حاج فردوسی

معلم معنویت، مؤلف منهاج فردوسیان، مستجاب الدعوة

حاج فردوسی

معلم معنویت، مؤلف منهاج فردوسیان، مستجاب الدعوة

یکی از مواردی که مفید تأکید است، نهی از نزدیک شدن به چیز نهی شده است. به این بیان که نه تنها نهی از آن و ورود در آن دارد بلکه نهی از نزدیک شدن به آن دارد.
 نمونه‌ی 1 (حدیث): عَنْ حَنَانِ بْنِ سَدِیرٍ قَالَ سَأَلَ الْعَلَاءُ بْنُ کامِلٍ أَبَا عَبْدِ اللهِ (علیه‌السلام) وَ أَنَا حَاضِرٌ عَنِ الْجِرِّی فَقَالَ: «وَجَدْنَا فِی کتَابِ عَلِی (علیه‌السلام) أَشْیاءَ مُحَرَّمَةً مِنَ السَّمَک فَلَا تَقْرَبْهَا» ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللهِ (علیه‌السلام): «مَا لَمْ یَکُنْ لَهُ قِشْرٌ مِنَ السَّمَک فَلَا تَقْرَبَنَّهُ»1
 نمونه‌ی 2 (حدیث): عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ کنْتُ عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللهِ (علیه‌السلام) إِذْ جَاءَهُ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ السَّلَامِ فَقَالَ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاک یقُولُ لَک جَدِّی إِنَّ رَجُلًا ضَرَبَ بَقَرَةً بِفَأْسٍ فَسَقَطَتْ ثُمَّ ذَبَحَهَا. فَلَمْ یُرْسِلْ مَعَهُ بِالْجَوَابِ وَ دَعَا سَعِیدَةَ مَوْلَاةَ أُمِّ فَرْوَةَ فَقَالَ لَهَا: «إِنَّ مُحَمَّداً أَتَانِی بِرِسَالَةٍ مِنْکَ فَکرِهْتُ أَنْ أُرْسِلَ إِلَیکَ بِالْجَوَابِ مَعَهُ فَإِنْ کانَ الرَّجُلُ الَّذِی ذَبَحَ الْبَقَرَةَ حِینَ ذَبَحَ خَرَجَ الدَّمُ مُعْتَدِلًا فَکُلُوا وَ أَطْعِمُوا وَ إِنْ کانَ خَرَجَ خُرُوجاً مُتَثَاقِلًا فَلَا تَقْرَبُوهُ»2
 نمونه‌ی 3 (حدیث): عَنْ أَبِی إِبْرَاهِیمَ (علیه‌السلام) قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ ذَبِیحَةِ الْیهُودِی وَ النَّصْرَانِی فَقَالَ: «لَا تَقْرَبُوهَا»3
 نمونه‌ی 4 (حدیث): عَنْ حَنَانِ بْنِ سَدِیرٍ قَالَ سُئِلَ أَبُو عَبْدِ اللهِ (علیه‌ السلام) وَ أَنَا حَاضِرٌ عِنْدَهُ عَنْ جَدْیٍ یُرْضِعُ مِنْ خِنْزِیرَةٍ حَتَّى کبِرَ وَ شَبَّ وَ اشْتَدَّ عَظْمُهُ ثُمَّ إِنَّ رَجُلًا اسْتَفْحَلَهُ فِی غَنَمِهِ فَأُخْرِجَ لَهُ نَسْلٌ فَقَالَ: «أَمَّا مَا عَرَفْتَ مِنْ نَسْلِهِ بِعَینِهِ فَلَا تَقْرَبَنَّهُ وَ أَمَّا مَا لَمْ تَعْرِفْهُ فَکُلْهُ»4
 نمونه‌ی 5 (حدیث): عَنِ الْحَلَبِی قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللهِ (علیه‌السلام) عَنْ دَوَاءٍ عُجِنَ بِالْخَمْرِ فَقَالَ: «لَا وَ اللهِ مَا أُحِبُّ أَنْ أَنْظُرَ إِلَیهِ فَکیفَ أَتَدَاوَى بِهِ»5

…………………………………………

1. کافی، محدث کلینی، جلد 6، صفحه‌ی 220. ترجمه: راوی می‌گوید علاء بن کامل از امام صادق (علیه‌السلام) در باره‌ی جرّی [نوعی ماهیِ بدون پولک] پرسید و من آنجا حاضر بودم. فرمودند: در کتاب علی (علیه‌السلام) بعضی از ماهی‌ها را حرام یافتم، پس نزدیکش نشو. سپس فرمودند: هر ماهی‌ای که پولک نداشته باشد، حتماً حتماً نزدیکش نشو.
2. کافی، محدث کلینی، جلد 6، صفحه‌ی 232. ترجمه: راوی می‌گوید در نزد امام صادق (علیه‌السلام) بودم که محمد بن عبدالسلام آمد و عرض کرد: فدایتان شوم، پدربزرگم می‌پرسد مردی گاوش را با تبر زده و چون گاو از پا افتاده او را سر بریده است… فرمودند: اگر خون در هنگام سربریدن به طور معمولی و معتدل خارج شده، از گوشتش بخورید و به دیگران نیز بخورانید ولی اگر خون به سنگینی [به کُندی] خارج شده، نزدیکش نشوید.
3. کافی، محدث کلینی، جلد 6، صفحه‌ی 239. ترجمه: از امام کاظم (علیه‌السلام) از ذبیحه‌ی [یعنی حیوان سربریده شده توسط] یهودی و نصرانی پرسیدم. فرمودند: نزدیکش مشو.
4. کافی، محدث کلینی، جلد 6، صفحه‌ی 249. ترجمه: از امام صادق (علیه‌السلام) پرسیده شد ـ و من حاضر بودم ـ از بزغاله‌ای که از خوکی شیر خورده تا بزرگ شده و استخوان‌هایش محکم گشته، سپس کسی از آن [بزغاله‌ی شیرخوک‌خورده] برای آبستن کردن [بزهای ماده] استفاده کرده، حکم نسل او چیست؟ فرمودند: آنچه دقیقاً می‌دانی که از نسل اوست، پس حتماً حتماً نزدیکش مشو، ولی آنچه نمی‌دانی را بخور.
5. کافی، محدث کلینی، جلد 6، صفحه‌ی 414. ترجمه: راوی گوید از امام صادق (علیه‌السلام) از [حکم خوردن] دارویی که با شراب آمیخته شده باشد پرسیدم. فرمودند: نه، به خدا دوست ندارم به آن نگاه کنم، چگونه برای درمان استفاده نمایم؟!

تعداد نظراتی که بر این مطلب نوشته شده است: ۰ نظر

اولین نفری باشید که در مورد این مطلب، اظهار نظر می‌کند
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
این وبگاه در ستاد ساماندهی پایگاه‌های اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، به شماره‌ی شامد: «1 - 1 - 769104 - 65 - 0 - 3» ثبت شده و تابع قوانین مکتوب جمهوری اسلامی ایران است. / مطالب این وبگاه، وقف عام بوده و نشر آن، حتی بدون نام، آزاد است