حاج فردوسی

معلم معنویت، مؤلف منهاج فردوسیان، مستجاب الدعوة

حاج فردوسی

معلم معنویت، مؤلف منهاج فردوسیان، مستجاب الدعوة

قَالَ رَسولُ اللهِ‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): «إِنَّ أَهلَ الجَنَّةِ شُبّانٌ جُردٌ مُردٌ، لَیسَ لَـهُم شَعرٌ إِلاّ فِی الرَّأسِ وَالحاجِبَینِ وَأَهدابِ العَینَینِ، یعنِی لَیسَ لَـهُم شَعرُ عانَةٍ وَلا إِبطٍ، عَلى طُولِ آدَمَ، سِتُّونَ ذِراعاً، وَعَلى مَولِدِ عَیسَى بنِ مَریمَ ثَلاثَةً وَثَلاثِینَ سَنَةً، بِیضُ الأَلوانِ، خُضرُ الثِّیابِ، یضَعُ أَحَدُهُم مائِدَةً بَینَ یدَیهِ، فَیقبِلُ طائِرٌ، فَیقُولُ: یا وَلِی اللهِ، أَما إِنِّی قَد شَرِبتُ مِن عَینِ السَّلسَبِیلِ، وَرَعَیتُ مِن رِیاضِ الجَنَّةِ تَحتَ العَرشِ، وَأَکلتُ مِن ثِمارِ کذا، طَعمُ أَحَدِ الجانِبَینِ مَطبُوخٌ، وَطَعمُ الجانِبِ الآخَرِ مَشوِی، فَیأکلُ مِنها ما شاءَ الله. وَعَلَى الوَلِی سَبعُونَ حُلَّةً، لَیسَ فِیها حُلَّةٌ عَلى لَونِ آخَرَ، فِی أَصابِعِهِم عَشَرَةُ خَواتِیمَ، مَکتُوبٌ عَلَى الأَوَّلِ: «سَلامٌ عَلَیکمْ بِما صَبَرْتُم‏» ، وَمَکتُوبٌ فِی الثّانِی: «ادْخُلُوهَا بِسَلاَمٍ آمِنِینَ» ، وَفِی الثّالِثِ: «وَتِلْک الجَنَّةُ الَّتِی أُورِثْتُمُوهَا بِمَا کنتُمْ تَعْمَلُونَ» ، وَفِی الرّابِعِ: رُفِعَت عَنکمُ الأَحزانُ وَالهُمُومُ، وَفِی الخامِسِ: أَلبَسناکمُ الحُلِی وَالحُلَلَ، وَفِی السّادِسِ: زَوَّجناکمُ الحُورَ العِینَ، وَفِی السّابِعِ: «وَفِیهَا مَا تَشْتَهِیهِ الأَنفُسُ وَتَلَذُّ الأَعْینُ وَأَنتُمْ فِیهَا خَالِدُونَ» ، وَفِی الثّامِنِ: رافَقتُمُ النَّبِیینَ وَالصِّدِّیقِینَ، وَفِی التّاسِعِ: صِرتُم شُبّانا لا تهرمون، وَفِی العاشِرِ: سَکنتُم فِی جِوارِ مَن لا یؤذِی الجِیرانَ».

رسول خدا‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): فرمودند: «بهشتیان، جوانانی هستند با بدن‌ها و صورت‌های بی‌مو؛ و تنها موی بدن آنها، موی سر و ابروها و مژه‌هاست یعنی در زهار و زیر بغل آن‌‌ها مویی نیست. به قامت آدمی شصت گز و به سن عیسی بن مریم [علیه السلام]، سی و سه ساله هستند. بـدن‌هـایی سپید و جامه‌هایی سبز دارند.
در برابر هر یک از آنها، سفره‌ای پهن می‌شود و پرنده‌ای می‌آید و می‌گوید: ای ولی خدا، [خوردن گوشت من بسیار لذت بخش است چون] من از چشمه‌ی سلسبیل نوشیده‌ام و در باغ‌های بهشتِ زیر عرش، دانه برچیده‌ام و از فلان میوه‌ها خورده‌ام. یک طرف [آن پرنده] طعم [گوشت] پخته دارد طرف دیگر، مزه‌ی بریانی [می‌دهد]. پس او از [گوشت] آن پرنده، آنچه می‌خواهد، تناول می‌کند [و فراوان، لذت می‌برد].
بر ولی [خدا] هفتاد جامه پوشانده شده که رنگ هر یک از آن‌‌ها متفاوت با دیگری است، و در انگشتانشان ده انگشتر است که بر [انگشتر] اولی نوشته شده است: «درود بر شما که شکیبایی کردید» و بر [انگشتر] دومی نوشته شده است: «با سلامت و ایمنی به آن جا در آیید» و بر [انگشتر] سومی [نوشته شده است]: این است آن بهشتی که با پاداش کارهایی که می‌کردید، میراث گرفتید» و بر [انگشتر] چهارمی [نوشته شده است]: «غم و اندوه‌ها از شما برداشته شده است» و بر [انگشتر] پنجمی [نوشته شده است]: «زیورها و جامه‌ها بر شما پوشاندیم» و بر [انگشتر] ششمی [نوشته شده است]: «سیه‌چشمان بهشتی را به همسری شما در آوردیم» و بر [انگشتر] هفتمی [نوشته شده است]: «و در آنجاست آنچه دل‌ها آن را بخواهد و چشم‌ها [از دیدنش]، لذت برند و شما در آن، جاودانید» و بر [انگشتر] هشتمی [نوشته شده است]: با پیامبران و صدیقان همنشین گشته‌اید. و بر [انگشتر] نهمی [نوشته شده است]: «جوانانی گشته‌اید که هرگز پیر نمی‌شوید» و بر [انگشتر] دهمی [نوشته شده است]: «در همسایگی کسی ساکن شده‌اید که همسایگان را نمی‌آزارد»

[تنبیه الغافلین، جلد 80، صفحه‌ی 68]

تعداد نظراتی که بر این مطلب نوشته شده است: ۰ نظر

اولین نفری باشید که در مورد این مطلب، اظهار نظر می‌کند
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
این وبگاه در ستاد ساماندهی پایگاه‌های اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، به شماره‌ی شامد: «1 - 1 - 769104 - 65 - 0 - 3» ثبت شده و تابع قوانین مکتوب جمهوری اسلامی ایران است. / مطالب این وبگاه، وقف عام بوده و نشر آن، حتی بدون نام، آزاد است