قَالَ زَینُ العَابِدِینَ (علیهالسلام): «مَا ظَنُّک بِنَارٍ لَا تُبْقِی عَلَی مَنْ تَضَرَّعَ إِلَیهَا، وَ لَا یقْدِرُ عَلَی الخَفِیفِ [التَّخْفِیفِ] عَمَّنْ خَشَعَ لَهَا، وَ اسْتَسْلَمَ إِلَیهَا، تَلْقَی سُکانَهَا بِأَحَرِّ مَا لَدَیهَا مِنْ أَلِیمِ النَّکالِ، وَ شَدِیدِ الوَبَالِ. یعْرِفُونَ أَنَّ أَهْلَ الجَنَّةِ فِی ثَوَابٍ عَظِیمٍ وَ نَعِیمٍ مُقِیمٍ فَیأْمُلُونَ أَنْ یطْعِمُوهُمْ أَوْ یسْقُوهُمْ لِیخِفَّ عَنْهُمْ بَعْضُ العَذَابِ الأَلِیمِ، کمَا قَالَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ جَلَالُهُ فِی کتَابِهِ العَزِیزِ «وَ نادی أَصْحابُ النَّارِ أَصْحابَ الجَنَّةِ أَنْ أَفِیضُوا عَلَینا مِنَ الماءِ أَوْ مِمَّا رَزَقَکمُ اللهُ» فَیحْبَسُ عَنْهُمُ الجَوَابُ أَرْبَعِینَ سَنَةً، ثُمَّ یجِیبُونَهُمْ بِلِسَانِ الِاحْتِقَارِ وَ التَّهْوِینِ «إِنَّ اللهَ حَرَّمَهُما عَلَی الکافِرِینَ» فَیـرَوْنَ الخَزَنَةَ عِنْدَهُمْ وَ هُمْ یشَاهِدُونَ مَا نَزَلَ بِهِمْ مِنَ المُصَابِ فَیأْمُلُونَ أَنْ یجِدُوا عِنْدَهُمْ فَرَحاً بِسَبَبٍ مِنَ الأَسْبَابِ کمَا قَالَ اللهُ جَلَّ جَلَالُهُ «وَ قالَ الَّذِینَ فِی النَّارِ لِـخَزَنَةِ جَهَنَّمَ ادْعُوا رَبَّکمْ یخَفِّفْ عَنَّا یوْماً مِنَ العَذابِ» فَیحْبَسُ عَنْهُمُ الجَوَابُ أَرْبَعِینَ سَنَةً، ثُمَّ یجِیبُونَهُمْ بَعْدَ خَیبَةِ الآمَالِ «فَادْعُوا وَ ما دُعاءُ الکافِرِینَ إِلَّا فِی ضَلالٍ»
فَإِذَا یئِسُوا مِنْ خَزَنَةِ جَهَنَّمَ رَجَعُوا إِلَی مَالِک مُقَدَّمِ الخُزَّانِ وَ أَمَّلُوا أَنْ یخَلِّصَهُمْ مِنْ ذَلِک الهَوَانِ کمَا قَالَ جَلَّ جَلَالُهُ «وَ نادَوْا یا مالِک لِیقْضِ عَلَینا رَبُّک» فَیحْبَسُ عَنْهُمُ الجَوَابُ أَرْبَعِینَ سَنَةً وَ هُمْ فِی العَذَابِ ثُمَّ یجِیبُهُمْ کمَا قَالَ اللهُ فِی کتَابِهِ المَکنُونِ «إِنَّکمْ ماکثُونَ»
فَإِذَا یئِسُوا مِنْ مَوْلَاهُمْ رَبِّ العَالَمِینَ الَّذِی کانَ أَهْوَنُ شَیءٍ عِنْدَهُمْ فِی دُنْیاهُمْ وَ کانَ قَدْ آثَرَ کلُّ وَاحِدٍ مِنْهُمْ عَلَیهِ هَوَاهُ مُدَّةَ الحَیاةِ، وَ کانَ قَدْ قُدِّرَ عِنْدَهُمْ بِالعَقْلِ وَ النَّقْلِ أَنَّهُ أَوْضَحَ لَـهُم عَلَی یدِ الهُدَاةِ سُبُلَ النَّجَاةِ وَ عَرَّفَهُمْ بِلِسَانِ الحَالِ أَنَّهُمُ المُلْقُونَ بِأَنْفُسِهِمْ إِلَی دَارِ النَّکالِ وَ الأَهْوَالِ وَ أَنَّ بَابَ القَبُولِ یغْلَقُ عَنِ الکفَّارِ بِالمَمَاتِ أَبَدَ الآبِدِینَ وَ کانَ یقُولُ لَـهُم فِی أَوْقَاتٍ کانُوا فِی الحَیاةِ الدُّنْیا مِنَ المُکلَّفِینَ بِلِسَانِ الحَالِ الوَاضِحِ المُبِینِ هَبْ أَنَّکمْ مَا صَدَّقْتُمُونِی فِی هَذَا المَقَالِ، أَ مَا تُجَوِّزُونَ أَنْ أَکونَ مِنَ الصَّادِقِینَ؟! فَکیفَ أَعْرَضْتُمْ عَنِّی وَ شَهِدْتُمْ بِتَکذِیبِی وَ تَکذِیبِ مَنْ صَدَّقَنِی مِنَ المُرْسَلِینَ؟! وَ هَلَّا تَحَرَّزْتُمْ مِنْ هَذِهِ الضَّرَرِ المُحَذَّرِ الهَائِلِ؟! أَ مَا سَمِعْتُمْ بِکثْرَةِ المُرْسَلِینَ وَ تَکرَارِ الرَّسَائِلِ؟! ثُمَّ کرَّرَ جَلَّ جَلَالُهُ مُرَافَقَتَهُمْ فِی النَّارِ بِلِسَانِ المَقَالِ فَقَالَ: «أَ لَمْ تَکنْ آیاتِی تُتْلی عَلَیکمْ فَکنْتُمْ بِها تُکذِّبُونَ» فَـ«قَالُوا رَبَّنا غَلَبَتْ عَلَینا شِقْوَتُنا وَ کنَّا قَوْماً ضالِّینَ * رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْها فَإِنْ عُدْنا فَإِنَّا ظالِمُونَ» فَیقِفُونَ أَرْبَعِینَ سَنَةً فی ذُلَّ الهَوَانِ لَا یجَابُونَ وَ فِی عَذَابِ النَّارِ لَا یکلَّمُونَ، ثُمَّ یجِیبُهُمُ اللهُ جَلَّ جَلَالُهُ «اخْسَؤُا فِیها وَ لا تُکلِّمُونِ»
فَعِنْدَ ذَلِک ییأَسُونَ مِنْ کلِّ فَرَجٍ وَ رَاحَةٍ وَ یغْلَقُ أَبْوَابُ جَهَنَّمَ عَلَیهِمْ وَ یدُومُ لَدَیهِمْ مَآتِمُ الهَلَاک وَ الشَّهِیقُ وَ الزَّفِیرُ وَ الصُّرَاخُ وَ النِّیاحَةُ»
امام سجاد (علیهالسلام) فرمودند: «چه فکر میکنی دربارهی آتشی که باقی نمیگذارد کسی را که به سوی آن تضرع کند و برای کسی که در مقابلش خشوع کند و تسلیمش گردد، کم نمیتواند شد. ساکنانش را با داغترین چیزهایی که دارد از [قبیل] راندنهای دردناک و ناگواریهای شدید، ملاقات میکند.
[اهل آتش] میدانند که اهل بهشت در بهرهی بزرگ و نعمتهای پایدار هستند، پس امیدوار میشوند که [از خوراکیهای بهشت] به آنان بخورانند یا [از نوشیدنیهای بهشت] به آنان بنوشانند تا قسمتی از عذاب دردناکشان کم شود؛ چنان که خدای عز و جل در کتاب عزیز خود [حالشان را اینگونه] بیان داشته است: «و دوزخیان، بهشتیان را آواز مىدهند که: از آن آب یا از آنچه خدا روزىِ شما کرده، بر ما فرو ریزید» [ولی] جوابشـان چهل سـال نگه داشته میشود، سپس با زبان تحقیر و خفّت به آنها جواب میدهند: «خدا آنها را بر کافران حرام کرده است».
[چون از بهشتیان، ناامید میشوند] به نگهبانان [جهنم] مینگرند و از اینکه شاهد مصیبتهایشان هستند، [به طمع میافتند و] امیدوار میشوند که در نزدشان، به هر وسیلهای شده، [گشایش و] شادیای بیابند؛ همانطور که خدای جل جلاله میفرماید: «و کسانى که در آتشند، به نگهبانان جهنّم مىگویند: پروردگارتان را بخوانید تا یک روز از این عذاب را به ما تخفیف دهد» [اما] جوابشان چهل سال نگه داشته میشود، سپس بعد از ناامیدی [جهنمیان، نگهبانان جهنم در جوابشان میگویند:] «دعا کنید [و خدا را بخوانید]. و[لى بدانید که] دعاى کافران جز در بیراهه نیست [و به استجابت نمیرسد]»
وقتی از نگهبانان جهنم ناامید میشوند، به مالک، که سرکرده [و بزرگترِ] نگهبانان است، مراجعه میکنند و امیدوارند از آن خواری برهاندشان، همانطور که خدای جل جلاله میفرماید: «و فریاد کشند: اى مالک، [بگو:] پروردگارت جان ما را بستاند» [ولی] جوابشان چهل سال نگه داشته میشود و آنها همچنان در عذاب هستند، سپس ـ همان طور که خدای متعال در کتابش خبر داده ـ [مالک] پاسخشان میدهد: «[امیدی برای خارج شدن نیست و] شما [در اینجا] ماندگارید»
چون ناامید شوند از مولایشان [که] پروردگار عالمیان [است، درخواست نجات میکنند] همان [خدایی] که پستترین چیز در نزدشان در دنیا بود و هر یک از ایشان، تمام عمر، هوای نفس را بر خواستههای او بر میگزید. در حالی که با عقل [که پیامبر درونی است] و نقل [سخنان او] بر دست هدایتگران، راههای نجات را روشن ساخت و به زبان حال به آنها فهماند که [با این گناهان و انحرافات،] خودشان را در خانهی بدفرجامی و ترسها میاندازند و اینکه درِ قبول بر کافران با مردن برای همیشهی همیشه بسته میشود و در زمانی که در زندگی دنیا بودند همواره به زبان حال و به صورت روشن و آشکار، میگفت: آیا مرا در این گفتار تصدیق نمیکنید؟! آیا جایز نمیدانید که من از راستگویان باشم؟! پس چگونه از من روی برگرداندید و به دروغگوییام و دروغگویی فرستادگانم که مرا تصدیق میکردند، شهادت دادید؟! چرا از این ضررِ برحذر داشته شدهی ترسناک، دوری نکردید [یعنی راهی را برنگزیدید که دور بمانید]؟!
آیا زیادی فرستادگان و تکرار نامهها [و کتابهای آسمانی] را نشنیدید؟! سپس به زبان گفتار میفرماید: «آیا آیات من بر شما خوانده نمىشد و [همواره] آن را مورد تکذیب قرار نمىدادید؟» پس «مىگویند: پروردگارا، شقاوت ما بر ما چیره شد و ما مردمى گمراه بودیم. پروردگارا، ما را از اینجا بیرون بر، پس اگر باز هم [به بدى] برگشتیم، در آن صورت ستمگر خواهیم بود» [اما] چهل سال در ذلت و خواری، بدون جواب میمانند و در عذاب آتش، با آنان سخنی گفته نمیشود، سپس خدای جل جلاله پاسخ [این درخواست]ـشان را [اینگونه] میدهد: «در آن [آتش جهنم، برای همیشه] گم شوید و با من سخن مگویید».
اینجاست که از هر گشایش و راحتیای ناامید میشوند و درهای جهنم [برای همیشه] به رویشان بسته میگردد و غمهای هلاک و نعرهها[ی از سرِ درد] و نالهها و جیغ کشیدنهاو نوحهگریها[یشان] پیوسته میشود».
[الدروع الواقیة، سید بن طاووس، صفحهی 277؛ بحار الانوار، علامه مجلسی، جلد 8، صفحهی 304]