از دیگر مواردی که مؤکد بودن دستور را میرساند، روایاتی است که منهاجی را «ناچار» از مراعات موضوع خاصی میداند. این «لابدّیّت» و ناچاری، نشانهی روشنی از مؤکد بودن آن دستور استاد است.
نمونهی 1 (حدیث): عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْقَاسِمِ بْنِ الْفُضَیلِ قَالَ قُلْتُ لِأَبِی الْحَسَنِ (علیهالسلام) جُعِلْتُ فِدَاک إِنَّ جَمَّالَنَا مَرَّ بِنَا وَ لَمْ یَنْزِلِ الْمُعَرَّسَ. فَقَالَ: «لَا بُدَّ أَنْ تَرْجِعُوا إِلَیهِ» فَرَجَعْتُ إِلَیهِ.1
…………………………………………
1. کافی، محدث کلینی، جلد 9، صفحهی 287. ترجمه: راوی میگوید به امام رضا (علیهالسلام) عرض کردم: فدایتان شوم، ساربان ما را از معرّس رد کرد و فرود نیاورد [ تکلیف چیست؟]. فرمودند: ناچار از برگشت به آنجا هستید. پس برگشتیم.