سؤال: چرا در تدوین منهاج فردوسیان، از روایات عامه، استفاده کردهاید؟
جواب: در پارهای از روایات، به ما دستور داده شده که حکمت را از هر کسی و هر جایی بگیریم و آن را انکار نکنیم. البته این، در صورتی است که حکمت و علم بودن آن، قبلاً در نظام فکری استادان منهاج فردوسیان (علیهمالسلام) به اثبات رسیده باشد. به عبارت دیگر، وقتی پایهی مطلب به عنوان حکمت، توسط آیه یا روایت معتبر، ثابت شد، تحکیم و تسدید آن توسط همان مضمون، ولو از سفیه، منافق یا مشرک، صادر شده باشد، به ما دستور داده شده است. برخی از این دستورات، به قرار زیر است:
● سند 1:
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللهِ (علیهالسلام) عَنْ آبَائِهِ (علیهمالسلام) عَنْ رَسُولِ اللهِ (صلّی الله علیه و آله و سلّم) قَالَ: «غَرِیبَتَانِ کَلِمَةُ حِکْمَةٍ مِنْ سَفِیهٍ فَاقْبَلُوهَا وَ کَلِمَةُ سَفَهٍ مِنْ حَکِیمٍ فَاغْفِرُوهَا» [محاسن، محدث برقی، جلد 1، صفحهی 230، باب خذ الحق ممن عنده و لا تنظر إلی عمله؛ من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق، جلد 4، صفحهی 406، و من ألفاظ رسول الله ص الموجزة التی لم یسبق إلیها؛ امالی، شیخ طوسی، صفحهی 589، مجلس یوم الجمعة السادس عشر من ربیع الأول سنة سبع و خمسین و أربعمائة]
ترجمه: از امام صادق از پدرانشان از استاد اعظم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: دو چیز، امری غریب و استثنایی است: سخن حکیمانهای که از زبان فرد سفیهی صادر شود، پس آن را بپذیرید و سخن سفیهانهای که از دهان مرد حکیمی بیرون آید، پس از خطای او در گذرید.
● سند 2:
قال امیر المؤمنین (علیهالسلام): «خُذِ الْحِکْمَةَ أَنَّی کَانَتْ فَإِنَّ الْحِکْمَةَ تَکُونُ فِی صَدْرِ الْمُنَافِقِ فَتَلَجْلَجُ فِی صَدْرِهِ حَتَّی تَخْرُجَ فَتَسْکُنَ إِلَی صَوَاحِبِهَا فِی صَدْرِ الْمُؤْمِنِ» [نهج البلاغة، سید رضی (صبحی صالح)، حکمت 79]
ترجمه: حکمت را بگیر، هر جا باشد، پس همانا حکمت در سینهی منافق است پس در سینهاش بیقراری میکند تا این که خارج شود و در سینهی مؤمن آرام گیرد.
● سند 3:
قال امیر المؤمنین (علیهالسلام): «خُذِ الْحِکْمَةَ مِمَّنْ أَتَاکَ بِهَا وَ انْظُرْ إِلَی مَا قَالَ وَ لَا تَنْظُرْ إِلَی مَنْ قَالَ» [عیون الحکم و المواعظ، لیثی، صفحهی 241، الفصل الثانی باللفظ المطلق]
ترجمه: حکمت را از کسی که برایت بیاورد، بگیر و به آنچه گفته میشود بنگر و به آن کس که میگوید، منگر.
● سند 4:
قال امیر المؤمنین (علیهالسلام): «خُذِ الْحِکْمَةَ أَنَّی کَانَتْ فَإِنَّ الْحِکْمَةَ ضَالَّةُ کُلِّ مُؤْمِنٍ» [غرر الحکم و درر الکلم، آمدی، صفحهی 360؛ عیون الحکم و المواعظ، لیثی، صفحهی 243، الفصل الثانی باللفظ المطلق]
ترجمه: حکمت را بگیر، هر جا باشد که حکمت، گمشدهی هر مؤمنی است.
● سند 5:
قال امیر المؤمنین (علیهالسلام): «خُذِ الْحِکْمَةَ وَ لَوْ مِنَ الْمُشْرِکِینَ» [مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار، طبرسی، صفحهی 134، الفصل الثامن فی العلم و العالم و تعلیمه و تعلمه و استعماله]
ترجمه: حکمت را بگیر هر چند از مشرکان باشد.
● سند 6:
قال امیر المؤمنین (علیهالسلام): «قَدْ یَقُولُ الْحِکْمَةَ غَیرُ الْحَکِیمِ» [عیون الحکم و المواعظ، لیثی، صفحهی 365، الفصل الأول بلفظ قد؛ تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، آمدی، صفحهی 59، متفرقات]
ترجمه: گاهی فرد غیر حکیم، سخنی حکمتآمیز میگوید.
● سند 7:
قال امیر المؤمنین (علیهالسلام): «ضَالَّةُ الْعَاقِلِ الْحِکْمَةُ فَهُوَ أَحَقُّ بِهَا حَیثُ کَانَتْ» [غرر الحکم و درر الکلم، آمدی، صفحهی 425]
ترجمه: حکمت، گمشدهی عاقل است، پس او سزاوارتر به آن است، هر جا باشد.
● سند 8:
قال امیر المؤمنین (علیهالسلام): «الْحِکْمَةُ ضَالَّةُ الْمُؤْمِنِ فَلْیَطْلُبْهَا وَ لَوْ فِی أَیدِی أَهْلِ الشَّرِّ» [تحف العقول، ابن شعبه حرانی، صفحهی 201، و روی عنه (علیهالسلام) فی قصار هذه المعانی]
ترجمه: حکمت، گمشدهی مؤمن است، پس باید آن را طلب کند، ولو در دستان اهل شر باشد.
● سند 9:
قال امیر المؤمنین (علیهالسلام): «الْحِکْمَةُ ضَالَّةُ الْمُؤْمِنِ فَخُذِ الْحِکْمَةَ وَ لَوْ مِنْ أَهْلِ النِّفَاقِ» [نهج البلاغة، سید رضی (صبحی صالح)، حکمت 79]
ترجمه: حکمت، گمشدهی مؤمن است، پس حکمت را بگیر ولو از اهل نفاق باشد.
● سند 10:
قال امیر المؤمنین (علیهالسلام): «الْحِکْمَةُ ضَالَّةُ الْمُؤْمِنِ، فَاطْلُبُوهَا وَ لَوْ عِنْدَ الْمُشْرِکِ، تَکُونُوا أَحَقَّ بِها وَ أَهْلَها» [امالی، شیخ طوسی، صفحهی 625، مجلس یوم الجمعة الثامن عشر من جمادی الآخرة سنة سبع و خمسین و أربعمائة]
ترجمه: حکمت، گمشدهی مؤمن است، پس آن را بطلبید ولو نزد مشرک، سزاوارتر به آن و اهل آن باشید.
● سند 11:
عَنْ حُمْرَانَ بْنِ أَعْیَنَ، قَالَ: سَمِعْتُ عَلِیَ بْنَ الْحُسَینِ (عَلَیهِمَا السَّلَامُ) یَقُولُ: «لَا تُحَقِّرِ اللُّؤْلُؤَةَ النَّفِیسَةَ أَنْ تَجْتَلِبَهَا مِنَ الْکِبَا الْخَسِیسَةِ، فَإِنَّ أَبِی حَدَّثَنِی قَالَ: سَمِعْتُ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ (عَلَیهِ السَّلَامُ) یَقُولُ: إِنَّ الْکَلِمَةَ مِنَ الْحِکْمَةِ تَتَلَجْلَجُ فِی صَدْرِ الْمُنَافِقِ نُزُوعاً إِلَی مَظَانِّهَا حَتَّی یَلْفَظَ بِهَا، فَیَسْمَعَهَا الْمُؤْمِنُ، فَیَکُونَ أَحَقَّ بِها وَ أَهْلَها» [امالی، شیخ طوسی، صفحهی 625، مجلس یوم الجمعة الثامن عشر من جمادی الآخرة سنة سبع و خمسین و أربعمائة]
ترجمه: راوی میگوید: از امام سجاد (علیهالسلام) شنیدم که فرمودند: گوهر نفیس را کوچک مشمار که بخواهی از محل پَست، آن را برگیری، همانا پدرم به من فرمودند: که از امیر المؤمنین (علیهالسلام) شنیدم که میفرمودند: همانا کلمهای از حکمت، در سینهی منافق، برای برکنده شدن و رسیدن به محل مناسبش، بیقراری میکند تا این که آن را بگوید، پس مؤمن آن را بشنود و سزاوارتر به آن و اهل آن باشد.
● سند 12:
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللهِ (علیهالسلام) قَالَ: «الْحِکْمَةُ ضَالَّةُ الْمُؤْمِنِ فَحَیثُمَا وَجَدَ أَحَدُکُمْ ضَالَّتَهُ فَلْیَأْخُذْهَا» [کافی، محدث کلینی، جلد 8، صفحهی 167، حدیث الناس یوم القیامة]
ترجمه: حکمت، گمشدهی مؤمن است، پس هر یک از شما، هر جا گمشدهاش را بیابد، باید آن را بگیرد.
● سند 13:
قَالَ الْمَسِیحُ (علیهالسلام): «خُذُوا الْحَقَّ مِنْ أَهْلِ الْبَاطِلِ وَ لَا تَأْخُذُوا الْبَاطِلَ مِنْ أَهْلِ الْحَقِّ کُونُوا نُقَّادَ الْکَلَامِ» [محاسن، محدث برقی، جلد 1، صفحهی 230، باب خذ الحق ممن عنده و لا تنظر إلی عمله]
ترجمه: حق را از اهل باطل بگیرید ولی باطل را از اهل حق نگیرید. بررسیکنندهی سخن باشید.
● شاهد 1:
قال رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم): الْحِکْمَةُ ضَالَّةُ الْمُؤْمِنِ یَأْخُذُهَا حَیثُ وَجَدَهَا» [عوالی اللئالی العزیزیة فی الأحادیث الدینیة، ابن ابی جمهور احسایی، جلد 4، صفحهی 81، الجملة الثانیة فی الأحادیث المتعلقة بالعلم و أهله و حاملیه]
ترجمه: حکمت، گمشدهی مؤمن است، هر جا بیابدش، بگیردش.
● شاهد 2:
قال رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم): «الْحِکْمَةُ ضَالَّةُ الْمُؤْمِنِ فَحَیثُ وَجَدَهَا فَهُوَ أَحَقُّ بِهَا» [منیة المرید، شهید ثانی، صفحهی 173، أن لا یستنکف من التعلم و الاستفادة ممن هو دونه]
ترجمه: حکمت، گمشدهی مؤمن است پس هر جا آن را بیابد، بدان سزاوارتر است.
● شاهد 3:
قال رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم): «الحکمة ضالّة المؤمن یأخذها ممّن سمعها و لا تبالی فی أی وعاء خرجت» [نهج الفصاحة، پاینده، صفحهی 450]
ترجمه: حکمت، گمشدهی مؤمن است، آن را از هر کس بشنود، میگیرد و باکی ندارد که در کدام ظرف، خارج شده باشد.
● شاهد 4:
قال امیر المؤمنین (علیهالسلام): «اَلْحِکْمَةُ ضَالَّةُ الْمُؤْمِنِ فَالْتَقِفْهَا وَ لَوْ مِنْ أَفْوَاهِ الْمُشْرِکِینَ» [مجموعهی ورّام، ابن ابی فراس، جلد 1، صفحهی 81، باب العتاب]
ترجمه: حکمت، گمشدهی مؤمن است، پس آن را ولو از دهان مشرکان باشد، بگیرید.
● شاهد 5:
قَالَتِ الْحُکَمَاءُ: «خُذِ الْحِکْمَةَ وَ لَوْ مِنْ أَفْوَاهِ الْمَجَانِینِ» [مصباح الشریعة، صفحهی 161، الباب السادس و السبعون فی الموعظة]
ترجمه: حکمت را بگیرید ولو از دهان دیوانگان باشد.