قَالَ أَمِیرُ المُؤْمِنِینَ عَلِی بْنِ أَبِی طَالِبٍ (علیهالسلام): «لَمَّا نَزَلَتْ عَلَی رَسُولِ اللهِ (صلّی الله علیه و آله و سلّم) «طُوبی لَـهُم وَ حُسْنُ مَآبٍ» قَامَ مِقْدَادُ بْنُ الأَسْوَدِ الکِنْدِی إِلَی النَّبِی (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فَقَالَ: یا رَسُولَ اللهِ وَ مَا طُوبَی؟ قَالَ: یا مِقْدَادُ شَجَرَةٌ فِی الجَنَّةِ لَوْ یسِیرُ الرَّاکبُ الجَوَادُ لَسَارَ فِی ظِلِّهَا مِائَةَ عَامٍ قَبْلَ أَنْ یقْطَعَهَا وَرَقُهَا وَ قُشُورُهَا بُرُودٌ خُضْرٌ وَ زَهْرُهَا رِیاضٌ وَ أَفْنَانُهَا سُنْدُسٌ وَ إِسْتَبْرَقٌ وَ ثَمَرُهَا حُلَلٌ خُضْرٌ وَ طَعْمُهَا زَنْجَبِیلٌ وَ عَسَلٌ وَ بَطْحَاؤُهَا یاقُوتٌ أَحْمَرُ وَ زُمُرُّدٌ أَخْضَرُ وَ تُرَابُهَا مِسْک وَ عَنْبَرٌ وَ حَشِیشُهَا مَنِیعٌ وَ أَلَنْجُوجٌ یتَأَجَّجُ مِنْ غَیرِ وَقُودٍ یتَفَجَّرُ مِنْ أَصْلِهَا السَّلْسَبِیلُ وَ الرَّحِیقُ وَ المَعِینُ وَ ظِلُّهَا مَجْلِسٌ مِنْ مَجَالِسِ شِیعَةِ أَمِیرِ المُؤْمِنِینَ عَلِی بْنِ أَبِی طَالِبٍ (علیهالسلام) یأْلَفُونَهُ وَ یتَحَدَّثُونَ بِجَمْعِهِمْ وَ بَینَا هُمْ فِی ظِلِّهَا یتَحَدَّثُونَ إِذْ جَاءَتْهُمُ المَلَائِکةُ یقُودُونَ نُجَبَاءَ جُبِلَتْ مِنَ الیاقُوتِ ثُمَّ نُفِخَ الرُّوحُ فِیهَا مَزْمُومَةً بِسَلَاسِلَ مِنْ ذَهَبٍ کأَنَّ وُجُوهَهَا المَصَابِیحُ نَضَارَةً وَ حُسْناً، وَبَرُهَا خَزٌّ أَحْمَرُ وَ مِرْعِزَّی أَبْیضُ مُخْتَلِطَانِ لَمْ ینْظُرِ النَّاظِرُونَ إِلَی مِثْلِهِ حُسْناً وَ بَهَاءً وَ ذُلُلٌ مِنْ غَیرِ مُهْلَةٍ، نُجَبَاءُ مِنْ غَیرِ رِیاضَةٍ، عَلَیهَا رِحَالٌ الوَاحُهَا مِنَ الدُّرِّ وَ الیاقُوتِ المُفَضَّضَةِ بِاللُّؤْلُؤِ وَ المَرْجَانِ، صَفَائِحُهَا مِنَ الذَّهَبِ الأَحْمَرِ مُلَبَّسَةً بِالعَبْقَرِی وَ الأُرْجُوَانِ فَأَنَاخُوا تِلْک النَّجَائِبَ إِلَیهِمْ. ثُمَّ قَالُوا لَهُمْ: رَبُّکمْ یقْرِئُکمُ السَّلَامَ وَ یرَاکمْ وَ ینْظُرُ إِلَیکمْ وَ یحِبُّکمْ وَ تُحِبُّونَهُ وَ یزِیدُکمْ مِنْ فَضْلِهِ وَ سَعَتِهِ فَإِنَّهُ ذُو رَحْمَةٍ وَاسِعَةٍ وَ فَضْلٍ عَظِیمٍ قَالَ فَیحْمَلُ کلُّ رَجُلٍ مِنْهُمْ عَلَی رَاحِلَتِهِ فَینْطَلِقُونَ صَفّاً وَاحِداً مُعْتَدِلًا وَ لَا یمُرُّونَ بِشَجَرَةٍ مِنْ أَشْجَارِ الجَنَّةِ إِلَّا أَتْحَفَتْهُمْ بِثِمَارِهَا وَ رَحَلَتْ لَـهُم عَنْ طَرِیقِهِمْ کرَاهِیةَ أَنْ یثْلَمَ طَرِیقَتُهُمْ وَ أَنْ یفَرَّقَ بَینَ الرَّجُلِ وَ رَفِیقِهِ فَلَمَّا دُفِعُوا إِلَی الجَبَّارِ جَلَّ جَلَالُهُ قَالُوا: رَبَّنَا أَنْتَ السَّلَامُ وَ لَک یحِقُّ الجَلَالُ وَ الإِکرَامُ. فَیقُولُ اللهُ تَعَالَی: مَرْحَباً بِعِبَادِی الَّذِینَ حَفِظُوا وَصِیتِی فِی أَهْلِ بَیتِ نَبِیی وَ رَعَوْا حَقِّی وَ خَافُونِی بِالغَیبِ وَ کانُوا مِنِّی عَلَی کلِّ حَالٍ مُشْفِقِینَ. قَالُوا: أَمَا وَ عِزَّتِک وَ جَلَالِک مَا قَدَرْنَاک حَقَّ قَدْرِک وَ مَا أَدَّینَا إِلَیک کلَّ حَقِّک فَأْذَنْ لَنَا فِی السُّجُودِ. قَالَ: لَـهُم رَبُّهُمْ إِنِّی وَضَعْتُ عَنْکمْ مَئُونَةَ العِبَادَةِ وَ أَرَحْتُ عَلَیکمْ أَبْدَانَکمْ وَ طَالَ مَا أَنْصَبْتُمْ لِی الأَبْدَانَ وَ عَنِتُّمُ الوُجُوهَ فَالآنَ أَفْضَیتُمْ إِلَی رُوحِی وَ رَحْمَتِی فَاسْأَلُونِی مَا شِئْتُمْ وَ تَمَنَّوْا عَلَی أُعْطِکمْ أَمَانِیکمْ فَإِنِّی لَنْ أَجْزِیکمُ الیوْمَ بِأَعْمَالِکمْ وَ لَکنْ بِرَحْمَتِی وَ کرَامَتِی وَ طَوْلِی وَ ارْتِفَاعِ مَکانِی وَ عِظَمِ شَأْنِی وَ لِحُبِّکمْ أَهْلَ بَیتِ نَبِیی فَلَا یزَالُ یرْفَعُ أَقْدَارَ مُحِبِّی عَلِی بْنِ أَبِی طَالِبٍ (علیهالسلام) فِی العَطَایا وَ المَوَاهِبِ حَتَّی إِنَّ المُقَصِّرَ مِنْ شِیعَتِهِ لَیتَمَنَّی فِی أُمْنِیتِهِ مِثْلَ جَمِیعِ الدُّنْیا مُنْذُ یوْمَ خَلَقَهَا اللهُ إِلَی یوْمَ أَفْنَاهَا! فَیقُولُ لَـهُم رَبُّهُمْ لَقَدْ قَصَّرْتُمْ فِی أَمَانِیکمْ وَ رَضِیتُمْ بِدُونِ مَا یحِقُّ لَکمْ فَانْظُرُوا إِلَی مَوَاهِبِ رَبِّکمْ فَإِذَا بِقُبَابٍ وَ قُصُورٍ فِی أَعْلَی عِلِّیینَ مِنَ الیاقُوتِ الأَحْمَرِ وَ الأَخْضَرِ وَ الأَصْفَرِ وَ الأَبْیضِ فَلَوْ لَا أَنَّهَا مُسَخَّرَةٌ إِذاً لَلُمِعَتِ الأَبْصَارُ مِنْهَا فَمَا کانَ مِنْ تِلْک القُصُورِ مِنَ الیاقُوتِ الأَحْمَرِ فَهُوَ مَفْرُوشٌ بِالعَبْقَرِی الأَحْمَرِ یزْهَرُ نُورُهَا وَ مَا کانَ مِنْهَا مِنَ الیاقُوتِ الأَخْضَرِ فَهُوَ مَفْرُوشٌ بِالسُّنْدُسِ الأَخْضَرِ وَ مَا کانَ مِنْهَا مِنَ الیاقُوتِ الأَبْیضِ فَهُوَ مَفْرُوشٌ بِالحَرِیرِ الأَبْیضِ وَ مَا کانَ مِنْهَا مِنَ الیاقُوتِ الأَصْفَرِ فَهُوَ مَفْرُوشٌ بِالرِّیاشِ الأَصْفَرِ مَثْبُوتَةً بِالزُّمُرُّدِ الأَخْضَرِ وَ الفِضَّةِ البَیضَاءِ وَ الذَّهَبِ الأَحْمَرِ قَوَاعِدُهَا وَ أَرْکانُهَا مِنَ الجَوْهَرِ یثُورُ مِنْ أَبْوَابِهَا وَ أَعْرَاصِهَا نُورٌ مِثْلُ شُعَاعِ الشَّمْسِ عِنْدَهُ مِثْلُ الکوَاکبِ الدُّرِّی فِی النَّهَارِ المُضِیءِ وَ إِذَا عَلَی بَابِ کلِّ قَصْرٍ مِنْ تِلْک القُصُورِ جَنَّتَانِ مُدْهامَّتانِ فِیهِما عَینانِ نَضَّاخَتانِ وَ فِیهِما مِنْ کلِّ فاکهَةٍ زَوْجانِ.
فَلَمَّا أَنْ أَرَادُوا أَنْ ینْصَرِفُوا إِلَی مَنَازِلِهِمْ رَکبُوا عَلَی بَرَاذِینَ مِنْ نُورٍ بِأَیدِی وِلْدَانٍ مُخَلَّدِینَ بِیدِ کلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمْ حَکمَةُ بِرْذَوْنٍ مِنْ تِلْک البَرَاذِینِ لُجُمُهَا وَ أَعِنَّتُهَا مِنَ الفِضَّةِ البَیضَاءِ وَ أَثْفَارُهَا مِنَ الجَوْهَرِ فَلَمَّا دَخَلُوا مَنَازِلَهُمْ وَجَدُوا المَلَائِکةَ یهَنِّئُونَهُمْ بِکرَامَةِ رَبِّهِمْ حَتَّی إِذَا اسْتَقَرُّوا قَرَارَهُمْ قِیلَ لَهُمْ: فَهَلْ وَجَدْتُمْ ما وَعَدَ رَبُّکمْ حَقًّا؟ قالُوا: نَعَمْ رَبَّنَا رَضِینَا فَارْضَ عَنَّا. قَالَ بِرِضَای عَنْکمْ وَ بِحُبِّکمْ أَهْلَ بَیتِ نَبِیی أَحْلَلْتُمْ دَارِی وَ صَافَحَتْکمُ المَلَائِکةُ فَهَنِیئاً هَنِیئاً غَیرَ مَحْذُورٍ وَ لَیسَ فِیهِ تَنْغِیصٌ فَعِنْدَهَا قالُوا «الحَمْدُ للهِ الَّذِی أَذْهَبَ عَنَّا الحَزَنَ إِنَّ رَبَّنا لَغَفُورٌ شَکورٌ»
امیرالمؤمنین (علیهالسلام) فرمودند: وقتی این آیه بر پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) نازل شد: «طوبی و بهترین سرانجامها نصیبشان است»، مقداد بن اسود به سوی رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم): رفت و عرض کرد: ای رسول خدا «طوبی» چیست؟
حضرت فرمودند: درختی است در بهشت که اگر سوارکار [ماهری] با اسب اصیلی صد سال در سایهاش بتازد نمیتواند از آن خارج شود. برگها و پوستهایش از بُرد سبز رنگ و گلهایش درشت و شاخههایش از پرنیان نازک و حریر ستبر و میوهاش زیورآلات سبز رنگ و طعمش زنجفیل و عسل و دشتهای گستردهاش از یاقوت سرخ و زمرد سبز؛ و خاکش مشک و عنبر و عودی که بدون افروخته شدن [به وسیلهی آتش یا زغال] افروخته است [و رایحهی دلنشین از خود میپراکند] از بیخ آن، سلسبیل و رحیق و مَعین، سرچشمه میگیرد. سایهاش محل برگزاری جلسات شیعیان امیرالمؤمنین (علیهالسلام) است که با آن الفت میگیرند و با یکدیگر به گفتگو مینشینند.
در این حال که با یکدیگر سخن میگویند، ملائکه، شتران اصیلی را که از یاقوت هستند، عقب، عقب میآورند و در آنها روح میدمند [تا جاندار شوند]. [این شتران یاقوتی] بسته شده به زنجیرهایی از طلا، از شدت درخشش و زیبایی، گویا چراغهایی هستند. کرک آنها ترکیبی از خز سرخ و مِرعَزی سفید است. هیچ بینندهای به مانند چنان زیبایی و نورانیتی ننگریسته است. بدون رنج و زجری، رام هستند و بدون آموزش دادن نجیب میباشند. زینی بر آنهاست که لوحههایش از درّ و یاقوت آراسته شده با لؤلؤ و مرجان است. اطرافش از طلای سرخ، پوشانده شده با فرش[های گرانقیمت است]. این مرکبهای نجیب را [برای سوار شدن آن بهشتیان] میخوابانند. سپس میگویند: پروردگار [عالمیان] شما را سلام میرساند و [هم اکنون با نظر رحمت] به شما مینگرد و دوستتان دارد و دوستش دارید و از فضل و گشایشش بر [نعمت] شما میافزاید که او دارای رحمت واسعه و فضل عظیم است.
سپس هر یک از آن بهشتیان بر مرکبش سوار میشود و در یک صف با اعتدال به حرکت در میآیند. بر هیچ درختی از درختان بهشتی نمیگذرند مگر این که میوههایش را پیشکش آنان میکند و [ سپس] از راهشان کنار میرود تا مانعی در حرکتشان ایجاد نکرده و بین یکی از آن [بهشتی]ها و دوستانش فاصله نیانداخته باشد. وقتی به [درگاه] خدای جبار (جل جلاله) میرسند، میگویند: پروردگارا تو سلام هستی و جلال و اکرام، تو را میزیبد [و شایسته است].
خدای تعالی میفرماید: مرحبا [و آفرین] بر بندگانم که وصیتم دربارهی اهل بیت پیامبرم را حفظ کردند و حقم را رعایت نمودند و از من نادیده ترسیدند و همواره از من ترسان بودند.
[بهشتیان] میگویند: [خدایا] به عزت و جلالت قسم که ما چنان که شایستهی [بزرگی و عظمت] تو بود، قدر تو را ندانستیم و تمام حقّت را ادا نکردیم. به ما اجازهی سجده [در مقابل جلال و عظمتت] عنایت فرما.
خداوند میفرماید: [امروز در بهشت] سختی عبادت را از شما بـرداشتم، و بدنهایتان را راحت کردم و چقدر طول کشید که [این] بدنها را برای من به عبادت وا داشتید و صورت
ها[یتان] را به زحمت انداختید. اکنون کوچ کنید به رَوح و رحمت من پس از من بخواهید آنچه میخواهید و آرزو کنید تا آرزوهایتان را بدهم. امروز شما را [به مقدار] عملهایتان پاداش نمیدهم [که اگر چنین باشد، عملهایتان در خور اینهمه نعمت نبود] بلکه به رحمت و کرامت و فضل و بلندی مکان و بزرگی شأن خودم و به خاطر محبتی که به اهل بیت رسولم داشتید [چنین نعمتهایی عطایتان کردم]. پس همواره منزلت دوستان علی بن ابی طالب (علیهالسلام) در عطایا و بخششها را بالا میبرد تا این که کمترین شیعهاش مثل تمام دنیا از روزی که خدا آن را آفریده تا روزی که از بین رفته را آرزو میکند. پروردگار متعال میفرماید: آرزوی اندک نمودید! و به کمتر از حقّتان راضی شدید پس [اینک] به بخششهای پروردگارتان بنگرید. [چون مینگرند] بناهای مرتفع و قصرهایی در اعلی علیین از یاقوت سرخ و سبز و زرد و سفید [میبینند]. اگر نبود که نورشان کنترل شده است، [از شدت درخشندگی] چشم بینندگان را بیفروغ مینمود. آنچه از آن قصرها که از یاقوت سرخ است با عبقری سرخ (= نوعی فرش عالیباف و گرانقیمت) فرش شده است و نورش میدرخشد. و آن [قصرهایی] که از یاقوت سبز است با دیباج نازک سبز، فرش شده است. و آن [قصرهایی] که از یاقوت سفید است با حریر سفید، فرش شده است. و آن [قصرهایی] که از یاقـوت زرد است با لباسهای فاخر زرد که گسترده شده به زمرد سبز و نقرهی سفید و طلای سرخ است و پایههایش از گوهر است. از در و صحن آن [قصرها] نوری میتابد که شعاع خورشید در مقابلش مانند درخشش ستارگان در روز روشن است. بر درِ هر قصری از آن قصرها دو باغ وجود دارد که هر دو خرّم و سرسبزند. در آن [باغ]ها دو چشمهی جوشنده است. در آن [باغ]ها میوههای فراوان و درخت خرما و انار وجود دارد.
وقتی میخواهند به منزلشان بازگردند، بر اسبهایی از نور سوار میشوند که [لگامشان] به دست [یکی از] پسران جاودانه است. به دست هر یک از آن [پسر]ها لگام یک اسب است که از نقرهی سفید میباشد و وسیلهای که اسب را به واسطهی آن به حرکت در میآورند از جواهر است.
وقتی داخل منزلهایشان [در بهشت] میشوند، ملائکه به آنان با کرامت، خوش آمد میگویند تا در جای خود قرار گیرند. [آنگاه به آن بهشتیان] گفته میشود: «آیا آنچه را پروردگارتان وعده کرده بود راست و درست یافتید؟ میگویند: آری» [سپس دست به دعا بر میدارند و ادامه میدهند:] خدایا ما از تو راضی هستیم، تو نیز از ما راضـی باش. [در این حال از جانـب خدای متعـال ندا میرسد و] میفرماید: به خاطر رضایتم از شما و [همچنین به خاطر] محبتی که به اهل بیت پیامبرم داشتید، شما را در خانه[ی بهشت]ام نشاندم و ملائکه با شما دست دادند. گوارا باد و گوارا باد بدون هیچگونه ممنوعیتی [در استفاده از انواع نعمتها] و اذیت و مکروهـی در آن نیست. در این هنگـام، [بهشتیان] میگویند: «سپاس خدایی را که اندوه را از ما بزدود، به راستی پروردگار ما آمرزنده [و] حقشناس است».
[بحار الانوار، علامه مجلسی، جلد 8، صفحهی 154 به نقل از: تفسیر فرات بن إبراهیم؛ سعد السعود به نقل از: تفسیر عباس بن مروان]