سؤال: کدام مرجع تقلید، «منهاج فردوسیان» را تأیید کرده است؟
جواب: بارها گفتیم که منهاج فردوسیان، مجموعهای از واضحات و مسلّمات قرآن کریم و روایات معتبر ائمهی طاهرین (علیهم السلام) است. از سوی دیگر باید توجه داشت که وظیفهی اصلی و محدودهی رسمی فقیه (مرجع تقلید)، به دست آوردن احکام فرعی شرعی از طریق استدلال از منابع دینی و قرار دادن آن به عنوان فتوا در اختیار مقلّدین خود است، و تقلید از او از باب رجوع غیر متخصص به متخصص و جاهل به عالم فقط در احکام فرعی شرعی فقهی جایز است.
با این تعریف، به بررسی جایگاه اظهار نظر فقیه بما هو فقیه میپردازیم. یعنی اگر کسی را فقط فقیه در نظر بگیریم و ملاحظات دیگر همچون محقق و مدقق بودن در حدیث را لحاظ نکنیم، در چه محدودهای از منهاج فردوسیان میتواند اظهار نظر کند.
1. قسمتی از منهاج فردوسیان را «قواعد نظری» تشکیل میدهد. قواعد نظری، مجموعهای از دیدگاههای واضح و مسلّم آیات و روایات معتبر است. اظهار نظر در بارهی دیدگاهها و اعتقادات، خارج از محدودهی فقه و فقیه است. برخی از اعتقادات، در محدودهی بحثهای کلامی میگنجد ولی بحثهای کلامی نیز به گستردگی قواعد نظری منهاج فردوسیان نیست. پس فقیه (مرجع تقلید) نمیتواند در مورد قواعد نظری، اظهار نظر کرده و فتوا بدهد.
2. قسمتی از قوانین عملی منهاج فردوسیان (طبقات اول تا چهارم) را واجبات و محرمات تشکیل میدهد ولی از آنجا که محدود به واضحات و مسلّمات است یعنی واجباتی که به تصریح آیات و روایات ثابت شده و همچنین حرامهایی که به تصریح آیات و روایات ثابت شده است، فقیه اجازهی اظهار نظر و فتوا دادن در واضحات و مسلّمات دینی ندارد. پس فقیه (مرجع تقلید) نمیتواند در مورد قوانین طبقات اول تا چهارم منهاج فردوسیان، اظهار نظر نماید.
3. قسمتی از قوانین عملی منهاج فردوسیان (طبقات پنجم تا دهم) را مستحبات و مکروهات تشکیل میدهد. فقیه اجازهی اظهار نظر و فتوا دادن در مستحبات و مکروهات ندارد و مستحبات و مکروهات، فقط به استناد نصّ آیات قرآن یا روایات معتبر ثابت میشود. پس فقیه (مرجع تقلید) نمیتواند در مورد قوانین طبقات پنجم تا دهم منهاج فردوسیان، اظهار نظر نماید.
4. اگر فقیه (مرجع تقلید) را فراتر از فقیه اصطلاحی دانسته و او را متخصص در علوم اسلامی و حدیث بدانیم، باز هم اجازه ندارد با واضحات و مسلّمات آیات و روایات، مخالفت کند. اجتهاد در مقابل نص، از قبائح و فضائح عالم دینی است که در عامه (اهل سنت) بسیار اتفاق افتاده است ولی در میان فقها و علمای شیعه، سعی بر پرهیز از آن بوده است. یعنی معمولاً عالمان شیعه، در مقابل تصریحات آیات و روایات، نمیایستند و فتوا نمیدهند.
پس اساساً اظهار نظر و فتوا دادن فقهای عظام (دامت برکاتهم) در بارهی منهاج فردوسیان توجیه شرعی ندارد و دارای جواز علمی نیست.