حاج فردوسی

معلم معنویت و مؤلف منهاج فردوسیان

حاج فردوسی

معلم معنویت و مؤلف منهاج فردوسیان

مسأله‌ی 2218: هر گاه قرار بگذارید در مقابل کاری که دیگران برایتان انجام می‌دهند، مال معینی بدهید، این را «جُعاله» بدانید، مثل این که بگویید: «هر کس گمشده‌ی مرا پیدا کند، صد هزار تومان به او می‌دهم». پس به کسی که این قرار را می‌گذارد «جاعل» و به کسی که کار را انجام می‌دهد «عامل» بگویید. و فرق بین جعاله و این که کسی را برای کاری اجیر کنید این است که در اجاره، بعد از خواندن صیغه، اجیر باید عمل را انجام دهد و کسی هم که او را اجیر کرده، باید خود را به اندازه‌ی اجرتش به او بدهکار بداند، ولی در جعاله، عامل می‌تواند مشغول عمل نشود و تا عمل را انجام ندهد، جاعل خودش را بدهکار نداند.
مسأله‌ی 2219: وقتی می‌توانید جعاله بگذارید که بالغ و عاقل باشید و از روی قصد و اختیار قرارداد کنید و شرعاً بتوانید در مال خود تصرف نمایید، بنابر این جعاله‌ی آدم سفیهی که مال خود را درکارهای بیهوده مصرف می‌کند و جعاله‌ی محجور نسبت به اموالی که شرعاً از تصرف در آنها ممنوع است و جعاله‌ی ورشکسته‌ای که حاکم شرع، حکم افلاس او را صادر کرده است را صحیح ندانید.
مسأله‌ی 2220: جعاله را در سه کار، صحیح ندانید:
اول: کارهای حرام،‌ مثل این که برای خوردن شراب، مبلغی را معین کرده باشند.
دوم: کارهای بی‌فایده که غرض عقلایی به آن تعلق نگرفته باشد. مثل این که برای رفتن در شب به جای تاریک یا قبرستان، مبلغی را معین کرده باشند.
سوم: کارهای واجب که شرعاً واجب است مجانی انجام شود. مثل این که برای خواندن نمازهای یومیه، مبلغی را معین کرده باشند.
مسأله‌ی 2221: هر گاه مالی را قرار می‌گذارید، یا باید برای عامل، شناخته‌شده باشد یا باید خصوصیات آن را کاملاً معیّن نمایید.
مسأله‌ی 2222: هر گاه مزد معینی برای کاری قرار ندهید، مثلاً بگویید: «هر کس بچه‌ی مرا پیدا کنید، پولی به او می‌دهم» و مقدار آن را معین نکنید، چنانچه کسی آن عمل را انجام دهد، باید مزد او را به مقداری که کار او در نظر مردم ارزش دارد، بدهید.
مسأله‌ی 2223: هر گاه پیش از قرارداد، کار را انجام دهید یا بعد از قرارداد به قصد این که پول نگیرید انجام دهید، حقی برای خود قائل نشوید.
مسأله‌ی 2224: جاعل می‌تواند پیش از آنکه عامل شروع به کار کند، جعاله را به هم بزند.
مسأله‌ی 2225: هر گاه بخواهید بعد از آن که عامل شروع به کار کرد، جعاله را به هم بزنید، باید با او در مورد مزدش مصالحه کنید.
مسأله‌ی 2226: هر گاه عامل باشید، در صورتی می‌توانید عمل را ناتمام بگذارید که تمام کردن عمل، اسباب ضرر به جاعل نباشد، ولی اگر موجب ضرر باشد، باید کار را تمام کنید، پس اگر مثلاً کسی بگوید: «هر کس چشم مرا عمل کند، فلان مقدار به او می‌دهم» اگر پزشک جراح باشید و شروع به عمل کنید، چنانچه طوری باشد که اگر عمل را تمام نکنید، چشم جاعل، معیوب می‌شود، باید آن را تمام نمایید و در صورتی که ناتمام بگذارید، نباید حقی از جاعل طلب کنید و اگر عیبی حاصل شود، باید جبران کنید.
مسأله‌ی 2227: هر گاه عامل باشید و کار را ناتمام بگذارید، چنانچه آن کار مثل پیدا کردن اسب است که تا تمام نشود، برای جاعل فایده ندارد، نباید چیزی مطالبه کنید و همچنین است اگر جاعل، مزد را برای تمام کردن عمل قرار بگذارد، مثلاً بگوید: «هر کس لباس مرا بدوزد، ده هزار تومان به او می‌دهم». ولی اگر مقصود جاعل این باشد که هر مقدار از عمل که انجام گیرد، برای آن مقدار مزد بدهد، باید به طور مصالحه، یکدیگر را راضی نمایید.

تعداد نظراتی که بر این مطلب نوشته شده است: ۰ نظر

اولین نفری باشید که در مورد این مطلب، اظهار نظر می‌کند
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
این وبگاه در ستاد ساماندهی پایگاه‌های اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، به شماره‌ی شامد: «1 - 1 - 769104 - 65 - 0 - 3» ثبت شده و تابع قوانین مکتوب جمهوری اسلامی ایران است. / مطالب این وبگاه، وقف عام بوده و نشر آن، حتی بدون نام، آزاد است