نام کتاب:
نام این کتاب، «تفسیر الإمام العسکری (علیهالسلام)» است.
مؤلف کتاب:
مطالب این تفسیر را محمد بن قاسم استرآبادی خطیب، مشهور به «مفسر جرجانی»، از دو راوی آن، ابوالحسن علی بن محمد بن سیار و ابویعقوب یوسف بن محمد بن زیاد، نقل کرده است.
خلاصهی محتوای کتاب:
متن این کتاب منسوب به امام حسن عسکری (علیهالسلام) است و مشهور است که آن را برای دو نفر از یارانشان املا فرمودهاند. این تفسیر شامل تفسیر سورهی حمد و سورهی بقره تا آیهی ۲۸۲ است.
بر این اساس، امام (علیهالسلام) روایاتی را از اجداد طاهرینشان در تفسیر و توضیح و شأن نزول آیات و روایاتی را در مقام و منزلت اهل بیت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) بیان نموده است. بنابر نقل ابن شهرآشوب، این تفسیر شامل تمام قرآن در صد و بیست جلد بوده که همین مقدار آن به دست ما رسیده است.
بررسیهای بیشتر:
برخی از علما، اعتبار این تفسیر را از نظر سند و دلالت مخدوش دانستهاند. از نظر سند راوی این تفسیر «محمد بن قاسم» است و او به وسیلهی ابن غضائری تضعیف شده است و «یوسف بن محمد» و «علی بن محمد» نیز هر دو مجهول هستند و در کتب رجالی نامی از آنها برده نشده است.
از نظر دلالت هم این تفسیر شامل معجزات غیر قابل قبولی است که هیچ اثری از آنها در منابع روایی دیگر نیست و همچنین وقایعی خلاف تاریخ، در آن آمده است.
در مقابل، برخی دیگر از علما، اعتبار آن را تأیید میکنند و در پاسخ میگویند: تضعیفات ابن غضائری معتبر نیست و در وثاقت روات این تفسیر، اعتماد شیخ صدوق و ترحم گفتن بر آنها و نقل احادیث آنها در کتب معتبر خود مانند «من لا یحضره الفقیه»، «توحید»، «عیون»، «اکمال الدین»، «امالی»، «علل الشرائع» و «معانی الاخبار» کفایت میکند.
همچنین وجود روایات غیر قابل قبول یا ضعیف، دلیل بر ردّ اصل کتاب نمیشود، همچنان که در کتاب کافی نیز احادیث ضعیف وجود دارد.
از جمله علمایی که اعتبار این تفسیر را قبول ندارند میتوان به: ابن غضائری، علامه حلی، تفرشی (صاحب نقد الرجال)، محقق داماد، محقق شوشتری استرآبادی (صاحب منهج المقال)، اردبیلی (صاحب جامع الروات)، قهپایی (صاحب مجمع الرجال)، شیخ محمد جواد بلاغی، ابو الحسن شعرانی، آیت الله خویی و سید محمد هاشم خوانساری اشاره نمود.
در مقابل گروه سابق، علما و بزرگانی نیز این تفسیر را معتبر میدانند. بزرگانی چون شیخ صدوق، شیخ طبرسی، قطب راوندی، ابن شهرآشوب، شیخ علی کرکی، شهید ثانی، مجلسی اول و دوم، شیخ حر عاملی، فیض کاشانی، حسن بن سلیمان حلی (شاگرد شهید اول)، سید نعمت الله جزائری، وحید بهبهانی، شیخ انصاری، سید عبد الله شُبَّر، آیت الله بروجردی، شیخ آقا بزرگ صاحب الذریعه و محدث نوری. این بزرگان از جمله کسانی هستند که بر اعتبار این تفسیر صحّه گذاردهاند.
جمعبندی و نتیجهگیری:
صدور و انتساب این تفسیر به امام عسکری (علیهالسلام) مورد تردید است؛ زیرا راویان این تفسیر از نظر وثاقت، مجهول هستند و تا کنون طریق قطعی بر اثبات آن ارائه نشده است.
در طریق این تفسیر، اضطراب و ضعف دیده میشود، حتی در طریق شیخ صدوق به این تفسیر نیز اضطراب و تناقض وجود دارد. در متن روایات و مطالب این تفسیر، گاه آفاتی همچون ضعف، اضطراب و مطالب منکر دیده میشود که نشانگر نقل به معنا یا خطا و سهو راویان و یا خطای نُساخ است.
در مجموع، روایات این کتاب، به دو دسته تقسیم میشود؛
دستهی اول: روایاتی هستند که اسلوب روایی خود را حفظ نکردهاند و قابل خدشه و مناقشه هستند و صدورشان از ناحیهی امام (علیهالسلام) محل تردید است و از نظر دلالتی، قابل عمل نیستند.
دستهی دوم: روایاتی هستند که اسلوب روایی خود را حفظ کرده و با ملاکهای ارزیابی و صحت و اعتبار حدیث، مطابقت دارند. این دسته روایات، صرف نظر از ضعف و تردید در سند، از نظر محتوا، قابل استفاده در استجماع تسدیدی هستند. البته تعداد روایات دستهی دوم، کمتر از روایات دستهی اول است.
بنا بر آنچه گذشت، کتاب تفسیر منسوب به امام حسن عسکری (علیهالسلام)، از منابع استجماع تأسیسی قواعد نظری و قوانین عملی منهاج فردوسیان نیست.