حاج فردوسی

معلم معنویت و مؤلف منهاج فردوسیان

حاج فردوسی

معلم معنویت و مؤلف منهاج فردوسیان

مسأله‌ی 2583: هر گاه حیوانِ حلالگوشتی را ـ به دستوری که بعداً گفته خواهد شد ـ سر ببرید، چه وحشی باشد و چه اهلی، بعد از جان دادن، گوشتش را حلال و بدنش را پاک بدانید، مگر این که انسانی با او نزدیکی کرده باشد یا نجاستخوار باشد و به دستوری که در شرع معین نموده‌اند، استبراء نشده باشد، یا گوسفندی باشد که از شیر خوک رشد کرده باشد، که در این موارد، نباید بعد از سر بریدن، گوشت آن را حلال بدانید.
مسأله‌ی 2584: حیوانِ حلال‌گوشت وحشی مانند آهو و کبک و بز کوهی و حیوانِ حلالگوشتی که اهلی بوده و بعداً وحشی شده مثل گاو و شتر اهلی که فرار کرده و وحشی شده است، و به آسانی نمی‌توانید سر ببرید، را می‌توانید به دستوری که بعداً گفته خواهد شد، شکار کنید، ولی نباید حیوانِ حلالگوشت اهلی مانند گوسفند و مرغ خانگی و حیوانِ حلالگوشت وحشی که به واسطه‌ی تربیت کردن اهلی شده است، و به آسانی می‌توانید سر ببرید، را شکار کنید و اگر چنین کنید،‌ آن را پاک و حلال نشمارید.
مسأله‌ی 2585: حیوانِ حلال‌گوشت وحشی را در صورتی با شکار کردن پاک و حلال بدانید که بتواند فرار کند یا پرواز نماید، بنا بر این بچه آهو که نمی‌تواند فرار کند و بچه کبک که نمی‌تواند پرواز نماید را با شکار کردن، پاک و حلال ندانید و اگر آهو و بچهاش را که نمی‌تواند فرار کند، با یک تیر شکار نمایید، آهو را حلال و بچهاش را حرام بدانید.
مسأله‌ی 2586: حیوانِ حلالگوشتی که خون جهنده ندارد، مانند ماهی را اگر به خودی خود بمیرد، پاک بدانید، ولی گوشتش را نباید بخورید.
مسأله‌ی 2587: حیوانِ حرامگوشتی که خون جهنده ندارد، مانند مار را با سر بریدن حلال نشمارید ولی مرده‌ی آن را پاک بدانید.
مسأله‌ی 2588: سگ و خوک را به واسطه‌ی سر بریدن و شکار کردن پاک نشمارید و نباید گوشتشان را بخورید، ولی حیوانِ حرامگوشتی که درنده و گوشتخوار است مانند گرگ و پلنگ را اگر به دستوری که گفته خواهد شد سر ببرید یا با تیر و مانند آن شکار کنید، پاک بدانید ولی نباید گوشتش را بخورید و اگر چنین حیواناتی را با سگ شکاری شکار کنید، بدنشان را پاک ندانید.
مسأله‌ی 2589: هر گاه فیل، خرس، بوزینه، موش و حیواناتی مانند سوسمار که در داخل زمین زندگی می‌کنند، خون جهنده داشته باشند و به خودی خود بمیرند را نجس بدانید، بلکه اگر سرشان را ببرید یا شکارشان کنید، نیز بدنشان را پاک نشمارید.
مسأله‌ی 2590: هر گاه از شکم حیوان زنده، بچه‌ی مردهای بیرون آید یا آن را بیرون آورید، باید نجسش بدانید و نباید گوشتش را بخورید.
دستور سر بریدن حیوانات
مسأله‌ی 2591: برای سر بریدن حیوان، باید چهار رگ بزرگ گردن آن را از پایین برآمدگی زیر گلو به طور کامل ببرید.
مسأله‌ی 2592: باید چهار رگ را پشت سر هم ببرید که یک کار حساب شود و نباید بین بریدن رگ‌ها فاصله بیاندازید.
مسأله‌ی 2593: اگر گرگ، گلوی گوسفند را به طوری بکند که از چهار رگی که در گردن است و باید بریده شود چیزی نماند، آن حیوان را حرام بدانید، ولی اگر مقداری ازگردن را بکند و چهار رگ باقی باشد، یا جای دیگری از بدنش را بکند، در صورتی که گوسفند زنده باشد، می‌توانید به دستوری که گفته خواهد شد، سرش را ببرید، و در آن صورت، حلال و پاکش بشمارید.
شرایط سر بریدن حیوان
مسأله‌ی 2594: در سر بریدن حیوان، هفت چیز را مراعات کنید:
اول: کسی که سر حیوان را می‌برد، چه مرد باشد چه زن، باید مسلمان باشد و اظهار دشمنی با استادان معظم منهاج (علیهم‌السلام) نکند، پس از حیوانی که کافر یا ناصبی یا وهابی سر بریده، نباید بخورید و آن را پاک هم ندانید. ولی بچه‌ی مسلمان اگر ممیّز باشد یعنی خوب و بد را بفهمد، می‌تواند سر حیوان را ببرد.
دوم: سر حیوان را با چیزی ببرید که از آهن باشد، ولی چنانچه آهن پیدا نشود و طوری باشد که اگر سر حیوان را نبرید می‌میرد، با چیز تیزی که چهار رگ آن را جدا کند، مانند شیشه و سنگ تیز، سر آن را ببرید. و نباید از دندان یا ناخن برای بریدن رگ‌هایش استفاده کنید.
سوم: در موقع سر بریدن، جلوی بدن حیوان، رو به قبله باشد و خودتان هم رو به قبله باشید. پس اگر بدانید باید رو به قبله سر ببرید ولی عمداً حیوان را رو به قبله نکنید، حیوان را نجس و حرام بشمارید. ولی اگر فراموش کنید، یا مسأله را ندانید، یا قبله را اشتباه کنید، یا ندانید قبله کدام طرف است، یا نتوانید حیوان را رو به قبله کنید، آن را پاک و حلال بدانید.
چهارم: وقتی می‌خواهید سر حیوان را ببرید یا کارد به گلویش بگذارید، باید به نیت سر بریدن، نام خدا را بگویید و می‌توانید به گفتن «بسم الله» اکتفا کنید، ولی اگر بدون قصد سر بریدن، نام خدا را ببرید، آن حیوان را پاک نشمارید و گوشتش را حلال ندانید. همچنین هر گاه کسی که این مسأله را نمی‌داند حیوانی را سر ببرد، نباید پاک و حلالش بشمارید. ولی اگر از روی فراموشی نام خدا را نبرد، دارای اشکال ندانید.
پنجم: حیوان بعد از بریده شدن سرش، حرکتی بکند، اگر چه مثلاً چشم یا دُم خود را حرکت دهد، یا پای خود را به زمین زند که معلوم شود زنده بوده است. و باید خونش به مقدار معمول بیرون آید.
ششم : سر حیوان یا پرنده را پیش از بیرون آمدن روح از بدنش جدا نکنید، ولی اگر از روی غفلت یا به جهت تیزی چاقو، سرش جدا شود، پاک و حلالش بدانید. همچنین رگ سفیدی که از مهره‌های گردن تا دُم حیوان امتداد دارد و آن را «نخاع» می‌گویند را عمداً قطع نکنید. همچنین نباید پیش از بیرون آمدن روح، پوست حیوان را بکنید.
هفتم : باید سرش را از مذبح ببرید. پس نباید کارد را از پشت گردن فرو نموده و به طرف جلو بیاورید که گردن حیوان از پشت بریده شود.
دستور کشتن شتر
مسأله‌ی 2595: اگر بخواهید شتر را بکشید که بعد از جان دادن پاک و حلال باشد، باید با پنج شرط اولی که برای سر بریدن حیوانات گفته شد، کارد یا چیز دیگری که از آهن و بُرنده باشد را در گودی بین گردن و سینهاش فرو کنید.
مسأله‌ی 2596: بهتر است وقتی می‌خواهید کارد را به گردن شتر فرو ببرید، شتر ایستاده و رو به قبله باشد، ولی می‌توانید در حالی که زانوهایش را به زمین زده یا به پهلو خوابیده است و دست و پا و سینهاش رو به قبله است، کارد را در گودی گردنش فرو کنید.
مسأله‌ی 2597: نباید به جای این که کارد را در گودی گردن شتر فرو کنید، سرش را ببرید. همچنین نباید گوسفند و گاو و مانند اینها را مثل شتر، کارد در گودی گردنشان فرو کنید، که اگر چنین کردید، گوشتش را حرام و بدنش را نجس بدانید. ولی اگر چهار رگ شتر را ببرید و تا زنده است، به دستوری که گفته شد، کارد در گودی گردنش فرو کنید، گوشت آن را حلال و بدن آن را پاک بدانید. و نیز اگر کارد در گودی گردن گاو یا گوسفند یا مانند اینها فرو کنید و تا زنده است، سر آن را ببرید، حلال و پاکش بدانید.
مسأله‌ی 2598: هر گاه حیوانی سرکش شود به طوری که نتوانید آن را به دستوری که در شرع معین شده بکشید یا مثلاً در چاه بیافتد و احتمال بدهید که در آن جا بمیرد و کشتن آن به دستور شرع ممکن نباشد، می‌توانید با چیزی مثل شمشیر که به واسطه‌ی تیزی آن بدن زخم می‌شود، به بدنش زخم بزنید تا در اثر زخم جان بدهد، و در این صورت، پاک و حلالش بدانید و رو به قبله بودن را لازم ندانید، ولی باید شرط‌های دیگری که برای سر بریدن حیوانات گفته شد را مراعات کنید.
چیزهایی که خوب است موقع سر بریدن حیوانات مراعات کنید
مسأله‌ی 2599: خوب است چند چیز را در سر بریدن حیوانات مراعات کنید:
اول: موقع سربریدن گوسفند، دو دست و یک پای آن را ببندید و پای دیگرش را باز بگذارید، و موقع سر بریدن گاو، چهار دست و پایش را ببندید و دُم آن را باز بگذارید، و موقع کشتن شتر دو دست آن را از پایین تا زانو، یا تا زیر بغل به یکدیگر ببندید و پاهایش را باز بگذارید، و مرغ را بعد از سر بریدن رها کنید تا پر و بال بزند.
دوم: کسی که حیوان را می‌کشد، رو به قبله باشد.
سوم: پیش از کشتن حیوان، آب جلوی آن بگذارید.
چهارم: کاری کنید که حیوان کمتر اذیت شود، مثلاً کارد را خوب تیز کنید و با سرعت سر حیوان را ببرید.
چیزهایی که خوب است در کشتن حیوانات ترک کنید
مسأله‌ی 2600: خوب است چند چیز را در سر بریدن حیوانات ترک کنید:
اول: حیوان را در جایی نکُشید که حیوان دیگر آن را ببیند.
دوم: اگر احتیاج و ضرورتی در کار نیست، در شب جمعه یا پیش از ظهر روز جمعه سر حیوان را نبرید.
سوم: حیوانی که خودتان پرورش دادهاید را خودتان سر نبُرید.
احکام شکار کردن با اسلحه
مسأله‌ی 2601: هر گاه حیوانِ حلالگوشت وحشی را با اسلحه شکار کنید، با پنج شرط، حلال و پاکش بدانید:
اول: آنکه اسلحه‌ی شکار مثل کارد و شمشیر، برّنده باشد، یا مثل نیزه و تیر، تیز باشد که به واسطه‌ی تیز بودن، بدن حیوان را پاره کند. و اگر به وسیله‌ی دام یا چوب و سنگ و مانند اینها حیوانی را شکار کنید، پاک و حلالش ندانید مگر این که آن را زنده دریابید و سرش را ببُرید. و اگر حیوانی را با تفنگ شکار کنید، چنانچه گلوله‌ی آن تیز باشد که در بدن حیوان فرو رود و آن را پاره کند، پاک و حلالش بدانید. ولی اگر گلوله تیز نباشد بلکه با فشار در بدن حیوان فرو رود و حیوان را بکشد، یا به واسطه‌ی حرارتش بدن حیوان را بسوزاند و در اثر سوزاندن، حیوان بمیرد، پاک و حلالش ندانید.
دوم: کسى که شکار مى‏کند باید مسلمان باشد یا بچه‌ی مسلمان باشد که خوب و بد را بفهمد، و اگر کافر یا کسى که اظهار دشمنى با استادان معظم منهاج (علیهم‌السلام) می‌کند مثل خوارج، غُلات، نواصب و وهابی‌ها، حیوانى را شکار نمایند، آن شکار را پاک و حلال ندانید.
سوم: اسلحه را براى شکار کردن حیوان به کار ببرید. پس اگر مثلاً جایى را نشان کنید و اتفاقاً حیوانى را بکشید، آن حیوان را پاک و حلال ندانید.
چهارم: باید در وقت بکار بردن اسلحه، نام خدا را ببرید و چنانچه عمداً نام خدا را نبرید، شکارتان را پاک و حلال ندانید. ولی اگر فراموش کرده باشید، دارای اشکال ندانید.
پنجم: وقتى به حیوان برسید که مرده باشد، یا اگر زنده است، به اندازه‌ی سر بریدن آن وقت نباشد. و چنانچه به اندازه‌ی سر بریدنش وقت باشد و سر حیوان را نبرید تا بمیرد، آن را پاک و حلال ندانید.
مسأله‌ی 2602: هر گاه دو نفری حیوانی را شکار کنید و کسی که در شکار کردن کمکتان کرده، کافر باشد یا مسلمان باشد ولی عمداً نام خدا را نبرده باشد، آن شکار را پاک و حلال ندانید و از آن نخورید.
مسأله‌ی 2603: هر گاه حیوانی را شکار کنید و از نظر ناپدید شود و بعد از آن، مرده‌ی آن حیوان را پیدا کنید، اگر بدانید که مرگش فقط به خاطر زخم سلاح شکار بوده، حلال و پاکش بدانید. ولی اگر احتمال می‌دهید که سلاح شکاری به همراه عامل دیگری مانند خفه شدن در آب، سبب مرگ حیوان شده، آن را پاک و حلال نشمارید و از آن استفاده نکنید.
مسأله‌ی 2604: نباید با سگ غصبی یا اسلحه‌ی غصبی، حیوانی را شکار کنید، ولی اگر چنین کردید، خود را گناهکار بشمارید و استغفار کنید، ولی شکارتان را حلال و مال خودتان بدانید. اما باید اجرت اسلحه یا سگ را به صاحبش بدهید.
مسأله‌ی 2605: هر گاه با شمشیر یا چیز دیگری که می‌توانید با آن شکار کنید، حیوانی را دو قسمت کنید و سر و گردن در یک قسمت بماند، اگر بتوانید او را ذبح شرعی کنید، می‌توانید از آن قسمت استفاده نمایید.
مسأله‌ی 2606: هر گاه با چوب یا سنگ یا چیز دیگری که نباید با آن شکار کنید، حیوانی را دو قسمت کنید، اگر قسمتی که سر و گردن دارد، زنده باشد و ممکن باشد که مقداری زنده بماند، می‌توانید سرش را به دستوری که در شرع معین شده ببرید و همان قسمت را حلال و پاک بدانید.
مسأله‌ی 2607: هر گاه حیوانی را شکار کنید یا سر ببرید و بچه‌ی زندهای از آن بیرون آید، چنانچه آن بچه را به دستوری که در شرع معین شده سر ببرید، حلال و پاک بدانید، و گرنه نباید از آن استفاده کنید.
مسأله‌ی 2608: هر گاه حیوانی را شکار کنید یا سر ببرید و بچه‌ی مردهای از شکمش بیرون آورید، چنانچه خلقت بچه کامل باشد و مو یا پشم در بدنش روییده باشد و مطمئن باشید که بر اثر سربریدن مادر مرده است، پاک و حلال بدانید ولی اگر پیش از کشتن مادرش مرده باشد، باید نجس و حرام بشمارید و از آن استفاده نکنید.
شکار کردن با سگ شکاری
مسأله‌ی 2609: هر گاه سگ شکاری، حیوان وحشی و یا حیوان اهلی وحشیشده‌ی حلالگوشتی را شکار کند، با شش شرط آن را پاک و حلال بدانید:
اول: سگ به طوری تربیت شده باشد که هر وقت آن را برای گرفتن شکار بفرستید، برود و هر وقت از رفتنش جلوگیری کنید، بایستد. و نیز باید عادتش این باشد که تا صاحبش نرسد از شکار نخورد. ولی اگر اتفاقاً از شکار بخورد، دارای اشکال ندانید.
دوم: صاحبش آن را بفرستد. پس اگر از پیش خود دنبال شکار برود و حیوانى را شکار کند، آن حیوان را نجس و حرام بدانید. بلکه اگر از پیش خود دنبال شکار رود و بعداً صاحبش بانگ بزند که زودتر آن را به شکار برساند، اگر چه به واسطه‌ی صداى صاحبش شتاب کند، باید از خوردن آن شکار خوددارى نمایید.
سوم: کسى که سگ را مى‏فرستد باید مسلمان باشد یا بچه‌ی مسلمان باشد که خوب و بد را بفهمد، پس اگر کافر یا کسى که اظهار دشمنى با استادان معظم منهاج (علیهم‌السلام) مى‏کند، سگ را بفرستد، شکار آن سگ را نجس و حرام بدانید.
چهارم: وقت فرستادن سگ، نام خدا را ببرید. و اگر عمداً نام خدا را نبرید، آن شکار را نجس و حرام بشمارید. ولى اگر از روى فراموشى باشد، دارای اشکال ندانید. و اگر وقت فرستادن سگ، نام خدا را عمداً نبرید و پیش از آن که سگ به شکار برسد، نام خدا را ببرید، باید از آن شکار اجتناب نمایید.
پنجم: شکار به واسطه‌ی زخمى که از دندان سگ پیدا کرده بمیرد. پس اگر سگ، شکار را خفه کند یا شکار از دویدن یا ترس بمیرد، حلال و پاکش ندانید.
ششم: هر گاه سگ را بفرستید و به طور معمول با شتاب به دنبال صید بروید، وقتى برسید که حیوان مرده باشد یا اگر زنده است به اندازه‌ی سر بریدن آن وقت نباشد. و چنانچه وقتى برسید که به ‏اندازه‌ی سر بریدن وقت باشد، مثلاً حیوان، چشم یا دُم خود را حرکت دهد، یا پاى خود را به زمین بزند، چنانچه سر حیوان را نبرید تا بمیرد، حلال و پاکش ندانید.
مسأله‌ی 2610: هر گاه بعد از این که سگ را فرستادید، موقعی برسید که بتوانید سر حیوان را ببرید، چنانچه مثلاً به واسطه‌ی بیرون آوردن کارد و مانند آن وقت بگذرد و آن حیوان بمیرد، حلال بشمارید. ولی اگر چیزی همراهتان نباشد که با آن سر حیوان را ببرید و یا مثلاً به واسطه‌ی تنگ بودن غلاف یا چسبندگی آن، بیرون آوردن کارد طول بکشد و وقت بگذرد و حیوان بمیرد، نباید آن را پاک و حلال بدانید.
مسأله‌ی 2611: اگر چند سگ را بفرستید و با هم حیوانی را شکار کنند، چنانچه همه‌ی آنها دارای شرطهایی که گفته شد باشند، شکارتان را حلال بدانید ولی اگر یکی از آنها دارای آن شرطها نباشد، شکارتان را حرام بشمارید.
مسأله‌ی 2612: اگر سگ را برای شکار حیوانی بفرستید، ولی سگ، حیوان دیگری را شکار کند، آن شکار را حلال و پاک بدانید. و نیز اگر آن حیوان را با حیوان دیگری شکار کند، هر دوی آنها را حلال و پاک بشمارید.
مسأله‌ی 2613: اگر چند نفر با هم سگ را بفرستید و یکی از شما کافر باشد یا همهتان مسلمان باشید ولی یکی از شما عمداً نام خدا را نبرد، آن شکار را حرام بدانید. و نیز اگر یکی از سگهایی که فرستادهاید، به طوری که گفته شد، تربیتشده نباشد، آن شکار را نجس و حرام بشمارید.
مسأله‌ی 2614: اگر باز یا حیوان دیگری غیر از سگ شکاری، حیوانی را شکار کند، آن شکار را پاک و حلال ندانید، ولی اگر وقتی برسید که حیوان، زنده باشد و به دستوری که در شرع معین شده، سر آن را ببرید، حلال و پاک بشمارید.
صید ماهی
مسأله‌ی 2615: اگر ماهی پولکدار را زنده از آب بگیرید و بیرون آب جان دهد، پاک و خوردن آن را حلال بدانید. و چنانچه در آب بمیرد، پاک بدانید ولی نباید آن را بخورید. ولی ماهی بدون پولک را، اگر چه زنده از آب بگیرید و بیرون آب جان دهد، نباید بخورید.
مسأله‌ی 2616: هر گاه ماهی از آب بیرون بیافتد، یا موج، آن را بیرون بیاندازد یا آب، فرو رود و ماهی در خشکی بماند، چنانچه پیش از آن که بمیرد، با دست یا به وسیله‌ی دیگری آن را بگیرید، بعد از جان دادن، حلالش بشمارید.
مسأله‌ی 2617: مسلمان بودنِ کسی که ماهی را صید می‌کند، و گفتن نام خدا در موقع ماهی گرفتن را لازم ندانید. ولی باید ببینید یا مطمئن باشید که آن را زنده گرفته و در خارجِ آب مرده است.
مسأله‌ی 2618: ماهی مردهای که معلوم نیست آن را زنده از آب گرفتهاند یا مرده، چنانچه در دست مسلمان باشد، حلال بشمارید و اگر در دست کافر باشد، اگر چه بگوید آن را زنده گرفتهام، نباید حلال بدانید، مگر آن که یقین کنید یا دو شاهد عادل شهادت دهند که راست می‌گوید. همچنین از کنسروهای ماهیای که از کشورهای غیر اسلامی می‌آورند، اگر یقین نکنید که ماهی آن را زنده گرفته‌اند، نباید استفاده نمایید.
مسأله‌ی 2619: از خوردن ماهی زنده خودداری کنید.
مسأله‌ی 2620: نباید ماهی زنده را بریان کنید یا در بیرون آب، پیش از جان دادن بکشید، و اگر چنین کردید، نباید بخورید.
مسأله‌ی 2621: هر گاه ماهی را بیرون آب، دو قسمت کنید، و یک قسمت آن در حالی که زنده است در آب بیافتد، قسمتی که بیرون آب مانده را نباید بخورید.

صید ملخ
مسأله‌ی 2622: اگر ملخ را با دست یا به وسیله‌ی دیگری زنده بگیرید، بعد از جان دادن می‌توانید بخورید. و لازم ندانید کسی که آن را می‌گیرد مسلمان باشد و در موقع گرفتن، نام خدا را ببرد، ولی اگر ملخ مردهای در دست کافر باشد و معلوم نباشد که آن را زنده گرفته یا نه، اگر چه بگوید: «زنده گرفتهام»، نباید حلالش بشمارید، مگر آن که یقین حاصل کنید یا دو شاهد عادل شهادت دهند که راست می‌گوید.
مسأله‌ی 2623: نباید ملخی که بال درنیاورده و نمی‌تواند پرواز کند را بخورید.

تعداد نظراتی که بر این مطلب نوشته شده است: ۰ نظر

اولین نفری باشید که در مورد این مطلب، اظهار نظر می‌کند
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
این وبگاه در ستاد ساماندهی پایگاه‌های اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، به شماره‌ی شامد: «1 - 1 - 769104 - 65 - 0 - 3» ثبت شده و تابع قوانین مکتوب جمهوری اسلامی ایران است. / مطالب این وبگاه، وقف عام بوده و نشر آن، حتی بدون نام، آزاد است