حاج فردوسی

معلم معنویت و مؤلف منهاج فردوسیان

حاج فردوسی

معلم معنویت و مؤلف منهاج فردوسیان

سؤال: منظور از واضحات و مسلّمات چیست؟

جواب: «منهاج فردوسیان» مشتمل است بر دیدگاه‌ها و اعمالی که در آیات قرآن و روایات معتبر آمده است؛ پس دیدگاه‌ها و دستورات عملی‌ای که از غیر دو منبع فوق (قرآن و روایات معتبر) گرفته شده باشد،‌ جایی در منهاج فردوسیان ندارد؛ مثل این که دیدگاهی از طریق فلسفه یا عرفان (ریاضت‌های شخصی) حاصل شده باشد یا مثل این که دستور عملی‌ای از طریق خواب یا مکاشفه صادر شده باشد. اینگونه دیدگاه‌ها و اعمال، در منهاج فردوسیان، فاقد اعتبار و غیر قابل اعتناست.
سخن فوق به این معنی نیست که هر چه در قرآن کریم و روایات معتبر آمده است در نظام تربیتی منهاج فردوسیان منعکس شده است، بلکه فقط مواردی آمده که از دو قید «واضحات و مسلّمات» به صورت مجموعی بهره برده باشد.
پس آنچه از «واضحات» نباشد یا از «واضحات»‌ باشد ولی از «مسلّمات» نباشد، یا از «مسلّمات» باشد ولی از «واضحات» نباشد، در منهاج فردوسیان نیامده است، که توضیح بیشترش در زیر می‌آید:

الف) آنچه از واضحات نیست:
«واضحات» همان تصریحات موجود در آیات و روایات است که به راحتی قابل فهم و درک مخاطب عوام است. به عنوان نمونه برای موردی که از واضحات نیست، به روایت زیر توجه کنید:
نمونه‌ی 1 (حدیث):
قَالَ أَبُو الْحَسَنِ (علیه‌السلام): «أَ تَدْرِی لِمَ سُمِّیتِ الطَّائِفَ؟» قُلْتُ: لَا. قَالَ: «إِنَّ إِبْرَاهِیمَ (علیه‌السلام) لَمَّا دَعَا رَبَّهُ أَنْ یَرْزُقَ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَرَاتِ، قَطَعَ لَهُمْ قِطْعَةً مِنَ الْأَرْدَنِ فَأَقْبَلَتْ حَتَّی طَافَتْ بِالْبَیتِ سَبْعاً ثُمَّ أَقَرَّهَا اللهُ فِی مَوْضِعِهَا وَ إِنَّمَا سُمِّیتِ الطَّائِفَ لِلطَّوَافِ بِالْبَیتِ» [کافی، محدث کلینی، جلد 4، صفحه‌ی 428]
ترجمه: راوی می‌گوید: امام کاظم (علیه‌‌السلام) از من پرسیدند: آیا می‌دانی چرا طائف به این اسم، نامیده شده است؟ عرض کردم: نمی‌دانم. فرمودند: چون حضرت ابراهیم (علیه‌السلام) از پروردگارش خواست که اهل مکه را از میوه‌ها روزی کند، قطعه‌ای از اردن جدا شد و آمد تا این که هفت بار بر گرد خانه‌ی کعبه طواف کرد. سپس خدای تعالی آن را در جایش مستقر نمود و به خاطر آن طوافش به طائف نامبردار شد.
با این که این روایت در منبع معتبر (کافی شریف) آمده ولی معنی طواف قطعه‌ای از زمین بر گرد کعبه، برای ذهن ساده و عوام، غیر قابل درک و توضیح و توجیه آن، دشوار است. (اینگونه مطالب در منهاج فردوسیان، نیامده است)

ب) آنچه از واضحات است ولی از مسلّمات نیست:
تمام آنچه که قابل درک عوام در مراجعه‌ی ابتدایی به آیات و روایات معتبر است (واضحات)، در منهاج فردوسیان نیامده بلکه در صورتی آن دیدگاه یا عمل به قالب قاعده و قانون عرضه ‌می‌شود که تأیید جمهور متکلمین امامیه و فقهای شیعه را (ولو به نحو اجمال) داشته باشد.
به عنوان نمونه به آیات و روایاتی اشاره می‌کنیم که دیدگاه یا عملی که از آن به صورت ابتدایی برداشت ‌می‌شود، مورد تأیید علمای فن مربوطه (کلام و فقه) نیست. اینگونه برداشت‌های ابتدایی نیز در منهاج فردوسیان، جایی ندارد و منعکس نشده است.
نمونه‌ی 1 (آیه):
«إِنَّ الَّذینَ یبایعُونَک إِنَّما یبایعُونَ اللهَ یدُ اللهِ‏ فَوْقَ أَیدیهِمْ» [سوره‌ی فتح، آیه‌ی 10]
ترجمه: کسانی که با تو بیعت می‏کنند (در حقیقت) تنها با خدا بیعت می‏نمایند، و دست خدا بالای دست آنهاست.
گرچه تصریح آیه این است که دست خدای تعالی بالای دست آنان بود که با پیامبر بیعت کردند ولی این معنی، مورد تأیید علمای فن کلام قرار نگرفته و آن را امضاء نکرده‌اند؛ چون منجر به تجسیم (جسم داشتن خداوند) ‌می‌شود. پس چنین قاعده‌ای گر چه واضح است؛ ولی چون مسلّم (در نزد اهل فن) نیست، در منهاج فردوسیان نیامده است.
نمونه‌ی 2 (آیه):
«وَ إِذا ضَرَبْتُمْ فِی الْأَرْضِ فَلَیسَ عَلَیکمْ جُناحٌ أَنْ تَقْصُرُوا مِنَ الصَّلاةِ إِنْ خِفْتُمْ أَنْ یفْتِنَکمُ الَّذینَ کفَرُوا» [سوره‌ی نساء، آیه‌ی 101]
ترجمه: هنگامی که سفر می‏کنید، گناهی بر شما نیست که نماز را کوتاه کنید اگر از فتنه (و خطر) کافران بترسید.
گر چه تصریح آیه این است که در صورت ترس، می‌توان نماز را در سفر، شکسته خواند، پس در صورتی که ترسی نباشد، کامل خواندن نماز در سفر، اشکالی ندارد، ولی چون این برداشت ابتدایی، به پشتوانه‌ی روایات، در نزد اهل فن (فقها) مسلم نیست، در منهاج فردوسیان نیامده است.

ج) آنچه از مسلّمات است ولی از واضحات نیست:
مسلّماتی که غیر واضحات است، (در اعتقادات) آن دسته از دیدگاه‌هایی است که در نزد خبرگان فن و کارشناسان علم کلام، با ادلّه‌ی عقلی ثابت است ولی تصریحی بر آن در آیات قرآن و روایات معتبر به ما نرسیده است.
همچنین مسلّماتی که غیر واضحات است، (در احکام عملی) آن دسته از دستوراتی است که در نزد خبرگان فن و کارشناسان علم فقه، با شهرت فتوایی، ادله‌ی فقاهتی (اصول عملی؛ استصحاب، برائت، احتیاط و…) ثابت است ولی تصریحی بر آن در آیات قرآن و روایات معتبر به ما نرسیده است. این قسم نیز در منهاج فردوسیان نیامده است.

د) خرافات (اعتقادات و اعمال بی‌سند):
اعمال و اعتقاداتی که ریشه‌ای در قرآن و روایات معتبر نداشته باشد، جایی در منهاج فردوسیان ندارد؛ مانند اعتقاد به نحس بودن عدد سیزده (در دیدگاه‌ها) یا عبور دادن مسافر از زیر قرآن (در اعمال) که سندی ندارد. همچنین بوسیدن قبر مادر که سندش غیر معتبر و از طریق عامه است.

تعداد نظراتی که بر این مطلب نوشته شده است: ۰ نظر

اولین نفری باشید که در مورد این مطلب، اظهار نظر می‌کند
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
این وبگاه در ستاد ساماندهی پایگاه‌های اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، به شماره‌ی شامد: «1 - 1 - 769104 - 65 - 0 - 3» ثبت شده و تابع قوانین مکتوب جمهوری اسلامی ایران است. / مطالب این وبگاه، وقف عام بوده و نشر آن، حتی بدون نام، آزاد است