غسل مسّ میّت
مسألهی 521: هر گاه بدن انسان مردهای که سرد شده و غسلش ندادهاند را مس کنید، یعنی جایی از بدنتان را به آن برسانید، باید غسل مسّ میّت نمایید، چه در خواب مس کنید چه در بیداری، با اختیار مس کنید یا بیاختیار. حتی اگر ناخن یا دندانتان به ناخن یا استخوان مرده برسد، باید غسل کنید. و بهتر است برای مس بدن شهید نیز غسل کنید. ولی اگر حیوان مردهای را مس کنید، غسل را لازم ندانید.
مسألهی 522: غسل کردن برای مس مردهای که تمام بدن او سرد نشده، را لازم ندانید، اگر چه جایی را که سرد شده مس نمایید.
مسألهی 523: اگر موی خود را به بدن میت برسانید، یا بدن خود را به موی میت، یا موی خود را به موی میت برسانید، باید غسل کنید.
مسألهی 524: برای مس بچهی مرده، حتی بچهی سقط شدهای که چهار ماه او تمام شده و یا خلقتش تمام شده، اگر چه کمتر از چهار ماهه باشد باید غسل کنید؛ بلکه بهتر است برای مس بچهی سقط شدهای که از چهار ماه کمتر دارد و خلقتش هم تمام نشده، غسل کنید. بنابر این هر گاه منهاجیات، بچهی چهار ماههی مردهای به دنیا بیاورند، باید غسل مسّ میّت کنند. و همچنین اگر بچهی کمتر از چهار ماه داشته باشند ولی خلقتش تمام باشد، که در این صورت نیز باید غسل مسّ میّت نمایند.
مسألهی 525: هر گاه بعد از مردن مادرتان به دنیا آمده باشید، وقتی بالغ شدید، باید غسل مسّ میّت کنید.
مسألهی 526: هر گاه انسان مردهای که سه غسل او کاملاً تمام شده را مس نمایید، غسل مس میت را لازم ندانید، ولی اگر پیش از آنکه غسل سوم تمام شود، جایی از بدن او را مس کنید، اگر چه غسل سوم آن جا تمام شده باشد، باید غسل مسّ میّت نمایید.
مسألهی 527: هر گاه در دوران نابالغی، مُردهای را مس کنید، باید بعد از بالغ شدن، غسل مسّ میّت نمایید. همچنین اگر بعد از دورهای دیوانگی یا بیهوشی، عاقل و هوشیار شوید و به شما خبر دهند که در آن حال، مردهای را مس کرده بودید، باید غسل مسّ میّت نمایید.
مسألهی 528: اگر از بدن زنده یا مردهای که غسلش ندادهاند، قسمتی که دارای استخوان است جدا شود و پیش از آنکه قسمت جدا شده را غسل دهند، آن را مس نمایید، باید غسل مسّ میّت کنید. ولی اگر قسمتی که جدا شده، استخوان نداشته باشد، اگر از میت جدا شده، باید غسل مسّ میّت نمایید ولی اگر از زنده باشد، غسل مس میت را لازم ندانید.
مسألهی 529: برای مس استخوانی که گوشت ندارد و آن را غسل ندادهاند، چه از مرده جدا شده باشد و چه از زنده، باید غسل کنید. و همچنین است برای مس دندانی که از مرده جدا شده، در صورتی که آن مرده را غسل نداده باشند. ولی برای مس دندانی که از زنده جدا شده و گوشت ندارد، یا گوشت آن خیلی کم است، غسل مس میت را لازم ندانید.
مسألهی 530: غسل مسّ میّت را باید مثل غسل جنابت انجام دهید. ولی هر گاه غسل مسّ میّت کرده و بخواهید نماز بخوانید، باید بعد از غسل، کاری که وضو را باطل میکند انجام دهید و سپس برای نماز، وضو بگیرید.
مسألهی 531: هر گاه چند میت را مس کنید یا یک میت را چند بار مس نمایید، یک غسل را کافی بدانید.
مسألهی 532: هر گاه بعد از مسّ میّت، غسل نکرده باشید، میتوانید در مسجد توقف نمایید و جماع کنید و سورههایی که سجدهی واجب دارد را بخوانید. ولی برای نماز و مانند آن باید غسل کنید و بعد از غسل، کاری که وضو را باطل میکند انجام دهید و سپس برای نماز، وضو بگیرید.
احکام محتضر
مسألهی 533: مسلمانی که محتضر است یعنی در حال جان دادن میباشد، مرد باشد یا زن، بزرگ باشد یا کوچک، باید در صورت امکان به پشت بخوابانید به طوری که کف پاهایش به طرف قبله باشد. و اگر خواباندن او کاملاً به این طور ممکن نیست، تا اندازهای که ممکن است باید به این دستور عمل کنید. و چنانچه خواباندن او به هیچ قسم ممکن نباشد، باید او را رو به قبله بنشانید، و اگر آن هم نشود باید او را به پهلوی راست یا به پهلوی چپ رو به قبله بخوابانید.
مسألهی 534: باید تا وقتی غسل میت تمام نشده، مرده را رو به قبله بخوابانید. ولی بعد از آنکه غسلش تمام شد، بهتر است مثل حالتی که بر او نماز میخوانند، بخوابانید.
مسألهی 535: وظیفه دارید محتضر را رو به قبله کنید، ولی باید تا جایی که امکان دارد، از خودش یا ولیاش اجازه بگیرید.
مسألهی 536: شایسته است شهادتین و اقرار به استادان منهاج (علیهمالسلام) و سایر عقاید حقه (که در قواعد نظری پایهی منهاج فردوسیان آمده است) را، به کسی که در حال جان دادن است، طوری تلقین کنید که بفهمد. و نیز بهتر است چیزهایی را که گفته شد، تا وقت مرگ تکرار کنید.
مسألهی 537: بهتر است این دعاها را طوری به محتضر تلقین کنید که بفهمد: «اللهُمَّ اغْفِرْ لِی الْکثِیرَ مِنْ مَعاصِیک وَ اقْبَلْ مِنِّی الیسِیرَ مِنْ طاعَتِک، یا مَنْ یَقْبَلُ الیَسِیرَ وَ یَعْفُو عَنِ الکثِیرِ، اِقْبَلْ مِنِّی الْیَسِیرَ وَ اعْفُ عَنِّی الکثِیرَ، اِنَّک اَنْتَ العَفُوُّ الغَفُورُ، اللهُمَّ ارْحَمْنِی فَاِنَّک رَحیمٌ».
مسألهی 538: خوب است کسی را که سخت جان میدهد، اگر ناراحت نمیشود، به جایی که نماز میخوانده ببرید.
مسألهی 539: خوب است برای راحت شدن محتضر، بر بالین او سورهی مبارکهی «یس» و «صافات» و «احزاب» و «آیة الکرسی» و آیهی پنجاه و چهارم سورهی اعراف و سه آیهی آخر سورهی بقره، بلکه هر چه از قرآن ممکن است بخوانید.
مسألهی 540: محتضر را تنها نگذارید و همچنین چیزی روی سینه و شکم او قرار ندهید و از حضور جُنُب و حائض در نزد او جلوگیری کنید و در کنار بالین محتضر، زیاد حرف نزنید و زیاد گریه نکنید و زنها را در نزد او تنها نگذارید.
احکام بعد از مرگ
مسألهی 541: بهتر است بعد از مرگ، دهان مرده را با بستن چانهاش ببندید که باز نماند و همچنین چشمهایش را بر هم بگذارید و دست و پای او را دراز کنید و پارچهای روی او بیاندازید و اگر در شب مرده است، در جایی که مُرده، چراغی روشن کنید، و برای تشییع جنازهاش مؤمنین را خبر نمایید. و در تشییع، آداب اسلام را رعایت کنید و از شرکت بانوان در تشییع، مخصوصاً اگر حرکت آنان جلوتر از مردان باشد، جلوگیری نمایید و منظرهی عبرتآور تشییع جناره را به معصیت و تشبّه به عادات و رسوم کفّار که حاکی از عدم استقلال فکری و نفوذ بیگانگان است آلوده نکنید و اجازه ندهید که آداب و رسوم مخالفین اسلام به اجتماع مسلمین راه پیدا کند. و نیز خوب است در دفن مرده عجله نمایید، ولی اگر یقین به مردن او ندارید، باید صبر کنید تا معلوم شود و نیز اگر میت حامله باشد و بچه در شکم او زنده باشد، باید به قدری دفن را عقب بیاندازید، که پهلوی چپ او را بشکافند و کودک را بیرون آورند و پهلوی را بدوزند.
احکام غسل و کفن و نماز و دفن میت
مسألهی 542: باید مسلمان مرده را غسل بدهید و حنوط و کفن نمایید و بر او نماز بخوانید و دفنش نمایید، ولی اگر مسلمان دیگری حاضر شد این کارها را انجام دهد، از خودتان ساقط بدانید. و چنانچه هیچکدامتان انجام ندهید، همگی خود را معصیتکار بدانید.
مسألهی 543: هر گاه کسی مشغول کارهای میت شود، میتوانید اقدامی نکنید، ولی اگر او عمل را نیمهکاره بگذارد، باید شما تمامش کنید.
مسألهی 544: هر گاه یقین کنید که دیگری مشغول کارهای میت شده، اقدام به کارهای میت اقدام را بر خود لازم ندانید. ولی اگر شک یا گمان دارید، باید اقدام نمایید.
مسألهی 545: هر گاه بدانید غسل یا کفن یا نماز یا دفن شیعهی دوازدهامامیای را باطل انجام دادهاند، باید دوباره انجام دهید. ولی اگر گمان دارید که باطل بوده یا شک دارید که درست بوده یا نه، میتوانید اقدامی نکنید؛ همچنین اگر غیر شیعهی دوازدهامامیای را هممذهبهایش بر طبق مذهب خودشان تجهیز کرده باشند.
مسألهی 546: برای غسل و حنوط و کفن و نماز و دفن مرده، باید از ولیّ او اجازه بگیرید.
مسألهی 547: شوهر را ولیّ زن برای دخالت در غسل و کفن و دفن او بدانید، و بعد از شوهر، از تمام کسانی که در ارثبردن مقدمند، اجازه بگیرید یا به نحوی، یقین به رضایتشان حاصل کنید.
مسألهی 548: هر گاه کسی بگوید من وصی یا ولیّ مُرده هستم یا ولیّ مرده به من اجازه داده که غسل و کفن و دفن میت را انجام دهم، و احتمال دهید که راست میگوید، میتوانید انجام کارهای میت را به او بسپارید؛ مگر اینکه کس دیگری بگوید که من وصی یا ولیّ میت هستم یا از ولیّ میت اجازه دارم، که در این صورت حرف کسی را بپذیرید که دو نفر عادل به گفتهی او شهادت دهند.
مسألهی 549: هر گاه کسی قبل از مردن، شما را برای غسل و کفن و دفن و نمازش معین کند، باید از ولیّ او اجازه بگیرید و این کارها را با هماهنگی او انجام دهید. همچنین اگر ولیّ مرده هستید و مرده در حال زندگی، کسی را برای انجام غسل و کفن و دفن و نمازش معین نموده، باید از او اجازه بگیرید و این کارها را با هماهنگی او انجام دهید. و اگر کسی شما را برای انجام این کارهایش معین کرد، میتوانید قبول نکنید ولی اگر قبول کردید، باید به آن عمل نمایید. و همچنین اگر بعد از مردن او از وصیتش مطلع شدید، باید به وصیتش عمل کنید.
احکام غسل میت
مسألهی 550: باید مُرده را سه غسل بدهید: اول: به آبی که با سدر مخلوط باشد. دوم: به آبی که با کافور مخلوط باشد. سوم: با آب خالص.
مسألهی 551: سدر و کافور باید به اندازهای زیاد نباشد که آب را مضاف کند و به اندازهای هم کم نباشد که نگویند سدر و کافور با آب مخلوط شده است.
مسألهی 552: اگر سدر و کافور به اندازهای که لازم است پیدا نشود، باید همان مقداری که به آن دسترسی دارید، در آب بریزید.
مسألهی 553: کسی که برای حج یا عمره احرام بسته است، اگر پیش از تمام کردن طواف حج یا عمره بمیرد، نباید او را با آب کافور غسل دهید و به جای آن با آب خالص غسلش دهید.
مسألهی 554: اگر سدر و کافور یا یکی از اینها پیدا نشود یا استعمال آن جایز نباشد، مثل آن که غصبی باشد، باید بجای هر کدام که ممکن نیست، میت را با آب خالص غسل بدهید و تیمّم نیز بدهید.
مسألهی 555: غسل دادن شیعهی دوازده امامی را باید به کسی که شیعهی دوازده امامی و عاقل و بالغ است و مسائل غسل را میداند، واگذارید.
مسألهی 556: وقتی میت را غسل میدهید، باید در تمام سه غسل، قصد قربت داشته باشید، یعنی غسل را برای انجام فرمان خداوند متعال بجا آورید.
مسألهی 557: باید بچهی مردهی مسلمان را ـ اگر چه از زنا باشد ـ غسل بدهید. و نباید کافر را غسل دهید و کفن و دفن کنید. و کسی که از بچگی دیوانه بوده و به حال دیوانگی بالغ شده، چنانچه پدر و مادر او یا یکی از آنان مسلمان باشند، باید او را غسل دهید و اگر هیچ کدام آنان مسلمان نباشند، نباید او را غسل دهید. و اگر بچهای در دارالاسلام پیدا شود و معلوم نباشد که پدر و مادر او یا یکی از آنان مسلمان است یا نه، حکم به مسلمانیاش کنید و غسلش بدهید و کفن و دفنش نمایید.
مسألهی 558: بچهی سقط شده را اگر چهار ماه یا بیشتر دارد، یا چهار ماه ندارد ولی خلقتش تمام شده، باید غسل بدهید و اگر چهار ماه ندارد و خلقتش هم تمام نشده، باید در پارچهای بپیچید و بدون غسل دفن کنید.
مسألهی 559: نباید جنازهی زن را غسل بدهید. و منهاجیات نیز نباید جنازهی مرد را غسل بدهند. همچنین بهتر است جنازهی زنتان، و اگر از منهاجیات هستید، جنازهی شوهرتان را غسل ندهید.
مسألهی 560: میتوانید دختر بچهای که سن او از سه سال بیشتر نیست، و زنی نیست او را غسل بدهد را غسل دهید. همچنین منهاجیات میتوانند پسر بچهای که سه سال بیشتر ندارد، و مردی نیست او را غسل بدهد را غسل دهند.
مسألهی 561: هر گاه برای غسل دادن میتی که مرد است، مرد پیدا نشود، زنانی که با او نسبت دارند و محرمند مثل مادر و خواهر و عمه و خاله، یا به واسطهی شیرخوردن با او محرم شدهاند، میتوانند با رعایت ستر عورت و در حالی که پوششی دارد، غسلش بدهند. و نیز اگر برای غسل میت زن، زن دیگری نباشد، مردهایی که با او نسبت دارند و محرمند، یا به واسطهی شیرخوردن با او محرم شدهاند، میتوانند با رعایت ستر عورت و در حالی که پوششی دارد، او را غسل دهند.
مسألهی 562: هر گاه مردهای از جنس خودتان را غسل میدهید، یعنی اگر مرد هستید، مرده نیز مرد است و اگر زن هستید، مرده نیز زن است، بهتر است غیر از عورت، جاهای دیگر میت برهنه باشد.
مسألهی 563: نباید به عورت مرده نگاه کنید، مگر این که زن یا شوهرتان باشد، ولی اگر نگاه کردید، غسل را باطل ندانید.
مسألهی 564: اگر جایی از بدن میت نجس باشد، باید پیش از آنکه آنجا را غسل بدهید، آب بکشید. و بهتر است تمام بدن میت را پیش از شروع به غسل، پاک نمایید.
مسألهی 565: غسل میت را مثل غسل جنابت بدانید و تا غسل ترتیبی ممکن است، نباید میت را غسل ارتماسی بدهید. و بهتر است در غسل ترتیبی، هر یک از سه قسمت بدن را در آب فرو نبرید بلکه آب را روی آن بریزید.
مسألهی 566: کسی که در حال حیض یا در حال جنابت مرده، غسل حیض یا غسل جنابت را برایش لازم ندانید، بلکه همان غسل میت را کافی بشمارید.
مسألهی 567: نباید برای غسل دادن میت، مزد بگیرید، ولی میتوانید برای کارهای مقدماتی غسل، مزد بگیرید. و اگر کسی برای گرفتن مزد، میت را غسل دهد، آن غسل را باطل بشمارید.
مسألهی 568: اگر آب پیدا نشود، یا استعمال آن مانعی داشته باشد، باید عوض هر غسل، میت را یک تیمّم بدهید. و یک تیمّم دیگر هم عوض هر سه غسل بدهید.
مسألهی 569: هر گاه بخواهید مرده را تیمّم بدهید، باید دست خود را به زمین بزنید و به صورت و پشت دستهای میت بکشید. و اگر ممکن باشد، باید با دست میت هم او را تیمّم بدهید.
احکام کفن میت
مسألهی 570: میت مسلمان را باید با سه پارچه که آنها را لنگ و پیراهن و سرتاسری میگویند، کفن نمایید.
مسألهی 571: لنگ باید از ناف تا زانو، اطراف بدن را بپوشاند، و بهتر آن است که از سینه تا روی پا برسد. و پیراهن باید از سر شانه تا نصف ساق پا، تمام بدن را بپوشاند، و بهتر آن است که تا روی پا برسد، و درازای سرتاسری باید به قدری باشد که بستن دو سر آن ممکن باشد، و پهنای آن باید به اندازهای باشد که یک طرف آن روی طرف دیگر بیاید.
مسألهی 572: مقداری از لنگ، که از ناف تا زانو را میپوشاند و مقداری از پیراهن که از شانه تا نصف ساق را میپوشاند را مقدار واجب کفن، و آنچه بیشتر از این مقدار در مسألهی قبل گفته شد را مقدار مستحب کفن بدانید.
مسألهی 573: اگر ورثه بالغ باشند و اجازه دهند که بیشتر از مقدار واجب کفن، که در مسألهی قبل گفته شد، را از سهم آنان بردارید، میتوانید بردارید ولی نباید بیشتر از مقدار واجب کفن را از سهم وارثی که بالغ نشده، برندارید.
مسألهی 574: هر گاه کسی وصیت کرده باشد که مقدار مستحب کفنش را ـ که در دو مسأله قبل گفته شد ـ از ثُلث مال او بردارند، یا وصیت کرده باشد ثُلث مالش را به مصرف خود او برسانند، ولی مصرف آن را معین نکرده باشد، یا فقط مصرف مقداری از آن را معین کرده باشد، میتوانید مقدار مستحب کفن را از ثُلث مال او بردارید.
مسألهی 575: اگر میت وصیت نکرده باشد که کفن را از ثُلث مالش بردارید، و بخواهید از اصل مال بردارید، باید در تکفین او به مقدار واجب کفن که قیمتش مطابق شأن میت باشد، اکتفا نمایید.
مسألهی 576: کفن زنتان را شما باید بدهید، اگر چه زنتان از خودش مال داشته باشد. و همچنین اگر زنتان را ـ به شرحی که در کتاب طلاق گفته خواهد شد ـ طلاق رجعی بدهید و پیش از تمام شدن عدّه بمیرد، شما باید کفن او را بدهید. و چنانچه شوهر، بالغ نباشد یا دیوانه باشد، ولیّ شوهر باید از مال او کفن زن را بدهد.
مسألهی 577: کفن میت را بر خویشان او واجب ندانید، اگر چه مخارج او در حال زندگی بر آنان واجب باشد.
مسألهی 578: هر یک از سه پارچهی کفن نباید به قدری نازک باشد که بدن میت از زیر آن پیدا باشد.
مسألهی 579: نباید مرده را با چیز غصبی کفن کنید، هر چند چیز دیگری هم پیدا نشود. و چنانچه کفن میت غصبی باشد و صاحب آن راضی نشود، باید از تنش بیرون آورید، اگر چه او را دفن کرده باشید. و همچنین نباید با پوست مردار او را کفن کنید. اگر چه چیز دیگری هم پیدا نشود.
مسألهی 580: نباید در حال اختیار، مرده را با چیز نجس و یا پارچهی ابریشمی خالص و یا پارچهای که با طلا بافته شده، کفن کنید.
مسألهی 581: نباید مرده را در حال اختیار، با پارچهای که از پشم یا موی حیوانِ حرامگوشت تهیه شده، کفن کنید. و بهتر است کفن، از مو یا پشم حیوانِ حلالگوشت هم نباشد.
مسألهی 582: اگر کفن میت به نجاست خود او، یا به نجاست دیگری نجس شود، چنانچه کفن ضایع نمیشود، باید مقدار نجس را بشویید یا ببُرید، اگر چه بعد از گذاشتن در قبر باشد. و اگر شستن و بریدن آن ممکن نیست، در صورتی که عوض کردن آن ممکن باشد، باید عوض نمایید. ولی اگر در قبر گذاشته باشید، بهتر است که ببُرید. بلکه اگر بیرون آوردن میت اهانت به او باشد، باید ببُرید.
مسألهی 583: هر گاه کسی که برای حج یا عمره احرام بسته، بمیرد، باید مثل دیگران کفنش کنید و میتوانید سر و صورتش را بپوشانید.
مسألهی 584: شایسته است در حال سلامتی، کفن و سدر و کافور خود را تهیه کنید.
احکام حنوط
مسألهی 585: بعد از غسل، باید میت را حنوط کنید، یعنی به پیشانی و کف دستها و سر زانوها و سر دو انگشت بزرگ پاهای او کافور بمالید. و در این چند موضع، مقداری کافور هم بگذارید، و بهتر است به سرِ بینی میت هم کافور بمالید، و باید کافور، ساییده و تازه باشد. و نباید به واسطهی کهنه بودن، عطر آن از بین رفته باشد.
مسألهی 586: در حنوط، اول کافور را به پیشانی میت بمالید، ولی در جاهای دیگر، ترتیب را لازم ندانید.
مسألهی 587: باید میت را پیش از کفن کردن، حنوط نمایید.
مسألهی 588: کسی که برای حج یا عمره. احرام بسته است، اگر پیش از تمام کردن طواف بمیرد، نباید او را حنوط کنید.
مسألهی 589: زنی که شوهرش مرده و هنوز عدهاش تمام نشده، اگر چه نباید خود را خوشبو کند، ولی چنانچه بمیرد، باید او را حنوط کنید.
مسألهی 590: نباید میت را با مشک و عنبر و عود و عطرهای دیگر خوشبو کنید، و نباید برای حنوط، اینها را با کافور مخلوط نمایید.
مسألهی 591: میتوانید قدری تربت حضرت سیدالشهدا (علیهالسلام) با کافور مخلوط کنید. ولی نباید از آن کافور به جاهایی که بیاحترامی میشود، برسانید. و نیز نباید تربت به قدری زیاد باشد که وقتی با کافور مخلوط شد، آن را کافور نگویند.
مسألهی 592: اگر کافور به اندازهی غسل و حنوط نباشد، باید غسل را مقدم بدارید. و اگر برای هفت عضو نرسد، باید پیشانی را مقدم بدارید.
مسألهی 593: باید دو چوب تر و تازه که هر کدام به طول نیم متر است را در کفن یا قبر، همراه میت بگذارید که به آن «جریدتین» گفته میشود و آن را مایهی امان مرده از عذاب، تا زمانی که تر و تازه باشد، بدانید.
احکام نماز میت
مسألهی 594: باید بر میت مسلمان، اگر چه بچه باشد، نماز بخوانید؛ ولی باید پدر و مادر آن بچه یا یکی از آنان مسلمان باشد و شش سال بچه تمام شده باشد. گر چه بهتر است بر کمتر از شش ساله نیز نماز بخوانید؛ ولی نماز خواندن بر بچهای که مرده به دنیا آمده را لازم ندانید.
مسألهی 595: نماز میت را باید بعد از غسل و حنوط و کفن کردن مرده بخوانید. پس اگر پیش از اینها یا در بین اینها بخوانید، اگر چه از روی فراموشی یا ندانستن مسأله باشد، کافی ندانید.
مسألهی 596: بهتر است وقتی میخواهید نماز میت بخوانید، با وضو یا غسل یا تیمّم باشید و بدن و لباستان پاک باشد و لباستان غصبی نباشد و مبطلات نمازهای یومیه را ترک کنید. و شایسته است تمام چیزهایی که در نمازهای دیگر لازم است را رعایت کنید.
مسألهی 597: هر گاه مردهای نماز میخوانید، باید رو به قبله باشید و نیز باید جنازه را مقابل خود به پشت بخوابانید، به طوری که سر او به طرف راست شما و پای او به طرف چپ شما باشد.
مسألهی 598: مکانی که در آن بر مرده نماز میخوانید، نباید غصبی باشد و نیز نباید جای ایستادن شما از محل قرار گرفتن جنازه، پَستتر یا بلندتر باشد. ولی پستی و بلندی مختصر را دارای اشکال ندانید.
مسألهی 599: برای نماز میت نباید از جنازه دور باشید. ولی اگر نماز میت را به جماعت میخوانید، چنانچه صفها به یکدیگر متصل باشد، دور بودن را دارای اشکال ندانید.
مسألهی 600: باید در حال نماز میت، مقابل جنازه بایستید. ولی اگر نماز میت به جماعت خوانده شود و صف جماعت از دو طرف میت بگذرد، نماز کسانی که مقابل میت نیستند را دارای اشکال ندانید.
مسألهی 601: نباید بین شما که میخواهید نماز میت بخوانید و جنازه، پرده و دیوار یا چیزی مانند اینها باشد، ولی اگر میت در تابوت و مانند آن باشد، دارای اشکال ندانید.
مسألهی 602: در وقت خواندن نماز، باید عورت میت پوشیده باشد و اگر کفن کردن او ممکن نیست، باید عورتش را ـ اگر چه با تخته و آجر و مانند اینها باشد ـ بپوشانید.
مسألهی 603: نماز میت را باید ایستاده و با قصد قربت بخوانید. و در موقع نیت، میت را معین کنید.
مسألهی 604: هر گاه نتوانید نماز میت را ایستاده بخوانید، میتوانید نشسته بر او نماز بخوانید.
مسألهی 605: هر گاه میت وصیت کرده باشد که شما بر او نماز بخوانید، باید از ولیّ میت اجازه بگیرید. و هر گاه ولیّ مرده باشید و مرده وصیت کرده باشد که شخص خاصی بر او نماز بخواند، باید اجازه بدهید آن شخص نماز بخواند.
مسألهی 606: بر یک مرده، چند مرتبه نماز نخوانید، مگر این که مرده، اهل علم و تقوا باشد.
مسألهی 607: اگر میت را عمداً یا از روی فراموشی یا به جهت عذری بدون نماز دفن کنید، یا بعد از دفن معلوم شود نمازی که بر او خوانده شده باطل بوده است، باید تا وقتی جسد او از هم نپاشیده، با شرطهایی که برای نماز میت گفته شد، به قبرش نماز بخوانید.
دستور نماز میت
مسألهی 608: نماز میت را با پنج تکبیر بخوانید و میتوانید پنج تکبیر را به این ترتیب بگویید:
بعد از نیت و گفتن تکبیر اول بگویید: «اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ وَ اَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللهِ».
و بعد از تکبیر دوم بگویید: «اللهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد و الِ مُحَمَّد».
و بعد از تکبیر سوم بگویید: «اللهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِناتِ».
و بعد از تکبیر چهارم اگر میت مرد است بگویید: «اللهُمَّ اغْفِرْ لِهذَا الْمَیتِ» و اگر زن است بگویید: «اللهُمَّ اغْفِرْ لِهذِهِ الْمَیتِ». و بعد تکبیر پنجم را بگویید.
و بهتر است بعد از تکبیر اول بگویید: «اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاّ اللهُ وَحْدَهُ لا شَرِیک لَهُ وَ اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ اَرسَلَهُ بِالْحَقِّ بَشِیراً وَ نَذِیراً بَینَ یدَىِ السّاعَة».
و بعد از تکبیر دوم بگویید: «اللهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد وَ بارِک عَلى مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد وَ ارْحَمْ مُحَمَّداً وَ الَ مُحَمَّد کاَفْضَلِ ما صَلَّیتَ وَ بارَکتَ وَ تَرَحَّمْتَ عَلى اِبْراهِیمَ وَ الِ اِبْراهِیمَ اِنَّک حَمِیدٌ مَجِیدٌ وَ صَلِّ عَلى جَمِیعِ الأَنْبِیاءِ وَ الْمُرْسَلِینَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصِّدِّیقِینَ وَ جَمِیعِ عِبادِ اللهِ الصّالِحِینَ».
و بعد از تکبیر سوم بگویید: «اللهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ الْمُسْلِمِینَ وَ الْمُسْلِماتِ الأَحْیاءِ مِنْهُمْ وَ الاْمْواتِ تابِعْ بَینَنا وَ بَینَهُمْ بِالْخَیراتِ اِنَّک مُجِیبُ الدَّعَواتِ اِنَّک عَلى کلِّ شَیء قَدِیر».
و بعد از تکبیر چهارم اگر میت مرد است بگویید: «اللهُمَّ اِنَّ هَذا عَبْدُک وَ ابْنُ عَبْدِک وَ ابْنُ اَمَتِک نَزَلَ بِک وَ اَنْتَ خَیرُ مَنْزُول بِهِ اللهُمَّ اِنّا لا نَعْلَمُ مِنْهُ اِلاّ خَیراً وَ اَنْتَ اَعْلَمُ بِهِ مِنّا اللهُمَّ اِنْ کانَ مُحْسِناً فَزِدْ فِی اِحْسانِهِ وَ اِنْ کانَ مُسِیئاً فَتَجاوَزْ عَنْهُ وَ اغْفِرْ لَهُ اللهُمَّ اجْعَلْهُ عِنْدَک فِی اَعْلى عِلِّیینَ وَاخْلُفْ عَلى اَهْلِهِ فِی الْغابِرِینَ وَارْحَمْهُ بِرَحْمَتِک یا اَرْحَمَ الرّاحِمِینَ». و بعد تکبیر پنجم را بگوید. ولی اگر میت زن است بعد از تکبیر چهارم بگوید: «اللهُمَّ اِنَّ هذِهِ اَمَتُک وَ ابْنَةُ عَبْدِک وَ ابْنَةُ اَمَتِک نَزَلَتْ بِک وَ اَنْتَ خَیرُ مَنْزُول بِهِ، اللهُمَّ اِنّا لا نَعْلَمُ مِنْها اِلاّ خَیراً وَ اَنْتَ اَعْلَمُ بِها مِنّا، اللهُمَّ اِنْ کانَتْ مُحْسِنَةً فَزِدْ فِی اِحْسانِها وَ اِنْ کانَتْ مَسِیئَةً فَتَجاوَزْ عَنْها وَ اغْفِرْ لَها، اللهُمَّ اجْعَلْها عِنْدَک فِی اَعْلى عِلِّیینَ وَ اخْلُفْ عَلى اَهْلِها فِی الْغابِرِینَ وَ ارْحَمْها بِرَحْمَتِک یا اَرْحَمَ الرّاحِمِینَ». و خوب است بعد از تکبیر پنجم بگوید: «رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَفِی الآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ»
و اگر دو یا چند مرده باشند، میتوانید برای هر کدام به صورت جداگانه نماز بخوانید و میتوانید برای همهی آنها یک نماز بخوانید، ولی باید بعد از تکبیر چهارم، ضمیرها را تثنیه یا جمع بیاورید.
مسألهی 609: باید تکبیرها و دعاها را طوری پشت سر هم بخوانید که نماز از صورت خود خارج نشود.
مسألهی 610: هر گاه نماز میت را به جماعت میخوانید، باید تکبیرها و دعاهای آن را هم بخوانید.
کارهایی که خوب است در نماز میت انجام دهید
مسألهی 611: بهتر است چند کار در نماز میت انجام دهید:
اول: برای خواندن نماز میت، با وضو یا غسل یا تیمّم باشید. و بهتر است در صورتی تیمّم کنید که وضو و غسل ممکن نباشد، یا بترسید که اگر وضو بگیرید یا غسل کنید به نماز میت نرسید.
دوم: هر گاه امام جماعت باشید یا بخواهید به تنهایی بر مردهای که مرد است نماز بخوانید، مقابل وسط قامت او بایستید، و اگر مرده، زن است، مقابل سینهاش بایستید.
سوم: بدون کفش نماز بخوانید.
چهارم: در هر تکبیر، دستهایتان را بلند کنید.
پنجم: فاصلهتان با جنازه به قدری کم باشد که اگر باد، لباستان را حرکت دهد، به جنازه برسد.
ششم: نماز میت را به جماعت بخوانید.
هفتم: اگر امام جماعت هستید، تکبیر و دعاها را بلند بخوانید و اگر به جماعت نماز میخوانید ولی امام نیستید، تکبیرها و دعاها را آهسته بخوانید.
هشتم: در جماعت، اگر چه یک نفر باشید، عقب امام بایستید.
نهم: در نماز میت، به مرده و مؤمنین زیاد دعا کنید.
دهم: اگر امام جماعت باشید، پیش از نماز، سه مرتبه بگویید: «الصلاة».
یازدهم: نماز را در جایی بخوانید که مردم برای نماز میت بیشتر به آنجا میروند.
دوازدهم: منهاجیات حائض اگر نماز میت را به جماعت میخوانند، در صفی تنها بایستند.
مسألهی 612: نماز میت را در مسجد نخوانید، مگر در مسجد الحرام.
احکام دفن
مسألهی 613: باید میت را طوری در زمین دفن کنید که بوی او بیرون نیاید و درندگان هم نتوانند بدنش را بیرون آورند. و اگر ترس آن باشد که جانور، بدن او را بیرون آورد، باید قبر را با آجر و مانند آن محکم کنید.
مسألهی 614: اگر دفن میت در زمین ممکن نباشد، میتوانید به جای دفن، او را در بنا یا تابوتی بگذارید که از درندگان محفوظ باشد و بوی او هم بیرون نیاید.
مسألهی 615: میت را باید در قبر به پهلوی راست طوری بخوابانید که جلوی بدنش رو به قبله باشد.
مسألهی 616: اگر کسی در کشتی بمیرد، چنانچه جسد او فاسد نمیشود و بودن او در کشتی مانعی ندارد، باید صبر کنید تا به خشکی برسید و او را در زمین دفن کنید، و گرنه باید در کشتی غسلش بدهید و حنوط و کفن کنید و پس از خواندن نماز میت، چیز سنگینی به پایش ببندید و به دریا بیاندازید، و صورت بهتر آن است که جنازه را در خمره یا بشکهای بگذارید و درش را ببندید و به دریا بیاندازید. و اگر ممکن است، باید او را در جایی بیاندازید که فوراً طعمهی حیوانات دریایی نشود.
مسألهی 617: اگر بترسید که دشمن، قبر میت را بشکافد و بدن او را بیرون آورد و گوش یا بینی یا اعضای دیگر او را ببُرد، چنانچه ممکن باشد باید به طوری که در مسألهی پیش گفته شد، او را به دریا بیاندازید.
مسألهی 618: مخارج انداختن در دریا و مخارج محکم کردن قبر میت را در صورتی که لازم باشد، باید از اصل مال میت بردارید.
مسألهی 619: اگر زن کافره بمیرد و بچه در شکم او مرده باشد، چنانچه پدر بچه، مسلمان باشد، باید زن را در قبر به پهلوی چپ، پشت به قبله بخوابانید که روی بچه به طرف قبله باشد. بلکه اگر هنوز روح هم به بدن او داخل نشده باشد، باید به همین دستور عمل کنید.
مسألهی 620: نباید مسلمان را در قبرستان کفار، و کافر را در قبرستان مسلمانان دفن کنید.
مسألهی 621: نباید مسلمان را در جایی که بیاحترامی به او باشد، مانند جایی که خاکروبه و کثافت در آن میریزند، دفن کنید.
مسألهی 622: میت را نباید در جای غصبی دفن کنید، و همچنین نباید در زمینی دفن کنید که مثل مسجد برای غیر دفن کردن وقف شده است.
مسألهی 623: نباید مردهای را در قبر مردهی دیگری دفن کنید، مگر اینکه قبر، کهنه شده و میت اولی از بین رفته باشد و نبش قبر، صدق نکند.
مسألهی 624: چیزی که از میت جدا میشود، اگر چه مو و ناخن و دندانش باشد، باید با او دفن کنید. ولی اگر موجب نبش قبر میشود، باید جداگانه دفن کنید. و خوب است ناخن و دندانی که در حال زندگی از شما جدا میشود را نیز دفن نمایید.
مسألهی 625: اگر کسی در چاه بمیرد و بیرون آوردنش ممکن نباشد، باید درِ چاه را ببندید و همان چاه را قبر او قرار دهید. و در صورتی که چاه، از غیر باشد، باید به نحوی او را راضی کنید.
مسألهی 626: اگر بچه در رحم زنتان بمیرد و ماندنش در رحم برای مادر خطر داشته باشد، باید به آسانترین راه، او را بیرون آورید، حتی اگر ناچار شوید که او را قطعه قطعه کنید، ولی باید خود شما ـ اگر اهل فن هستید، او را بیرون بیاورید. و اگر ممکن نیست، زنی که اهل فن باشد او را بیرون بیاورد. و اگر ممکن نیست، مرد محرمی که اهل فن باشد. و اگر آن هم ممکن نشود، مرد نامحرمی که اهل فن باشد بچه را بیرون بیاورد. و در صورتی که آن هم پیدا نشود، زنی که اهل فن نباشد، میتواند بچه را بیرون آورد. و اگر آن هم نباشد، مردی که اهل فن نباشد، میتواند بچه را بیرون آورد.
مسألهی 627: هرگاه زنتان که حامله است بمیرد و بچه در شکمش زنده باشد، اگر چه امید زنده ماندن کودک را نداشته باشید، باید به وسیلهی کسانی که در مسألهی پیش گفته شد، پهلوی چپ او را بشکافید و بچه را بیرون آورید و دوباره بدوزید، مگر اینکه تشخیص داده شود که بچه از طرف دیگر سالم بیرون میآید و از طرف چپ سالم بیرون نمیآید. ولی اگر بین پهلوی چپ و راست در سالم بودن بچه فرقی نباشد، باید از پهلوی چپ بیرون آورید.
کارهایی که خوب است در دفن انجام دهید
مسألهی 628: خوب است به امید آنکه مطلوب پروردگار باشد، این کارها را مراعات کنید:
1.. قبر را به اندازهی قد انسان متوسط گود کنید.
2. مرده را در نزدیکترین قبرستان دفن نمایید، مگر آنکه قبرستان دورتر از جهتی بهتر باشد مثل آنکه مردمان خوب در آنجا دفن شده باشند یا مردم برای زیارت اهل قبور بیشتر به آنجا بروند.
3. جنازه را در چند متری قبر بر زمین بگذارید و تا سه مرتبه کم کم نزدیک قبر ببرید و در هر مرتبه بر زمین بگذارید و بردارید و در نوبت چهارم وارد قبر کنید.
4. اگر میت مرد است، در دفعهی سوم طوری زمین بگذارید که سر او طرف پایین قبر باشد و در دفعهی چهارم از طرف سر وارد قبر نمایید و اگر زن است در دفعهی سوم طرف قبلهی قبر بگذارید و به پهنا وارد قبرکنید.
5. در موقع وارد کردن جنازهی زن در قبر، پارچهای روی قبر بگیرید.
6. جنازه را به آرامی از تابوت بردارید و وارد قبر کنید.
7. دعاهایی که دستور داده شده را پیش از دفن و موقع دفن بخوانید.
8. بعد از آنکه میت را در قبر گذاشتید، گرههای کفنش را باز کنید و صورت میت را روی خاک بگذارید و بالشی از خاک زیر سر او بسازید.
9. پشت جنازه، خشت خام یا کلوخی بگذارید که میت به پشت برنگردد.
10. قبر را دارای لحد بسازید، یعنى طورى بسازید که خاک، روى بدن میت نریزد، به این ترتیب که قسمت پایین قبر را باریکتر کنید و بعد از گذاشتن میت در قبر، بالاى آن، خشت یا آجر بچینید و یا طرف قبلهی قبر را کمى از پایین توسعه دهید به اندازهاى که میت در آن قرار بگیرد.
11. پیش از آنکه لحد را بپوشانید، دست راست را به شانهی راست میت بزنید و دست چپ را به قوت بر شانهی چپ میت بگذارید و دهانتان را نزدیک گوش او ببرید و به شدت حرکتش دهید و سه مرتبه بگویید: «اِسْمَعْ اِفْهَمْ یا فُلانَ ابْنِ فُلان» و به جای فلان بن فلان، اسم میت و پدرش را بگویید. مثلاً اگر اسم او محمد و اسم پدرش علی است، سه مرتبه بگویید: «اِسْمَعْ اِفْهَمْ یا مُحَمَّدَ بْنِ عَلِى». پس از آن بگویید: «هَلْ اَنْتَ عَلَى الْعَهْدِ الَّذِى فارَقْتَنا عَلَیهِ مِنْ شَهادَةِ اَنْ لا اِلهَ إلاَّ اللهُ وَحْدَهُ لا شَریک لَهُ وَ اَنَّ مُحَمَّداً صَلَّى اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ سَیدُ النَّبِیینَ وَ خاتَمُ الْمُرْسَلینَ وَ اَنَّ عَلِیاً اَمیرُ الْمُؤمِنینَ وَ سَیدُ الْوَصِیینَ وَ اِمامٌ افْتَرَضَ اللهُ طاعَتَهُ عَلَى الْعالَمینَ، وَ اَنَّ الْحَسَنَ وَ الْحُسَینَ وَ عَلِىَّ بْنَ الْحُسَینِ وَ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِىٍّ وَ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّد وَ مُوسَى بْنَ جَعْفَر وَ عَلِىَّ بْنَ مُوسى وَ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِىٍّ وَ عَلِىَّ بْنَ مُحَمَّد وَ الْحَسَنَ بْنَ عَلِىٍّ وَ الْقائِمَ الحُجَّةَ الْمَهْدِىَّ صَلَواتُ اللهِ عَلَیهِمْ اَئِمَّةُ الْمُؤمِنینَ وَ حُجَجُ اللهِ عَلَى الْخَلْقِ اَجْمَعینَ، وَ اَئِمَّتُک اَئِمَّةُ هُدىً اَبْرارٌ یا فُلانَ بْنَ فُلان» و به جای فلان بن فلان، اسم میت و پدرش را بگویید.
بعد بگویید: «اِذا اَتاک الْمَلَکانِ الْمُقَرَّبانِ رَسُولَینَ مِنْ عِنْدِ اللهِ تَبارَک وَ تَعَالى وَ سَئَلاک عَنْ رَبِّک وَ عَنْ نَبِیک وَ عَنْ دینِک وَ عَنْ کتابِک وَ عَنْ قِبْلَتِک وَ عَنْ اَئِمَّتِک فَلاْ تَخَفْ وَ لا تَحْزَنْ وَ قُلْ فى جَوابِهِما: اللهُ رَبِّى وَ مُحَمَّدٌ صَلَّى اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ نَبِیى وَ الاْسْلامُ دِینى وَ الْقُرآنُ کتابى وَ الْکعْبَةُ قِبْلَتى وَ اَمیرُالْمُؤمِنینَ عَلِىُّ بْنُ اَبى طالِب اِمامى وَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِىٍّ الْمُجْتَبى اِمامِى وَ الْحُسَینُ بْنُ عَلِىٍّ الشَّهیدُ بِکرْبَلاءَ اِمامى وَ عَلِىٌّ زَینُ الْعابِدینَ اِمامى وَ مُحَمَّدٌ الْباقِرُ اِمامى وَ جَعْفَرٌ الصّادِقُ اِمامى وَ مُوسَى الْکاظِمُ اِمامى وَ عَلِىٌّ الرِّضا اِمامى وَ مُحَمَّدٌ الْجَوادُ اِمامى وَ عَلِىٌّ الْهادِىُ اِمامى وَ الْحَسَنُ الْعَسْکرِىُّ اِمامى وَ الْحُجَّةُ الْمُنْتَظَرُ اِمامى هؤُلآءِ صَلَواتُ اللهِ عَلَیهِمْ اَجْمَعینَ اَئِمَّتی وَ سادَتی وَ قادَتی وَ شُفَعائی، بِهِمْ اَتَوَلّى وَ مِنْ اَعْدآئِهِمْ اَتَبَرَّءُ فِى الدُّنْیا وَ الاْخِرَةِ، ثُمَّ اعْلَم یا فُلانَ بْنَ فُلان ـ و به جای فلان بن فلان، اسم میت و پدرش را بگویید ـ «إِنَّ اللّهَ تَبارَک وَ تَعالى نِعْمَ الرَّبُّ وَ اَنَّ مُحَمَّداً صَلَّى اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ نِعْمَ الرَّسُولُ وَ اَنَّ عَلِىَّ بْنَ اَبیطالِب وَ اَوْلادَهُ الْمَعْصُومینَ الاْئِمَّةَ الإثْنَى عَشَرَ نِعْمَ الاْئِمَّةُ وَ أَنَّ مَا جَاءَ بِهِ مُحَمَّدٌ صَلَّى اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ حَقٌّ وَ أَنَّ الْمَوْتَ حَقٌّ وَ سُؤالَ مُنْکر وَ نَکیر فِى الْقَبْرِ حَقٌّ وَ الْبَعْثَ حَقٌّ وَ النُّشُورَ حَقٌّ وَ الصِّراطَ حَقٌّ وَ الْمیزانَ حَقٌّ وَ تَطایرَ الْکتُبِ حَقٌّ وَ أَنَّ الْجَنَّةَ حَقٌّ وَ النّارَ حَقٌّ وَ أَنَّ السّاعَةَ آتِیةٌ لا رَیبَ فیهَا وَ أَنَّ اللّهَ یبْعَثُ مَنْ فِى الْقُبُورِ» پس بگوید: «اَ فَهِمْتَ یا فُلانُ» و به جای «فلان» اسم میت را بگویید.
پس از آن بگویید: «ثَبَّتَک اللهُ بِالْقَوْلِ الثّابِتِ وَ هَدَاک اللهُ اِلى صِراطٍ مُسْتَقیم. عَرَّفَ اللهُ بَینَک وَ بَینَ اَولِیائِک فِى مُسْتَقَرٍّ مِنْ رَحْمَتِهِ» پس بگوید: «اللهُمَّ جافِ الاْرْضَ عَنْ جَنْبَیهِ وَ اَصْعِدْ بِرُوحِهِ اِلَیک وَ لَقِّهِ مِنْک بُرْهاناً. اللهُمَّ عَفْوَک عَفْوَک».
مسألهی 629: خوب است به امید اینکه مطلوب پروردگار است، در وقتی که میت را در قبر مىگذارید، با طهارت و سربرهنه و پا برهنه باشید، و از طرف پای میت از قبر بیرون بیایید. و اگر از خویشان میت نیستید، با پشت دستتان خاک در قبرش بریزید و بگویید: «اِنَّا للهِ وَ اِنَّا اِلَیهِ راجِعُونَ». اگر میت زن است کسى که با او محرم است او را در قبر بگذارد و اگر محرم نباشد، خویشانش او را در قبر بگذارند.
مسألهی 630: خوب است به امید این که مطلوب پروردگار است، قبر را مربع یا مربع مستطیل بسازید و به اندازهی چهار انگشت از زمین بلند کنید و نشانهای روی آن بگذارید که اشتباه نشود و روی قبر، آب بپاشید. و بعد از پاشیدن آب، دستتان را بر قبر بگذارید و انگشتهایتان را باز کرده، در خاک فرو ببرید و هفت مرتبه سورهی قدر بخوانید و برای میت، طلب آمرزش کنید و این دعا را بخوانید: «اللهُمَّ جافِ الاْرْضَ عَنْ جَنْبَیهِ وَ اَصْعِدْ اِلَیک رُوحَهُ وَ لَقِّهِ مِنْک رِضْواناً وَ اَسْکنْ قَبْرَهُ مِنْ رَحْمَتِک ما تُغْنِیهِ بِهِ عَنْ رَحْمَةِ مَنْ سِواک».
مسألهی 631: هر گاه ولیّ میت باشید یا کسی باشید که از طرف ولیّ میت اجازهی انجام مراسمش را داشتهاید، پس از رفتن کسانی که تشییع جنازه کردهاند، دعاهایی که دستور داده شده را به میت تلقین کنید.
مسألهی 632: شایسته است بعد از دفن، صاحبان عزا را سرسلامتی دهید. ولی اگر مدتی گذشته است که به واسطهی سرسلامتی دادن مصیبت یادشان میآید، بهتر است ترک کنید. و نیز بهتر است تا سه روز برای اهل خانهی میت غذا بفرستید، و غذا خوردن در نزد آنان و در منزلشان را ترک کنید.
مسألهی 633: شایسته است در مرگ خویشان مخصوصاً در مرگ فرزندتان، صبر کنید و هر وقت مردگانتان را یاد میکنید «اِنّا للهِ وَ اِنّا اِلَیهِ راجِعُونَ» بگویید. و برای مردگانتان قرآن بخوانید، و در کنار قبر پدر و مادرتان، از خداوند حاجت بخواهید و قبر را محکم بسازید که زود خراب نشود.
مسألهی 634: نباید در مرگ کسی، صورت و بدنتان را بخراشید و به خود لطمه بزنید.
مسألهی 635: نباید در مرگ کسی، یقه پاره کنید.
مسألهی 636: اگر در مرگ زن یا فرزندتان، یقه یا لباستان را پاره کنید، یا منهاجیات در عزای میت، صورت خود را بخراشند، چه خون بیاید و چه خون نیاید، یا موی خود را بکَنید، باید یک برده آزاد کنید یا ده فقیر را طعام دهید و یا آنها را بپوشانید. و اگرنتوانید، باید سه روز روزه بگیرید. و اگر منهاجیات، موی خود را در عزای میت ببُرند، باید دو ماه پی در پی روزه بگیرند یا یک برده آزاد کنند و یا شصت مسکین را طعام دهند.
مسألهی 637: نباید در گریهی بر میت، صدایتان را خیلی بلند کنید.
نماز وحشت
مسألهی 638: شایسته است در شب اول قبر، دو رکعت نماز وحشت برای میت بخوانید، به این صورت که در رکعت اول بعد از حمد، یک مرتبه آیة الکرسی و در رکعت دوم بعد از حمد، ده مرتبه سورهی قدر بخوانید، و بعد از سلام نماز بگویید: «اللهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ ابْعَثْ ثَوابَهَا اِلَى قَبْرِ فُلان» و به جای کلمهی «فلان»، اسم میت را بگویید.
مسألهی 639: نماز وحشت را در هر موقع از شب اول قبر میتوانید بخوانید، ولی بهتر است در اول شب، بعد از نماز عشا بخوانید.
مسألهی 640: اگر بخواهید میت را به شهر دوری ببرید، یا به جهت دیگر، دفن او به تأخیر افتد، باید نماز وحشت را تا شب اول قبر او به تأخیر اندازید.
نبش (شکافتن) قبر
مسألهی 641: نباید قبر مسلمان ـ اگر چه کودک یا دیوانه باشد ـ را بشکافید، مگر این که بدنش از بین رفته و خاک شده باشد.
مسألهی 642: قبر امامزادهها، شهدا، علما و صلحا ـ اگر چه سالها بر آن گذشته باشد ـ چه زیارتگاه باشد و چه نباشد را نباید بشکافید.
مسألهی 643: در چند مورد میتوانید قبر را بشکافید، بلکه در بعضی از آنها باید بشکافید، که عبارتند از:
اول: آنکه میت در زمین غصبی دفن شده باشد و مالک زمین، راضی نشود که در آنجا بماند.
دوّم: آنکه کفن یا چیز دیگری که با میت دفن شده، غصبی باشد و صاحب آن راضی نشود که در قبر بماند، و همچنین است اگر قسمت قابل اعتنایی از مال خود میت، که به ورثهی او رسیده، با او دفن شده باشد، و ورثه راضی نشوند که آن چیز در قبر بماند. ولی اگر مرده وصیت کرده باشد که دعا یا قرآن یا انگشتری را با او دفن کنند، برای بیرون آوردن اینها، نباید قبر را بشکافید، مگر آنکه زیادتر از یکسوم داراییاش باشد و ورثه قبول نکنند.
سوّم: آنکه مرده، بیغسل یا بیکفن دفن شده باشد، یا بفهمند غسلش باطل بوده، یا به غیر دستور شرع کفن شده، یا او را در قبر، رو به قبله نگذاشته باشند. ولی اگر نبش، در این صورت باعث هتک مرده و اذیت مردم شود، انجام ندهید.
چهارم: آنکه برای ثابت شدن حقّی بخواهید بدن میت را ببینید.
پنجم: آنکه میت را در جایی که بیاحترامی به اوست، مثل قبرستان کفّار، یا جایی که کثافت و خاکروبه میریزند، دفن کرده باشند.
ششم: برای یک مطلب شرعی که اهمیت آن از شکافتن قبر بیشتر است، مثلاً بخواهید بچّهی زنده را از شکم زن حاملهای که تازه دفنش کردهاند، بیرون آورید.
هفتم: آنکه بترسید درّندهای بدن میت را پاره کند، یا سیل او را ببرد، یا دشمن بیرونش آورد.
هشتم: آنکه قسمتی از بدن میت که با او دفن نشده را بخواهید به بدن ملحق کنید، و باید در این صورت، آن قسمت از بدن را طوری در قبر بگذارید که بدن میت دیده نشود.
نهم: آنکه بخواهید میت را به مشاهد مشرفه منتقل کنید، بخصوص اگر وصیت کرده باشد.