قَالَ النَّبِی (صلّی الله علیه و آله و سلّم) ـ فِی خَبَرِ المِعْرَاجِ ـ: «ثُمَّ خَرَجْتُ مِنَ البَیتِ المَعْمُورِ فَانْقَادَ لِی نَهْرَانِ نَهَرٌ تُسَمَّی الکوْثَرَ وَ نَهَرٌ تُسَمَّی الرَّحْمَةَ فَشَرِبْتُ مِنَ الکوْثَرِ وَ اغْتَسَلْتُ مِنَ الرَّحْمَةِ ثُمَّ انْقَادَا لِی جَمِیعاً حَتَّی دَخَلْتُ الجَنَّةَ وَ إِذَا عَلَی حَافَتَیهَا بُیوتِی وَ بُیوتُ أَزْوَاجِی وَ إِذَا تُرَابُهَا کالمِسْک وَ إِذَا جَارِیةٌ تَنْغَمِسُ فِی أَنْهَارِ الجَنَّةِ فَقُلْتُ: لِمَنْ أَنْتِ یا جَارِیةُ؟ فَقَالَتْ: لِزَیدِ بْنِ حَارِثَةَ. فَبَشَّرْتُهُ بِهَا حِینَ أَصْبَحْتُ. وَ إِذَا بِطَیرِهَا کالبُخْتِ وَ إِذَا رُمَّانُهَا مِثْلُ الدُّلِی العِظَامِ وَ إِذَا شَجَرَةٌ لَوْ أُرْسِلَ طَائِرٌ فِی أَصْلِهَا مَا دَارَهَا سَبْعَمِائَةِ سَنَةٍ وَ لَیسَ فِی الجَنَّةِ مَنْزِلٌ إِلَّا وَ فِیهَا قُتْرٌ [غُصْنٌ] مِنْهَا. فَقُلْتُ: مَا هَذِهِ یا جَبْرَئِیلُ؟ فَقَالَ هَذِهِ شَجَرَةُ طُوبَی قَالَ اللهُ: «طُوبی لَـهُم وَ حُسْنُ مَآبٍ»
رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم): فرازی از خبر معراج فرمودند: سپس از بیت المعمور خارج شدم. دو جویبار در دسترسم قرار گرفتند یکی به نام کوثر و دیگری به نام رحمت. از نهر کوثر آشامیدم و در نهر رحمت غسل کردم. پس وارد بهشت شدم. دیدم خانههای من و همسرانم بر حاشیهی آن [نهر رحمت] قرار دارد. خاکش مانند مشک بود و حوریهای در جویباری شنا میکرد. گفتم: تو برای که آفریده شدهای؟! گفت: برای زید بن حارثه. صبح که برگشتم، بشارتش را به زید دادم.
پرندگانی در بهشت دیدم که هر یک به اندازهی شتری بودند و انارهایش مانند سطلهای بزرگ بود. و درختی دیدم که پرندهای نمیتوانست در هفتصد سال آن را دور بزند. هیچ منزلی در بهشت نیست مگر این که شاخهای از آن درخت در آن منزل قرار دارد. گفتم: ای جبرئیل این [درخت] چیست؟ گفت: این درخت طوبی است که خداوند میفرماید: «طوبی برای ایشان است و بازگشتگاه نیکو».
[بحار الانوار، علامه مجلسی، جلد 8، صفحهی 124]