حاج فردوسی

معلم معنویت و مؤلف منهاج فردوسیان

حاج فردوسی

معلم معنویت و مؤلف منهاج فردوسیان

سؤال: منهاج فردوسیان، چه مزایایی بر قرآن کریم دارد؟

جواب: قرآن کریم، تنها کتاب آسمانی‌ای است که بدون تحریف، در اختیار ماست. به عبارت دیگر، برترین سند و معتبرترین مستند برای رسیدن به کمال و سعادت در روزگار کنونی است. زمانی بر بشر گذشت که صحف ابراهیم (علیه‌السلام)، زبور داوود (علیه‌السلام)، تورات موسی (علیه‌السلام) و انجیل عیسی (علیه‌السلام)، برترین کتاب‌های مقدس آسمانی بودند ولی دست خیانت شیاطین جن و انس، آن کتاب‌ها را از مقدس بودن انداخت و با تحریف گسترده، پیام الهی آن را دگرگون ساخت. پس این نکته باید مدّ نظر باشد که معتبرترین و مقدس‌ترین متن موجود، قرآن کریم است. اما وقتی پای مقایسه‌ی تعالیم (دیدگاه‌های نظری و احکام عملی) آن با نظام تربیتی منهاج فردوسیان می‌رسد، به چند نکته باید توجه نمود، نکاتی که برتری منهاج فردوسیان برای نظام تربیتی بودن بر قرآن کریم را می‌رساند.

نکته‌ی اول: قرآن کریم، برنامه‌ی مرحله‌بندی نیست. به این معنی که نمی‌توان از اولین آیات و آغازین سوره‌ها، شروع به عمل نمود و آخرین درجه‌ی سیر بشر را سوره‌های پایانی و آیات انتهایی قرآن دانست. تمام علمای اسلام (شیعه و عامه) بر این نکته اتفاق نظر دارند که قرآن کریم، مرحله‌بندی و طبقه‌بندی نیست. برخی احکام، در چند آیه‌ی مختلف و چند سوره‌ی مختلف بیان شده است. برخی حکایات، در چند آیه‌ و سوره‌ی مختلف آمده است، حتی قسمتی از یک حکایت،‌در سوره‌ای و قسمت دیگر آن در سوره‌ی دیگری آمده است. همچنین «دیدگاه‌ها» و «احکام عملی»، در هم آمیخته است و در لابلای حکایت امت‌های سابق ذکر شده است. موعظه، انذار (ترساندن) و تبشیر (بشارت‌دادن) نیز در همین مجموعه و بدون نظم قابل فهم برای ما، بیان شده است. نظم خاص قرآن کریم ـ که برای ما قابل فهم نیست ـ برخی مفسرین را بر آن داشته تا دست به چیدمان دیگری از قرآن کریم بزنند تا قابل فهم باشد. اینان «تفسیر موضوعی» قرآن کریم را ترتیب داده‌اند تا با کنار هم آوردن آیات مختلف، بهتر بتوانند به تفسیر آیات، بپردازند.
اما نظام تربیتی منهاج فردوسیان، بر طبق نظم قابل فهم برای عقلا، ترتیب یافته است. نخست، تمام مطالب به دیدگاه و عمل تقسیم ‌می‌شود. یعنی «آنچه باید بدان اعتقاد داشت» و «آنچه باید بدان عمل نمود». سپس «آنچه باید بدان اعتقاد داشت»، به چهار شعبه (پایه، تکمیلی، تجمّلی و استقرائی) و «آنچه باید بدان عمل کرد»، به ده طبقه، تقسیم شده است. ملاک این تقسیم‌بندی، در کتاب «اصول استجماع منهاج فردوسیان» به تفصیل بیان شده است.

نکته‌ی دوم: آنچه در قرآن کریم بیان شده، تنها بخشی از اعتقادات و احکام اسلام عزیز است که بیشتر، احکام کلی را شامل ‌می‌شود. ولی برای دانستن تمام احکام اسلام، باید از آموزه‌های استاد اعظم (صلّی ‌الله ‌علیه ‌و آله ‌و سلّم) و جانشینان برحقّشان نیز استفاده شود. گر چه قرآن کریم، «تِبْیاناً لِکلِّ شَی‏ءٍ» [1] است ولی هر کسی نمی‌تواند و اجازه ندارد عمق مطالب و بلندای آموزه‌های آن را درک کند؛ زیرا خود قرآن کریم می‌فرماید: «لا یَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُون‏» [2] و امیر المؤمنین (علیه‌السلام) بعد از ذکر این آیه می‌فرمایند‌:
«یَعْنِی لَا یَنَالُهُ کُلَّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ‏ إِیّانَا عَنَی. نَحْنُ‏ الَّذِینَ أَذْهَبَ اللهُ عَنَّا الرِّجْسَ وَ طَهَّرَنَا تَطْهِیراً» [کتاب سلیم بن قیس هلالی، جلد 2، صفحه‌ی 847]
ترجمه: یعنی جز پاکان، به همه‌اش دسترسی نیابند. ما را منظور داشته است. ما آنانی هستیم که خدا، ناپاکی را از ما برد و ما را پاک کرد، پاک کردنی.
از سوی دیگر، استاد اعظم (صلّی ‌الله ‌علیه ‌و آله ‌و سلّم) بارها سفارش به مراجعه به قرآن کریم و جانشینانشان، با هم، می‌کردند. از بارزترینِ این سفارشات، حدیث متواتر است که می‌فرمایند:
«إِنِّی تَارِکٌ فِیکمْ أَمْرَینِ إِنْ أَخَذْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا، کتَابَ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَهْلَ بَیتِی عِتْرَتِی» [کافی، محدث کلینی، جلد 1، صفحه‌ی 292]
ترجمه: من در میان شما، دو امر می‌گذارم، اگر آن‌دو را بگیرید، هرگز گمراه نشوید؛ کتاب خدای عز و جل و خانواده‌ام، دومانم.
بدین جهت، سخن دشمن خدا که گفت: «عِندَنا کِتابُ اللهِ حَسبُنا» [3] را مردود می‌شماریم و چنگ زدن به قرآن کریم برای رسیدن به کمال و سعادت را کافی نمی‌دانیم.
اما نظام تربیتی منهاج فردوسیان، جامع آیات و روایات است؛ یعنی هم اعتقادات و احکام قرآن و هم اعتقادات و احکام عملی عترت طاهرین (علیهم‌السلام) را در بر می‌گیرد. به عبارت دیگر، منهاج فردوسیان، هم «قرآن» دارد و هم «عترت»؛ ولی قرآن از تفاسیر استادان منهاج فردوسیان (علیهم‌السلام) خالی است.

نکته‌ی سوم: قرآن کریم، به تصریح خود، دارای «مُحکم و مُتشابه» [4] است؛ می‌فرماید:
«هُوَ الَّذِی أَنزَلَ عَلَیکَ الْکتَابَ مِنْهُ آیاتٌ مُّحْکمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْکِتَابِ وَ أُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ زَیغٌ فَیتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاء الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاء تَأْوِیلِهِ» [سوره‌ی آل عمران، آیه‌ی 7]
ترجمه: اوست کسی که این کتاب [= قرآن] را بر تو فرو فرستاد پاره‏ای از آن آیات محکم [= صریح و روشن] است. آنها اساس کتابند و [پاره‏ای] دیگر متشابهاتند [که تأویل‏‌پذیرند] اما کسانی که در دل‌هایشان انحراف است برای فتنه‌‏جویی و طلب تأویل آن [به دلخواه خود] از متشابه آن پیروی می‏‌کنند.
که اگر کسی دارای مریضی قلب باشد، به پیروی از متشابهات افتاده و علاوه بر گمراهی، گمراه‌کننده نیز خواهد شد.
اما نظام تربیتی منهاج فردوسیان، فقط مجموعه‌ای از محکمات اعتقادی و عملی است و هیچگونه متشابهی در آن نیامده است. بدین سبب، حتی آنان که در ابتدای راه پاکسازی دل از اعتقادات باطل و پاکسازی اعضا از اعمال نادرست هستند، می‌توانند به راحتی و بدون هر گونه دغدغه، به فراگیری آن مشغول شوند و ترس گمراه‌شدن و بیم گمراه‌کننده‌شدن بر آنان نیست.

………………………………….
[1] سوره‌ی نحل، آیه‌ی 89. ترجمه: بیانگر همه‌چیز.
[2] سوره‌ی واقعه، آیه‌ی 79. ترجمه: و جز پاکان نمی‏‌توانند به آن دست زنند [دست یابند].
[3] عن ابن عباس قال: لما اشتدّ بالنبی وجعه قال: ائتونی بکتاب اکتب لکم کتاباً لاتضلوا بعده. قال عمر: ان النبی غلبه الوجع و عندنا کتاب الله حسبنا فاختلفوا و کثر اللغط. قال : قومو عنّی و لا ینبغی عندی التنازع؛ ابن عباس نقل می کند: در روزهای آخر عمر پیامبر (صلّی ‌الله ‌علیه ‌و آله ‌و سلّم)، زمانی که بیماری رسول الله شدت گرفت، پیامبر (صلّی ‌الله ‌علیه ‌و آله ‌و سلّم) فرمود: قلم و کاغذی بیاورید تا چیزی بنویسم تا بعد از من گمراه نشوید. عمر بن خطاب گفت: درد بر پیامبر غلبه کرده (یعنی هذیان می‌گوید و کلامش معتبر نیست) قرآن نزد ما ست و برای ما بس است. آنگاه اختلاف و سر و صدا بالا گرفت. تا این که پیامبر (صلّی ‌الله ‌علیه ‌و آله ‌و سلّم) فرمودند: از پیش من بروید که نزاع و درگیری در نزد من سزاوار نیست. (صحیح بخاری،‌ محمد بن اسماعیل بخاری، جلد 1، صفحه‌ی 120، حدیث 112، کتاب العلم، باب کتابة العلم؛ صحیح مسلم، کتاب الوصیة، باب 6، جلد 6؛ مسند احمد، احمد بن حنبل، جلد 1، صفحه‌ی 222 و 293 و 324 و 325 و 355 و جلد 3، صفحه‌ی 346؛ تاریخ طبری، جلد 3، صفحه‌ی 193؛ الکامل فی تاریخ؛ ابن اثیر، جلد 2، صفحه‌ی 185) .
[4] در میان علمای اسلام در معنی محکم و متشابه اختلاف عجیبی است و با تتبع اقوال، می‌توان نزدیک به بیست قول در این مسئله پیدا کرد.
آنچه در نزد مفسرین، از صدر اسلام تا کنون، دائر و مورد اعتماد است، این است که «محکمات»، آیاتی هستند که معنی و مراد آن‌ها روشن است و با معنی غیر مراد، اشتباه نمی‌افتند. به این گونه آیات، باید ایمان آورد و عمل کرد. آیات متشابهه، آیاتی هستند که ظاهرشان مراد نیست و مراد واقعی آن‌ها را که تأویل آنهاست، جز خدای تعالی نداند و بشر را راهی به آن نیست. به این گونه آیات باید ایمان آورد ولی از پیروی و عمل به آن‌ها توقف و خودداری نمود.

تعداد نظراتی که بر این مطلب نوشته شده است: ۰ نظر

اولین نفری باشید که در مورد این مطلب، اظهار نظر می‌کند
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
این وبگاه در ستاد ساماندهی پایگاه‌های اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، به شماره‌ی شامد: «1 - 1 - 769104 - 65 - 0 - 3» ثبت شده و تابع قوانین مکتوب جمهوری اسلامی ایران است. / مطالب این وبگاه، وقف عام بوده و نشر آن، حتی بدون نام، آزاد است