لَیسَ مِنْ شِیعَتِنَا مَنْ قَالَ بِلِسَانِهِ وَ خَالَفَنَا فِی أَعْمَالِنَا وَ آثَارِنَا وَ لَکنْ شِیعَتُنَا مَنْ وَافَقَنَا بِلِسَانِهِ وَ قَلْبِهِ وَ اتَّبَعَ آثَارَنَا وَ عَمِلَ بِأَعْمَالِنَا أُولَئِک شِیعَتُنَا» [السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ابن ادریس، جلد 3، صفحه‌ی 634؛ وسائل الشیعة، محدث عاملی، جلد 15، صفحه‌ی 243]
ترجمه: امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند: از پیروان ما نیست کسی که به زبان [اقرار به امامت ما کند و مدح ما] بگوید ولی با کارها و آثار ما مخالفت نماید. لکن پیرو ما، کسی است که با زبان و قلبش موافق ما باشد و از آثارمان پیروی کند و به کارهایی که می‌کنیم، عمل کند. ایشان پیروان ما هستند.

نمونه‌‌ی هفدهم (حدیث):
قَالَ لِی جَعْفَرٌ (علیه‌السلام): «أَبْلِغْ شِیعَتَنَا أَنَّهُ لَنْ یُنَالَ مَا عِنْدَ اللهِ إِلَّا بِعَمَلٍ وَ أَبْلِغْ شِیعَتَنَا أَنَّ أَعْظَمَ النَّاسِ حَسْرَةً یوْمَ الْقِیامَةِ مَنْ وَصَفَ عَدْلًا ثُمَّ یُخَالِفُهُ إِلَی غَیرِهِ» [کافی، محدث کلینی، جلد 2، صفحه‌ی 300، باب من وصف عدلا و عمل بغیره؛ وسائل الشیعة، محدث عاملی، جلد 15، صفحه‌ی 296، باب أنه لا یجوز لمن وصف عدلاً أن یخالفه إلى غیره]
ترجمه: راوی می‌گوید: امام باقر (علیه‌السلام) به من فرمودند: به شیعیان ما برسان که کسی به آنچه در نزد خدای تعالی‌ست نمی‌رسد جز با عمل و به پیروان ما برسان که حسرت‌مند‌ترین فرد در روز قیامت، کسی خواهد بود که عدلی را وصف کند [راه درست و معتدلی را ترسیم کند] و [عمل به] آن را به دیگری واگذارد.

نمونه‌‌ی هجدهم (حدیث):
قَالَ (علیه‌السلام) لِرَجُلٍ سَأَلَهُ أَنْ یَعِظَهُ: «لَا تَکنْ مِمَّنْ یَرْجُو الْآخِرَةَ بِغَیرِ الْعَمَلِ» [وسائل الشیعة، محدث عاملی، جلد 16، صفحه‌ی 151، باب وجوب الإتیان بما یأمر به من الواجبات و ترک ما ینهى عنه من المحرمات]
ترجمه: امام (علیه‌السلام) به مردی که از ایشان می‌خواست که او را موعظه کنند، فرمودند: از کسانی مباش که [پاداش‌ها و لذت‌های] آخرت را بدون عمل، امید دارند.

تعداد نظراتی که بر این مطلب نوشته شده است: ۰ نظر

اولین نفری باشید که در مورد این مطلب، اظهار نظر می‌کند
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
این وبگاه در ستاد ساماندهی پایگاه‌های اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، به شماره‌ی شامد: «1 - 1 - 769104 - 65 - 0 - 3» ثبت شده و تابع قوانین مکتوب جمهوری اسلامی ایران است. / مطالب این وبگاه، وقف عام بوده و نشر آن، حتی بدون نام، آزاد است