سؤال: چرا در منهاج فردوسیان، به بیان «راه» میپردازید، ولی «بیراهه» را معرفی نمیکنید؟
جواب: آنچه در منهاج فردوسیان، به رهروان راه کمال و سعادت آموزش داده میشود، رسیدن است نه رهیدن. به این معنی که صاحبان ارادههای قوی و انگیزههای بالا، برای رسیدن به بالاترین درجات، قدم در منهاج فردوسیان میگذارند.
اینان قبل از ورود به منهاج فردوسیان، از بیراههها رهیده و به راه، رسیدهاند. ورود به منهاج فردوسیان، بعد از عبور از پنج حجاب سخت و غلیظ امکان دارد. کسانی که از این حجابها رهیده باشند، میتوانند به این نظام تربیتی، تشرّف حاصل نمایند.
البته باید توجه داشت که معرفی راه، همواره همراه با نشان دادن بیراهه است. هر گاه «راه» با تأکید به رهرو راه کمال، معرفی میشود، در باطن خود، نفی هر گونه «بیراهه» را نیز دارد. وقتی منهاجی، به قواعد نظری منهاج فردوسیان، معتقد میشود، به ناچار، از اعتقاد به غیر آن، که بیراهه است، دور میشود. وقتی منهاجی، قوانین عملی منهاج فردوسیان را مراعات میکند، به صورت قهری، از انجام ضد آن، که بیراهه است، فاصله میگیرد.
پس با این حساب، پرهیز دادن از «بیراهه»، در بطنِ معرفیِ «راه» صورت میگیرد و نیازی نیست به صورت مجزا، به بیان «بیراهه» پرداخته شود.