بین مذاق منهاج فردوسیان و حکم واقعی نیز تفاوتهایی است که میتوان به این موارد اشاره کرد:
الف ـ استجماع مذاق منهاج فردوسیان در مقایسه با استنباط حکم واقعی شارع مقدس، بسیار آسان است.
ب ـ سختیِ رسیدن به حکم واقعی شارع، به خاطر مشکلات و موانع زیاد، منجر به سرگردانی در مقام فتوا و به تَبَع آن، در مقام عمل میگردد؛ ولی مذاق منهاج فردوسیان سرگردانی در مقام عمل را بر نمیتابد. به این معنی که وقتی دستهای از آیات یا روایات، موضوعی را امر میکنند، کاشف از مذاق منهاج فردوسیان است و باید انجام شود و وقتی موضوعی را نهی میکنند، کاشف از مذاق منهاج فردوسیان است و باید ترک گردد.
به عنوان مثال در باب غنا و موسیقی، بیش از یکصد روایت در مذمت ساز و آواز ـ که بخشی از آنها از منابع معتبر روایی میباشد ـ به ما رسیده است. اگر بخواهیم به روشنی مشخص کنیم که تا چه حد از غنا و موسیقی، حرام است و تا چه حدی مجاز میباشد، نیاز به تلاش گسترده و کمک گرفتن از علوم مختلف همچون رجال الحدیث و درایة الحدیث و برخی اصول فقهی و اجتهادی است و این کار، منحصراً در توان فقیه متبحر است.
ولی اگر بخواهیم بدانیم در مجموع (به طور کلی)، نظر خدای متعال و رسول معظم و اهل بیت طاهرین (علیهمالسلام) در بارهی موسیقی و آوازخوانی، مثبت است (یعنی خدای متعال دوست دارد موسیقی و آوازخوانی را همواره یا به صورتهای مختلف و در زمانهای خاص و مکانهای مخصوص از بندهاش ببیند و بشنود) یا این که نظر شارع مقدس، منفی است (یعنی دوست ندارد بندهاش آلوده به موسیقی و آوازخوانی باشد)، به راحتی و در نگاه اول و به صِرف خواندن روایات این باب در کتب معتبر روایی شیعه، میتوان به این جمعبندی رسید و نیازی به دقتهای کارشناسانه (مانند کار فقها برای رسیدن به حکم الله) ندارد.
در این مثال، «مذاق یقینی منهاج» به این معنی است که کسی که تمام اقسام موسیقی و آوازخوانی را ترک میکند، به طور یقین و به اتفاق همهی فقها و علمای اسلام، عتاب و عقابی از این ناحیه نخواهد داشت و کسی که آلوده به اجرا و شنیدن موسیقی و غناست، به یقین و به اتفاق همهی علما و فقها، راه کمال و ترقی و قرب الهی را نمیپیماید (گرچه به نظر برخی فقها، به آتش قهر و غضب خداوند هم مبتلا نگردد).