حاج فردوسی

معلم معنویت، مؤلف منهاج فردوسیان، مستجاب الدعوة

حاج فردوسی

معلم معنویت، مؤلف منهاج فردوسیان، مستجاب الدعوة

از مواردی که می‌توان از آن استجماع قانون کرد، گزارشی است که از فعل استاد رسیده باشد ولی با این تصریح که این فعل، در مقام آموزش دادن احکام انجام شده است. این نوع استجماع، از موارد استثناء در «فعل استاد» است که بحثش در فصل نهم خواهد آمد.
 نمونه‌ی 1 (حدیث): عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَى قَالَ قَالَ لِی أَبُو عَبْدِ اللهِ (علیه‌السلام) یَوْماً: «یا حَمَّادُ تُحْسِنُ أَنْ تُصَلِّی؟» قَالَ فَقُلْتُ: یا سَیدِی أَنَا أَحْفَظُ کتَابَ حَرِیزٍ فِی الصَّلَاةِ. فَقَالَ: «لَا عَلَیک یا حَمَّادُ. قُمْ فَصَلِّ» قَالَ فَقُمْتُ بَینَ یدَیهِ مُتَوَجِّهاً إِلَى القِبْلَةِ فَاسْتَفْتَحْتُ الصَّلَاةَ فَرَکعْتُ وَ سَجَدْتُ. فَقَالَ: «یا حَمَّادُ لَا تُحْسِنُ أَنْ تُصَلِّی. مَا أَقْبَحَ بِالرَّجُلِ مِنْکمْ یأْتِی عَلَیهِ سِتُّونَ سَنَةً أَوْ سَبْعُونَ سَنَةً فَلَا یُقِیمُ صَلَاةً وَاحِدَةً بِحُدُودِهَا تَامَّةً». قَالَ حَمَّادٌ فَأَصَابَنِی فِی نَفْسِی الذُّلُّ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاک فَعَلِّمْنِی الصَّلَاةَ فَقَامَ أَبُو عَبْدِ اللهِ (علیه‌السلام) مُسْتَقْبِلَ القِبْلَةِ مُنْتَصِباً فَأَرْسَلَ یدَیهِ جَمِیعاً عَلَى فَخِذَیهِ قَدْ ضَمَّ أَصَابِعَهُ وَ قَرَّبَ بَینَ قَدَمَیهِ حَتَّى کانَ بَینَهُمَا قَدْرُ ثَلَاثِ أَصَابِعَ مُنْفَرِجَاتٍ وَ اسْتَقْبَلَ بِأَصَابِعِ رِجْلَیهِ جَمِیعاً القِبْلَةَ لَمْ یُحَرِّفْهُمَا عَنِ القِبْلَةِ وَ قَالَ بِخُشُوعٍ اللهُ أَکبَرُ ثُمَّ قَرَأَ الحَمْدَ بِتَرْتِیلٍ وَ قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ… فَلَمَّا فَرَغَ مِنَ التَّشَهُّدِ سَلَّمَ فَقَالَ: «یا حَمَّادُ هَکذَا صَلِّ»1

……………………………………………….

1. کافی، محدث کلینی، جلد 3، صفحه‌ی 311. ترجمه: راوی می‌گوید روزی امام صادق (علیه‌السلام) به من فرمودند: ای حماد آیا نیکو نماز می‌خوانی؟ عرض کردم: آقای من، من کتاب حریز در نماز را حفظ هستم. فرمودند: نشد، برخیز و نماز بخوان. پس ایستادم و رو به قبله نماز خواندم و رکوع و سجده کردم. بعد از نماز، حضرت فرمودند: ای حماد، نیکو نماز نمی‌خوانی. چقدر زشت است برای مردی از شما [شیعیان و پیروان ما] که شصت ساله و هفتاد ساله شود ولی یک نماز را نتواند با حدودش بجا آورد.
راوی می‌گوید: در خودم احساس خواری کردم. پس گفتم: فدایتان شوم، نماز را به من بیاموزید. حضرت رو به قبله ایستادند و دست‌هایشان را بر روی ران‌هایشان گذاشتند و انگشتانشان را به هم چسباندند و بین پاهایشان به اندازه‌ی سه انگشت فاصله انداختند و سر انگشتان پاهایشان را رو به قبله کردند و با خشوع، فرمودند: «الله اکبر». سپس سوره‌ی حمد را شمرده شمرده خواندند و سوره‌ی توحید و… پس از فراغت از تشهد، سلام دادند. سپس فرمودند: ای حماد، اینگونه نماز بخوان.

تعداد نظراتی که بر این مطلب نوشته شده است: ۰ نظر

اولین نفری باشید که در مورد این مطلب، اظهار نظر می‌کند
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
این وبگاه در ستاد ساماندهی پایگاه‌های اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، به شماره‌ی شامد: «1 - 1 - 769104 - 65 - 0 - 3» ثبت شده و تابع قوانین مکتوب جمهوری اسلامی ایران است. / مطالب این وبگاه، وقف عام بوده و نشر آن، حتی بدون نام، آزاد است