حاج فردوسی

معلم معنویت و مؤلف منهاج فردوسیان

حاج فردوسی

معلم معنویت و مؤلف منهاج فردوسیان

یعنی اوامر و نواهی‌ای که مخصوص مکان‌های خاصی بوده ولی اکنون آن مکان‌ها از بین رفته است. از این گونه آیات یا روایات، قانونی استجماع نمی‌شود. دلیلش عقلی است یعنی مکان‌هایی که روزگاری بوده ولی الان نیست، مثل برخی مساجد، عقلاً امکان ندارد که احکامش بجا آورده شود.
 نمونه‌ی اول: حرمت ذبح بر نُصُب:
● محکم 1: «حُرِّمَتْ عَلَیکمُ المَیتَةُ وَ الدَّمُ وَ لَحْمُ الخِنْزیرِ وَ ما أُهِلَّ لِغَیرِ اللهِ بِهِ وَ المُنْخَنِقَةُ وَ المَوْقُوذَةُ وَ المُتَرَدِّیةُ وَ النَّطیحَةُ وَ ما أَکلَ السَّبُعُ إِلاَّ ما ذَکیتُمْ وَ ما ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ وَ أَنْ تَسْتَقْسِمُوا بِالأَزْلامِ ذلِکمْ فِسْق‏»1
در این آیه‌ی شریفه، از خوردن آنچه بر نُصُب ذبح شده باشد، نهی شده است. برای توضیح بیشتر، تفسیر همین قسمت را از «تفسیر المیزان» ذکر می‌کنیم: راغب در مفردات مى‏‌نویسد: «نصب» هر چیزى به معناى آن است که آن را طورى جا و قرار دهند که بر جسته و در بلندى واقع شود مانند فرو کردن نیزه و ساختن بناى بلند، و کاشتن سنگى بر زمین، بطورى که از دور دیده شود، و نصیب به معناى سنگى است که بر بالاى چیزى نصب شود، و جمع آن نصائب و نصب است و رسم عرب چنین بوده که سنگى را سر پا قرار داده آن را مى‏پرستیدند، و حیوانات خود را روى آن سر مى‏بریدند، این کلمه در قرآن کریم آمده، آنجا که مى‏‌فرماید: «کأَنَّهُمْ إِلى‏ نُصُبٍ یُوفِضُونَ»2 گویى آنان به طرف بتان مى‏شتابند.
و نیز مى‏‌فرماید: «وَ ما ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ»3 و گاهى در جمع آن، کلمه‌ی «انصاب» مى‏آید، و اضافه مى‏کند که أنصاب و ازلام و نَصْب و نُصُب همه به معناى تعب است این بود گفتار راغب.4
و غرض از نهى از خوردن گوشت حیوان‌هایى که بر روى نصب ذبح مى‏‌شود این است که جامعه‌ی مسلمین، سنت جاهلیت را در بین خود باب نکنند، آرى مردم جاهلیت در اطراف کعبه سنگ‌هایى نصب مى‏کردند، و آنها را مقدس شمرده و حیوانات خود را بر روى آن سنگ‌ها سر مى‏‌بریدند، و این یکى از سنت‏‌هاى وثنیّت بوده است.5
با این بیان،‌ چون در زمان کنونی، چنین سنگ‌هایی در اطراف کعبه‌ی معظمه نیست و کسی اجازه‌ی چنین ذبحی ندارد، از آیه‌ی شریفه و نهی آن، قانونی استجماع نمی‌شود.
 نمونه‌ی دوم: استحباب ورود به مسجد الحرام از باب بنی‌شیبه:
● سند 1: عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ (علیه‌السلام) فِی حَدِیثِ المَأْزِمَینِ قَالَ إِنَّهُ مَوْضِعٌ عُبِدَ فِیهِ الأَصْنَامُ وَ مِنْهُ أُخِذَ الحَجَرُ الَّذِی نُحِتَ مِنْهُ هُبَلُ الَّذِی رَمَى بِهِ عَلِی (علیه‌السلام) مِنْ ظَهْرِ الکعْبَةِ لَمَّا عَلَا ظَهْرَ رَسُولِ اللهِ (صلی ‌الله ‌علیه ‌و آله ‌و سلم) فَأَمَرَ بِهِ فَدُفِنَ عِنْدَ بَابِ بَنِی شَیبَةَ فَصَارَ الدُّخُولُ إِلَى المَسْجِدِ مِنْ بَابِ بَنِی شَیبَةَ سُنَّةً لِأَجْلِ ذَلِک‏»6
 نمونه‌ی سوم: استحباب اقامت و نماز خواندن در مسجد مُعرَّس:
● سند 1: عَنْ مُعَاوِیةَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللهِ (علیه‌السلام) إِذَا انْصَرَفْتَ مِنْ مَکةَ إِلَى المَدِینَةِ وَ انْتَهَیتَ إِلَى ذِی الحُلَیفَةِ وَ أَنْتَ رَاجِعٌ إِلَى المَدِینَةِ مِنْ مَکةَ فَائْتِ مُعَرَّسَ النَّبِی (صلّی ‌الله‌ علیه ‌و آله ‌و سلّم) فَإِنْ کنْتَ فِی وَقْتِ صَلَاةٍ مَکتُوبَةٍ أَوْ نَافِلَةٍ فَصَلِّ فِیهِ وَ إِنْ کانَ فِی غَیرِ وَقْتِ صَلَاةٍ مَکتُوبَةٍ فَانْزِلْ فِیهِ قَلِیلًا فَإِنَّ رَسُولَ اللهِ (صلّی ‌الله‌ علیه ‌و آله ‌و سلّم) قَدْ کانَ یُعَرِّسُ فِیهِ وَ یُصَلِّی فِیهِ»7‏
● سند 2: عَنِ العِیصِ بْنِ القَاسِمِ أَنَّهُ سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللهِ (علیه‌السلام) عَنِ الغُسْلِ فِی المُعَرَّسِ فَقَالَ: «لَیسَ عَلَیک فِیهِ غُسْلٌ وَ التَّعْرِیسُ هُوَ أَنْ تُصَلِّی فِیهِ وَ تَضْطَجِعَ فِیهِ لَیلًا مُرَّ بِهِ أَوْ نَهَاراً»8
● سند 3: عَنْ أَبِی عَبْدِ اللهِ (علیه‌السلام) قَالَ فِی المُعَرَّسِ: «مُعَرَّسِ النَّبِی (صلّی ‌الله‌ علیه ‌و آله ‌و سلّم) إِذَا رَجَعْتَ إِلَى المَدِینَةِ فَمُرَّ بِهِ وَ انْزِلْ وَ أَنِخْ بِهِ وَ صَلِّ فِیهِ فَإِنَّ رَسُولَ اللهِ (صلّی ‌الله‌ علیه ‌و آله ‌و سلّم) فَعَلَ ذَلِک قُلْتُ فَإِنْ لَمْ یکنْ وَقْتُ صَلَاةٍ قَالَ فَأَقِمْ قُلْتُ لَا یقِیمُونَ أَصْحَابِی قَالَ فَصَلِّ رَکعَتَینِ وَ امْضِهْ»9‏
● سند 4: عَنْ عَلِی بْنِ أَسْبَاطٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا أَنَّهُ لَمْ یُعَرِّسْ فَأَمَرَهُ الرِّضَا (علیه‌السلام) أَنْ یَنْصَرِفَ فَیُعَرِّسَ.10‏‏
 نمونه‌ی چهارم: استحباب نماز خواندن در مسجد غدیر:
● سند 1: عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الحَجَّاجِ قَالَ سَالتُ أَبَا إِبْرَاهِیمَ (علیه‌السلام) عَنِ الصَّلَاةِ فِی مَسْجِدِ غَدِیرِ خُمٍّ بِالنَّهَارِ وَ أَنَا مُسَافِرٌ فَقَالَ: «صَلِّ فِیهِ فَإِنَّ فِیهِ فَضْلًا وَ قَدْ کانَ أَبِی علیه السلام یَأْمُرُ بِذَلِک»11
● سند 2: عَنْ أَبِی عَبْدِ اللهِ (علیه‌السلام) قَالَ: «إِنَّهُ تُسْتَحَبُّ الصَّلَاةُ فِی مَسْجِدِ الغَدِیرِ لِأَنَّ النَّبِی (صلّی ‌الله‌ علیه ‌و آله ‌و سلّم) أَقَامَ فِیهِ أَمِیرَ المُؤْمِنِینَ (علیه‌السلام) وَ هُوَ مَوْضِعٌ أَظْهَرَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِیهِ الحَقَّ»12
 نمونه‌ی پنجم: کراهت نماز خواندن در برخی مساجد:
● سند 1: عَنْ أَبِی عَبْدِ اللهِ (علیه‌السلام) قَالَ: «إِنَّ أَمِیرَ المُؤْمِنِینَ (علیه‌السلام) نَهَى بِالکوفَةِ عَنِ الصَّلَاةِ فِی خَمْسَةِ مَسَاجِدَ مَسْجِدِ الأَشْعَثِ بْنِ قَیسٍ وَ مَسْجِدِ جَرِیرِ بْنِ عَبْدِ اللهِ البَجَلِی وَ مَسْجِدِ سِمَاک بْنِ مَحْرَمَةَ وَ مَسْجِدِ شَبَثِ بْنِ رِبْعِی وَ مَسْجِدِ التَّیمِ»13

……………………………………………

1. سوره‌ی مائده، آیه‌ی 3. ترجمه: بر شما حرام شده است مردار و خون و گوشت ‏خوک و آنچه به نام غیر خدا کشته شده باشد و [حیوان حلال‌گوشت] خفه شده و به‌چوب‌مُرده و از بلندى‌افتاده و به‌ضرب شاخ‌مرده و آنچه درنده از آن خورده باشد مگر آنچه را [که زنده دریافته و خود] سر ببرید و [همچنین] آنچه براى بتان، سربریده شده و [نیز] قسمت کردن شما [چیزى را] به وسیله تیرهاى قرعه، این [کارها همه] نافرمانى [خدا]ست.
2. سوره‌ی معارج، آیه‌ی 43. ترجمه: گویى به سوى نشانه‏هاى نصب شده مى‏دوند.
3. سوره‌ی مائده، آیه‌ی 3. ترجمه: و آنچه به وسیله‌ی تیرهاى قمار سهم‌بندى مى‏کنید.
4. مفردات راغب، صفحه‌ی 494.
5. ترجمه‌ی المیزان، جلد ‏5، صفحه‌ی 270.
6. من‏ لایحضره ‏الفقیه، شیخ صدوق، جلد 2، صفحه‌ی 238. ترجمه: امام صادق (علیه‌السلام) در حدیث مأزمین فرمودند: جایگاهی بود که بت‌ها در آن پرستیده می‌شدند و از آنجا سنگی که بت هُبل از آن تراشیده شد، برداشته شد [و هُبل، همان بتی است] که امیر المؤمنین (علیه‌السلام) آن را از پشت کعبه انداخت چون بر شانه‌ی پیامبر خدا (صلّی ‌الله‌ علیه ‌و آله ‌و سلّم) بالا رفت. پس امر کردند که آن [بت هُبل] در باب بنی‌شیبه دفن شود. پس وارد شدن به مسجد الحرام از باب بنی‌شیبه به خاطر آن سنت شد.
7. کافی، محدث کلینی، جلد 4، صفحه‌ی 565. ترجمه: راوی گوید: امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند: هر گاه از مکه به مدینه برگشتی و رسیدی به ذوالحلیفه در حالی که از مکه به مدینه بر می‌گردی، به معرس پیامبر برو. پس اگر وقت نماز واجب یا نافله بود، همان نماز را آنجا بخوان ولی اگر در غیر وقت نماز واجب بود، کمی پیاده شو که پیامبر خدا (صلّی ‌الله‌ علیه ‌و آله ‌و سلّم) در آن بیتوته و استراحت کردند و نماز خواندند.
8. وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، جلد ‏14، صفحه‌ی 370. ترجمه: راوی می‌گوید: از امام صادق (علیه‌السلام) از غسل در معرّس پرسیدم. فرمودند: غسل نیست و تعریس این است که در آن نماز بخوانی و به پهلو دراز بکشی، چه شب از آن گذر شود و چه روز.
9. تهذیب الاحکام، شیخ طوسی، جلد ‏6، صفحه‌ی 16. ترجمه: امام صادق (علیه‌السلام) در باره‌ی معرّس فرمودند: چون [از مکه] به سوی مدینه برگشتی و از آن گذشتی، فرود آی و در آن نماز بخوان که پیامبر خدا (صلّی ‌الله‌ علیه ‌و آله ‌و سلّم) چنین می‌کردند. گفتم: اگر وقت نماز نباشد [چه کنم؟] فرمودند: توقف کن [تا وقت نماز فرا رسد]. گفتم: اگر همراهانم توقت نکنند [چه کنم؟] فرمودند: دو رکعت نماز بخوان و عبور کن.
10. کافی، محدث کلینی، جلد 4، صفحه‌ی 565. ترجمه: بعضی از اصحاب ما روایت کرده که در معرس، توقف نکرده و نماز نخوانده بود، پس امام رضا (علیه‌السلام) او را امر کردند که برگردد و در آنجا نماز بخواند.
11. کافی، محدث کلینی، جلد 4، صفحه‌ی 566. ترجمه: از امام کاظم (علیه‌السلام) از نماز خواندن در مسجد غدیر در حالی که مسافر هستم پرسیدم. فرمودند: در آن نماز بخوان که فضیلت دارد و پدرم به آن امر می‌کرد.
12. کافی، محدث کلینی، جلد 4، صفحه‌ی 567. ترجمه: امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند: مستحب است نماز خواندن در مسجد غدیر، برای این که پیامبر (صلّی ‌الله‌ علیه ‌و آله ‌و سلّم) امیر المؤمنین (علیه‌السلام) را در آن [محل] بر پا داشت [و به جانشینی خود منصوب نمود] و آن موضعی است که خدای عز و جل، در آن حق را ظاهر نمود.
13. کافی، محدث کلینی، جلد 3، صفحه‌ی 490. ترجمه: امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند: امیر المؤمنین (علیه‌السلام) از نماز خواندن در پنج مسجد از مساجد کوفه نهی کردند؛ مسجد اشعث، مسجد جریر، مسجد سماک، مسجد شبث و مسجد تیم.

تعداد نظراتی که بر این مطلب نوشته شده است: ۰ نظر

اولین نفری باشید که در مورد این مطلب، اظهار نظر می‌کند
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
این وبگاه در ستاد ساماندهی پایگاه‌های اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، به شماره‌ی شامد: «1 - 1 - 769104 - 65 - 0 - 3» ثبت شده و تابع قوانین مکتوب جمهوری اسلامی ایران است. / مطالب این وبگاه، وقف عام بوده و نشر آن، حتی بدون نام، آزاد است