از چیزهایی که مفید تأکید است، وجود ارقام درشت به عنوان پاداش یک عمل خاص میباشد.
از آنجا که یکی از ارکان مهم ادارهی دنیا و یکی از سادهترین راههای ارزشگذاری، اعداد و ارقام ریاضی است، بدیهی است که زبان مناسبی برای نشان دادن ارزش اعمال باشد.
نمونهی 1 (حدیث): قَدِمَ رَجُلٌ عَلَى عَلِی بْنِ الْحُسَینِ (علیهالسلام) فَقَالَ: «قَدِمْتَ حَاجّاً؟» فَقَالَ: نَعَمْ. فَقَالَ: «أَ تَدْرِی مَا لِلْحَاجِّ؟» قَالَ: لَا. قَالَ: «مَنْ قَدِمَ حَاجّاً وَ طَافَ بِالْبَیتِ وَ صَلَّى رَکعَتَینِ کتَبَ اللهُ لَهُ سَبْعِینَ أَلْفَ حَسَنَةٍ وَ مَحَا عَنْهُ سَبْعِینَ أَلْفَ سَیئَةٍ وَ رَفَعَ لَهُ سَبْعِینَ أَلْفَ دَرَجَةٍ وَ شَفَّعَهُ فِی سَبْعِینَ أَلْفَ حَاجَةٍ وَ کتَبَ لَهُ عِتْقَ سَبْعِینَ أَلْفَ رَقَبَةٍ قِیمَةُ کلِّ رَقَبَةٍ عَشَرَةُ آلَافِ دِرْهَمٍ»1
……………………………………………..
1. کافی، محدث کلینی، جلد 4، صفحهی 411. ترجمه: مردی بر امام سجاد (علیهالسلام) وارد شد. حضرت از او پرسیدند از حج میآیی؟ عرض کرد: آری. فرمودند: آیا میدانی برای حجگزار چیست؟ عرض کرد: نه. فرمودند: کسی که حج بگزارد و طواف خانه کند و دو رکعت نماز [طواف] بجا آورد، خدای تعالی برایش هفتاد هزار حسنه مینویسد و هفتاد هزار گناهش را محو میسازد و هفتاد هزار درجه بلندش میکند و شفاعتش را در هفتاد هزار حاجت قبول مینماید و برایش [پاداش] آزاد کردن هفتاد هزار برده که قیمت هر کدام، ده هزار درهم باشد، مینویسد.