حاج فردوسی

معلم معنویت، مؤلف منهاج فردوسیان، مستجاب الدعوة

حاج فردوسی

معلم معنویت، مؤلف منهاج فردوسیان، مستجاب الدعوة

قَالَ رَسولُ اللهِ‌ (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم): «إِنَّ أَدنى أَهلِ الجَنَّةِ مَنزِلَةً، رَجُلٌ صَرَفَ الله‏ُ وَجهَهُ عَنِ النّارِ قِبَلَ الجَنَّةِ، وَ مَثَّلَ لَهُ شَجَرَةً ذاتَ ظِلٍّ، فَقالَ: أَی رَبِّ، قَدِّمْنِی إِلى هذِهِ الشَّجَرَةِ فَأَکونَ فِی ظَلِّها! فَقالَ اللهُ: هَل عَسَیتَ إِن فَعَلتُ أَن تَسأَلَنِی غَیرَها؟ قالَ: لا وَعِزَّتِک! فَقَدَّمَهُ اللهُ إِلَیها. وَ مَثَّلَ لَهُ شَجَرَةً ذاتَ ظِلٍّ وَثَمَرٍ، فَقال: أَی رَبِّ، قَدَّمَنِی إِلَى هذِهِ الشَّجَرَةِ أَکونُ فِی ظِلِّها وَآکلُ مِن ثَمَرِها! فَقالَ اللهُ لَهُ: هَل عَسَیتَ إِن أَعطَیتُک ذلِک أَن تَسأَلَنِی غَیرَهُ؟ فَیقُولُ: لا وَعِزَّتِک! فَیقَدِّمُهُ اللهُ إِلَیها. فَتُمَثَّلُ لَهُ شَجَرَةٌ أُخرى ذاتُ ظِلٍّ وَثَمَرٍ وَماءٍ، فَیقُولُ: أَی رَبِّ، قَدِّمنِی إِلى هذِهِ الشَّجَرَةِ أَکونُ فِی ظِلِّها وَآکلُ مِن ثَمَرِها وَأَشرَبُ مِن مائِها! فَیقُولُ لَهُ: هَل عَسَیتَ إِن فَعَلتُ أَن تَسأَلَنِی غَیرَهُ؟ فَیقُولُ: لا، وَعِزَّتِک لا أَسأَ لُک غَیرَهُ! فَیقَدِّمُهُ اللهُ إِلَیها. فَیبرُزُ لَهُ بابُ الجَنَّةِ، فَیقُولُ: أَی رَبِّ، قَدِّمنِی إِلى بابِ الجَنَّةِ فَأَکونَ تَحتَ نِجافِ الجَنَّةِ، وَ أَنظُرَ إِلى أَهلِها! فَیقَدِّمُهُ اللهُ إِلَیها فَیرى أَهلَ الجَنَّةِ وَما فِیها، فَیقُولُ: أَی رَبِّ، أَدخِلنِی الجَنَّةَ! قال: فَیدخِلُهُ اللهُ الجَنَّةَ. قالَ: فَإِذا أُدخِلَ الجَنَّةَ، قالَ: هذا لِی، قالَ: فَیقُولُ اللهُ عز و جلّ لَهُ: تَمَنَّ، فَیتَمَنّى، وَیذَکرُهُ اللهُ: سَل مِن کذا وَکذا، حَتّى إِذا انقَطَعَت بِهِ الأَمانِی قالَ اللهُ عز و جل: هُوَ لَک وَ عَشرَةُ أَمثالِهِ. قالَ: ثُمَّ یدخُلُ الجَنَّةَ، یدخُلُ عَلَیهِ زَوجَتاهُ مِنَ الحُورِ العِینِ، فَیقُولُانِ لَهُ: اَلحَمدُ للهِ الَّذِی أَحیاک لَنا وَ أَحیانا لَک. فَیقُولُ: ما أُعطِی أَحَدٌ مِثلَ ما أُعطِیتُ»

رسول خدا‌ (صلّی ‌الله علیه و آله و سلّم): فرمودند: «دون‌پایه‌ترینِ اهل بهشت، کسی است که خداوند، صورت او را از آتش [دوزخ] به جانب بهشت گردانیده و درختی سایه‌دار برایش رویانیده است. پس [با دیدن آن درخت، به طمع می‌افتد و] می‌گوید: ای پروردگار، مرا به نزد این درخت ببر تا در سایه‌اش باشم! خدا[ی متعال] می‌فرماید: «اگر چنین کنم، ممکن است [باز هم طمع کنی و] چیز دیگری از من بخواهی» می‌گوید: به عزتت سوگند که [چیز دیگری] نمی‌خواهم. پس خداوند، او را نزد آن درخت می‌برد.
[سپس] درخت دیگری با سایه و میوه برایش مجسّم می‌گردد. او [طمع می‌کند و] می‌گوید: ای پروردگار، مرا به نزد این درخت [سایـه‌دار و میوه‌دار] ببـر تا در سایه‌اش بیارمم و از میوه‌اش بخورم. خداوند می‌فرماید: «اگر آن را به تو بدهم، ممکن است [باز طمع کنی و] چیز دیگری از من بخواهی». می‌گوید: به عزتت سوگند که [چیز دیگری] نمی‌خواهم. پس خداوند، او را به نزد آن درخت می‌برد!
باز درخت دیگری با سایه و میوه و آب برایش نمایان می‌شود. او [طمع کرده و] می‌گوید: ای پروردگار، مرا به نزد آن درخت ببر تا در سایه‌اش باشم و از میوه‌اش بخورم و از آبش بنوشم. خداوند می‌فرماید: «اگر چنین کنم، شاید چیز دیگری از من بخواهی»
می‌گوید: نه به عزتت سوگند که چیز دیگری از تو نمی‌خواهم.
پس خداوند، او را به نزد آن می‌بَرد. در این هنگام، درِ بهشت برای او نمایان می‌شود. [باز هم طمع می‌کند و] می‌گوید: ای پروردگار، مرا به درِ بهشت ببر تا [فقط] زیر سر درِ بهشت باشم و [فقط] به اهل آن نگاه کنم! خداوند او را به آنجا می‌برد و او اهل بهشت و آنچه را در آن است، می‌بیند. [باز طمع کرده] و می‌گوید: ای پروردگار، مرا وارد بهشت گردان. [و] خداوند [مهربان] او را [به فضل خودش] وارد بهشت می‌کند.
چون وارد بهشت می‌شود، [حالت طمع و انتظارش برطرف می‌شود و] می‌گوید: این، مالِ من [است و باید به اینجا می‌رسیدم تا آرام گیرم].
خداوند عز و جل به او می‌فرماید: آرزو کن و خود، به او یادآوری می‌کند که «از فلان چیز و فلان چیز بخواه» [او به مقدار آنچه می‌داند، آرزو می‌کند] تا این که چون آرزوهایش تمام شد، خدای عزو جل می‌فرماید: اینها و ده برابر اینها، مال تو باشد.
سپس وارد بهشت می‌شود و دو همسرش از حورالعین به نزدش می‌روند و به او می‌گویند: ستایش، خدای را که تو را برای ما و ما را برای تو، زنده نگه داشت.
او [با فهم کوتاه خودش] می‌گوید: نعمتی که به من داده شده، به هیچ کس داده نشده است».
[مسند ابن حنبل، جلد 4، صفحه‌ی 55؛ صحیح مسلم، جلد 1، صفحه‌ی 175؛ کنز العمال، متقی هندی، جلد 14، صفحه‌ی 502]

تعداد نظراتی که بر این مطلب نوشته شده است: ۰ نظر

اولین نفری باشید که در مورد این مطلب، اظهار نظر می‌کند
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
این وبگاه در ستاد ساماندهی پایگاه‌های اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، به شماره‌ی شامد: «1 - 1 - 769104 - 65 - 0 - 3» ثبت شده و تابع قوانین مکتوب جمهوری اسلامی ایران است. / مطالب این وبگاه، وقف عام بوده و نشر آن، حتی بدون نام، آزاد است