بِسمِ اللهِ وَ بِاللهِ
وَ فِی سَبِیلِ الله وَ الحَمدُ للهِ
وَ الصَلَوةُ عَلَی رَسُولِ اللهِ وَ عَلَی آلِهِ آلِ اللهِ
وَ أفضَلُ التَّحِیاتِ عَلَی بَقِیةِ اللهِ وَ اللَّعنُ الدَّائِمُ عَلَی أعدَاءِ اللهِ
مُرتَقِباً لأمرِ اللهِ وَ مُرتَجِیاً لِفَضلِ اللهِ، وَ عَلَی المِنهَاجِیّینَ وَ المِنهَاجِیّاتِ سَلامُ اللهِ.
مقدمه:
بررسی مفصل منابعی که نظام جامع تربیتی منهاج فردوسیان از آنها استجماع شده، ضرورتی بود که مدتها، خودنمایی میکرد، تا این که بالاخره، توفیق، رفیق راه شد و این کتاب، فراهم آمد.
مهمترین و معتبرترین منبع برای استجماع قواعد نظری و قوانین عملی منهاج فردوسیان، «قرآن کریم» است. این کتاب باعظمت، آخرین و سالمترین متن آسمانیای است که امروزه در دسترس ماست. از آنجا که وثاقت و سلامت کتاب الله العزیز، اجماعی تمام مسلمانان است، خود را از بررسی آن، بینیاز دیدیم.
رکن دیگری که در استجماع قواعد نظری و قوانین عملی منهاج فردوسیان بر آن اعتماد کردیم، سخنان گهربار استاد اعظم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) و جانشینان برحق آن بزرگوار (علیهم السلام) است.
در میان کتابهایی که سخنان آن استادان بشریت را جمعآوری کرده، برخی کتابها از اعتبار کافی برخوردار نیستند و نمیتوانند مایهی اطمینان خاطر در انتساب آن سخن به آن فرزانگان را فراهم آورند.
برخی ویژگیها، موجب تقویت جایگاه و ترفیع درجهی کتاب روایی میشود تا جایی که شایستگی لازم برای این که منبع استجماع قواعد نظری و قوانین عملی منهاج فردوسیان باشد را مییابد و برخی نقایص، موجب تنزّل درجهی آن از سند به شاهد میگردد.
صافی اول:
در صافی نخستین، تمام کتابهایی که مدعی بازنشر سخنان استاد اعظم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) و استادان معظم منهاج فردوسیان (علیهم السلام) هستند ولی مؤلفانشان از سرسپردگان به جریان ظلمانی و شیطانی سقیفهاند، از زمرهی منابع حدیثی معتبر، خارج گردید. در پاکسازی اولیه، دهها کتاب مسند و مرسل، مفصل و مختصر و قدیمی و جدید، به کناری نهاده شد تا راه برای شناسایی وحی خالص، هموارتر گردد.
صافی دوم:
کتابهای باقیمانده از صافی نخستین، بر اساس ملاکهای متعددی ارزیابی شد. مهمترین ملاکهای برتری کتابهای حدیثی بر یکدیگر، چنین است:
1. قدمت کتاب:
هر چه کتابی از قدمت بیشتری برخوردار باشد به معنی نزدیکتر بودن به عصر حضور است. بر طبق این ویژگی، منابع حدیثی شیعه را به دو گروه تقسیم کردیم:
الف) از عصر حضور تا قرن پنجم (سالهای 1 تا 500 هجری قمری)
ب) از قرن ششم تا قرن پانزدهم (سالهای 601 تا 1440 هجری قمری)
از منابع معتبر اولیه برای «استجماع تأسیسی» قواعد نظری و قوانین عملی منهاج فردوسیان، بهره گرفته شده است.
از منابع واسطه به دلیل این که کتاب واسطه شمرده میشوند، فقط «استجماع تسدیدی» انجام گرفته است.
2. شهرت کتاب:
هر چه کتابی از شهرت بیشتری برخوردار باشد، نشانگر مقبولیت آن در نزد جمهور علماست. بر طبق این ویژگی، منابع روایی به پنج گروه تقسیم میشوند:
الف) شهرت در میان معاصرین مؤلف یا اندکی پس از او؛
ب) شهرت در دورههای بعدی؛
ج) فراوانی آدرسدهی به کتاب؛
د) فراوانی شروح، تعلیقهها و نقدهای کتاب؛
هـ) شهرت و جایگاه علمی شارحین و ناقدین.
3. صحت انتساب کتاب به مؤلف:
هر چه انتساب کتابی به مؤلف آن روشنتر باشد، ارزش کتاب را بالاتر میبرد و برعکس، هر چه در انتساب کتابی به مؤلفش اختلاف بیشتری باشد، از ارزش آن میکاهد.
4. طریق صحیح به کتاب:
این که نسخهی موجود کتاب حدیثی از طریق افراد شناخته شده و ثقه به مؤلف برسد، بر ارزش و جایگاه آن میافزاید.
5. جایگاه علمی مؤلف:
هر چه مؤلف کتاب، از جایگاه برتری از لحاظ علمی برخوردار باشد، بر ارزش کتاب افزوده میشود. جایگاه علمی مؤلف از بررسی این ملاکها به دست میآید: استادان، شاگردان، آثار مکتوب، شهرت علمی و حوزهی حدیثی.
6. تخصّص مؤلف:
هر چه کتاب، در ارتباط بیشتری با رشتهی تخصصی مؤلف باشد، یعنی رشتهای که مؤلف در آن شهرت دارد، ارزش و اعتبار بیشتری خواهد داشت. همچنین میزان ضبط و دقت نویسنده، اعتبار کتاب را بیشتر میکند.
7. میزان اهتمام مؤلف به کتاب:
روشن است که تمام کتابهای یک مؤلف به یک اندازه از اعتبار و رفعت درجه برخوردار نیستند. از عواملی که این تفاوت را موجب میشود به موارد زیر میتوان اشاره کرد:
الف) تألیف کتاب در سنین پختگی مؤلف؛
ب) مستند بودن مطالب؛
ج) دقت مؤلف در نقل مطالب معتبر و حذف مطالب نامعتبر؛
د) بر عهده گرفتن صحت مطالب ـ ولو اجمالاً ـ توسط مؤلف.
علاوه بر آنچه گذشت، عوامل دیگری نیز بر افزایش یا کاهش اعتماد بر مصادر حدیثی دخالت دارد که به اجمال، عبارتند از: اندک بودن متون در بردارندهی محتوای شاذ؛ اندک بودن متون مستبعد؛ اندک بودن رکاکت لفظی یا محتوایی؛ همخوانی بیشتر متون با ضروریات و مسلمات دین و مذهب؛ اندک بودن راویان ضعیف و کذاب در اسناد و طرق؛ کمتر بودن متون اختصاصی.
8. قوّت نسخه:
قوی بودن نسخههای خطی برجای مانده از یک کتاب، یکی دیگر از ملاکهای ارزشگذاری متون حدیثی برای استفاده در منابع استجماع منهاج فردوسیان است. این ملاک با توجه به این عوامل استحصال میگردد:
الف) شهرت و جایگاه علمی ناسخان؛
ب) شهرت و تواتر نسخه؛
ج) کم بودن اختلاف متن با متون مشابه؛
د) کم بودن تصحیفات و تحریفات.
هـ) داشتن نسخههای قرائت شده بر عالمان و دارای مهر بلاغ.
فرق منابع تأسیسی با تسدیدی:
کتابهایی که از صافی اول و دوم گذشته باشند، میتوانند به عنوان منابع استجماع قواعد نظری و قوانین عملی منهاج فردوسیان، مورد استفاده قرار گیرند. به این کتابها، «منابع تأسیسی» میگوییم. به عبارت دیگر، منابع تأسیسی، کتابهایی هستند که شرایط ابتدایی برای اطمینانبخشی نسبت به انتساب سخنی به استادان معظم منهاج فردوسیان (علیهم السلام) را دارند.
از این گونه کتابها، دیدگاهها و دستورالعملهایی استجماع میشود که در قرآن کریم نیامده و در کتابی قبل از این کتاب نیز ثبت نشده است. تأسیسی بودن کتابی، به معنی درست و مقبول بودن تمام روایات آن کتاب نیست. هر روایت برای این که بتواند پایهی استجماع قاعدهی نظری یا قانون عملی قرار گیرد، باید مراحل دیگری را نیز طی کند که به تفصیل در کتاب «اصول استجماع منهاج فردوسیان» بیان شده است.
پس کسی گمان نکند وقتی کتابی را تأسیسی میدانیم، به معنی تأیید تمام روایات آن کتاب است؛ بلکه هر گاه کتابی پس از طی مراحل راستیآزمایی، امتیاز لازم را کسب کرد، نوبت به بررسی تک تک روایاتش بر اساس سند، معنا و سایر ملاکهای استجماع میرسد.
تمام سختگیریها برای این است که پایهی یک دیدگاه (قاعدهی نظری) یا دستورالعمل (قانون عملی) بر محکمترین حالت بنا گردد؛ زیرا رهروی که از پلههای محکم بالا میرود، امیدوار به رسیدن است؛ ولی آن کس که قدم بر پلههای سست میگذارد، از لغزیدن و سقوط در امان نیست.
در حاشیهی «منابع تأسیسی»، کتابهایی هستند که امتیاز لازم را برای این که روایاتشان مورد بررسی و مداقه قرار گیرد، کسب نکردهاند. این کتابها را «منابع تسدیدی» میخوانیم. از روایات این کتابها برای تسدید (محکم کردن) دیدگاهها و دستورالعملهای استجماع شده از «منابع تأسیسی» استفاده میکنیم.
به عبارت ساده، وقتی دیدگاهی در قرآن کریم یا یکی از منابع تأسیسی آمده باشد، (بعد از کسب امتیاز لازم) در مییابیم که آن دیدگاه از وحی است و باید به آن معتقد گردید. پس از آن، هر مطلبی که آن دیدگاه وحیانی را تأیید میکند، مورد تأیید و قابل استفاده است؛ حتی اگر در کتابهای روایی ضعیف شیعه یا کتابهای اصحاب سقیفه یا کتابهای آسمانی تحریف شده (همانند تورات و انجیل) یا رؤیا یا مکاشفه یا شعر و ضرب المثل باشد.
تشکر و استرحام:
لازم به ذکر است که در مواضع متعدد، از دادههای پایگاههای «ویکی پدیا»، «ویکی شیعه»، «ویکی فقه» و «ویکی اهل البیت» بهره بردهام ولی به جهت پرهیز از اطاله، به صورت مجزا آدرسدهی نکردهام. پاداش اخروی کسانی که از نتایج زحماتشان در تدوین این کتاب، بهرهبرده و نامشان مذکور شده و نشده را از خدای متعال درخواست دارم.
امید است این خدمت ناچیز، در درگاه حیّ قیّوم، به احسن وجوه مقبول افتد و اصحاب منهاج فردوسیان را نفع وافر رساند. ان شاء الله تعالی
وَ آخِرُ دَعوانا أَنِ الحَمدُ لِلّهِ رَبِّ العالَمین
مشهد مقدس رضوی ـ حاج فردوسی
اردیبهشتماه 1402 خورشیدی