در میان علمای قدیم شیعه، تا قبل از سید بن طاووس (ره) یک اصطلاح بیشتر رایج نبود، و آن، تقسیم حدیث به صحیح و غیر صحیح است، یعنی یا یک حدیث را قبول داشته و در کتابهایشان وارد میکردند و یا آنکه قبول نداشته و ردّ میکردند. پس اصطلاح صحیح و غیر صحیح در نزد آنان به معنای قبول و یا عدم قبول یک روایت بود، نه به عنوان یک تقسیم چند درجهای برای احادیث. لذا در کتابهایی مانند «کافی» اثر محدث کلینی (ره) و «من لا یحضره الفقیه» اثر شیخ صدوق (ره)، نویسندگانشان بیان میکنند که احادیث مورد قبولشان را که حجت بین خود و خداوند است، جمعآوری نمودهاند.[کافی، محدث کلینی، جلد 1، صفحهی 8؛ من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق، جلد 1، صفحهی 3]
حدیث در اصطلاح متأخرین (علمای قرن ششم به بعد) به صحیح، حسن، موثّق و ضعیف تقسیم میشود. حدیث ضعیف خود دارای انواع گوناگونی همچون موقوف، مقطوع، مرفوع، مُرسَل، مجعول و … است، به گونهای که بیشتر تقسیمات حدیث در «مصطلح الحدیث» ناظر به گونههای حدیث ضعیف است؛ اما حدیث در نظام جامع تربیتی منهاج فردوسیان، به چهار دسته تقسیم میشود، به این ترتیب:
مقبول:
احادیثی است که در منابع معتبر روایی شیعهی دوازدهامامی آمده است. از این گونه روایات، در تأسیس قواعد نظری و قوانین عملی منهاج فردوسیان استفاده میشود. همچنین از حدیث مقبول، به «سند» نیز یاد شده است.
البته گاهی حدیث مقبول، دچار موانع استجماع مذاق منهاج فردوسیان میشود، که در فصل مجزا، به آن پرداخته شده است.
مشروط:
احادیثی است که در منابع کماعتبار شیعه یا عامه آمده است، در صورتی که مشابه مضمون آن، در آیات قرآن یا روایات مقبول، آمده باشد. همچنین از حدیث مشروط به «شاهد» نیز یاد شده است. از این گونه روایات، در استجماع تسدیدی استفاده میشود.
مردود:
احادیثی است که در منابع کماعتبار شیعه یا عامه آمده است ولی مضمون آن، توسط آیات قرآن یا روایات مقبول، تأیید نشده باشد. از این گونه روایات، هیچ استفادهای در استجماع قواعد نظری و قوانین عملی منهاج فردوسیان نمیشود.
مجعول:
احادیثی است که بیسند است یعنی در هیچ منبع حدیثی و غیر حدیثی، سندی برایش یافت نشده است.