ذَکرَ علی (علیهالسلام) أَهْلَ الجَنَّةِ فَقَالَ: «یجِیئُونَ فَیدْخُلُونَ فَإِذَا أَسَاسُ بُیوتِهِمْ مِنْ جَنْدَلِ اللُّؤْلُؤِ وَ سُرُرٌ مَرْفُوعَةٌ وَ أَکوابٌ مَوْضُوعَةٌ وَ نَمارِقُ مَصْفُوفَةٌ وَ زَرابِی مَبْثُوثَةٌ وَ لَوْ لَا أَنَّ اللهَ قَدَّرَهَا لَـهُم لَالتَمَعَتْ أَبْصَارُهُمْ بِمَا یرَوْنَ وَ یعَانِقُونَ الأَزْوَاجَ وَ یقْعُدُونَ عَلَی السُّرُرِ وَ یقُولُونَ: «الحَمْدُ للهِ الَّذِی هَدانا لِهذا»
امیرالمؤمنین (علیهالسلام) در بیان احوال بهشتیان فرمودند: «می آیند و وارد [بهشت] میشوند و خانههای خود را میبینند که پایههای آنها از سنگ مروارید است، و تختهایی برپا شده و جامهایی نهاده و بالشهایی در کنار هم چیده، و فرشهایی گسترده شده. [این منظره چنان با شکوه و خیره کننده است که] اگر نبود این که خداوند بلند مرتبه، آنها را برایشان مقدّر کرده است، چشمانشان از آنچه میدید، کور میشد. [سپس در نهایت شادمانی و سروری جاودانه] همسران [بهشتی خویش] را در آغوش میگیرند و بر تختها[ی مرتفع و خوشمنظر] مینشینند و میگویند: «ستایش، خدایی را [سزاست] که ما را به اینها رهنمون شد»
[مجمع البیان، جلد 10، صفحهی 727؛ بحار الانوار، علامه مجلسی، جلد 7، صفحهی 170؛ مصنف ابن ابی شیبه، جلد 8، صفحهی 75؛ مسند ابن جعد، صفحهی 374؛ تفسیر طبری، جلد 12، صفحهی 35؛ کنز العمال، متقی هندی، جلد 14، صفحهی 646]