10. برخی مسألههایی که ابهامزا بود، چنان تنظیم شد که ایجاد ابهام نکند.
مثلاً در مسألهی 603 مینویسند: نماز میت را باید ایستاده و با قصد قربت بخواند. و در موقع نیت، میت را معین کند، مثلاً نیت کند نماز میخوانم بر این میت قربة الی الله .
با توجه به این که اتفاق نظر وجود دارد که نیت، از مقولهی لفظ نیست و همان عزم بر انجام کاری را نیت میگویند، تصریح به جملهای که «نماز میخوانم بر این میت قربة الی الله»، مردم را به اشتباه میاندازد که نیت را در این مورد و موارد دیگر، به زبان بیاورند. سپس در مواردی مانند خواندن نماز شکسته، میپرسند چگونه نیت کنیم؟ آیا بگوییم: «چهار رکعت نماز میخوانم که شکسته شده و دو رکعت است» یا نیت کنیم: «دو رکعت نماز شکسته میخوانیم»!. بدین جهت، قسمت آخر مسأله حذف گردید و به این صورت در آمد:
مسألهی 603: نماز میت را باید ایستاده و با قصد قربت بخوانید. و در موقع نیت، میت را معین کنید.
یا مثلاً در مسألهی 1133 مینویسند: سرفه کردن و آروغ زدن و آه کشیدن در نماز اشکال ندارد، ولی گفتن آخ و آه و مانند اینها که دو حرف است اگر عمدی باشد نماز را باطل میکند.
با توجه به این که مردم، فرقی بین «آه کشیدن» و «آه گفتن» نمیگذارند، در این مسأله سردرگم میشوند که بالاخره «آه کشیدن» اشکال دارد یا ندارد؟ لذا مسأله با حذف «آه کشیدن»، به صورت زیر در آمد:
مسألهی 1133: سرفه کردن و آروغ زدن در نماز را دارای اشکال ندانید ولی نباید «آخ» و «آه» و مانند اینها که دو حرف است بگویید و اگر عمدی بگویید، باید نمازتان را دوباره بخوانید.
یا مثلاً در مسألهی 1490 مینویسند: مسافری که نماز ظهر و عصر و عشا را دو رکعت میخواند مکروه است در این نمازها به کسی که مسافر نیست اقتدا کند و کسی که مسافر نیست مکروه است در این نمازها به مسافر اقتدا نماید.
چون عموم مردم، کراهت را به معنی کاری که شایسته است ترک شود میدانند، چنین میپندارند که بهتر است مسافر، نمازش را فرادا بخواند ولی به غیر مسافر اقتدا نکند یا بر عکس. در حالی که کراهت در اینجا به معنی «أقَلُّ ثَواباً» است یعنی کاری است که پاداش نماز را کم میکند. پس این مسأله به این صورت تغییر یافت:
مسألهی 1490: هر گاه مسافری باشید که نماز ظهر و عصر و عشایتان را دو رکعتی میخوانید، اگر بخواهید در این نمازها به کسی که مسافر نیست اقتدا کنید یا هر گاه مسافر نباشید و بخواهید در این نمازها، به مسافر اقتدا نمایید، ثواب نمازتان را کمتر از اقتدای مسافر به مسافر و غیر مسافر به غیر مسافر بدانید.
یا مثلاً در مسألهی 2075 مینویسند: اگر چیزی را که مثل پارچه با متر و ذرع میفروشند یا چیزی را که مثل گردو و تخم مرغ با شماره معامله میکنند، بفروشد و زیادتر بگیرد، مثلاً ده تا تخم مرغ بدهد و یازده تا بگیرد اشکال ندارد.
با توجه به این که در مسألهی بعدی تصریح شده است:
مسألهی 2076: جنسی را که در بعضی از شهرها به وزن یا پیمانه میفروشند و در بعضی از شهرها با شماره معامله میکنند، اگر در شهری که آن را با وزن یا پیمانه میفروشند زیادتر بگیرد ربا و حرام است و در شهر دیگر ربا نیست.
و نیز با توجه به این که گردو و تخم مرغ در عمدهی نقاط شهری، با وزن خرید و فروش میشود نه با شماره، احتمال دارد برخی افراد را دچار اشتباه کند و چنان فکر کنند که گردو و تخم مرغ را میتوان از راه وزن کردن، به کمتر یا بیشتر خرید و فروش نمود. لذا این مسأله به صورت زیر درست شد:
مسألهی 2075: میتوانید چیزهایی که با متر فروخته میشود، مثل پارچه و لوله یا چیزهایی که با شماره معامله میشود، مثل کفش و لباس را به زیادتر یا کمتر بفروشید، مثلاً پنج متر پارچهی مرغوب بدهید و ده متر پارچهی نامرغوب بگیرید یا ده جفت کفش بزرگ بدهید و دوازده جفت کفش بچهگانه بگیرید.
یا مثلاً در مسألهی 2128 مینویسند: اگر چای اعلا را با چای پَست مخلوط کند و به اسم چای اعلا بفروشد، مشتری میتواند معامله را به هم بزند.
چون احتمال دارد کسی فکر کند این مسأله فقط مربوط به چای است و شامل سایر اقلام و اجناس نیست، به صورت زیر در آمد:
مسألهی 2128: اگر جنس اعلا را با جنس پَست مخلوط کنید و به اسم جنس اعلا بفروشید، مثلاً چای اعلا را با چای پَست مخلوط کنید و به اسم چای اعلا بفروشید، در صورتی که مشتری، هنگام معامله نداند و بعد بفهمد، میتواند معامله را به هم بزند.
یا مثلاً در مسألهی 2587 مینویسند: حیوان حرام گوشتی که خون جهنده ندارد، مانند مار با سر بریدن حلال نمیشود، ولی مرده آن پاک است.
سپس در دو مسأله بعد مینویسند:
مسألهی 2589: فیل و خرس و بوزینه و موش و حیواناتی که مانند مار و سوسمار درداخل زمین زندگی میکنند، اگر خون جهنده داشته باشند و به خودی خود بمیرند، نجسند …
با توجه به این که مار، خون جهنده ندارد، نباید در مسألهی دوم ذکر میشد، زیرا موجب ابهامزایی است و مکلف در سرگردانی میماند که بالاخره، «مار» اگر بمیرد، پاک است یا نجس. به همین ملاحظه، مار از مسألهی دوم حذف شد و به این صورت در آمد:
مسألهی 2589: هر گاه فیل، خرس، بوزینه، موش و حیواناتی مانند سوسمار که در داخل زمین زندگی میکنند، خون جهنده داشته باشند و به خودی خود بمیرند را نجس بدانید …