سؤال: ملاک در انتخاب قواعد نظری و قوانین عملیِ ستارهدار چیست؟
جواب: مطالب مربوط به قواعد ستارهدار به این شرح است:
1. قواعد پایه چون تعدادشان کم است و موضوعبندی بسیطی دارند، نیاز به تکرار شدن در موضوعات متعدد ندارند.
2. فقط قواعد تکمیلی ـ که جنبهی عملی دارند ـ بر طبق ارتباطشان با موضوعات مختلف، به صورت ستارهدار، در آن موضوعات، قرار میگیرند.
3. قواعد تجملی، چون جنبهی اطلاعات عمومی دارند و نقش مستقیمی در عمل ندارند، همچنین چون حجم بسیاری از کتاب را به خود اختصاص میدهند، به صورت ستارهدار در موضوعات مربوطه قرار نمیگیرند.
4. «موضوعبندی» با «نمایهزنی» فرق دارد که باید در هنگام جداسازی قاعدهای برای ستارهدار شدن مورد توجه قرار گیرد. به این معنی که به صرفِ بودنِ کلمهای در قواعد مختلف، نمیشود آنها را در یکجا جمع نمود؛ بلکه این کلمات، باید جنبهی کاربردی داشته باشند و نحوهای از وظیفهی عملی را برای منهاجی روشن سازند. به عنوان مثال، تمام قواعدی که لغت «فرشته» در آن آمده ـ هر چند در قواعد نظری تکمیلی آمده است و اصل قاعده، ثمرهی عملی مستقیم دارد ـ ولی چون جمع شدنش در ذیل موضوع «فرشته» ثمرهی عملی ندارد، نباید به صورت ستارهدار بیاید. در غیر این صورت، به جای «موضوعبندی»، «نمایهزنی» اتفاق افتاده است و خارج از غرض قواعد ستارهدار خواهد بود.
مطالب مربوط به قوانین ستارهدار به این شرح است:
1. با توجه به این که تمام قوانین، جنبهی عملی دارد، تمام قوانینی که نیاز به مندرج شدن در موضوعات مختلف دارد، به صورت ستارهدار، در موضوعات فرعیاش ذکر میگردد.
2. قوانین ستارهدار از هر طبقه، باید در موضوعات مربوطه در همان طبقه بیاید. مثلاً اگر قانونی از طبقهی نهم، علاوه بر موضوع اصلی، به سه موضوع دیگر نیز مربوط باشد، فقط در ذیل آن سه موضوع در طبقهی نهم به صورت ستارهدار، ذکر میشود.