یعنی اوامر و نواهیای که مخصوص اشیاء خاصی بوده ولی اکنون آن اشیاء از بین رفته است. از این گونه روایات، قانونی استجماع نمیشود. و دلیلش عقلی است؛ زیرا چیزهایی که اکنون نیستند، نمیتوانند موضوعی برای حکمی قرار بگیرند.
نمونه: استحباب استلام منبر رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم):
● سند 1: عَنْ مُعَاوِیةَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللهِ (علیهالسلام): «إِذَا فَرَغْتَ مِنَ الدُّعَاءِ عِنْدَ قَبْرِ النَّبِی (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فَائْتِ المِنْبَرَ فَامْسَحْهُ بِیدِک وَ خُذْ بِرُمَّانَتَیهِ وَ هُمَا السُّفْلَاوَانِ وَ امْسَحْ عَینَیک وَ وَجْهَک بِهِ فَإِنَّهُ یُقَالُ إِنَّهُ شِفَاءٌ لِلْعَینِ»1
…………………………………………..
1. کافی، محدث کلینی، جلد 4، صفحهی 553. ترجمه: امام صادق (علیهالسلام) فرمودند: چون از دعا در نزد قبر پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فارغ شدی، به نزد منبر برو و دست به آن بکش و دو انار آن [یعنی دو گلولهی چوبیای که شبیه انار است] را بگیر و به چشم و صورتت بکش که گفته شده در آن، شفای چشم است.