حاج فردوسی

معلم معنویت و مؤلف منهاج فردوسیان

حاج فردوسی

معلم معنویت و مؤلف منهاج فردوسیان

12. برخی توصیه‌های منهاجی در عبارات رساله گنجانده شد.
مثلاً مسأله‌ی 1372: کسی که نماز قضا دارد، باید در خواندن آن کوتاهی نکند ولی واجب نیست فوراً آن را بجا آورند.
به این صورت تغییر یافت:
مسأله‌ی 1372: نباید در خواندن نمازهای قضایتان کوتاهی کنید و بهتر است هر نمازی که فوت می‌شود را فوراً قضا نمایید.
یا مثلاً مسأله‌ی 1373: کسی که نماز قضا دارد می‌تواند نماز مستحبی بخواند.
به این صورت تغییر یافت:
مسأله‌ی 1373: بهتر است تا زمانی که نماز قضا دارید، به جای خواندن نماز مستحبی، نمازهای قضایتان را بجا آورید.
یا مثلاً مسأله‌ی 1568: روزی را که انسان شک دارد آخر شعبان است یا اول ماه رمضان واجب نیست روزه بگیرد، و اگر بخواهد روزه بگیرد نمیتواند نیت روزه ماه رمضان کند، ولی اگرنیت روزه قضا و مانند آن بنماید و چنانچه بعد معلوم شود ماه رمضان بوده، از ماه رمضان حساب می‌شود.
به این صورت تغییر یافت:
مسأله‌ی 1568: روزی را که شک دارید آخر شعبان است یا اول ماه رمضان، به نیت روزه‌ی قضا روزه بگیرید، و چنانچه بعد معلوم شود ماه رمضان بوده، روزه‌ی ماه رمضان حساب کنید.
یا مثلاً مسأله‌ی 1578: کسی که می‌خواهد روزه بگیرد، لازم نیست پیش از اذان دندانهایش را خلال کند، ولی اگر بداند غذایی که لای دندان مانده در روز فرو می‌رود، چنانچه خلال نکند و چیزی از آن فرو رود، روزهاش باطل می‌شود بلکه اگر فرو هم نرود، بنا بر احتیاط واجب باید قضای آن روز را بگیرد.
به این صورت تغییر یافت:
مسأله‌ی 1578: باید بعد از صرف سحری و پیش از اذان صبح، دندان‌هایتان را خلال کنید، ولی چنانچه خلال نکنید، خواه چیزی از لابلای دندان‌هایتان بیرون آمده و به حلقتان فرو رود و چه بیرون نیاید، باید روزهتان را تمام کنید و قضای آن روز را هم بگیرید.
یا مثلاً مسأله‌ی 1585: اگر کمتر از مقدار ختنه‌گاه داخل شود و منی هم بیرون نیاید، روزه باطل نمیشود، ولی کسی که آلتش را بریده‌اند اگر کمتر از ختنهگاه را هم داخل کند، روزهاش باطل می‌شود.
به این صورت تغییر یافت:
مسأله‌ی 1585: در حال روزه از انجام بازی‌های جنسی بپرهیزید و حتی کمتر از مقدار ختنهگاه هم داخل نکنید.
یا مثلاً مسأله‌ی 1715: مسافرت در ماه رمضان اشکال ندارد، ولی اگر برای فرار از روزه باشد، مکروه است.
به این صورت تغییر یافت:
مسأله‌ی 1715: تا جایی که می‌توانید،‌ مسافرت در ماه رمضان را ترک کنید، بویژه اگر برای فرار از روزه باشد.
یا مثلاً مسأله‌ی 1788: اگر برای زیاد کردن مال یا خریدن ملکی که به آن احتیاج ندارد قرض کند، نمی‌تواند از منافع کسب، آن قرض را بدهد، ولی اگر مالی را که قرض کرده و چیزی را که از قرض خریده از بین برود و ناچار شود که قرض خود را بدهد، می‌تواند از منافع کسب، قرض را ادا نماید.
به این صورت تغییر یافت:
مسأله‌ی 1788: نباید برای زیاد کردن مال یا خریدن ملکی که به آن احتیاج ندارید قرض کنید، و چنانچه قرض کردید، نباید آن قرض را از منافع کسبتان، کسر نمایید.
یا مثلاً مسأله‌ی 1934: اگر فقیر بدهکار بمیرد و ترکه‌ای که وافی به بدهیش باشد نداشته باشد، انسان می‌تواند طلبی را که از او دارد بابت زکات حساب کند. ولی اگر مال او به اندازه‌ی قرضش باشد و ورثه قرض او را ندهند، یا به جهت دیگر انسان نتواند طلب خود را بگیرد، بنابر احتیاط واجب نباید طلبی را که از او دارد، بابت زکات حساب کند.
به این صورت تغییر یافت:
مسأله‌ی 1934: هر گاه فقیری که به شما بدهکار است، بمیرد، بهتر است به امید دریافت پاداش‌های مضاعف الهی، طلبتان را ببخشید.
یا مثلاً مسأله‌ی 2011: انسان اگر چه مخارج خانوادهاش را از مال حرام بدهد باید فطره آنان را از مال حلال بدهند.
به این صورت تغییر یافت:
مسأله‌ی 2011: نباید مخارج خانوادهتان را از مال حرام بدهید، ولی اگر دچار چنین معصیتی هستید، باید فطره‌ی آنان را از مال حلال بدهید.
یا مثلاً مسأله‌ی 2037: کسی که بدون خانه ملکی رفع احتیاجش نمیشود، وقتی حج بر او واجب است که پول خانه را هم داشته باشد.
به این صورت تغییر یافت:
مسأله‌ی 2037: نداشتن خانه‌ی ملکی را بهانه‌ای برای ترک حج قرار ندهید، بلکه به حج بروید و از خدای تعالی بخواهید که نیازتان به خانه‌ی ملکی را مرتفع سازد.
یا مثلاً مسأله‌ی 2086: اگر انسان مال کسی را بدون اجازه او بفروشد، چنانچه صاحب مال به فروش آن راضی نشوند و اجازه نکنند معامله را باطل بشمارند.
به این صورت، توصیه‌دار شد:
مسأله‌ی 2086: نباید مال کسی را بدون اجازه‌ی او بفروشید، ولی اگر چنین کردید، چنانچه صاحب مال به فروش آن راضی نشود و اجازه ندهد، معامله را باطل بشمارید.
یا مثلاً مسأله‌ی 2088: اگر کسی مالی را غصب کند و بفروشد و بعد از فروش، صاحب مال معامله را برای خودش اجازه دهد، معامله صحیح است …
به این صورت، توصیهدار شد:
مسأله‌ی 2088: نباید مال دیگران را غصب کنید و اگر غصب کردید، باید به صاحبش برگردانید و نباید آن را بفروشید، ولی اگر مالی را غصب کردید و فروختید و بعد از فروش، صاحب مال، معامله را برای خودش اجازه داد، معامله را صحیح بدانید.
یا مثلاً مسأله‌ی 2139: اگر قصاب گوشت نر بفروشد و به جای آن، گوشت ماده بدهد، معصیت کرده است. پس اگر آن گوشت را معین کرده و گفته این گوشت نر را می‌فروشم، مشتری می‌تواند معامله را به هم بزند. و اگر آن را معین نکرده، در صورتی که مشتری به گوشتی که گرفته راضی نشود، قصاب باید گوشت نر به او بدهد.
با توجه به این که اصحاب منهاج نباید معصیت کنند، مسأله به صورتی در آمد که حتی اگر مشتری، اظهار نارضایتی هم نکند، باز هم ذمه‌ی قصاب منهاجی، مشغول نماند و مانعی در سیر تکاملی‌اش پدید نیاورد. پس به صورت زیر تغییر داده شد:
مسأله‌ی 2139: اگر قصاب هستید، نباید به اسم گوشت نر، گوشت ماده بفروشید و اگر چنین کنید باید استغفار نمایید و مشتری را راضی نمایید.
یا مثلاً مسأله‌ی 2263: وکیل می‌تواند از وکالت کناره بگیرد و اگر موکل غایب هم باشد، اشکال ندارد.
برای جلوگیری از ضرر خوردن احتمالی موکل، بر اثر کناره‌گیری ناگهانی وکیل، مسأله به این صورت در آورده شد:
مسأله‌ی 2263: هر گاه وکیل باشید، می‌توانید از وکالت کناره بگیرید، ولی باید کناره‌گیری‌تان را به اطلاع موکلتان برسانید تا ضرری از این ناحیه متوجه او نشود.
یا مثلاً مسأله‌ی 2361: اگر مالی را که می‌داند غصبی است عاریه کند و از آن استفاده‌ای ببرد و در دست او از بین برود …
برای این که نحوه‌ی بیان مسأله، موجب جرأت بر عاریه‌ گرفتن چیز غصبی نشود، مسأله به این صورت درآمد:
مسأله‌ی 2361: مالی که می‌دانید غصبی است را نباید عاریه کنید و اگر عاریه کردید، نباید از آن استفاده‌ای ببرید، ولی اگر مال غصبی را عاریه کردید و از آن استفاده نمودید و در دست شما از بین رفت …

تعداد نظراتی که بر این مطلب نوشته شده است: ۰ نظر

اولین نفری باشید که در مورد این مطلب، اظهار نظر می‌کند
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
این وبگاه در ستاد ساماندهی پایگاه‌های اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، به شماره‌ی شامد: «1 - 1 - 769104 - 65 - 0 - 3» ثبت شده و تابع قوانین مکتوب جمهوری اسلامی ایران است. / مطالب این وبگاه، وقف عام بوده و نشر آن، حتی بدون نام، آزاد است