حاج فردوسی

معلم معنویت، مؤلف منهاج فردوسیان، مستجاب الدعوة

حاج فردوسی

معلم معنویت، مؤلف منهاج فردوسیان، مستجاب الدعوة

«عقل آبی»، اگر به تکاپو برای رسیدن به حقیقت و اطاعت حق تعالی بیافتد، از حالت آبی خارج شده و به حالت زرد در می‌آید. حالت زرد را بدین مناسبت به عقل کمال‌یاب اطلاق می‌کنیم که نورانیت اجمالی‌ای یافته و به سوی صاف و پاک شدن حرکت کرده است. این عقل، مقدمه‌ای برای شناخت خدای تعالی و ایمان به او و همچنین شناخت پیامبر و ایمان به آموزه‌های اوست.
ماده‌ی «عقل» در برخی آیات قرآن کریم و برخی روایات استادان منهاج فردوسیان (علیهم‌السلام) به این معنی استفاده شده است. یعنی در برخی آیات و روایات، منظور از «عقل»، همان تکاپوی عقل برای ایمان آوردن به خدای تعالی و پیامبر اوست.
عقل زرد،‌ همان عقل آبی است که در صورت تکاپو برای یافتن حقیقت، بهره‌ای از نورانیت می‌یابد، پس گروه‌هایی که عقل آبی ندارند، مانند حیوانات و دیوانگان، از رسیدن به عقل زرد، محروم هستند.
و گروه‌هایی که عقل آبی آنان ضعیف است،‌ مانند زنان و کودکان، وارد شدن عقلشان به مرحله‌ی عقل زرد، بعید و سخت است. از باب مثال عرض می‌کنیم: این طور نیست که هر کسی که اسب داشته باشد، در مسابقه شرکت کند ولی اگر کسی اسب لنگ و پیری داشته باشد، شرکت کردنش در مسابقه، بسیار بعید است و اگر شرکت کند، کارش نسبت به دیگران، سخت‌تر خواهد بود. اینطور نیست که هر کسی که «عقل آبی» داشته باشد، آن را به جستجوی حقیقت بفرستد و در رسیدن به ایمان، به مسابقه وادار نماید ولی کسانی که «عقل آبی» ضعیفی دارند، بسیار بعید است که وارد چنین مسابقه‌ای شوند و اگر وارد شدند، بسیار سخت است که به نتیجه‌ی مطلوب برسند.
محکماتِ عقل زرد:
در این بخش، به بیان آیات محکماتی از قرآن کریم که معنی عقل زرد را افاده می‌کنند، می‌پردازیم؛ این محکمات عبارتند از:
محکم 1: «فَقُلْنا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِها کَذلِکَ یُحْیِ الله الْمَوْتى‏ وَ یُریکُمْ آیاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ» [1]
محکم 2: «إِنَّ فی‏ خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّیلِ وَ النَّهارِ وَ الْفُلْکِ الَّتی‏ تَجْری فِی الْبَحْرِ بِما یَنْفَعُ النَّاسَ وَ ما أَنْزَلَ الله مِنَ السَّماءِ مِنْ ماءٍ فَأَحْیا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها وَ بَثَّ فیها مِنْ کُلِّ دابَّةٍ وَ تَصْریفِ الرِّیاحِ وَ السَّحابِ الْمُسَخَّرِ بَینَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ» [2]
محکم 3: «کَذلِکَ یُبَیِنُ الله لَکُمْ آیاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ» [3]
محکم 4: «یا أَیُهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا بِطانَةً مِنْ دُونِکُمْ لا یَأْلُونَکُمْ خَبالاً وَدُّوا ما عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضاءُ مِنْ أَفْواهِهِمْ وَ ما تُخْفی‏ صُدُورُهُمْ أَکبَرُ قَدْ بَیَنَّا لَکُمُ الْآیاتِ إِنْ کُنْتُمْ تَعْقِلُونَ» [4]
محکم 5: «وَ فِی الْأَرْضِ قِطَعٌ مُتَجاوِراتٌ وَ جَنَّاتٌ مِنْ أَعْنابٍ وَ زَرْعٌ وَ نَخیلٌ صِنْوانٌ وَ غَیرُ صِنْوانٍ یُسْقى‏ بِماءٍ واحِدٍ وَ نُفَضِّلُ بَعْضَها عَلى‏ بَعْضٍ فِی الْأُکُلِ إِنَّ فی‏ ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ» [5]
محکم 6: «وَ سَخَّرَ لَکُمُ اللَّیلَ وَ النَّهارَ وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ وَ النُّجُومُ مُسَخَّراتٌ بِأَمْرِهِ إِنَّ فی‏ ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ» [6]
محکم 7: «وَ مِنْ ثَمَراتِ النَّخیلِ وَ الْأَعْنابِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَکَراً وَ رِزْقاً حَسَناً إِنَّ فی‏ ذلِکَ لَآیَةً لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ» [7]
محکم 8: «وَ هُوَ الَّذی یُحْیی‏ وَ یُمیتُ وَ لَهُ اخْتِلافُ اللَّیلِ وَ النَّهارِ أَ فَلا تَعْقِلُونَ» [8]
محکم 9: «وَ مِنْ آیاتِهِ یُریکُمُ الْبَرْقَ خَوْفاً وَ طَمَعاً وَ یُنَزِّلُ مِنَ السَّماءِ ماءً فَیُحْیی‏ بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها إِنَّ فی‏ ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ» [9]
محکم 10: «ضَرَبَ لَکُمْ مَثَلاً مِنْ أَنْفُسِکُمْ هَلْ لَکُمْ مِنْ ما مَلَکَتْ أَیمانُکُمْ مِنْ شُرَکاءَ فِی‏ مَا رَزَقْناکُمْ فَأَنْتُمْ فیهِ سَواءٌ تَخافُونَهُمْ کَخِیفَتِکُمْ أَنْفُسَکُمْ کَذلِکَ نُفَصِّلُ الْآیاتِ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ» [10]
محکم 11: «وَ مَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَکِسْهُ فِی الْخَلْقِ أَ فَلا یَعْقِلُونَ» [11]
محکم 12: «هُوَ الَّذی خَلَقَکُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ یُخْرِجُکُمْ طِفْلاً ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّکُمْ ثُمَّ لِتَکُونُوا شُیُوخاً وَ مِنْکُمْ مَنْ یُتَوَفَّى مِنْ قَبْلُ وَ لِتَبْلُغُوا أَجَلاً مُسَمًّى وَ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ» [12]
محکم 13: «وَ اخْتِلافِ اللَّیلِ وَ النَّهارِ وَ ما أَنْزَلَ الله مِنَ السَّماءِ مِنْ رِزْقٍ فَأَحْیا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها وَ تَصْریفِ الرِّیاحِ آیاتٌ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ» [13]
محکم 14: «اعْلَمُوا أَنَّ اللهَ یُحْیِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها قَدْ بَیَنَّا لَکُمُ الْآیاتِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ» [14]
محکم 15: «وَ قالُوا لَوْ کُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ما کُنَّا فی‏ أَصْحابِ السَّعیرِ» [15]
محکم 16: «إِنَّا أَنْزَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِیا لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ» [16]
محکم 17: «لَقَدْ أَنْزَلْنا إِلَیکُمْ کِتاباً فیهِ ذِکرُکُمْ أَ فَلا تَعْقِلُونَ» [17]
محکم 18: «وَ لَقَدْ تَرَکنا مِنْها آیَةً بَیِنَةً لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ» [18]
محکم 19: «وَ تِلْکَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ وَ ما یَعْقِلُها إِلاَّ الْعالِمُونَ» [19]
محکم 20: «وَ إِنَّ لُوطًا لَّمِنَ الْمُرْسَلِینَ * إِذْ نجَّینَاهُ وَ أَهْلَهُ أَجْمَعِینَ * إِلَّا عَجُوزًا فىِ الْغَابرِینَ * ثُمَّ دَمَّرْنَا الآخَرِینَ * وَ إِنَّکُمْ لَتَمُرُّونَ عَلَیهِم مُصْبِحِینَ * وَ بِالَّیلِ أَ فَلَا تَعْقِلُونَ» [20]
محکم 21: «إِنَّا جَعَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِیا لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ» [21]
اسناد عقل زرد:
در این بخش، به بیان روایات معتبری از استادان معظم منهاج فردوسیان (علیهم السلام) که معنی عقل زرد را افاده می‌کنند، می‌پردازیم؛ این روایات عبارتند از:
● سند 1: قال رسول الله (صلّی ‌الله‌ علیه ‌و آله ‌و سلّم): «اسْتَرْشِدُوا الْعَقْلَ تُرْشَدُوا وَ لَا تَعْصُوهُ فَتَنْدَمُوا» [22]
● سند 2: قال علی (علیه ‌السلام): «بِالْعُقُولِ‏ تُعْتَقَدُ مَعْرِفَتُهُ» [23]
● سند 3: عَنْ أَبِی عَبْدِ اللهِ (علیه ‌السلام) قَالَ: «فَبِالْعَقْلِ عَرَفَ الْعِبَادُ خَالِقَهُمْ وَ أَنَّهُمْ مَخْلُوقُونَ وَ أَنَّهُ الْمُدَبِّرُ لَهُمْ وَ أَنَّهُمُ الْمُدَبَّرُونَ وَ أَنَّهُ الْبَاقِی وَ هُمُ الْفَانُونَ وَ اسْتَدَلُّوا بِعُقُولِهِمْ عَلَى مَا رَأَوْا مِنْ خَلْقِهِ مِنْ سَمَائِهِ وَ أَرْضِهِ وَ شَمْسِهِ وَ قَمَرِهِ وَ لَیلِهِ وَ نَهَارِهِ وَ بِأَنَّ لَهُ وَ لَهُمْ خَالِقاً وَ مُدَبِّراً لَمْ یزَلْ وَ لَا یزُولُ …» قِیلَ لَهُ فَهَلْ یَکتَفِی الْعِبَادُ بِالْعَقْلِ دُونَ غَیرِهِ؟ قَالَ: «إِنَّ الْعَاقِلَ لِدَلَالَةِ عَقْلِهِ الَّذِی جَعَلَهُ اللهُ قِوَامَهُ وَ زِینَتَهُ وَ هِدَایتَهُ عَلِمَ أَنَّ اللهَ هُوَ الْحَقُّ وَ أَنَّهُ هُوَ رَبُّهُ وَ عَلِمَ أَنَّ لِخَالِقِهِ مَحَبَّةً وَ أَنَّ لَهُ کرَاهِیةً وَ أَنَّ لَهُ طَاعَةً وَ أَنَّ لَهُ مَعْصِیةً فَلَمْ یجِدْ عَقْلَهُ یدُلُّهُ عَلَى ذَلِک‏ وَ عَلِمَ أَنَّهُ لَا یوصَلُ إِلَیهِ إِلَّا بِالْعِلْمِ وَ طَلَبِهِ وَ أَنَّهُ لَا یَنْتَفِعُ بِعَقْلِهِ إِنْ لَمْ یصِبْ ذَلِک بِعِلْمِهِ فَوَجَبَ عَلَى الْعَاقِلِ طَلَبُ الْعِلْمِ وَ الْأَدَبِ الَّذِی لَا قِوَامَ لَهُ إِلَّا بِهِ» [24]

………………………………………………………

1. سوره‌ی بقره، آیه‌ی 73. ترجمه: پس گفتیم: پاره‏اى از آن [گاو ذبح شده‏] را به مقتول بزنید [تا زنده شود و قاتل را معرفى کند]. خدا مردگان را این گونه زنده مى‏کند و نشانه‌‏هاىِ [قدرت و ربوبیت‏] خود را به شما نشان مى‏دهد، تا بیندیشید.
2. سوره‌ی بقره، آیه‌ی 164. ترجمه: بى‏تردید در آفرینش آسمان‏ها و زمین و رفت و آمد شب و روز و کشتى‏‌هایى که در دریاها [با جابجا کردن مسافر و کالا] به سود مردم روانند و بارانى که خدا از آسمان نازل کرده و به وسیله آن زمین را پس از مردگى‏اش زنده ساخته و در آن از هر نوع جنبنده‏اى پراکنده کرده و گرداندن بادها و ابرِ مسخّر میان آسمان و زمین، نشانه‏هایى است [از توحید، ربوبیت و قدرت خدا] براى گروهى که مى‏اندیشند.
3. سوره‌ی بقره، آیه‌ی 242. ترجمه: این گونه خدا آیاتش را براى شما بیان مى‏کند، باشد که بیندیشید.
4. سوره‌ی آل عمران، آیه‌ی 118. ترجمه: اى اهل ایمان! از غیر خودتان براى خود محرم راز نگیرید؛ آنان از هیچ توطئه و فسادى درباره شما کوتاهى نمى‏کنند؛ شدت گرفتارى و رنج و زیان شما را دوست دارند؛ تحقیقاً دشمنى [با اسلام و مسلمانان‏] از لابلاى سخنانشان پدیدار است و آنچه سینه‏هایشان [از کینه و نفرت‏] پنهان مى‏دارد بزرگ‏تر است. ما نشانه‏ها [ىِ دشمنى و کینه آنان‏] را اگر مى‏اندیشید براى شما روشن ساختیم.
5. سوره‌ی رعد، آیه‌ی 4. ترجمه: در زمین قطعه‏هایى مختلف و گوناگون، و باغ‏هایى از انگور و کشتزار و درختان خرمایى است که بر یک ریشه و غیر یک ریشه [مى‏رویند]. ما برخى از آنان را در میوه و محصول با آنکه از یک آب سیراب مى‏شوند بر برخى دیگر برترى مى‏دهیم. بى‏تردید در این امور براى مردمى که تعقّل مى‏کنند، نشانه‏هایى [بر توحید، ربوبیت و قدرت خدا] است.
6. سوره‌ی نحل، آیه‌ی 12. ترجمه: و شب و روز و خورشید و ماه را نیز رام و مسخّر شما قرار داد، وستارگان هم به فرمانش رام و مسخّر شده‏اند؛ قطعاً در این [حقایق‏] نشانه‏هایى است [بر توحید، ربوبیت و قدرت خدا] براى گروهى که تعقّل مى‏کنند.
7. سوره‌ی نحل، آیه‌ی 67. ترجمه: و از محصولات درختان خرما و انگور [گاهى بر خلاف خواسته خدا] نوشابه‏اى مست کننده و [زمانى دیگر] رزقى پاکیزه و نیکو مى‏گیرید؛ در این [حقیقت‏] نشانه‏اى [بر توحید، ربوبیت و قدرت خدا] ست براى گروهى که تعقّل مى‏کنند.
8. سوره‌ی مؤمنون، آیه‌ی 80. ترجمه: و اوست که حیات مى‏دهد و مى‏میراند و رفت و آمد شب و روز در سیطره خواست اوست، آیا نمى‏اندیشید؟
9. سوره‌ی روم، آیه‌ی 24. ترجمه: و از نشانه‏هاى [قدرت و ربوبیت‏] او است که برق را مایه ترس [از صاعقه‏] و امید [به باران‏] به شما مى‏نمایاند، و از آسمان آبى نازل مى‏کند که زمین را پس از مردگى‏اش به وسیله آن زنده مى‏کند؛ قطعاً در این [شگفتى‏هاى آفرینش‏] نشانه‏هایى است براى مردمى که تعقّل مى‏کنند.
10. سوره‌ی روم، آیه‌ی 28. ترجمه: خدا از [وضع و حال‏] خودتان براى شما مثلى زده است، آیا از بردگانتان در آنچه [از نعمت ها و ثروت‏ها] به شما روزى داده‏ایم، شریکانى دارید که شما در آن [نعمت ها و ثروت‏ها] با هم برابر و یکسان باشید، و همان گونه که از یکدیگر مى‏ترسید [که یکى از شما نعمت و ثروت مشترک را ویژه خود کند] از بردگانتان هم بترسید؟ [بى‏تردید در میان آزاد و برده و مولا و عبد و مالک و مملوک چنین شرکتى وجود ندارد، پس چگونه ممکن است مملوک خدا در خدایى، ربوبیت، خالقیت و مالکیت شریک او باشد؟!] این‏گونه آیات خود را براى مردمى که تعقّل مى‏کنند، بیان مى‏کنیم.
11. سوره‌ی یس، آیه‌ی 68. ترجمه: و به هر کس عمر طولانى دهیم، او را در عرصه آفرینش [به سوى حالت ضعف، سستى، نقصان و فراموشى‏] واژگونش مى‏کنیم؛ پس آیا تعقّل نمى‏کنند؟
12. سوره‌ی غافر، آیه‌ی 67. ترجمه: اوست که شما را از خاک آفرید، سپس از نطفه، آن گاه از علقه، سپس به صورت طفلى [از رحم مادران‏] بیرون مى‏فرستد، تا به کمال نیرومندى و قوت خود برسید، آن گاه پیر و سالخورده شوید، و برخى از شما پیش از رسیدن به این مراحل قبض روح مى‏شوید، و [برخى زنده مى‏مانید] تا به آن مدتى که معین و مقرّر است برسید، و براى اینکه شما [درباره حق‏] تعقّل کنید.
13. سوره‌ی جاثیه، آیه‌ی 5. ترجمه: و در رفت و آمد شب و روز و آنچه را از رزق و روزى [چون باران و برف‏] از آسمان نازل کرده و به وسیله آن زمین را پس از مردگى‏اش زنده کرده است، و در گرداندن بادها [از سویى به سویى‏] براى مردمى که تعقّل مى‏کنند، نشانه‏هایى است.
14. سوره‌ی حدید، آیه‌ی 17. ترجمه: بدانید که خدا زمین را پس از مردگى‏اش زنده مى‏کند. همانا ما نشانه‏ها [ى ربوبیت و قدرت خود] را براى شما بیان کردیم تا بیندیشید.
15. سوره‌ی ملک، آیه‌ی 10. ترجمه: و مى‏گویند: اگر ما [دعوت سعادت‏بخش آنان را] شنیده بودیم، یا [در حقایقى که براى ما آوردند] تعقّل کرده بودیم، در میان [آتش‏] اهل آتش سوزان نبودیم.
16. سوره‌ی یوسف، آیه‌ی 2. ترجمه: ما آن را قرآنى به زبان عربى نازل کردیم تا شما [درباره حقایق، مفاهیم، اشارات و لطایفش‏] تعقّل کنید.
17. سوره‌ی انبیاء، آیه‌ی 10. ترجمه: بى‏تردید کتابى به سوى شما نازل کردیم که [شرف، بزرگوارى، رشد و سعادت شما] در آن است؛ آیا نمى‏اندیشید.
18. سوره‌ی عنکبوت، آیه‌ی 35. ترجمه: [پس با عذاب آسمانى، شهر و اهلش را در هم کوبیدیم‏] و از آن شهر نشانه‏اى روشن [از سنگ‏هایى که بر سر اهلش فرو باریدیم‏] براى مردمى که مى‏اندیشند، بر جاى گذاشتیم.
19. سوره‌ی عنکبوت، آیه‌ی 43. ترجمه: و این مثل‏ها را براى مردم مى‏زنیم، ولى جز اهل معرفت و دانش در آنها تعقّل نمى‏کنند.
20. سوره‌ی صافات، آیات 133 تا 138. ترجمه: و بى‏تردید لوط از پیامبران بود. [یاد کن‏] هنگامى را که او و همه‌ی اهلش را نجات دادیم، مگر پیرزنى را که در میان باقى‏ماندگان [در شهر] بود. سپس دیگران را هلاک کردیم، و شما همواره صبحگاهان [در مسیر سفرهایتان از کنار ویرانه‏هاى شهر] آنان گذر مى‏کنید، و نیز شبانگاهان، آیا تعقّل نمى‏کنید؟
21. سوره‌ی زخرف، آیه‌ی 3. ترجمه: که ما آن را [به زبان‏] عربى [فصیح و گویا] قرار دادیم تا [در آن‏] تعقّل کنند.
22. کنز الفوائد، کراجکی، جلد 2، صفحه‌ی 31، فصل من عیون الحکم و نکت من جواهر الکلام. استاد اعظم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) فرمودند: از عقل، راهنمایی بخواهید تا راه را بیابید و او را نافرمانی مکنید که پشیمان خواهید شد.
23. تحف العقول، ابن شعبه حرّانی، صفحه‌ی 62، خطبته (علیه‌السلام) فی إخلاص التوحید. ترجمه: با عقل‌ها [یعنی اندیشیدن] اعتقاد به معرفتش حاصل می‌شود.
24. کافی، محدث کلینی، جلد 1، صفحه‌ی 29، کتاب العقل و الجهل. ترجمه: پس بندگان با اندیشیدن، آفریننده‌ی خود را می‌شناسند و این که آفریده‌شده هستند و این که او تدبیرکننده‌ی ایشان است و ایشان، تدبیرشده هستند و این که او باقی است و ایشان فانی هستند و با اندیشیدن، استدلال می‌کنند بر آفرینشش از آسمانش و زمینش و خورشیدش و ماهش و شبش و روزش و به این که برای ایشان، آفریدگاری و تدبیرکننده‌ای است که پیوسته بوده و هست. گفته شد: آیا بندگان می‌توانند بر عقلشان اکتفا کنند؟ [یعنی بدون مراجعه به وحی] فرمودند: همانا عاقل به راهنمایی عقلش که خدای تعالی آن را قوام و زینت و هدایت او قرارش داد، می‌داند که خدای تعالی حق است و او پروردگارش است و می‌داند که آفریننده‌اش، محبت و کراهت دارد و برایش فرمان‌بری و نافرمانی است، ولی نمی‌یابد که عقلش او را به سوی آن راهنمایی کند و می‌فهمد که به آن نمی‌رسد جز با علم و جستجوی علم. و این که از عقلش بهره‌ای نخواهد برد اگر آن را به دانش نرساند. پس بر عاقل واجب است طلب علم و ادبی که قوامی جز به آن ندارد.

تعداد نظراتی که بر این مطلب نوشته شده است: ۰ نظر

اولین نفری باشید که در مورد این مطلب، اظهار نظر می‌کند
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
این وبگاه در ستاد ساماندهی پایگاه‌های اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، به شماره‌ی شامد: «1 - 1 - 769104 - 65 - 0 - 3» ثبت شده و تابع قوانین مکتوب جمهوری اسلامی ایران است. / مطالب این وبگاه، وقف عام بوده و نشر آن، حتی بدون نام، آزاد است