خبر واحد در اصطلاح منهاج فردوسیان، به روایاتی گفته میشود که مفید تواتر معنوی نباشد.
نارسایی این روایات در تأسیس قانون ـ چه راویاش ثقه باشد و چه ثقه نباشد ـ با روایات «مَنْ بَلَغ»1 جبران میگردد. البته اینگونه قوانین در آخرین طبقهی قوانین یعنی طبقات نهم و دهم جای میگیرد. پس قوانین مراحل نهم و دهم، از ضعیفترین مستندات، استجماع شده است و به امید جبران روایات «مَنْ بَلَغ»، به مراعات عمل در میآید.
……………………………………………
1. مجموعهاى از روایات، در مجامع روایى و کتابهاى فقهى و اصولى با عنوان «احادیث من بلغ» شناخته مىشود. مفاد این روایات چنین است: کسى که به او خبر رسد، عملى چنان ثوابى دارد و براى رسیدن به آن ثواب، آن عمل را به جا آورد، خداوند آن پاداش را به او میدهد گرچه در واقع، عمل انجامشده داراى چنان ثوابى نباشد. شیعه و عامه، این روایات را پذیرفتهاند و شیعه از آن قاعدهاى اصولی با عنوان «قاعدهی تسامح در ادلهی سنن» ساخته است. در این زمینه تا کنون به پنج روایت با مضمون مشابه دست یافتهایم. از این تعداد، دو روایت در کافى شریف، یک روایت در ثواب الأعمال و دو روایت دیگر در المحاسن برقى آمده است. در اعتبار احادیث «من بلغ» همین بس که این دسته از روایات، از سوى همهی عالمان پذیرفته شده و هیچ کس در اعتبار و صدور آنها خدشهاى نداشته است؛ البتّه در تفسیر و تبیین مفاد آنها، وجوه گوناگونى بیان شده است.