قَالَ رَسولُ اللهِ (صلّی الله علیه و آله و سلّم) ـ فِی قَولِهِ تَعالى: «کأَنَّهُنَّ الیاقُوتُ وَ المَرْجَانُ» ـ: ینظُرُ إِلى وَجهِهِ فِی خَدِّها أَصفى مِنَ المِرآةِ، وَإِنَّ أَدنى لُؤلُؤَةٍ عَلَیها لَتُضِیءُ ما بَینَ المَشرِقِ وَالمَغرِبِ، وَإِنَّها یکونُ عَلَیها سَبعُونَ ثَوباً ینفُذُها بَصَرُهُ حَتَّى یرى مُخَّ ساقِها مِن وَراءِ ذَلِک»
رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم): در مورد این سخن خدای بلندمرتبه «گویا یاقوت و مرجانند» فرمودند: «[مرد بهشتی] به صورت خودش در گونهی آن [حوریه] مینگرد [یعنی خودش را در شفافی گونههای حوریه تماشا میکند و تصویرش را] صافتر از آنچه در آینه هست، میبیند. کمترین مرواریدی که بر [تاج] اوست، از مشرق تا مغرب را روشن میکند. نیز هفتاد جامه بر تن اوست که نگاه آن [مرد بهشتی] از آن [جامه]ها عبور میکند، به طوری که از پشت آن [جامه]ها، مغز ساق او (= حوریه) را میبیند».
[المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، جلد 2، صفحهی 517؛ البعث و النشور، صفحهی 215؛ در المنثور، صفحهی 7، صفحهی 712؛ کنز العمال، متقی هندی، جلد 2، صفحهی 43]