حاج فردوسی

معلم معنویت و مؤلف منهاج فردوسیان

حاج فردوسی

معلم معنویت و مؤلف منهاج فردوسیان

مسأله‌ی 83: دوازده چیز را نجس بشمارید: اول: بول؛ دوم: غائط.؛ سوم: منی؛ چهارم: مردار؛ پنجم: خون؛ ششم: سگ؛ هفتم: خوک؛ هشتم: کافر؛ نهم: شراب؛ دهم: فقاع؛ یازدهم: عرق حیوان نجاستخوار؛ دوازدهم: عرق جُنُب از حرام.

1 و 2 ـ ادرار و مدفوع
مسأله‌ی 84: ادرار و مدفوع انسان و هر حیوان حرامگوشتی که خون جهنده دارد یعنی اگر سرخرگ آن را ببرند خون از آن جستن می‌کند، را نجس بدانید و از ادرار و غایط حیوان حرامگوشتی که خون آن جستن نمی‌کند اجتناب کنید ولی فضله‌ی حیوانات کوچک مثل پشه و مگس که گوشت ندارند را پاک بشمارید.
مسأله‌ی 85: فضله‌ی پرندگان حرامگوشت را نجس بدانید.
مسأله‌ی 86: ادرار و مدفوع حیوان نجاستخوار و همچنین ادرار و مدفوع حیوانی که انسانی با آن نزدیکی نموده را نجس بشمارید، و از ادرار و مدفوع هر حیوان حلال‌گوشتی که گوشت آن از خوردن شیر خوک محکم شده باشد، پرهیز کنید.

3 ـ منی
مسأله‌ی 87: منی حیوانی که خونِ جهنده دارد ـ چه حلال‌گوشت باشد و چه حرام‌گوشت ـ را نجس بدانید.

4 ـ مردار
مسأله‌ی 88: مردار انسان و حیوانی که خون جهنده دارد را نجس بشمارید، چه آن حیوان، خودش مرده باشد یا به غیر دستوری که در شرع معین شده، آن را کشته باشند، و ماهی را چون خون جهنده ندارد، اگر چه در آب بمیرد، پاک بدانید.
مسأله‌ی 89: چیزهایی از مردار، غیر از سگ و خوک، مثل پشم، مو، کرک، استخوان و دندان که روح نداشته را پاک بشمارید.
مسأله‌ی 90: اگر از بدن انسان یا حیوانی که خون جهنده دارد و در حالی که زنده است، گوشت یا چیز دیگری که روح دارد را جدا کنند، نجس بشمارید.
مسأله‌ی 91: پوست‌های مختصر لب و جاهای دیگر بدن که موقع افتادنشان رسیده، اگر چه آنها را بکنید، پاک بشمارید؛ ولی باید از پوستی که موقع افتادنش نرسیده و آن را کَنده‌اند، اجتناب نمایید.
مسأله‌ی 92: خوردن تخم مرغی که از شکم مرغ مرده بیرون آید، اگر پوست روی آن سفت شده باشد، را حلال بشمارید، ولی ظاهر آن را باید آب بکشید.
مسأله‌ی 93: هر گاه بره یا بزغاله، پیش از آن که علفخوار شود بمیرد، پنیرمایه‌ای که در شیردان (معده‌ی) آنها می‌باشد را پاک بدانید، ولی ظاهر آن را باید آب بکشید.
مسأله‌ی 94: داروهای روان و عطر و روغن و واکس و صابون که از کشورهای غیر اسلامی می‌آورند، اگر یقین به نجاست آنها نداشته باشید را پاک بشمارید.
مسأله‌ی 95: گوشت و پیه و چرمی که در بازار مسلمانان فروخته می‌شود را پاک بدانید و همچنین است اگر یکی از اینها در دست مسلمان باشد. ولی اگر بدانید آن مسلمان از کافر گرفته و رسیدگی نکرده که از حیوانی است که به دستور شرع کشته شده یا نه، نجس بشمارید.

5 ـ خون
مسأله‌ی 96: خون انسان و هر حیوانی که خون جهنده دارد، یعنی حیوانی که اگر سرخرگ آن را ببرند خون از آن جستن می‌کند را نجس بدانید. پس خون حیوانی مانند ماهی و پشه که خون جهنده ندارند را پاک بشمارید.
مسأله‌ی 97: اگر حیوان حلالگوشت را به دستوری که در شرع معین شده بکشند و خون آن به مقدار معمول بیرون آید، خونی که در بدنش می‌ماند را پاک بدانید؛ ولی اگر به علت نفس کشیدن یا به واسطه‌ی این که سر حیوان در جای بلندی بوده، خون به بدن حیوان برگردد، آن خون را نجس بدانید و از خونِ باقیمانده در اجزای حرام حیوان حلالگوشت، مانند خون سپرز و تخم‌ها و خون زیادی که در قلب باقی می‌ماند، پرهیز کنید.
مسأله‌ی 98: از تخم مرغی که ذره‌ای خون در آن است، اجتناب کنید. ولی اگر خون در زرده باشد، تا پوست نازک روی آن پاره نشده، سفیده را پاک و قابل خوردن بدانید.
مسأله‌ی 99: خونی که گاهی موقع دوشیدن شیر دیده می‌شود و شیری که آن خون در آن بریزد را نجس بشمارید.
مسأله‌ی 100: خونی که از لای دندانها می‌آید را اگر به واسطه‌ی مخلوط شدن با آب دهان از بین برود، پاک بشمارید و بهتر است آن را فرو نبرید.
مسأله‌ی 101: خونی که به واسطه‌ی کوبیده شدن، زیر ناخن یا زیر پوست می‌میرد، در صورتی که ناخن یا پوست سوراخ شود، اگر مشقت ندارد، باید برای وضو و غسل خون را بیرون آورید؛ و اگر مشقت دارد، باید اطراف آن را به طوری که نجاست زیاد نشود بشویید، و پارچه یا چیزی مثل پارچه، بر آن بگذارید و روی پارچه، دست تر بکشید و سپس تیمّم کنید.
مسأله‌ی 102: هر گاه خون، زیر پوست، مرده باشد یا گوشت به واسطه‌ی کوبیده شدن به آن حالت درآمده باشد، آن را پاک بدانید.
مسأله‌ی 103: اگر موقع جوشیدن غذا، ذره‌ای خون در آن بیافتد، تمام غذا و ظرف آن را نجس بشمارید، و جوشیدن و حرارت و آتش را پاککننده‌ی آن ندانید.
مسأله‌ی 104: زردآبه‌ای که در حال بهبودی زخم در اطراف آن پیدا می‌شود، اگر معلوم نباشدکه با خون مخلوط است را پاک بشمارید.

6 و 7 ـ سگ و خوک
مسأله‌ی 105: سگ و خوکی که در خشکی زندگی می‌کنند، حتی مو و استخوان و پنجه و ناخن و رطوبت‌های آنها را نجس بدانید ولی سگ و خوک دریایی را پاک بشمارید.

8 ـ کافر
مسأله‌ی 106: کافر یعنی کسی که منکر خداست، یا برای خدا شریک قرار می‌دهد، یا پیغمبری استاد اعظم (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله‌ و سلّم) را قبول ندارد را نجس بشمارید، و همچنین است اگر در یکی از اینها شک داشته باشد. و نیز کسی که ضروری دین یعنی چیزهایی مثل نماز و روزه، که مسلمانان جزء دین اسلام می‌دانند را منکر شود، چنانچه بداند آن چیز، ضروری دین است و انکار آن به انکار خدا یا توحید یا نبوت برمی‌گردد، او را نجس بدانید. و از کسی که چیزی را انکار می‌کند ولی نمی‌داند از ضروریات دین است و انکار آن به انکار خدا یا توحید یا نبوت برمی‌گردد، دوری کنید.
مسأله‌ی 107: از تمام بدن کافر، حتی مو و ناخن و رطوبت‌های او اجتناب کنید.
مسأله‌ی 108: اگر پدر، مادر، پدربزرگ و مادربزرگ بچه‌ی نابالغ، کافر باشند، آن بچه را هم نجس بدانید ولی اگر یکی از اینها مسلمان باشد، بچه را پاک بشمارید.
مسأله‌ی 109: کسی که معلوم نیست مسلمان است یا نه، به پاکی‌اش حکم کنید ولی اگر نشانه‌ای بر اسلام او نباشد، و در کشورهای اسلامی هم نباشد، احکام دیگر مسلمانان را بر او جاری نکنید، مثلاً منهاجیات با او ازدواج نکنند، و در قبرستان مسلمانان دفنش نکنید.
مسأله‌ی 110: مسلمانی که به یکی از استادان معظم منهاج فردوسیان (علیهم‌السلام) دشنام دهد یا با آنان دشمنی داشته باشد را نجس بدانید.

9 ـ شراب
مسأله‌ی 111: شراب و هر چیزی که انسان را مست می‌کند، چنانچه به خودی خود روان باشد را نجس بدانید. و اگر مثل بنگ و حشیش روان نباشد، اگر چه چیزی در آن بریزند که روان شود را پاک بشمارید، هر چند که باید از خوردن آن پرهیز نمایید.
مسأله‌ی 112: الکل صنعتی که برای رنگ کردن در و میز و صندلی و مانند اینها به کار می‌رود، اگر ندانید از چیزی که مستکننده و روان است درست شده است را پاک بدانید.
مسأله‌ی 113: انگور و آب انگوری که به خودی خود یا به واسطه‌ی پختن به جوش آمده را نجس و حرام بدانید ولی اگر دوسوم آن به آتش کم شود، پاک و حلالش بشمارید. و همچنین است اگر تبدیل به سرکه شود.
مسأله‌ی 114: خرما و آب آن اگر به جوش بیاید را پاک و حلال بشمارید ولی از مویز و کشمش و آب آنها، اگر به جوش بیاید، پرهیز کنید.

10 ـ فُقّاع
مسأله‌ی 115: فُقّاع که از جو گرفته می‌شود و به آن «آبجو» می‌گویند را نجس بدانید. ولی آبی که به دستور طبیب از جو می‌گیرند و به آن «ماءُ الشعیر» می‌گویند را پاک و حلال بشمارید.

11 ـ عرق جُنُب از حرام
مسأله‌ی 116: از عرقی که در هنگام جُنُب شدن یا در مدت جُنُب بودن از حرام از بدنتان خارج می‌شود، پرهیز کنید و با بدن یا لباسی که به آن آلوده شده، نماز نخوانید. و جُنُب از حرام را به معنی جُنُب شدن از زنا، لواط، نزدیکی با حیوانات یا استمناء بدانید.
مسأله‌ی 117: اگر در موقعی که نزدیکی با زن، حرام است، مثلاً در حال روزه‌ی ماه رمضان، با زن خود نزدیکی کنید، باید از عرق خود در نماز اجتناب نمایید.
مسأله‌ی 118: هر گاه از حرام جُنُب شوید و به واسطه‌ی تنگی وقت، عوض غسل، تیمّم نمایید و بعد از تیمّم و خواندن نماز، عرق کنید، باید از عرق خود در نمازهای بعدی اجتناب نمایید و حتی اگر به واسطه‌ی عذر دیگری هم تیمّم کردید، بهتر است از عرق خود در نماز، اجتناب نمایید.
مسأله‌ی 119: چه این که اول از حرام جُنُب شوید و بعد با حلال خود نزدیکی کنید، و چه این که اول با حلال خود نزدیکی کنید و بعد، از حرام جُنُب شوید، در هر دو حال باید از عرق خود اجتناب کنید.

12 ـ عرق شتر نجاستخوار
مسأله‌ی 120: باید از عرق شتر نجاستخوار و هر حیوانی که به خوردن نجاست انسان عادت کرده، اجتناب کنید و نباید با لباس یا بدنی که آلوده به چنین عرقی است، نماز بخوانید.

راه ثابت شدن نجاست
مسأله‌ی 121: نجاست هر چیز را از سه راه، ثابت بدانید:
اول: آنکه خودتان یقین یا اطمینان کنید که چیزی نجس است و اگر گمان داشته باشید چیزی نجس است، پرهیز از آن را لازم ندانید. بنابر این می‌توانید در قهوهخانه‌ها و میهمانخانه‌ها غذا بخورید، هر چند مردمان لاابالی و کسانی که پاکی و نجسی را مراعات نمی‌کنند، در آنجا غذا بخورند، البته در صورتی که یقین یا اطمینان نداشته باشید غذایی را که برایتان آورده‌اند، نجس است.
دوم: آنکه کسی که چیزی در اختیار اوست و متهم به دروغگویی نیست، بگوید آن چیز نجس است، مثلاً همسر یا نوکر یا کلفتتان بگوید ظرف یا چیز دیگری که در اختیار اوست، نجس می‌باشد.
سوم: آنکه دو مرد عادل بگویند چیزی نجس است، و نیز اگر یک نفرعادل و حتی موثق هم بگوید چیزی نجس است، باید از آن چیز اجتناب کنید.
مسأله‌ی 122: اگر به واسطه‌ی ندانستن مسأله، نجس بودن و پاک بودن چیزی را ندانید، مثلاً ندانید عرق جُنُب از حرام پاک است یا نه، باید مسأله را بپرسید، ولی اگر با این که مسأله را می‌دانید، در چیزی شک کنید که پاک است یا نه، مثلاً شک کنید آن چیز، خون است یا نه، یا ندانید که خون پشه است یا خون انسان، حکم به پاک‌بودنش نمایید و وارسی کردن و پرسیدن را لازم ندانید.
مسأله‌ی 123: چیز نجسی که شک دارید پاک شده یا نه را نجس بدانید، و چیز پاکی را اگر شک کنید نجس شده یا نه را پاک بشمارید. ولی اگر به آسانی بتوانید نجس بودن یا پاک بودن آن را بفهمید، بهتر است وارسی کنید.
مسأله‌ی 124: اگر بدانید یکی از دو ظرف یا دو لباسی که از هر دوی آنها استفاده می‌کنید نجس شده ولی ندانید کدام‌یک است، باید از هر دو اجتناب کنید، بلکه اگر مثلاً نمی‌دانید لباس خودتان نجس شده یا لباسی که هیچ از آن استفاده نمی‌کنید و مال دیگری است، بهتر است از لباس خودتان اجتناب کنید.

راه نجس شدن چیزهای پاک
مسأله‌ی 125: اگر چیز پاک به چیز نجس برسد و هر دو یا یکی از آنها به طوری تر باشد که تری یکی به دیگری برسد، چیز پاک را نجس بدانید ولی اگر رطوبت آن به قدری کم باشد که به دیگری نرسد، چیزی که پاک بوده را نجس نشمارید.
مسأله‌ی 126: اگر چیز پاکی به چیز نجسی برسد و شک کنید که هر دو یا یکی از آنها تر بوده یا نه، آن چیز پاک را نجس نشمارید ولی اگر یکی از آنها یا هر دو، قبلاً تر بوده و شک کنید در حال ملاقات با نجاست، رطوبتش برطرف شده بوده یا نه، باید از آن اجتناب کنید.
مسأله‌ی 127: دو چیزی که نمی‌دانید کدام پاک است و کدام نجس است، اگر چیز پاکی با رطوبت به یکی از آنها برسد، نجسش نشمارید ولی اگر یکی از آنها قبلاً نجس بوده و ندانید پاک شده یا نه، چنانچه چیز پاکی به آن برسد، نجسش بشمارید.
مسأله‌ی 128: زمین و پارچه و مانند اینها اگر رطوبت داشته باشد، هر قسمتی که نجاست به آن برسد را نجس بشمارید و جاهای دیگر آن را پاک بدانید، و همچنین است خیار و خربزه و مانند اینها.
مسأله‌ی 129: هرگاه شیره و روغن و مانند اینها طوری باشد که اگر مقداری از آن را بردارند، جای آن خالی نماند، همین که یک نقطه از آن نجس شد، تمام آن را نجس بشمارید، ولی اگر طوری باشد که جای آن در موقع برداشتن خالی بماند، اگر چه بعد پُر شود، فقط جایی که نجاست به آن رسیده را نجس بشمارید، پس اگر مثلاً فضله‌ی موش در آن بیافتد، جایی که فضله افتاده را نجس بشمارید و بقیهاش را پاک بدانید.
مسأله‌ی 130: اگر مگس یا حیوانی مانند آن روی چیز نجسی که تر است بنشیند و بعد روی چیز پاکی که آن هم تر است بنشیند، چنانچه بدانید نجاست، همراه آن حیوان بوده، چیز پاک را نجس بشمارید ولی اگر ندانید، پاکش بشمارید.
مسأله‌ی 131: اگر جایی از بدن که عرق دارد نجس شود و عرق از آنجا به جای دیگر برود، هر جا که عرق به آن برسد را نجس بشمارید، ولی اگر عرق به جای دیگر نرود، جاهای دیگر بدن را پاک بدانید.
مسأله‌ی 132: اخلاطی که از بینی یا گلو می‌آید اگر غلیظ باشد و خون داشته باشد، جایی که خون دارد را نجس و بقیه‌ی آن را پاک بدانید، پس اگر به بیرون دهان یا بینی برسد، مقداری را که یقین دارید جای نجس اخلاط به آن رسیده، نجس، و محلی را که شک دارید جای نجس به آن رسیده یا نه را پاک بشمارید.
مسأله‌ی 133: اگر آفتابه‌ای که کف آن سوراخ است را روی زمین نجس بگذارند، چنانچه آب به طوری در زیر آن جمع گردد که با آب آفتابه یکی حساب شود، آب آفتابه را نجس بشمارید ولی اگر آبی که از زیر آفتابه خارج می‌شود، در زمین فرو رود یا جاری شود به نحوی که با آب داخل آن یکی حساب نشود، آب آفتابه را نجس ندانید.
مسأله‌ی 134: اگر چیزی داخل بدن شود و به نجاست برسد، در صورتی که بعد از بیرون آمدن، آلوده به نجاست نباشد، پاک بشمارید؛ پس اگر اسباب تنقیه یا آب آن در مخرج مدفوع وارد شود یا سوزن و چاقو و مانند اینها در بدن فرو رود و بعد از بیرون آمدن به نجاست آلوده نباشد، نجسش نشمارید.

احکام نجاسات
مسأله‌ی 135: نباید خط و ورق قرآن را نجس کنید و اگر نجس شود، باید فوراً آن را آب بکشید.
مسأله‌ی 136: اگر جلد قرآن نجس شود، در صورتی که بیاحترامی به قرآن باشد باید آن را آب بکشید.
مسأله‌ی 137: نباید قرآن را روی عین نجس مانند خون و مردار، اگر چه خشک باشد، بگذارید و اگر گذاشته شد، باید فوراً بردارید.
مسأله‌ی 138: نباید قرآن را با مرکب نجس بنویسید، اگر چه یک حرف آن باشد، و اگر نوشته شود، باید آن را آب بکشید یا به واسطه‌ی تراشیدن و مانند آن کاری کنید که از بین برود.
مسأله‌ی 139: نباید قرآن را به کافر بدهید و اگر قرآنی در دست اوست، در صورت امکان، باید از او بگیرید.
مسأله‌ی 140: اگر ورق قرآن یا چیزی که احترام آن لازم است مثل کاغذی که اسم خدا یا استاد اعظم (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله‌ و سلّم) یا استادان معظم منهاج (علیهم‌السلام) بر آن نوشته شده در مستراح بیافتد، باید آن را، اگر چه خرج داشته باشد، بیرون آورده و آب بکشید، و اگر بیرون آوردن آن ممکن نباشد، باید به آن مستراح نروید تا یقین کنید آن ورق، پوسیده است. و نیز اگر تربت سید الشهداء (علیه‌السلام) در مستراح بیافتد و بیرون آوردن آن ممکن نباشد، باید تا وقتی که یقین نکرده‌اید به کلی از بین رفته، به آن مستراح نروید.
مسأله‌ی 141: عین نجس مثل مردار و شراب را نخورید و به کودکان خود نخورانید بلکه باید کودک را از خوردن آن منع نمایید. همچنین چیزی که نجس شده را نباید بخورید و نباید به دیگران ـ چه بالغ و چه کودک ـ بخورانید.
مسأله‌ی 142: هر گاه بخواهید چیزی را بفروشید یا عاریه بدهید که نجس شده ولی می‌توان آن را آب کشید، ، باید نجس بودن آن را به خریدار یا عاریه‌گیرنده بگویید.
مسأله‌ی 143: هر گاه ببینید کسی چیز نجسی را می‌خورد یا با لباس نجس نماز می‌خواند، بهتر است به او بگویید.
مسأله‌ی 144: هر گاه جایی از خانه یا فرشتان نجس باشد و ببینید بدن یا لباس یا چیز دیگر کسانی که وارد خانه‌ی شما می‌شوند با رطوبت به جای نجس رسیده است، باید به آنان بگویید.
مسأله‌ی 145: هر گاه صاحبخانه باشید و در بین غذا خوردن بفهمید غذا نجس است، باید به میهمانها بگویید؛ اما اگر یکی از میهمانها هستید، خبر دادن به دیگران را لازم ندانید مگر این که به طوری با آنان معاشرت داشته باشید که امکان داشته باشد به واسطه‌ی نجس بودن آنان، خود شما هم نجس شوید، که در این صورت، باید بعد از غذا به آنان بگویید.
مسأله‌ی 146: هر گاه چیزی را که عاریه کرده‌اید نجس شود، باید تطهیرش کنید و اگر تطهیرش نکردید،‌ باید در وقت برگرداندن، به صاحبش اطلاع دهید.
مسأله‌ی 147: اگر بچه‌ی ممیزی که خوب و بد را می‌فهمد و تکلیفش هم نزدیک است، بگوید: «چیزی را آب کشیدم»، باید دوباره آن را آب بکشید. ولی اگر در باره‌ی چیزی که در دست اوست، بگوید: «نجس است»، باید از آن اجتناب کنید.

تعداد نظراتی که بر این مطلب نوشته شده است: ۰ نظر

اولین نفری باشید که در مورد این مطلب، اظهار نظر می‌کند
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
این وبگاه در ستاد ساماندهی پایگاه‌های اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، به شماره‌ی شامد: «1 - 1 - 769104 - 65 - 0 - 3» ثبت شده و تابع قوانین مکتوب جمهوری اسلامی ایران است. / مطالب این وبگاه، وقف عام بوده و نشر آن، حتی بدون نام، آزاد است