روایاتی که نسبت مشخصی به استادان منهاج (علیهمالسلام) نداشته باشد (موقوف [1])، هر چند در منابع معتبر و از مؤلفین معتبر و شیعی باشد، مورد استفاده در استجماع قواعد و قوانین قرار نگرفته است.
نمونهی 1: رأیت فی کتاب روضة العابدین و مأنس الراغبین لإبراهیم بن عمر بن فرج الواسطی حدیثاً فی جمادى الآخرة، و لم یذکر أی وقت منه، فنذکرها فی أوّله اغتناماً للعبادة و استظهاراً للسعادة، وَ هِی أَنْ تُصَلِّی أَرْبَعَ رَکَعَاتٍ تَقْرَأُ الْحَمْدَ فِی الْأُولَى مَرَّةً وَ آیةَ الْکرْسِی مَرَّةً وَ سُورَةَ إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ خَمْساً وَ عِشْرِینَ مَرَّةً وَ فِی الثَّانِیةِ الْحَمْدَ مَرَّةً… ثُمَّ یسْأَلُ اللهَ تَعَالَى حَاجَتَهُ. مَنْ فَعَلَ ذَلِکَ فَإِنَّهُ تُصَانُ نَفْسُهُ وَ مَالُهُ وَ أَهْلُهُ وَ وُلْدُهُ وَ دِینُهُ وَ دُنْیاهُ إِلَى مِثْلِهَا مِنَ السَّنَةِ الْقَابِلَةِ وَ إِنْ مَاتَ فِی تِلْکَ السَّنَةِ مَاتَ عَلَى الشَّهَادَةِ.2
پس این عرصه نیز محلی برای تکیه بر قاعدهی تسامح نیست.
……………………………………..
1. موقوف: به روایتی که سلسلهی سند آن به صحابی پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) یا مصاحب امام (علیهالسلام) منتهی شود، موقوف میگویند. روایت موقوف به دلیل اعتبار صحابه، در بسیاری از موارد از نگاه عامه، حجت است، اما محدثان شیعه، روایت «موقوف» را تنها زمانی که صدور آن از طریق قراین، از معصوم (علیهالسلام) ثابت شود، حجت میدانند.
2. اقبال الاعمال، سید بن طاووس، جلد 3، صفحهی 160. ترجمه: در کتاب «روضة العابدین و مأنس الراغبین» از ابراهیم بن عمر بن فرج واسطی دیدم در ماه جمادی الاخری و وقتی برای آن ذکر نکرده بود. پس ما آن را در اول این ماه قرار میدهیم از جهت غنیمت شمردن عبادت و ظاهر ساختن خوشبختی و آن این است که چهار رکعت میخوانی، در رکعت اول یک مرتبه حمد و یک مرتبه آیة الکرسی و بیست و پنج مرتبه سورهی قدر و در دوم، یک مرتبه حمد… سپس از خدا حاجت میطلبی و هر کس چنین کند، خودش و داراییاش و خانوادهاش و فرزندانش و دینش و دنیایش تا سال آینده محفوظ میماند و اگر در آن سال بمیرد، شهید مرده است.