حاج فردوسی

معلم معنویت، مؤلف منهاج فردوسیان، مستجاب الدعوة

حاج فردوسی

معلم معنویت، مؤلف منهاج فردوسیان، مستجاب الدعوة

۶۹۷ مطلب با موضوع «مکاتباتی بر مبنای منهاج فردوسیان .» ثبت شده است

سلام
من مدتی است فکرم مشغول ادیان شده است به این صورت که میگم ادیان برای یک هدف بوجود امده ان هم شناخت خدا و یگانگی اوست حال چرا اگر کسی از یک دین به دین دیگر رود مرتد حساب می‌شود یا اینکه چرا ادیان مختلف نمی‌توانند با هم ازدواج کنند در صورتی همه ادیان همدیگر را قبول دارند و هدفشان مشترک می‌باشد و سوم اینکه حال که یکتا پرستی شناخته شده است چرا باز هم دینهای مختلف هست چرا همه ادیان یکی نمی‌شوند وبا یک دستور العمل همه دینها سفارش به نماز، پاکی، راستی، نیکو کاری، پوشش زنان، منع زناکاری، دزدی، و….. را دارند پس فاصله دین برای چیست؟

************
باسم الله تعالی

سلام بر شما
جواب سؤالاتتان را از این آدرس بپرسید (pasokhgoo.ir) زیرا بنای من بر پاسخگویی به سؤالات علمی نیست. تخصص و هدف من، هدایت مشتاقان کمال و سعادت به سوی کمال حقیقی و سعادت ابدی است.
در این راستا باید عرض کنم: اگر شما جواب این چهار سؤال را به بهترین نحو بیابید، چهل سؤال دیگر می‌ماند که بی‌جواب است. اگر جواب آن چهل سؤال را پیدا کردید، چهارصد سؤال دیگر خودنمایی می‌کند. اگر جواب آن چهارصد تا را بیابید، چهار هزار سؤال از کنارش سر بر می‌آورند. اگر جواب آن چهار هزار سؤال را هم به بهترین وجهی پیدا کنید، مجموع سؤال‌هایی که شما به بهترین جواب آن رسیده‌اید می‌شود 4444 سؤال و جواب. درست؟
ولی هشدار جدی این است که اگر سال‌ها از عمر و جوانی را صرف یافتن جواب اینگونه سؤالات نمایید، یک قدم به سوی کمال و سعادت برنداشته‌اید. کمال و سعادت در عمل به برنامه‌ی صحیح در پرتو دستگیری استاد کامل است.
اگر جویای کمال حقیقی و سعادت ابدی هستید، برایم بنویسید.

موفق باشید
حاج فردوسی

سلام، با عرض پوزش
1 ـ آیا فعالیت شما مورد تایید جمهوری اسلامی میباشد
2 ـ آیا میدانید کسانیکه استاد دیگران گردیدند به چه حال و روزی افتادند
3 ـ چرا میخواهید دیگران را هدایت کنید
4 ـ چرا از طریق صدا وسیما وارد نمیشوید تمام مشکلات از تلویزیونها به خانه‌های مردم وارد میشود چرا خوبیها وارد نشود شما در این زمینه تلاش کنید
5 ـ من یکبار راه شما را تجربه کردم و دیگر مایل نیستم سیروسلوک وتزکیه نفس و تهذیب نفس و مراحل عرفان شما را بگذرانم بهشت شما مال خودتان من با همین جهنمی که شما برای ما ساختید فکر بهشت و همنشینی با اولیا وفرشتگان و…. را از سرم در آوردم شما به سرعت برو به بهشت و پشت سرت را هم نگاه نکن پیغمبر ما چنین نگفت که شما میگویید.

************
باسمه الحق

علیکم السلام
پاسخ‌ها را به اختصار و به ترتیب بیان می‌دارم:
1 ـ آیا فعالیت شما مورد تایید جمهوری اسلامی میباشد
جواب: قبلاً جواب این سؤال را داده ام. برای مزید اطلاع، تصویر فیپای کتاب منهاج فردوسیان را در زیر مشاهده نمایید.

2 ـ آیا میدانید کسانیکه استاد دیگران گردیدند به چه حال و روزی افتادند
جواب: اگر منظور شما از «استاد» استاد راه تکامل و امور روحی است، می‌دانم چه بر سرشان آمده و می‌آید. توقع ما از حکومت اسلامی به رهبری فقیه عادل، برخوردی جدی با این مدعیان و دروغزنان می‌باشد. و هر چه بر سرشان بیاید از حبس و تبعید و و حتی اعدام، حقشان است.
من به شما برادر بی‌اطلاع از قواعد نظری و قوانین عملی منهاج فردوسیان چه بگویم؟ هر چه می‌گویم و می‌نویسم که آنچه به سر بشر آمده از نادانی و بی‌اطلاعی است، کسی باور نمی‌کند.
شما عزیز من اگر مقدمه‌ی کتاب منهاج فردوسیان را مطالعه بفرمایید، خواهید دریافت که در منهاج فردوسیان، فقط به وجود مقدس حضرت صاحب الامر (ارواحنا فداه) استاد می‌گویند. این قاعده را توجه کنید:
قاعده‌ی 50/2: در منهاج فردوسیان، اعتقاد دارند، با توجه به حضور و حیات دنیوی قطب حاضر و کهف حصین، حضرت مولانا حجة بن الحسن المهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و عنایتی که آن جناب به تربیت نفوس مستعده دارند، سلسله‌ی راهنمایان راه سعادت و کمال، بدان وجود مقدس منتهی شده است.
شما جوان ناآگاه از منهاج، خیال باطل کرده‌اید که من (حاج فردوسی) استاد کامل هستم. جوان عزیز، من خاک پای استاد هم نمی‌شوم چه رسد به این که استاد کامل باشم. ولی شما گویا حیفتان می‌آید از بافته‌های ذهنی خود جدا شوید.

3 ـ چرا میخواهید دیگران را هدایت کنید؟
جواب: می‌خواهم دیگران را هدایت کنم تا به ثواب عظیم هدایت گری برسم و فردای قیامت در نزد رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) رو سفید باشم. ان شاء الله

4 ـ چرا از طریق صدا وسیما وارد نمیشوید تمام مشکلات از تلویزیونها به خانه‌های مردم وارد میشود چرا خوبیها وارد نشود شما در این زمینه تلاش کنید
جواب: چشم، تلاش می‌کنم.

5 ـ من یکبار راه شما را تجربه کردم ودیگر مایل نیستم سیروسلوک وتزکیه نفس وتهذیب نفس ومراحل عرفان شما را بگذرانم بهشت شما مال خودتان من با همین جهنمی که شما برای ما ساختید فکر بهشت وهمنشینی با اولیا وفرشتگان و…. را از سرم در آوردم شما به سرعت برو به بهشت وپشت سرت را هم نگاه نکن پیغمبر ما چنین نگفت که شما میگویید.
جواب: معلوم نیست گرفتار کدام شیاد شده بودید که اینگونه شما را دلشکسته و دلسرد کرده است. والله اگر با منهاج فردوسیان آشنا می‌شدید، محال بود چنین کینه آلود قلم بزنید. عزیزم بهشت مال من نیست بلکه برای همه‌ی بندگان خوب خداست. چرا با لجبازی و ناسزا گفتن می‌خواهی وجدان بیدارت را سرکوب کنی؟!
اکنون نه تنها من، بلکه خیلی عظیمی از منهاجیون و منهاجیات به سوی بهشت برین الهی در حرکتند و به پشت سرشان هم نگاه نمی‌کنند. پیغمبر شما را نمی‌شناسم ولی پیغمبر معظم ما حضرت ختمی مرتبت (صلی‌ الله‌ علیه‌ و آله‌ و سلّم) جز آنچه در منهاج فردوسیان مطرح می‌شود، نفرمود.

خدایا تو شاهد باش که من حجت را تمام کردم.
والسلام علی عباد الله الصالحین
حاج فردوسی

سلام
آیا فعالیت شما را جمهوری اسلامی تایید می‌کند؟

************
باسمه تعالی

سلام
کتاب منهاج فردوسیان با مجوز رسمی اداره‌ی فرهنگ و ارشاد اسلامی استان قم و شابک و فیپای معتبر چاپ و منتشر شده است. وزارت محترم اطلاعات نیز در جریان کامل برنامه‌های منهاج فردوسیان و آثار منهاجی قرار دارد.
گرچه برخی فعالیت‌های منهاج فردوسیان (مانند سایت یا پاسخگویی به ایمیل‌ها) بر روی شبکه‌ی جهانی اینترنت می‌باشد، ولی فعالیت و تبلیغات رسمی منهاج فردوسیان در داخل کشور و بویژه شهر مقدس قم متمرکز است.

دعاگو
حاج فردوسی

با سلام
من یک سوال دارم. اگر این کتاب واقعاً اینطور باشه که خودتان می‌گویید باید شما الان خیلی رشد کرده باشید از لحاظ معنوی و به نظر من کسی که با خدا باشه اصلا چیزی در مورد خودش نمی‌گه و من تنها کسی را که می‌شناختم و قبول داشتم ایت الله بهجت بودند.

************
باسمه تعالی شأنه

سلام
کتاب منهاج فردوسیان به تنهایی چاره‌ساز نیست بلکه باید با توسل دائم به ساحت مقدس استاد کل حضرت صاحب الامر (ارواحنا فداه) باشد. پس کتاب واقعاً همانطور است که گفته‌ام و می‌گویم ولی توسل دائم نباید فراموش شود.
اینجانب بارها اعلام کرده‌ام که فقط یک منهاجی معمولی هستم و ادعای بیشتری ندارم. یعنی می‌کوشم تا بعد از قبول قواعد نظری منهاج، به قوانین عملی آن عمل نمایم و در این راه از خدای بزرگ مدد می‌خواهم و از رفقای منهاجی، التماس دعا دارم.
شما اگر بتوانید در هر جا از نوشته‌های من که حتی یک مورد تعریف و تمجیدی از خودم آورده باشم را به من نشان دهید، جایزه‌ی ارزشمندی تقدیمتان خواهم نمود. تهمت زدن آسان است ولی اثباتش مشکل.
توجه داشته باشید که کتاب منهاج، مجموعه‌ی کامل واضحات و مسلمات شیعه است و خواننده را از مراجعه به کتابهای بسیار، بی‌نیاز می‌کند. آنچه باقی می‌ماند و واقعاً جایش خالی است، «عمل کردن» است.

خدایا ما را بر انجام بندگی ات یاری بفرما

دعاگو ـ حاج فردوسی

با سلام خدمت جناب حاج فردوسی با ادب. شخصیت شما منو یاد حاچ زنبور عسل میندازه خیلی جالبه.
سوالم اینه از شما که این دسته بندی‌ها و رسیدن به این مراحل حتماً طی گذراندن تحصیلات و علم کافی باید به دست آمده باشد درسته؟ و زاییدنی هم که نیست درسته؟ پس شما باید آدم باسوادی باشید درسته؟ خب خیلی خوبه ولی من فکر نمیکنم اینطور باشه. چون از نوع کلام‌تان مشخصه که بگی نگی به یه تنظیم باد احتیاج دارین.
بگذریم. من تهرانم اما حاضرم با شما رو در رو شم تا بهتون حالی کنم که دارید به ناکجا آباد میرید. دانشجوی رشته عرفان هستم در مقطع ارشد. شباهت این سلسله شما چیزی شبیه به سلسله کوثرعلی شاه است. جوانکی که برای مشهور شدن طرق جدیدی را ابداع کرد و آن را به خرد یک عده ساده انگار خورانید. شما هم شبیه به او هستید البته نمیدانم شما جوانید یا مسن اما نوع برخورد شما و راه‌های خنده داری که ذکر کرده‌اید حکایت از جوانی‌تان دارد و الا آدم باتجربه و پخته این چیزا رو بلغور نمیکنه. مثل شما خیلی تو دور و زمانه ما پیدا میشه که علت این کارهایشان یا از شکم سیر است ویا از مخ تو خالی. که امیدوارم شما حداقل از دسته اول باشید نه دوم
سوال بعدی‌ام این است مگر آیات و روایات در باب اخلاق و سیر و سلوک نداریم و مگر علمای ما راه آن را به مانشان نداده‌اند که شما با این خزعبلات دنبال دکون دستگاه هستید. برادر من بترس از خشم خدا ول کن این دنیا رو. برای مطرح کردن خود متوسل به این مسخره بازی‌ها وگفتن حرف‌های قلمبه سلمبه نشو.اگر شما به فکر اصلاح دین مردم هستی یه سایت بزن در باب مسایل اخلاقی و روایات آن که واقعاً جاش در بین این همه سایت خالی هست.به هرحال حرف برای گفتن زیاد و گوش شنوا کم.ولی من به جهت وظیفه‌ای که حس کردم این چند سطر رو نوشتم. زمانه شما را درست خواهد کرد و این خامی شما روزی رفع خواهد شد که امیدوارم خیلی زمانش دور نباشد /عزت زیاد و خدافس.

************
بسم الله الرحمن الرحیم

سلام و وقت بخیر
توجه جنابعالی به این حقیر و منهاج فردوسیان، نشان از علاقه و تعلق خاطر شما به عرفان ناب اسلامی دارد و همچنین گویای آزردگی خاطر و خستگی دل و جانتان از فرقه‌های انحرافی است؛ که جای بسی خرسندی و مبارکباد است.
از محضرتان می‌پرسم آیا کتاب «مجموعه‌ی قواعد نظری و قوانین عملی منهاج فردوسیان» را مطالعه نموده‌اید؟
آیا مقدمه‌ی سی صفحه‌ای آن را از نظر گذرانده‌اید؟
آیا احساس نمی‌کنید کمی زود قضاوت کرده‌اید؟
این منهاج فردوسیان حاصل تلاش علمی و عملی بیست ساله‌ی من در سایه‌ی عنایات خاصه‌ی حضرت صاحب الامر (روحی له الفداء) است.
من در قم هستم. هر وقت به زیارت کریمه‌ی اهل بیت (علیها سلام الله) مشرف شدید بر این کمترین منت بنهید تا ساعاتی را با هم به گفتگو بنشینیم. تقاضا دارم قبل از این ملاقات (اگر صلاح بدانید و بر من منت نهید) حتماً مقدمه‌ی یاد شده را به دقت مطالعه بفرمایید. این کتاب با پشتوانه‌ی هفت هزار صفحه سند از قرآن کریم و سنت معتبر (یعنی روایاتی که فقهای معظم در هزاره‌ی اخیر به آن اعتنا داشته و به استناد آن‌ها فتوا داده اند) ارزش یکبار مطالعه کردن دارد.

منتظر قدومتان هستم
دعاگو ـ حاج فردوسی

اللهم اشف کل مریض. مطمئنم شما یک تخته تون کمه. برادر من دسته‌بندی‌های عرفانی را گنده‌تر از شما که شما تخم اونا هم محسوب نمی‌شی نوشتند.و با این حال باز هم چون مسیر سخت هست افراد کمی راه به سعادت حقیقی می‌برند. یادم می‌یاد بابام می‌گفت : خریت نه تنها علف خوردن است و این کاملا در مورد شما صدق می‌کنه. متاسفم که اینو میگم ولی فکر کنم شما یک دیوانه 24 عیار هستید بدبخت اون زن و بچه شما که با همچی کسخلی دارند زندگی می‌کنند.

************
به نام خدا

برادر عزیزم سلام
از عنایت جنابعالی و دعای زیبایی که در اول نامه‌تان نوشتید، متشکرم. مطمئن باشید مطالعات ناقص شما درباره‌ی منهاج فردوسیان، عامل این موضع گیری احساسی شده است.
بارها متذکر شده‌ام که منهاج فردوسیان غیر از عرفان است. سخن شما در مورد عرفان صحیح است ولی حساب منهاج فردوسیان با عرفان جداست.
شما می‌توانید با کسب اطلاعات بیشتر و مطالعه‌ی دقیق در مبانی علمی، قواعد نظری و قوانین عملی منهاج فردوسیان به درک واقعی و روشنی از این برنامه‌ی تربیتی دست یابید. برایتان از درگاه ایزد متعال آرزوی موفقیت دارم.

دعاگو ـ حاج فردوسی

سلام و درود بر شما
از اینکه خیلی زود و به موقع جواب می‌دهید بسیار خوشحال هستم. امیدوارم که حرف‌هایتان با عمل و قصدتان یکی باشد همچنین تا آخر ثابت قدم باشید. با اینکه بنده با بعضی گفته‌های شما موافق هستم ولی هنوز با برخی از مسائل مشکل دارم.
یکی از آن‌ها این است که اگر قصد ما ترویج تفکرات اسلامی بخصوص شیعه است نباید نام خودمان را پر رنگ‌تر از هدفمان کنیم، به هر حال با بعضی از گفته‌هایتان موافقم که هر کاری آداب و رسوم دارد بویژه خدمت به اسلام و بویژه امام زمان عج، ولی به نظر من اینکه بنشینیم و سالها خودسازی و گوشه‌گیری کنیم کار درستی نیست بلکه ما باید دنبال میانبرها بگردیم تا زودتر به مقصدمان برسیم، سرتان را درد نیاورم اینکه شما می‌گویید بدون اطلاعات اولیه درباره ماسونها و این فرقه‌ها مطالعه نکنم درست می‌گویید ولی من در حال مطالعات اولیه می‌باشم و اینکه سالهاست مقاصد و تفکرات این فرقه کثیف را دنبال می‌کنم، بنده از کودکی در خانواده مذهبی بزرگ شدم، همچنین شخصیت و اعتقادات من شکل گرفته است البته این را قبول دارم که انسان‌ها در شرایط و زمان‌های مختلف ممکن است اعتقاداتشان تغییر یا عوض بشود اما ظاهراً به قول شما از الطاف الهی برخوردارم که هنوز تغییری در من بوجود نیامده البته امیدوارم که تا آخر ثابت قدم باشم. به هرحال بد نیست که با افکار و اعتقادات شما نیز آشنا شوم.

************
باسمه تعالی شأنه

سلام بر برادر عزیزم
1. تأکید و ترویج ما از منهاج فردوسیان است که همان آموزه‌های اسلام ناب و تشیع خالص می‌باشد نه از حاج فردوسی.
2. این که نوشته‌اید: درست نیست سال‌ها برای خوسازی، گوشه گیری کنیم، کاملاً موافقم. یکی از مزایای منهاج فردوسیان بر سایر برنامه‌های تربیتی همین است که خودسازی و سیر و سلوک با آن، همراه با جریان زندگی عادی است و نیازی به تعطیل کردن کلی یا جزئی تعاملات اجتماعی نیست.
3. از آنجا که قواعد نظری منهاج فردوسیان همان اعتقادات ناب شیعی است، توصیه می‌کنم قبل از ورود در مطالعه‌ی هر فرقه و نحله‌ای به آن مجهز شوید تا احتمال انحراف هم به فضل خدا کاملاً منتفی گردد.
4. توجه داشته باشید: اگر هزار سال در مورد فرقه‌های باطله مطالعه کنید، یک قدم به سوی کمال و سعادت برنداشته‌اید، این مطالعات برای کسی مفید است که می‌خواهد باطل بودن آن را بفهمد و خود را از کمندش نجات بخشد. اگر شما معتقد به باطل و کثیف بودن آن‌ها هستید، نیازی به ادامه‌ی این مطالعات نیست و تلف کردن عمر شریف و جوانی است.
5. حالا که تصمیم گرفته‌اید در مورد منهاج فردوسیان مطالعه کنید، پس از ابراز خشنودی، نسخه‌ی پی‌دی‌اف جزوه‌ی «آشنایی با منهاج فردوسیان» را برایتان می‌فرستم تا با برخی مزایای منهاج فردوسیان بر سایر برنامه‌های تربیتی آشنا شوید.

دعاگو ـ حاج فردوسی

سلام بر شما
من می‌خواهم به شبهاتی که در متن نوشته شده در سایتتان جواب دهید اولاً شما گفتید که یک روش و برنامه برای زندگی دارید که بنده عرض می‌کنم که کسی جزء پیامبران و امامان نمی‌توانند ادعای داشتن برنامه برای زندگی داشته باشند. من نه فقه خوندم و نه هیچ درسی مذهبی و فقط مطالعاتم پیرامون مذاهب دروغین و بویژه مطالعاتم بر روی فرقه ماسون‌ها متمرکز است. شما مدعی چیزی شدید که پیامبران مدعی‌اند در ضمن اگر مطالبتون رو از قرآن استخراج کرده باشید نمی‌تونید ادعا کنید که شما برنامه دارید باید بگید که این برنامه را از قرآن استخراج کردم و این نوشته‌ها هم استباط من از قرآن می‌باشد نه اینکه بگویید اینهایی که من نوشتم برنامه‌های من است، در ضمن معلوم نیست استنباط شما از قرآن همان منظور خداوند باشد زیرا تفسیر در قرآن کار هر کسی نیست همانطور که امام خمینی نیز با این همه علم و دانش در تفسیر قرآن خود می‌گوید که این استنباط من بود ممکن است اشتباه باشد، چطور شخصی گمنامی مثل شما می‌تواند ادعای درست بودن ادعایش کند. درضمن عدد 10 مرحله برای سلوک خیلی مشکوکه ممکنه که از ده فرمان دین یهودیت گرفته باشه، و من مطمئن هستم که این روش شما می‌تونه یه توطئه باشه البته این هم بر من یک فرضه و شاید هم درست نباشه به هر حال جنابعالی باید شبهات رو یا رفع کنید و یا اینکه جوابگوی اعمالتان باشید.
امیدوارم خداوند عاقبت همه ما رو ختم به خیر کند.
در ضمن برای اینکه به خداوند نزدیک بشیم و یا برای امام زمانمون یک شیعه باشیم نیازی نیست که سیر و سلوک کنیم و در آسمان‌ها سیر کنیم در همین زمین هم می‌شود به خدا نزدیک شد این را به شما نمی‌گویم به خودم می‌گم که کمی در رفتارهامون تجدید نظر کنیم و به پاک بودن خودمون رو عادت بدیم مگه خدا در اسلام از ما چی می‌خواد جز انسان بودن رو از ما می‌خواد جز پاک بودن و درستکاری جز عشق به انسآن‌های دیگه خدا از ما نمی‌خواد که در هفت آسمان سیر کنیم کافی حق دیگران رو پایمال نکنیم.
والسلام

************
باسمه جلت اسمائه

دوست عزیز، علیکم السلام و رحمة الله
به چند فراز اساسی نامه‌ی شما به اختصار پاسخ می‌دهم.
این‌که نوشته‌اید: «اولاً شما گفتید که یک روش و برنامه برای زندگی دارید که بنده عرض می‌کنم که کسی جزء پیامبران و امامان نمی‌توانند ادعای داشتن برنامه برای زندگی داشته باشند»
عرض می‌کنم: بنده ادعای استقلالی برای داشتن برنامه‌ی زندگی ندارم. یعنی ادعا ندارم که برنامه‌ی جدیدی آورده‌ام بلکه آنچه به نام «منهاج فردوسیان» ارائه شده، چیدمان جدیدی از همان آموزه‌های هزار و چهارصد ساله‌ی قرآن و سنت است. در اصل، سخن من و شما در یک راستا قرار دارد یعنی شما آرام می‌گویید ولی من فریاد می‌زنم که غیر از رسول معظم اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) و ائمه‌ی طاهرین (علیهم اسلام) کسی نمی‌تواند ادعای راهنمایی و راهبری بشر به سوی کمال و سعادت داشته باشد. تمام صوفیه و ارباب علوم غریبه که ادعای رساندن بشر به کمال و سعادت دارند، بر باطلند و ادعایی ناتمام خواهند داشت و راه، فقط یکی است و آن پیروی از محمد و آل محمد (علیهم السلام) می‌باشد.
این‌که نوشته‌اید: «من نه فقه خوندم و نه هیچ درسی مذهبی و فقط مطالعاتم پیرامون مذاهب دروغین و بویژه مطالعاتم بر روی فرقه ماسونها متمرکز است»
بنا به وظیفه‌ی اسلامی و انسانی ام به شما هشدار می‌دهم که وارد کار بسیار خطرناکی شده‌اید. چرا بدون داشتن سواد لازم از کلام و فقه امامیه وارد مطالعات متمرکز بر روی یک یا چند فرقه‌ی منحرف شده‌اید؟! این کار شما مثل قرار گرفتن یک سرباز بی‌سلاح در مقابل یک گلادیاتور است. اگر تا کنون هم به انحراف خاصی دچار نشده‌اید از عنایات خداوند متعال و حضرات معصومین (علیهم السلام) است. ولی ادامه‌ی این راه را ترک کنید که خطری در حد بی‌ایمان مردن دارد.
این‌که نوشته‌اید: «معلوم نیست استنباط شما از قرآن همان منظور خداوند باشد زیرا تفسیر در قرآن کار هر کسی نیست»
عرض می‌کنم: من یک برنامه‌ی تربیتی برگرفته از تصریحات قرآن و سنت و مجمعٌ علیه فقهای عظام امامیه نوشته‌ام نه تفسیر قرآن. منهاج فردوسیان، تفسیر قرآن نیست بلکه یک برنامه‌ی عملی برای رسیدن به کمال و سعادت است.
این‌که نوشته‌اید: «عدد 10 مرحله برای سلوک خیلی مشکوکه ممکنه که از ده فرمان دین یهودیت گرفته باشه، و من مطمئن هستم که این روش شما می‌تونه یه توطئه باشه»
عرض می‌کنم: هر گردویی گرد هست ولی هر گردی گردو نیست. شایسته نیست کسی با دیدن ده مرحله به یاد ده فرمان بیافتد و این را ناشی از آن بداند. آیا شما معتقدید که ساختمآن‌های ده طبقه را یهودی‌ها ساخته اند؟! یا در آپارتمآن‌های ده واحدی، یهودی‌ها ساکن هستند؟!
شما عزیزی که نه آثار منهاجی را دیده‌اید و نه خوانده‌اید و نه بر دانشمندان خود عرضه کرده‌اید، تشخیص توطئه می‌دهید؟! و مطمئن هم هستید؟!
این‌که نوشته‌اید: «برای اینکه به خداوند نزدیک بشیم و یا برای امام زمانمون یک شیعه باشیم نیازی نیست که سیر و سلوک کنیم و در آسمآن‌ها سیر کنیم در همین زمین هم می‌شود به خدا نزدیک شد»
عرض می‌کنم: اگر منظورتان این است که نیازی به سلسله‌ها و آداب و رسوم اختراعی فرقه‌های مختلف صوفیه نیست، با شما کاملاً موافقم.
و اگر معتقدید که معتقد شدن به کلام امامیه و عمل کردن به فقه شیعه می‌تواند ما را به کمال و سعادت برساند، باز هم کاملاً موافقم.
ولی اگر منظورتان از این‌که «نیازی نیست که سیر و سلوک کنیم» این است که بدون جهاد با نفس و شناختن مکر و کید شیطان و سالها تلاش خستگی ناپذیر، می‌توان به کمال و سعادت رسید، این را به استناد آیات و روایات فراوان نمی‌پذیرم.
برای شما دوست خوب و همه‌ی جوانان مستعد این سرزمین، آرزوی کمال حقیقی و سعادت واقعی دارم

موفق باشید
حاج فردوسی

من نمی‌دونم شما چه هدفی داری ولی نوشته‌هات کاملاً مشکوکه و شبیه برو بچ ماسون‌هاست و فکر کنم الان استادی چند وقت دیگه ادعای امام زمانی هم بکنی و خلاصه تا پله دهم بگی که خود خدایی برو این کلکا دیگه قدیمی شده در ضمن اگه بخواهی منو سوسک کنی منم تو رو غورباغه می‌کنم.

************
باسمه جلت اسمائه

دوست عزیزم سلام
چه خوب بود بعد از مطالعه‌ی آثار منهاج فردوسیان و عرضه‌ی آن بر دانشمندانی که می‌شناسید و به آن‌ها اعتماد دارید، اظهار لطف می‌فرمودید.
تمام قواعد نظری و قوانین عملی منهاج فردوسیان برگرفته از متن قرآن کریم و سنت معتبر رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) و ائمه‌ی طاهرین (علیهم السلام) است.
این چند کلمه به احترام نامه‌ای که نوشته‌اید، نوشته شد. امیدوارم خدای مهربان ما و شما را در راه رضایش پایدار بدارد.

موفق باشید
حاج فردوسی

جناب استاد حاج فردوسی راستش من با فرمایشات شما موافق هستم ولی شواهد نشون داده کتاب خوب زیاده اما کسی که عمل کنه کمه و تقریبا تمام کسانیکه به درجه‌ای از عرفان رسیده‌اند استادی بینا پشت سرشان بوده من دنبال کتاب نیستم دنبال شخص هستم برای هدایت میخوام مشکلات روحیم رو بهم گوشزد کنه بگه دیروز این کار رو کردی یعنی سوپاپ 4 مثلاً خراب شده باید 3 ماه رو این کار کنی. اون روز فلان جا فلان کاری کردی فلان چیز و گفتی یعنی ایراد فنی داری برو درستش کن. اگه امکان راهنمایی هست ممنون میشم

************
باسم الله الحق

اولاً: من استاد نیستم. من خاک پای استاد کامل نمی‌شوم. (از اول گفته باشم که بعدها دعوامون نشه)

ثانیاً: کتاب خوب زیاد است ولی برنامه‌ی کامل و جامع تربیتی اصلاً وجود ندارد. (این ادعا را بعد از بیست سال جستجو و مطالعه‌ی تخصصی در مکتب‌های عرفانی و روحی جهان عرض می‌کنم)

ثالثاً: استاد بینا برای شاگرد کوشا وقت می‌گذارد. نه برای هر علاقه‌مند تنبل.

رابعاً: چنین شخصی که شما به دنبالش هستید، یا وجود ندارد یا اگر وجود داشته باشد در شیوه‌ی تربیتی ما نمی‌گنجد. چون معتقدیم صحیح نیست با غیب گویی و فاش کردن اسرار، کسی را تربیت کنند.

خامساً: بنای منهاج فردوسیان بر این است که تمام سوپاپها را باز می‌کنند، یعنی موتور را اساسی پیاده می‌کنند و از هم می‌ریزند، سپس یکی یکی از قسمت‌ها را به صورت درست در جایش نصب می‌نمایند، این کار اگر ادامه یابد منجر به ساخته شدن یک انسان کامل می‌شود.
اولین قدم برای تربیت انسانی، اصلاح اعتقادات است. یعنی اصلاح اعمال بدون اصلاح اعتقادات یک کار لغو است و نتیجه‌ای ندارد. بعد از چکاب اعتقادات، نوبت به عمل می‌رسد. اگر انسان‌ها در قسمت اعتقادات، سالم سازی شوند، انگیزه‌ی عمل و رغبت به اصلاح اعمال به خودی خود پدید می‌آید.

به امید اصلاح شدن
حاج فردوسی

با سلام
مراحل کار به چه صورتی است. چه کاری باید انجام دهیم؟ در رابطه با منهاج فردوسیان
با تشکر

************
باسمه جلت اسمائه

و علیک السلام و رحمة الله
اگر همت کرده‌اید که بهشتی بودن را برای خودتان حتمی و قطعی نمایید، و می‌خواهید مردن، اول خوشی ابدی برایتان باشد، و خواستار همنشینی دائمی با رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) و ائمه‌ی طاهرین (علیهم السلام) هستید؛

اولاً: مبارکتان باشد.

ثانیاً: برای موفقیتتان دعا می‌کنم.

ثالثاً: کتاب منهاج فردوسیان را تهیه نمایید.

رابعاً: بر طبق راهنمایی که در صفحات 33 تا 37 آمده عمل کنید.
توجه داشته باشید آنچه به نام کتاب منهاج فردوسیان در اختیار شما قرار می‌گیرد، متنی برای مطالعه و دانستن نیست، بلکه برنامه‌ای برای عمل کردن است.
فقط با عمل کردن به صورت مرحله‌ای به این برنامه‌ی کامل و جامع، خواهید توانست تمام بندها را از پای روحتان باز کرده و همنشین برگزیدگان عالم باشید.

موفق باشید
حاج فردوسی

با سلام
به نظر می‌رسد که جنابعالی (حاج فردوسی) در صدد عضوگیری به منظور تشکیل یک فرقه باشید. به بنده حق بدهید که این را بگوییم از این جهت که الان بازار فرقه‌ها به شدت داغ شده. جواب شما چیست؟ از آنجایی که بنده در مورد فرقه‌ها مطالعاتی هرچند اندک داشته‌ام، به نظرم آمد که شیوه‌ی تبلیغ شما بسیار شبیه به شگردهای تبلیغی فرقه‌های به ظاهر عرفانی اما… می‌باشد.
ظن بنده درست است؟

************
باسمه تعالی شأنه

سلام علیکم
برای رسیدن به جواب شما باید مقدمه‌ای را عرض کنم.
مقدمه: خیلی از کارها به خودی خود بد نیستند ولی وقتی در خدمت یک شر در می‌آیند، به عنوان مقدمه‌ی انحراف، انحراف محسوب می‌شوند.
همچنین خیلی از کارها به خودی خود خوب نیستند ولی با اضافه شدن به امر خیری به صورت یک رشد دهنده مطرح می‌گردند.
مثلاً «حرص» چیز بدی نیست ولی وقتی به دنیا اضافه می‌شود، یعنی حرص برای جمع‌آوری مال فنا شونده‌ی دنیا، امر مذمومی می‌گردد. ولی اگر همین حرص در راه درستی قرار گیرد، ممدوح است. خدای متعال، رسول معظمش را در قرآن حریص معرفی کرده ولی حریص بر هدایت مردم.
«بخل» چیز بدی نیست ولی اگر بخل در مال بی‌ارزش دنیا باشد، مذموم است. همین بخل اگر در آبرو یا دین صرف شود، امر پسندیده‌ای می‌گردد. به قول شاعر:
ما آبروی فقر و قناعت نمی‌بریم * بخل بجا به همت حاتم برابر است
همینطور «زهد» (یعنی بیزاری و روی‌گردان بودن) به خودی خود چیز ارزشمندی نیست ولی وقتی به دنیا اضافه می‌شود، یعنی رویگردانی از لذتهای زودگذر دنیا، قیمت می‌یابد. همین زهد اگر در امور اخروی و خدا و اولیائش باشد، یعنی از بهشت برین و اولیای الهی رویگردان باشیم، امر بسیار شر و ناپسندی است.
«هم پیمان شدن» به تنهایی بار مثبت یا منفی ندارد. ولی اگر گروهی برای کشتن رسول خدا یا امیرمؤمنان (علیهما السلام) هم پیمان شوند، بسیار مذموم است. در صورتی که هم پیمان شدن برای یاری رساندن به دین خدا یا ضعیفان و درماندگان، کار در خور ستایشی است.
یکی از این امور خنثی، «عضوگیری و تحزب» است. اگر عضوگیری برای یک فرقه‌ی انحرافی باشد، حتماً امر مذموم و فتنه انگیزی است. ولی اگر اجتماع دوستان الهی برای کمک رساندن به یکدیگر در پیمودن راه جهاد اکبر و اصغر باشد، ارزشمند خواهد بود. یعنی اگر جمعی از مردان و زنان سلحشور را به نام «بسیج» و «بسیجی» جمع کنیم تا در مقابل تهاجم دشمن در جهاد اصغر به یکدیگر یاری رسانند، و از دین و کیان و ناموس مسلمین دفاع کنند، کار ارزشمندی انجام داده‌ایم.
بر این اساس، نباید بر روی «عضوگیری» حساس باشیم که عضوگیری و تحزب به خودی خود، بار مثبت یا منفی ندارد؛ بلکه باید بر این تمرکز کنیم که عضوگیری به چه منظوری انجام می‌شود. اگر چنان که شما نوشته‌اید، عضوگیری برای تشکیل یک فرقه باشد، بدون شک، کاری ناپسند و لایق جلوگیری است. ولی اگر جمع شدن عده‌ای از مردان و زنان با تقوا برای یاری رساندن به یکدیگر (از طریق دعای غیابی برای برادران و خواهران منهاجی خود که اصلاً آن‌ها را ندیده‌اند و نمی‌شناسند) باشد، به یقین، ستوده و مورد رضای خدای متعال و استاد کامل حضرت صاحب الامر (ارواحنا فداه) خواهد بود.
عضویت در مجموعه‌ی رفقای منهاجی، دو تعهد به همراه دارد. یک تعهد برای منهاج فردوسیان است که متعهد می‌شود از طریق پیامک و ایمیل (یا هر وسیله‌ی ارتباط جمعی که بعدها بیاید)، همواره گرمابخش دل مجاهدین جهاد اکبر (جهاد با نفس و شیطان) باشد. تذکرهای مداوم، نقش بسیار خوبی در مقابل سیل بنیان کن شبیخون شیطان و سربازانش دارد.
تعهد دوم برای تک تک اعضا است که متعهد می‌شوند در مواقع استجابت دعا و در مشاهد مشرفه (حرم امامان و امامزادگان) و خصوصاً قنوت نماز وتر برای همه‌ی برادران و خواهران منهاجی ندیده‌ی خود در سراسر عالم، دعا و استغفار کنند. بر طبق روایات رسیده از اولیای دین، دعا کردن در پشت سر برادر مؤمن، نقش بسیار زیادی در رفع گرفتاری و برآورده شدن حاجات، هم برای دعا کننده و هم برای دعا شونده دارد.
بعد از این مقدمه در جواب جنابعالی عرض می‌کنم: ظن شما نصفش درست و نصفش اشتباه است.
این‌که در صدد تشکیل یک جبهه‌ی واحد و ارتش نیرومند هستیم، درست است. ولی این‌که برای تشکیل یک فرقه باشد، درست نیست بلکه این مجموعه برای یاری رساندن به یکدیگر در مقابل هوای نفس و وسوسه‌های شیطان ملعون، متعهد و هم پیمان می‌شوند.
اگر به قواعد نظری و قوانین عملی منهاج فردوسیان، نظری بیاندازید، اذعان خواهید نمود که اگر گروهی بر رعایت این قواعد و قوانین هم پیمان شوند، گروهی از انسان‌ها نخواهند بود بلکه لشکری از ملائکه را تشکیل خواهند داد.
در قانون 1570/9 آمده است: در منهاج فردوسیان، دوستان ایمانی زیادی برای خودشان پیدا می‌کنند.

سخن آخر: با این‌که مطمئن بودم این ظن نیمه درست ـ نیمه غلط به علت ندیدن کتاب منهاج فردوسیان برایتان پیش آمده، ولی باز هم جواب دادم. گر چه بعد از این به اشکالاتی که بر اساس بی‌اطلاعی از کتاب منهاج فردوسیان مطرح شود، پاسخ نخواهم داد.
امیدوارم جوابم گویا و قانع کننده بوده باشد.

موفق باشید
حاج فردوسی

با سلام و درود بر شما عزیزان و رهبر کبیر انقلاب.
بنده بیش از 15 سال است که سعی کرده‌ام علاوه بر واجبات، مستحبات را در حد توان انجام داده و از مکروهات نیز دوری کرده‌ام.
مدتی است که سئوالات و مسایل مختلفی ذهنم را مشغول نموده‌اند و از هر کس که میشناختم و اهل چنین مسایلی بوده پرسیده‌ام جوابهای متاقضی دریافت نموده‌ام و پاسخ کاملی دریافت ننموده‌ام
اینحقیر میخواستم بدانم که آیا میتوانم جواب سئوالات و مسائل عرفانی خود را از طریق این سایت پیدا کنم؟ لطفاً در صورت امکان به این حقیر کمک نموده و مرا به مریدی خود قبول نموده و دل یکی از دوستداران انقلاب و امت و رهبر عظیم الشان را شاد نمایید.
اینها تمامی سئوالات بنده میباشند. هرکدام را که مقدور باشد به اینحقیر منت گذاشته و جواب دهید
از صمیم قلب متشکرم.
ـ چه چیزهایی مانع وصول شده است؟
ـ برای رسیدن به استاد خاص چه راهی را پیشنهاد میکنید؟
ـ اگر استاد عام در خوزستان میشناسید معرفی نمایید؟
ـ اسم اعظم مناسب با حال ما چیست و چگونه میتوان به آن رسید؟
ـ چنانچه ختم ذکر یا دعایی را که صلاح میدانید با چگونگی انجام آن به بنده اعلام نمایید؟
ـ راه عملی طی الارض چگونه است؟
ـ چنانچه قبلا جلوه‌هایی مشاهده شده برای روٍُیت دوباره آن چه باید کرد؟
ـ برای روُیت جلوه‌ای از عالم ماوراالطبیعه مانند فرشته از چه راهی میتوان رسید؟
ـ آیا انسان‌ها قبلا از این عالم در جایی همدیگر را دیده اند؟
ـ چنانچه زحمتتان نیست در باره علاج پوکی استخوان و پیسی و ضعف بینایی وعقب افتادگی ذهنی و لاغری جسمی و ضعف حافظه با ادعیه یا قرآن و یا.. توضیح فرمایید
ـ اگر کتابهایی در مورد عرفان و ادعیه و همچنین درمان بیماریها (ادویه) را لازم میدانید نام کتابها را بنویسید.
ـ اگر برنامه خاصی را باید عمل نمایم بنویسید.
ـ پانزدهم ماه رمضان تولد امام حسن مجتبی (ع) به آن حضرت متوسل شدم برای پیشرفت معنویات، که خواب دیدم اسم سوره‌ای را از دو نفر آشنای دور می‌پرسیدم ولی نمی‌توانستند بگویند، مثل اینکه بلد نبودند با اینکه این دو نفراهل قرآن هستند. من هم به نفر دوم گفتم میخواهی اسم 110 سوره را بگویم؟ و اسم سوره محمد (ص) را گفتم.
تعبیر این خواب را اگر میدانید برایم بنویسید.
لطفاً اگر پیام را دریافت نمودید بنده را مطلع نمایید
من الله توفیق

************
باسمه جلت عظمته

برادر عزیزم، سلام و رحمت خدا بر شما باد
در پاسخ به سؤالات شما (به اختصار) عرضه می‌دارم:

ـ چه چیزهایی مانع وصول شده است؟
جواب: نداشتن برنامه‌ی صحیح و استاد کامل.

ـ برای رسیدن به استاد خاص چه راهی را پیشنهاد میکنید؟
جواب: استفاده از برنامه‌ی تربیتی «منهاج فردوسیان»

ـ اگر استاد عام در خوزستان میشناسید معرفی نمایید؟
جواب: در برنامه‌ی «منهاج فردوسیان» شما را با استاد کل و استاد حی کامل آشنا می‌کنند.

ـ اسم اعظم مناسب با حال ما چیست و چگونه میتوان به آن رسید؟
جواب: اگر بر طبق برنامه سیر کنید، به موقع به اسم اعظم می‌رسید بدون زحمت اضافی و جستجوی بیهوده.

ـ چنانچه ختم ذکر یا دعایی را که صلاح میدانید با چگونگی انجام آن به بنده اعلام نمایید؟
جواب: برنامه‌ی منهاج فردوسیان را از قواعد پایه، شروع به مطالعه و مراعات نمایید.

ـ راه عملی طی الارض چگونه است؟
جواب: قاعده‌ی 66/2 از نسخه‌ی اول را ملاحظه کنید.

ـ چنانچه قبلا جلوه‌هایی مشاهده شده برای رؤیت دوباره آن چه باید کرد؟
جواب: قاعده‌ی 69/2 از نسخه‌ی اول را ملاحظه کنید.

ـ برای رؤیت جلوه‌ای از عالم ماوراالطبیعه مانند فرشته از چه راهی میتوان رسید؟
جواب: قاعده‌ی 69/2 از نسخه‌ی اول را ملاحظه کنید.

ـ آیا انسان‌ها قبلا از این عالم در جایی همدیگر را دیده اند؟
جواب: بله، ارواح در عالمی به نام «عالم ذر» با یکدیگر همنشین و دوست بوده اند.

ـ چنانچه زحمتتان نیست در باره علاج پوکی استخوان و پیسی و ضعف بینایی وعقب افتادگی ذهنی و لاغری جسمی و ضعف حافظه با ادعیه یا قرآن و یا.. توضیح فرمایید.
جواب: این موارد در تخصص بنده نیست.

ـ اگر کتابهایی در مورد عرفان و ادعیه و همچنین درمان بیماریها (ادویه) را لازم میدانید نام کتابها را بنویسید.
جواب: مهمترین کتابی که باید همراه هر جویای سعادت باشد، «کتاب منهاج» است. سعی کنید از مطالعه‌ی کتابهایی که با عنوان شرح حال عرفا یا دستور العمل های عرفانی و سیر و سلوکی چاپ و منتشر می‌شود، پرهیز کنید. چون موجب دور شدن راه و گم شدن مقصد می‌گردد.

ـ اگر برنامه خاصی را باید عمل نمایم بنویسید.
جواب: معتبرترین و کاملترین برنامه‌ی موجود، «منهاج فردوسیان» است.

ـ پانزدهم ماه رمضان تولد امام حسن مجتبی (ع) به آن حضرت متوسل شدم برای پیشرفت معنویات، که خواب دیدم اسم سوره‌ای را از دو نفر آشنای دور میپرسیدم ولی نمی‌توانستند بگویند، مثل اینکه بلد نبودند با اینکه این دو نفراهل قرآن هستند. من هم به نفر دوم گفتم میخواهی اسم 110 سوره را بگویم؟ و اسم سوره محمد (ص) را گفتم. تعبیر این خواب را اگر میدانید برایم بنویسید.
جواب: گرچه تعبیر خواب یک موهبت الهی است و به برخی خواص داده شده است؛ ولی از ظاهر این رؤیا به دست می‌آید که پیامش برای شما این است که دوای درد شما در بیرون از نفستان نیست.

ای نامه‌ی اسرار الهی که تویی * وی آینه‌ی جمال شاهی که تویی
بیرون ز تو نیست آنچه در عالم هست * از خود بطلب هر آنچه خواهی که تویی

بیهوده به سوی این و آن دست طلب دراز نکنید. سر ارادت به آستان استاد کامل بسپارید و دامن همت به کمر بزنید تا به اندک زمانی همای سعادت را در آغوش بگیرید. ان شاء الله

همواره موفق باشید
حاج فردوسی

با سلام
از اینکه به اینحقیر پاسخ دادید بسیار خوشحالم و بسیار خوشحالتر از اینکه با یک دوست خداجو از این طریق ارتباط برقرار کرده ام
من ساکن خوزستان شهرستان دزفول دارای 27 سال سن و کارشناس تربیت بدنی هستم و خوشحال میشوم مرا به عنوان یک دوست پذیرا باشید و اگر به این استان تشریف فرما شدید اطلاع داده تا از نزدیک در خدمتتان باشم و امیدوارم خدا توفیق دهد تا بیشتر با شما آشنا شوم. بنده از طریق اینترنت با برنامه‌ی منهاج فردوسیان آشنا شدم و برای خودم و پدرخانمم کتاب را سفارش دادم و در حال اجرای قوائد این کتاب هستیم. فقط امیدوارم کنجکاوی من و سئوالات زیاد من شما را آزرده نکند. التماس دعا

************
بسم الله الرحمن الرحیم

برادر عزیزم سلام
پیوستن شما و اعضای خانواده‌تان به جمع مردان و زنان منهاجی را تبریک می‌گویم. چند نکته را یادآور می‌شوم تا همواره متذکر آن باشید:
1 ـ آنچه در دست شماست کتابی برای مطالعه نیست بلکه برنامه‌ای برای عمل کردن است. پس لطفاً از مطالعه و توجه علمی به قوانینی که هنوز از لحاظ عملی به آن نرسیده‌اید، جدّاً بپرهیزید.
2 ـ سعی کنید قواعد نظری (خصوصاً قواعد نظری پایه) را به صورت روشن بفهمید و به صورت محکم معتقد شوید. قسمت زیادی از سستی و تنبلی در مراعات کردن قوانین، ندانستن و نفهمیدن و معتقد نبودن به قواعد نظری است.
اگر بتوانید قواعد نظری را به قلبتان برسانید، آسوده باشید که اعضاء و جوارح به راحتی در مقابل مراعات کردن قوانین، رام خواهند شد. در غیر این صورت، کار، خیلی سخت و راه، خیلی دور خواهد گردید.
3 ـ عجله نکنید، چه در مطالعه‌ی قواعد و چه در مراعات کردن قوانین. خصوصا در قوانین سعی کنید قوانین جدید را حداقل یک اربعین مداومت کنید تا مطمئن شوید که تا حدودی استقرار یافته است. اگر بدون استقرار هر یک از قوانین به سراغ بعدی بروید مجبور خواهید شد سیر را از اول شروع کنید. و اگر این کار چند بار اتفاق بیافتد، موجب سرخوردگی و خستگی روحی شده (خدای نکرده) دستاویزی برای شیطان ملعون فراهم خواهد گردید که با دمیدن روح یأس و ناامیدی در گوش جانتان، این ندای شوم را زمزمه کند که «تو نمی‌توانی»
4 ـ توسل دائم به محضر صاحب الامر (ارواحنا فداه) خیلی راهگشاست. پس در مواقعی که حال معنوی دارید با خواندن زیارت آل یاسین (در حالی که خود را در محضر آن عزیز تصور می‌کنید) به درگاه خداوند متعال رو کنید و حاجت بخواهید.
5 ـ برای موفقیت همه‌ی برادران و خواهران منهاجی خود در سراسر عالم در جهاد اکبر و در مقابله با نفس و شیطان، صادقانه دعا کنید.
سلام این کمترین را به پدرخانم محترم و سایر اعضای خانواده‌تان ابلاغ فرمایید.

موفق باشید
حاج فردوسی

با سلام حضور شما بزرگوار
بنده از طریق سایت شما با روش برنامه‌ی منهاج فردوسیان تا حدودی اشنا شدم و خیلی به نظرم جالب می‌اید و مشتاقم که از این برنامه پیروی کنم.
قبل از شروع میخواستم جسارتا اگر امکان دارد راجع به خودتان (بیوگرافی) و اینکه آیا تحصیلات حوزوی دارید یا خیر و اینکه آیا شما مجتهد هستید و یا اینکه از چه کسی تقلید میکنید و به چه کاری اشتغال دارید بدانم و اینکه چگونه میتوانم شما بزرگوار را ملاقات نمایم
ومن ا.. توفیق

************
باسمه جلت عظمته

دوست عزیزم
سلام علیکم
سؤالات جنابعالی را به همان ترتیب، جواب مختصر می‌دهم. به امید این که مقبول افتد:
آنچه از بیوگرافی این ناچیز در شناختن منهاج فردوسیان تأثیر دارد این است که بعد از بیست سال سرگردانی و مطالعه و تحقیق و تحقق به این چشمه‌ی زلال رسیدم و همه را از عنایات خاصه‌ی مولایم صاحب الامر (روحی فداه) دارم. بقیه‌ی اطلاعات مانند سال تولد و نام پدر و گروه خون و… خیلی مهم نیست.
حوزوی هستم. مجتهد به معنی فقیه نیستم ولی به معنی تلاشگر هستم. سالیانی است که تقلید نمی‌کنم و محتاطم. تمام مشغولیت من در طول سالهای اخیر، استجماع، تنظیم، و انتشار برنامه‌ی منهاج فردوسیان بوده است و همچنان برای آماده سازی نسخه‌ی دوم، تلاش علمی می‌کنم. در این بین پاسخگوی سؤالات تلفنی و نامه‌های پستی و الکترونیکی مشتاقان از سراسر دنیا می‌باشم.
هر وقت به شهر مقدس قم مشرف شدید به بنده اطلاع بدهید تا قرار ملاقات بگذاریم.

دعاگوی مشتاقان سعادت ابدی
حاج فردوسی

با عرض سلام وخسته نباشید جسارتاً این مجموعه مورد تایید چه شخص یا اساتیدی باید باشد تا امثال حقیر بتوانند با خیالی آسوده از این مجموعه استفده کنیم مجدد جسارت بنده را ببخشید التماس دعا

************
باسمه جلت اسمائه

سلام علیکم
مجموعه‌ی قواعد و قوانین منهاج فردوسیان برگرفته از متن قرآن کریم و روایات معتبر شیعی است. در عین حال از اجماع فقهای بزرگوار برخوردار است.
باید توجه داشت منهاج فردوسیان گرچه نه فقه (به معنی رایج) است و همچنین نه عرفان (به معنی رایج) می‌باشد ولی زیر سایه‌ی فقه ناب شیعی، نتایج عرفان سالم را برای عمل کنندگان خود به ارمغان می‌آورد
مجموعه‌ی دیدگاه‌های فقهای بزرگوار و متفکرین دینی درباره‌ی این برنامه‌ی تربیتی در دست آماده سازی است که امیدواریم به زودی منتشر گردد.
برای جنابعالی توفیق روز افزون از درگاه خدای بزرگ خواستارم

موفق باشید
حاج فردوسی

سلام. من تازه سایت شما را دیدم اما هیچی سر در نیاوردم میشه برای من که یه دختر ١٧ ساله هستم اونم تو تهران بفرمایید منهاج فردوسیان اصلا چیه من که هیچی نفهمیدم.

************
به نام خدا

سلام
(منهاج) یعنی راه روشن و (فردوس) نام بهترین جای بهشت است. و (منهاج فردوسیان) یعنی راه روشن به سوی بهشت جاویدان.
آنچه ما در منهاج فردوسیان به جویندگان راه حق و حقیقت یاد می‌دهیم، راه رسیدن به بهترین بهشت خدای مهربان در دنیا و آخرت است.
کسانی که دستورات این راه روشن را صادقانه پیروی کنند به زندگی پاکیزه چه در دنیا و چه در آخرت می‌رسند.
همراه ما باشید تا به یاری خدای مهربان و توجهات حضرت ولی عصر (سلام الله علیه) به راه راست خداوند هدایت گردید.

موفق باشید
حاج فردوسی

با عرض سلام و خسته نباشید
چند وقتی است وبلاگ «روزنوشته‌های حاج فردوسی» را بررسی می‌کنم. ابتدا فکر کردم شما هم مثل هزاران دیگرانی هستید که سعی در دکان درست کردن دارند… (البته با عرض معذرت، به امثال من حق بدهید که به این زودی‌ها اعتماد نکنیم!)
اما با خواندن نوشته‌های شما، نظرم عوض شد و تمایل بسیاری به دیدن کتاب شما و خواندن آن دارم…
نکته دیگر اینکه من و خیلی‌های دیگر مثل من که درگیر کارهایی در حوزه تخصص خودمان هستیم به جبر زمان از رشد معنوی و روحانی باز می‌مونیم.
جلسات درس اخلاقی هم که رفته‌ایم یا بعد مسافتش اذیتمان کرده و یا جالب نبودن محتوایش.
نیاز به یک برنامه مدون و منظم، در حوزه‌ی معنوی را برای خودم به شدت احساس می‌کنم. دیدن کتاب شما و اینکه فرمودید 20 سال روی آن کار کردید مشتاقم کرد نسخه‌ای از آن بخرم بلکه اندکی از تشنگی من را رفع کند. بسیار ممنون

************
باسمه الاعلی

سلام علیکم
مبنای صحیح عقلایی این است که بدون مطالعه، نه قبول کنیم و نه رد نماییم. اول، تمام سخنان را بشنویم و سپس از بهترین‌هایش پیروی کنیم.
قرآن کریم در این باره می‌فرماید:
«فَبَشِّرْ عِبَادِ * الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئِک الَّذِینَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُوْلَئِک هُمْ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ» [سوره‌ی زمر، آیات 17 و 18]
یعنی: پس (ای رسول ما) بندگان مرا مژده، ده‏. آن بندگانی را که سخن (توحید و شرک و حقّ و باطل) را (از مردم) می‌شنوند، پس نیکوتر آن سخن (توحید و حقّ و درستی) را پیروی می‌کنند، آنان کسانی هستند که خدا ایشان را (به سوی هر خیر و نیکی) هدایت و راهنمایی کرده، و آنان همان دارندگان عقول صافیه و خردمندان حقیقی هستند.
درباره‌ی درس‌های اخلاق هم درد دل بسیار است. ساعاتی را که انسان در درس اخلاق‌های بی‌روح سپری می‌کند، «گاهی وقتها» ضررش بیشتر از ساعاتی است که در تماشای فوتبال و سینما تلف می‌نماید. به این دلیل که اولی «گاهی وقتها» موجب دلزدگی نسبت به دین و معارف حقّه می‌شود ولی دومی «گاهی وقتها» انسان را به عذاب وجدان گرفتار می‌کند (البته اگر وجدانی باقی مانده باشد) و همین عذاب وجدان، زمینه‌ی توبه را فراهم می‌آورد.
نمی دانم شما در چه شهری زندگی می‌کنید ولی درس‌های اخلاق شهر قم و حوزه‌ی علمیه‌ی آن، چنگی به دل نمی‌زند و گرهی از کار بسته‌ی دلسوختگان باز نمی‌نماید، چه برسد به درس اخلاقی که در فلان اداره یا نهاد دولتی به سفارش کسی که می‌خواهد رأی جمع کند یا پست بالاتری بگیرد، برگزار می‌شود.
البته توصیه‌ی من به رفقای منهاجی این است که یکدیگر را در شهر محل سکونتشان شناسایی کنند و خودشان جلسات هفتگی برگزار نمایند. همیشه می‌گویم: برای خودتان دوستان خدایی و باتقوا پیدا کنید تا در دنیا و آخرت، یاور داشته باشید.
به پیش‌بینی قرآن کریم، فقط دوستان خدایی و با تقوا در روز قیامت با یکدیگر دشمن نخواهند بود، بقیه مانند گرگ گرسنه به جان یکدیگر خواهند افتاد، می‌فرماید:
«الْأَخِلاَّءُ یَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلاَّ الْمُتَّقین‏» [سوره‌ی زخرف، آیه‌ی 67]
ترجمه: دوستان [یکدیگر در دنیا] در آن روز [قیامت] برخی از آنان برخی دیگر را [برای زیان داشتن دوستی‌شان در دنیا] دشمن‏اند، مگر پرهیزکاران [که در آن روز از دوستی‌شان در دنیا بهره‌‏مند می‌گردند، چون دوستی‌شان در دنیا برای معاونت و کمک یکدیگر برای نیکوکاری و پرهیزکاری بوده است].
در پایان، یک تذکر را لازم می‌دانم عرض کنم؛ خریدن و مطالعه‌ی این کتاب، تقریباً هیچ دردی را دوا نمی‌کند. تنها عمل کردن بر طبق نظمی که در صفحات 33 تا 37 آن آمده، می‌تواند شما را از تنگنای عالم شرور به فراخنای عالم سرور برساند و دنیا و آخرتتان را نورانی و ملکوتی نماید؛ فقط عمل و عمل و عمل.

موفق باشید
حاج فردوسی

حاجی فردوسی عزیز سلام
شما گفتید حاجی فردوسی مهم نیست استادان بزرگ یعنی ائمه اطهار مهم هستند، درست، ولی خیلی خوبه شما حداقل یه سابقه‌ای از تحصیل و یا فعالیتتان بگویید
در ضمن اگر بتوانید سفارشی از علمای حال حاضر قم جهت انجام برنامه‌هایتان بیاورید که ما ببینیم قطعا بیشتر اعتماد می‌کنیم. عرفآن‌های نو ظهور و ادعاهای امام زمانی بیداد می‌کنند مخصوصا در اینترنت که بیشتره. به خود بنده چندین بار پیام اومده
یا علی التماس دعا

************
باسم العلی الاعلی

سلام عزیزم
با این‌که گفته‌ام ولی باز هم می‌گویم: طلبه‌ی حوزه‌ی علمیه‌ی قم هستم و حدود بیست سال برای تهیه و تنظیم و تحقیق و تحقّق برنامه‌ی منهاج فردوسیان تلاش کرده‌ام و هنوز هم برای تهیه‌ی نسخه‌ی دوم، تلاش می‌کنم.
ادعا و مدعی زیاد است ولی به برکت نظام جمهوری اسلامی و نظارت هوشیارانه‌ی مراجع معظم تقلید و بیدارباشی که به نیروهای اطلاعاتی داده‌اند، جرأت آفتابی شدن ندارند.
هر یک از این مدعیان که بتواند برای چاپ قاعده‌های نظری و قانون‌های عملی‌اش از اداره‌ی فرهنگ و ارشاد اسلامی قم مجوّز بگیرد و جلساتش را در مدرسه‌ی فیضیه برگزار نماید، معلوم می‌شود حرفی برای گفتن دارد و در خور مطالعه است. نه تنها کتاب منهاج فردوسیان از اداره‌ی نظارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قم (که نمونه‌ای از سختگیری‌هایش را نوشته ام) مجوز دارد بلکه جلساتش را هم در مدرسه‌ی مبارکه‌ی فیضیه (در سایه سار کریمه‌ی اهل بیت حضرت فاطمه‌ی معصومه سلام الله علیها) برگزار می‌نماید.
اکثر این مدعیان، و یا شاید همه‌ی آن‌ها، اولاً پیروانشان را به شدت از نزدیک شدن به علما برحذر می‌دارند و با طرح شبهاتی سعی در تخریب سیمای روحانیت آگاه و در صحنه، در ذهن و دل مریدان خود دارند. در حالی که همه‌ی غصه و دغدغه‌ی من از کوتاه بودن دست ارادت مردم از دامان فقهای بزرگوار است. همیشه گفته‌ام و باز هم می‌گویم که صاحب این امر (ارواحنا فداه) ما را به فقهای بزرگوار هر عصر سپرده‌اند نه به عارف و زاهد و صوفی و مرشد و شاعر و مداح و…
و ثانیاً: سعی می‌کنند بساطشان را جایی پهن کنند که کمترین نظارت را داشته باشد و ایجاد کمترین حساسیت بشود. اکثر این افراد به شهرهای شلوغ مانند تهران پناه می‌برند تا فعالیتشان در شلوغی آنجا گم شود؛ یا به شهرهای دور دست مرزی و حتی روستاها می‌روند تا از تیررس حکومت فقیه عادل در امان باشند و حاضر نیستند در منظر و مرآی دستگاه‌های نظارتی و علمای بیدار قرار بگیرند. به یقین بدانید مدعیان دروغین نمی‌توانند در مدرسه‌ی مبارکه‌ی فیضیه جلسه برگزار کنند و در دفتر مراجع معظم تقلید رفت و آمد کرده و با مجوز رسمی فعالیت نمایند.
در مورد عرفآن‌های نوظهور هم مطلبی نوشته‌ام و منتشر هم شده ولی باز هم می‌گویم: وقتی بنای عرفان و تربیت، بر خواب‌ها و مکاشفات شخصیه و مشاهدات فردیه و نقل قول‌های بدون سند و عارف تراشی و… استوار می‌شود، به راحتی می‌توان برایش بدل ساخت و آشفته بازاری را که می‌بینید به راه انداخت.
جنگ ما با صوفیه است نه با صوفی. صوفی همان بیچاره‌ی سبیل کلفتی است که کلاه گشادی سرش رفته است. صوفی را به راحتی از سبیل‌های کلفتش می‌توان شناخت ولی با تفکر صوفیه که در بعضی لایه‌هایش بسیار نازک و خزنده است، چه باید کرد؟! وقتی بعضی از اهل علم و کسانی که به نام عارف و واصل و کامل و… شهرت یافته‌اند و حتی در لباس روحانیت هستند را صوفی می‌یابی، یعنی قیافه‌اش روحانی است ولی تفکرش صوفی، چه چاره‌ای باید کرد؟ اینجاست که جنگ نهروان پیش می‌آید یعنی سپاهیان امروز مولا در مقابل سپاهیان دیروز مولا شمشیر می‌کشند. شیعیان امروز در مقابل شیعیان دیروز. اینجاست که باید به متن قرآن کریم و سنت معتبر رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) پناه برد و از هیبت و شهرت و طنطنه‌ی بزرگان نهراسید.
به همین خاطر با صدای بلند می‌گویم که نباید نه حرف حاج فردوسی و نه حرف هیچ کس دیگر را ـ اگر در مقابل قرآن کریم و سنت معتبر قرار دارد ـ شنید.
خلاصه این‌که هر کس با ارائه‌ی سند از قرآن کریم و سنت معتبر رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) و جانشینان دوازده گانه‌شان، حرف بزند، قبول داریم و الا ضلالت در ضلالت در ضلالت است.

و السلام
حاج فردوسی

حاج فردوسی عزیز
یه پیشنهاد، داستان‌هایی از تلاش بزرگان دین و همت عجیب انان در راه تهذیب و کمال و همچنین نقل کرامات آن‌ها و به گونه‌ای ترسیم هدف می‌تواند برای رهجویان کمال بسیار مثمر ثمر باشد و گرنه این دنیای ظاهر فریب و پوچ بسیاری از نیکان کم اراده را با جاذبه زیاد خود جذب می‌نماید.

************
بسم الله الحق

سلام بر رفیق عزیزی از خیل عظیم رفقای منهاجی
پیشنهاد شما در مورد داستان‌هایی از تلاش بزرگان دین و همت والایشان در راه تحصیل کمال و سعادت را با مسرت و افتخار می‌پذیرم. حتی معتقدم نیم نگاهی به زندگی سراسر رنج و تلاش آنان که به جایی رسیده‌اند (یعنی در امور مادی و اختراعات و اکتشافات و…) مایه‌ی عبرت و برانگیزاننده‌ی انگیزه است. وقتی فلان کافر نجس با صبر و تلاش می‌تواند به هدفش (که مادی و پست است) برسد، چرا ما با صبر و تلاش، به هدفمان (که جوار و قرُب حضرت محبوب است) نرسیم؟!

چو می‌توان به صبوری کشید جور عدو * چرا صبور نباشم که جور یار کشم؟!

چون کمتر اهل مطالعه‌ی داستان و حکایت هستم، در این زمینه به خودم امیدی ندارم ولی همینجا از تمام رفقای منهاجی می‌خواهم، حکایات آموزنده و تشویق کننده را برایم بفرستند (با ذکر منبع) تا در اختیار بقیه‌ی رفقا قرار دهم. در این حکایات باید تلاش و سختکوشی و ناامید نشدن و از پا نیافتادن و اینجور چیزها بازگو شده باشد.
اما در مورد کرامات اولیاء، جای تأمل است. به این معنی که:
دسته‌ای از کرامات و کارهای عجیب و غریب و خارق العاده‌ای که به افرادی نسبت می‌دهند، دروغ محض است.
دسته‌ای دیگر از این حکایات، دروغ محض نیست ولی آمیخته‌ای از راست و دروغ است و قضیه چنان نبوده که بازگو شده و بی‌جهت شلوغش کرده اند. (به نحوی که اگر آن شلوغ کردن‌ها را حذف کنیم، امر از خارق العاده بودنش می‌افتد و معمولی می‌شود)
دسته‌ای دیگر از این حکایات، از لحاظ سند مخدوش است یعنی معلوم نیست این مطلب توسط چه کسی و از کجا نقل شده است.
دسته‌ای دیگر از این حکایات، خبر واحد است یعنی فقط یک نفر دیده یا شنیده و همه‌ی سندها به همان فرد ختم می‌شود. و از قضا اکثر این قصه‌هایی که به یک نفر ختم می‌شود، آن یک نفر، متهم به خوش خیالی یا خوش گمانی بیش از حد یا اغراق (= بلوف زنی) است.
بعضی از این حکایات از خود صاحب کرامت نقل شده و هیچ شاهدی ندارد و نمی‌توان کرامت شخصی را در مورد خودش به این راحتی باور کرد.
اکثر این حکایات توسط دوستداران آن شخص صاحب کرامت بازگو شده در حالی که «حب الشیء یعمی و یصم» یعنی دوستی یک چیز (یا یک شخص) انسان را از دیدن سایر جوانب شخصیتی و عیوب احتمالی‌اش کور می‌سازد.
بعضی از این کرامت‌ها به خاطر نَفَس الهی و اثر معنویت بالای صاحب کرامت نیست بلکه اثر علومی همچون سحر و جادو و طلسمات و اوفاق است.
بعضی از این کرامت‌ها، کار اجنه‌ای است که در تسخیر صاحب کرامت بوده است.
بعضی از این کرامت‌ها مستند به خواب است. به این صورت که یا خود صاحب کرامت در عالم رؤیا دیده یا برایش دیده اند. و خواب در منهاج، ارزش خاصی ندارد و (رؤیاهای صادقه) فقط نوعی پیام می‌تواند باشد.
و بعضی فلان است و بعضی بهمان است و بعضی…
این وسط می‌ماند اندکی از اندکی از اندکی کرامت که این مشکلات را ندارد. ولی مشکل دیگری دارد و آن این است که نمی‌توان از میان خیل عظیم مشکلدارها یک کرامت بی‌اشکال را تشخیص داد و جدا کرد و عرضه نمود. (یعنی ملاک مطمئن و وقت اضافی برای این کارها نداریم)
به همین دلیل در برنامه‌ی مترقی منهاج فردوسیان، دو جایگزین ساده و مطمئن برای کرامات و عجایب و غرایب قرار داده شده است که هیچیک از این خطرات و انحرافات در آن نیست.
آن جایگزین‌ها را به زودی معرفی خواهم کرد.

دعاگو ـ حاج فردوسی

با سلام به نظرم اگر عنوان وبلاگتان را بنویسید {راهی به سوی کمال انسان} بازدیدتان بیشتر می‌شود. اکثر این‌هایی که از شما انتقاد می‌کنند فکر می‌کنند شما دنبال مریدبازی یا مزدور غربی‌ها هستید بنده به شما می‌گویم به تمام آن‌ها بگویید که این کتاب را به کارشناسان دینی که می‌شناسند و قبولشان دارند البته اگر شیعه هستند ابتدا نشان دهند و پس از تایید آن‌ها این راه را شروع کنند و ادامه دهند وقتی اینها کاملا ندیده موضوع را رد می‌کنند چگونه می‌توان نظر آن‌هارا مساعد نمود خلاصه اگر این فرقه‌ی جدیدی هست پس چرا شما {حاج فردوسی} می‌گویید ان را به کارشناسان دین نشان دهید اگر این یک فرقه‌ی انحرافی باشد که می‌توان به راحتی حاج فردوسی را رسوا نمود من این کتاب را دارم ولی باز ما باید با تایید کارشناس مورد تاییدمان هر کتابی را بپذیریم و الا در فضای مسموم جامعه{به وجود امدن انواع فرقه‌های نوظهور} به راحتی با مخلوطی از حق و باطل گمراهمان می‌کنند. والسلام

************
بسم الله تعالی

و علیکم السلام و رحمة الله. از ابراز محبت شما متشکرم.
نکته‌ی عجیب این است که این کتاب را هر چه به سطوح عالی تر علما عرضه کرده ام، با سؤالات و اشکالات کمتری مواجه شده‌ام و هر چه به نو طلبه‌های کم سواد عرضه شده، با سؤالات و اشکالات بیشتر و حتی تهمت‌های عجیب و غریب روبرو شده ام. یعنی هر چه داناتر بودند، راحت تر این برنامه را پذیرفتند و هر چه سطح علم و فهمشان کمتر بود، مشکلات ما هم بیشتر بود. کسانی که احاطه‌ی علمی به اعتقادات و فقه و حدیث شیعه داشتند، در اولین نگاه دریافتند که مجموعه‌ای از مسلمات و واضحات اعتقادی و فقهی شیعه‌ی اثنی عشریه است ولی وای به جاهلی که نداند جاهل است. بعضی از عزیزانی که کلمه‌ای را می‌دانند و کلماتی را نه، اندکی می‌دانند و از بسیاری غافلند، اشکالاتی می‌کنند که نمی‌دانم به روزشان بخندم یا به حالشان گریه کنم.

در سایه‌ی ولایت ولی الله الاعظم (ارواحنا فداه) محفوظ باشید
حاج فردوسی

باسمه تعالی شأنه

حاج فردوسی عزیر سلام علیکم
مثل این‌که شما دوست عزیز از ایمیل بنده ناراحت شده‌اید. بنده هرگز قصد ناراحت کردن شما را نداشته و نخواهم داشت و امیدوارم دوستی من با شما ابدی باشه.
حاج فردوسی عزیز من می‌خوام آموزش کامل تسخیر همزاد را به من آموزش بدید آیا برای این کار پولی دریافت می‌کنید؟

************
بسم الله الرحمن الرحیم

سلام خدا بر شما
من از شما ناراحت نشده‌ام. سؤال شما محترمانه بود و جواب من محترمانه‌تر. شاید از آخر آیه احساس کرده‌اید که من ناراحت شده‌ام. ولی آن سخن خداست و منظورم بیان آیه بود نه ابراز ناراحتی از شما عزیز.
درباره‌ی دوستی با من، توصیه‌ای به شما و همه‌ی منهاجیون عزیز دارم و آن این است که دوستی «شاهی» را برگزینید که چون او شاه نیست. دوستی «ماهی» را برگزینید که چون او ماه نیست. دوستی کسی را برگزینید که دوستی‌اش نفع دنیا و آخرت دارد. خشنودی‌اش خشنودی خدا و ناخشنودی‌اش ناخشنودی خداست. هر چه می‌توانید در مودّت و رفاقت با استاد کل حضرت صاحب الامر (ارواحنا فداه) بکوشید و از جان مایه بگذارید. دوست بی‌خاصیتی چون من، ارزش ابدیت ندارد. تمام خاصیت من دعا کردن برای رفقا و استغفار کردن به نیابت از آن‌هاست.
اگر منظورتان از تسخیر همزاد آن است که رسول اعظم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) فرمودند: شیطانم بر دستم اسلام آورد. یعنی می‌خواهید شیطان خودتان را (که همزاد هر کسی است) به تصرف ولایت الهی در آورید، راهش منهاجی شدن و منهاجی ماندن است. و همانطور که قبلاً گفته‌ام به من نباید هزینه‌ای پرداخت کنید گرچه در راه رسیدن به کمال باید از جان و مال بگذرید که می‌فرماید:
«إِنَّ اللَّهَ اشْتَری‏ مِنَ الْمُؤْمِنینَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ» [سوره‌ی توبه، آیه‌ی 111]
ترجمه: خدا از مؤمنان، جان و مالشان را به بهای بهشت، خریده است‏»
ولی اگر منظورتان چیزی در مایه‌های تسخیر جن و موکل و اینگونه مطالب است، اینها در تخصص بنده نیست و برای رفقایم هم نمی‌پسندم و منهاجیون را از آلوده شدن به اینگونه مسائل پرهیز می‌دهم.

دعاگو ـ حاج فردوسی

حاج فردوسی عزیز با به روز کردن سایتتان و نوشتن مطالب داغ واخبار مورد توجه درباره‌ی دین می‌توانید سایتی پربازدید داشته باشید.
بنده کتاب منهاج فردوسیان را دیده‌ام واقعاً کتاب مفیدیست انچه که به نظر این حقیر می‌رسد این است که شما در بحث قواعد عملی باید کتابی را زمینه این کتاب کنید که این قواعد را تشریح کرده باشد چرا که عمل بدون توضیح برای افرادی که اطلاع چندانی از دین ندارند مشکل است در این کتاب به خوش خلق بودن اشاره دارد منظور چیست شاید خیلی‌ها خوش خلقی را در خنده رو بودن معنا کنند.

************
باسمه تعالی شأنه الشریف

دوست محترم سلام
چند نکته را به مناسبت تذکرات شما می‌نویسم تا دیگران هم در جریان قرار بگیرند.
1. نوشتن مطالب داغ و مورد توجه درباره‌ی دین، در محدوده‌ی فعالیت‌های من نیست. این کارها را خبرگزاری‌های خاص و عام و پایگاه‌های بسیاری در فضای وب انجام می‌دهند.
2. بازدید زیاد و فروش بالای کتاب و محصولات منهاج، هدف من نیست (گر چه برای ناشر و فروشنده‌های کتاب، سودآور است و از آن استقبال می‌کنند). آنچه مورد نظر من است، تربیت منهاجیون و منهاجیات است. مردان و زنانی خدایی و سعادت طلب که پا بر فرق این مشتی خاک نهاده و سر جز بر آستان جانان فرود نمی‌آورند.
3. این کتاب، عصاره‌ای از یک کتاب هفت هزار صفحه‌ای است که به دلایل متعدد (مانند نداشتن بودجه و استقبال و سرمایه‌گذار و خریدار و…) منتشر نشده است. اگر آن کتاب کبیر منتشر می‌شد، این کمبود بر طرف می‌گشت.
بخش زیادی از مطالب آن کتاب را آیات قرآنی و روایات معتبر شیعی تشکیل می‌دهد و می‌توان به صورت پراکنده، مشابه‌هایی برایش پیدا نمود. مثلاً در بیان کیفیت نمازها، کتاب‌های مفیدی بر طبق آیات و روایات معتبر نوشته شده است. در مورد حسن خلق، که نوشته بودید، کتاب‌های خوبی با محوریت قرآن و روایات معتبر، نوشته شده که قابل استفاده است. و می‌تواند این نقص را تا حدودی جبران نماید.
در هر حال از درگاه خدای مهربان بخواهید که فرصت و قدرت و یاورانی به من عطا فرماید که بتوانم همه‌ی دین مبین اسلام را بر طبق نظریه‌ی مترقی منهاج فردوسیان، عرضه نمایم.

و له الحمد
دعاگو ـ حاج فردوسی

سلام خدمت حاجی فردوس
خواهش میکنم از کتاب منهاج فردوسیان یه پی‌دی‌اف برام بفرستید خواهش میکنم چون خیلی احتیاج دارم و متاسفانه با مشکل مادی مواجه ام.

************
باسمه تعالی

سلام علیکم
نسخه‌ی پی‌دی‌اف فقط از «جزوه‌ی آشنایی با منهاج فردوسیان» است.
کتاب «مجموعه‌ی قواعد نظری و قوانین عملی منهاج فردوسیان» نسخه‌ی پی‌دی‌اف ندارد بلکه به صورت کتاب عرضه می‌شود. کتاب را هم به دو دلیل برایت نمی‌فرستم (با این‌که متأسفانه با مشکل مادی مواجهی):
اول: فروش و ارسال این کتاب در اختیار من نیست. بلکه کسی که آن را به سرمایه‌ی خودش چاپ کرده، آن را می‌فروشد. من فقط آدرس مشتاقان را جهت ارسال در اختیارش قرار می‌دهم.
دوم: این‌که قیمت کتاب و هزینه‌ی پستی آن، فقط چهار هزار تومان است. این مبلغ، پولی نیست که کسی را به مشکل بیاندازد. یک بلیت تماشای ورزش یا رفتن به کنسرت موسیقی یا سینما بیشتر از قیمت این کتاب است، کتابی که می‌تواند درهای نجات ابدی را به روی یک سرگردان بگشاید و او را از چاه حیرت به راه راست، هدایت نماید.
پس داشتن مشکل مادی، بهانه‌ی خوبی نیست. اگر طالب سعادتی، باید هزینه کنی، از مال، عمر، بدن و سرانجام جان شریف را باید در این سودا بگذاری تا به قله‌های کمال برسی.
نسخه‌ی پی‌دی‌اف آشنایی با منهاج فردوسیان را به ضمیمه برایت ارسال کردم.

دعاگو ـ حاج فردوسی

سلام
من پسری کاملا معتقد به انجام امورات فردی دینی بودم چون در خانواده‌ای بزرگ شده بودم که از هفت سالگی به زور باید حتی نماز‌های صبح رو هم اگر در مسجد محل نمی‌خواندم در خانه و به جماعت پدر و مادر و برادرم میخواندم. همیشه به دستوراتی که پدر و مادرم بهم میدادند و منتسب به خدا میدونستن باالجبار تن در میدادم و همراه از خدا و جهنمش وحشت داشتم تا جایی که بیشتر خوابهای دوران کودکی و نوجوانیم با کابوس‌هایی همراه بود که همراه موضوعش جهنم بود. یاد ندارم که حتی یک بار از روی لذت نمازی خونده باشم و یا روزه‌ای گرفته باشم. من برای آمادگی روزه گرفتن در 9 سالگی از هفت سالگی روزه هایم رو با اصرار پدر و مادرم نه کله گنجشکی بلکه کامل کامل میگرفتم تا جایی که از نیمه‌ی ماه رمضان یاد نداشتم که ازسه ساعت به افطار از ضعف بیهوش نشوم و با بهوش آمدنم همراه قبل از باز کردن روزه‌ام در مسجد نماز نخوانده باشم.
سبک عبادت‌های من با احساس ترس بسیار از خداوند و عقوبت و جهنمش تا 9 ماه پیش ادامه داشت تا اینکه وقتی یک روز در حال تدارک یک نمایشگاه در دانشگاه بودم بر اثر مشغله‌ی فراوان کاری و فکری کاملا اتفاقی فراموش کردم که نماز‌های ظهر و عصر و مغرب و عشا رو بجا بیارم و وقتی هم که بر اثر خستگی در نیمه‌های شب از حال رفتم و نماز صبحم نیز قضا شد. وقتی از خواب بیدار شدم تازه متوجه شدم که نماز یک روزه کامل رو بجا نیاوردم. ابتدا منتظر عذاب وجدان بودم و بیشتر از اون ترس داشتم از عقوبت خطا و گناهی که مرتکب شدم اما وقتی اون روز رو بدون اینکه حتی خاری به پام بره کاملا معمولی گذروندم و دیدم که با روزهای دیگم تفاوتی نداره با شجاعت تمام تصمیم گرفتم که بعد از 22سال زندگی با فکر ترس از خدا و عذاب و جهنمش مسیر زندگیم و عوض کنم. فهمیدم که تمامی اون به اصطلاح عبادتهام جز عادت چیزی نبوده و حالا دیگه باید ترک عادت میکردم. از اون روز تا بحال دیگه نماز نخوندم و حتی روزه هم نگرفتم، حجاب اجباری و سیاهم رو به زیبایی و سپیدی تغییر دادم و روز به روز از زندگیم بیشتر لذت میبرم. از اون زمان به بعد با احساس آزادی که پیدا کردم تازه دارم بیشتر با جلوه‌های زیبایی و محبت و لطافت خداوند آشنا میشم و هر لحظه از شیرینی این احساس کام روحم شیرین تر میشه.بیشتر به یاد خدا هستم و تقریبا روزی چند ساعتم رو به صحبت کردن با او سپری میکنم. من فهمیدم که خداوند در خم راست شدن و بلغور کردن کلمات و جملات عربی جایی نداره و با ریاضت‌های کاذب و عادت گونه و اجباری مثل روزه گرفتن نتنها به خدا نزدیک تر نمیشم بلکه دراعماق وجودم ازش متنفر میشم. من با دید جدیدی که موهبت خداوندبود بهم نیازهای جدیدی در وجودم رو احساس میکنم که با اون روش زندگی قبلیم به جای ارضا شدن روز به روز تشنه تر میشد. حالا از شما میخوام که با تعلیماتی که در مرام خود دارید کمکم کنید تا این تشنگی رو سیراب کنم و با فراغتی باز با خداوند عاشقی که تا دیروز به صورت جلادی وحشتناک برام جلوه میکرد آشناتر و نزدیکتر بشم.شما از قواعد نظری و عملی صحبت کردید میشه بگید که چطور قوانینی هست.
پیشاپیش از راهنمایی شما تشکر میکنم.

************
باسمه تعالی شأنه

برادر عزیزم سلام
برای این گرفتاری اسفبار شما چند نکته را به اختصار به عرض می‌رسانم و از خدای مهربان می‌خواهم که در کلامم اثر قرار دهد
1. این حالت شما به علت عکس العمل نفس است. به بیان عامیانه، سگ نفس شما بر اثر فشار زیادی که بر او وارد شده، هار گشته و پاچه‌ی روحتان را گرفته است. و شیطان ملعون هم از این موقعیت استفاده نموده، القای راحتی و آرامش و حالت‌های روحی خوب به شما می‌کند. در صورتی که تمام این خوشی‌ها چون از مجرای حقیقی نیست، توهم خوشی است و ارزش ذاتی ندارد. نشانه‌ی این‌که این خوشی‌ها ریشه دار نیست این است که شما در سویدای قلبتان به عذاب وجدان گرفتارید و از من راهنمایی خواسته‌اید.
2. مبانی اعتقادی اگر درست نباشد، عمل اجباری ثمره‌ای ندارد.
3. اگر عمل از روی رغبت نباشد، نجات دهنده از جهنم هست ولی رساننده به درجات عالیه‌ی بهشت نیست.
4. در منهاج، نخست اعتقادات صحیح مثل شناخت درست از خدای متعال و پیامبر ختمی مرتبت و ائمه‌ی طاهرین (علیهم السلام) و قیامت و بهشت و جهنم به منهاجی القا می‌شود. سپس او بر سر شوق آمده و خدا را با رغبت عبادت می‌کند. عبادت با رغبت نه تنها زحمتی ندارد بلکه سراسر لذت است. مشکل شما از اینجا ناشی شده که اعتقاداتتان ناقص و حتی غیر صحیح بوده و همین اعتقادات ناصحیح موجب بی‌اثر شدن عبادت‌ها گشته است.
5. البته سایر گناهانی که بدان مبتلا هستید هم نقش پررنگی در باز کردن راه شیطان و وسوسه هایش به قلبتان داشته است.
6. درمان شما در یک کلام این است که منهاجی شوید. یعنی باید اعتقادات صحیح را با صبر بسیار، جایگزین اعتقادات فاسد کنید و سپس با حالت شوق حقیقی و آرامش واقعی، عمل کردن برای رسیدن به بهشت را از سر بگیرید.
7. نماز، حد فاصل ایمان و کفر است. شما الان از نظر خدا و پیامبر و امام عصر (روحی فداه) کافر هستید و باطنتان نجس است. این تاریکی و نجاست باطنی راه اصلاحتان را خیلی دور می‌کند و نتیجه را به تأخیر می‌اندازد، لهذا توصیه می‌شود اگر به راستی خواهان کمال و سعادت خود هستید، نماز را جدی بگیرید.
به دو سخن گهربار از پیشوایان دین مبین اسلام توجه کنید:
اول. عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه‌السلام قَالَ: «لَا تَتَهَاوَنْ بِصَلَاتِک فَإِنَّ النَّبِیَّ (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) قَالَ عِنْدَ مَوْتِهِ: لَیْسَ مِنِّی مَنِ اسْتَخَفَّ بِصَلَاتِهِ» [کافی، محدث کلینی، جلد 3، صفحه‌ی 263]
ترجمه: امام باقر علیه‌السلام فرمودند: نمازت را سبک نشمار که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) در هنگام رحلت فرمودند: کسی که نماز را سبک بشمارد از من نیست. (یعنی از حمایت و شفاعت من خارج می‌شود. و اگر کسی از حمایت آن حضرت خارج شود هیچ پیامبر یا بزرگی او را پناه نخواهد داد و باید به پناه شیطان ملعون برود)
دوم. عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله وسلم): «لَا یَزَالُ الشَّیْطَانُ ذَعِراً مِنَ الْمُؤْمِنِ مَا حَافَظَ عَلَی الصَّلَوَاتِ الْخَمْسِ فَإِذَا ضَیَّعَهُنَّ تَجَرَّأَ عَلَیْهِ فَأَدْخَلَهُ فِی الْعَظَائِمِ» [کافی، محدث کلینی، جلد 3، صفحه‌ی 269]
ترجمه: امام صادق علیه‌السلام فرمودند: رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) فرموده اند: همواره شیطان از مؤمن می‌ترسد تا زمانی که مؤمن بر خواندن نمازهای پنجگانه محافظت کند. ولی وقتی نماز را ضایع کرد، بر او جرئت می‌یابد و او را در گناهان و انحرافات بزرگ داخل می‌کند.
8. برای بازگشت شما به وادی ایمان حقیقی به درگاه دادار مهربان دعا کردم و باز هم دعا خواهم کرد و امیدوارم این قطع شدن، مقدمه‌ی وصل شدن صحیح و اصولی باشد. به قول شاعر:

من رشته‌ی محبت خود از تو می‌بُرم * شاید گره خورد به تو نزدیکتر شوم
و له الحمد
دعاگو ـ حاج فردوسی

با سلام
من کارمند هستم یکی از مشکلترین کارها را در اداره خود دارم و واقعاً فرصت فکر کردن هم ندارم. در این 4 سال اخیر هرچه پول در می‌اورم و هر چه قدر که وام گرفتم از دست دادم و سرم کلاه گذاشتند و الان فقط بدهکارم. علتش را نمی‌دانم حتی به خاطر این مشکلات اشتباهی در کارم کردم که ممکن است منجر به اخراج شدن من از اداره شود. باید چه کار کنم؟
لطفاً مرا راهنمایی کنید
با تشکر

************
باسمه تعالی

سلام علیکم
شما یک راه کوتاه دارید که در حکم مسکن است و یک راه بلند که برای اصلاح و بهشتی شدنتان باید بپیماید
راه کوتاهی که برای بهبود وضع روحی و کاری‌تان پیشنهاد می‌کنم این است که سعی کنید از این به بعد نمازها را اول وقت و تا حد امکان به جماعت بخوانید. نور نماز اول وقت و بخصوص در جماعت، خیلی از مشکلات و گرفتاری‌ها را حل می‌کند. به این حدیث شریف توجه کنید:
عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ (علیه‌السلام) یَقُولُ: «إِنَّ الصَّلَاةَ إِذَا ارْتَفَعَتْ فِی أَوَّلِ وَقْتِهَا رَجَعَتْ إِلَی صَاحِبِهَا وَ هِیَ بَیْضَاءُ مُشْرِقَةٌ تَقُولُ حَفِظْتَنِی حَفِظَک اللَّهُ وَ إِذَا ارْتَفَعَتْ فِی غَیْرِ وَقْتِهَا بِغَیْرِ حُدُودِهَا رَجَعَتْ إِلَی صَاحِبِهَا وَ هِیَ سَوْدَاءُ مُظْلِمَةٌ تَقُولُ ضَیَّعْتَنِی ضَیَّعَک اللَّهُ» [کافی، محدث کلینی، جلد 3، صفحه‌ی 268]
ترجمه: ابوبصیر می‌گوید از امام باقر (علیه‌السلام) شنیدم که می‌فرمود: اگر نماز در اول وقتش خوانده شود، بالا می‌رود و به طرف صاحبش برمی‌گردد در حالی که سفید و نورانی است و می‌گوید: مرا حفظ کردی، خدا تو را محافظت کند. ولی وقتی در غیر اول وقت خوانده می‌شود، به صاحبش برگردانده می‌شود در حالی که سیاه و تاریک است و می‌گوید: مرا ضایع کردی، خدا تو را ضایع کند.
پیشنهاد دیگر این است که با خواندن زیارت آل یاسین، از طریق امام عصر (ارواحنا فداه) به خدای متعال عرض حاجت کنید. امید است به برکت آن حضرت، به زودی مشکلاتتان مرتفع گردد.
و اما راه بلند این است که منهاجی شوید. برای منهاجی شدن اول باید کتاب منهاج فردوسیان را تهیه کنید و به قواعد نظری آن آگاه شده و معتقد گردید. سپس وارد مراعات قوانین عملی گردید و بر طبق دستورالعملی که در صفحات 33 تا 37 کتاب منهاج فردوسیان آمده عمل نمایید.
این اقدام، موجب می‌شود که در بلند مدت، نه تنها خیلی از مشکلات و گرفتاری‌های دنیوی‌تان مرتفع گردد بلکه آخرتی آباد در بهشت برین خداوند داشته باشید.

دعای خیر من بدرقه‌ی راهتان باد
حاج فردوسی

خواهشاً لااقل توضیح قسمت‌های ستاره‌دار یا مبهم مانند گفتن تهلیلات قبل از غروب افتاب و… را درسایتتان بگذارید تا این سایت به گونه‌ای پاتوق منهاجی‌ها باشد همینطور در زمینه‌های اجتماعی و اقتصادی و … به گونه‌ای به ما بصیرت دهی کنید.
دعا می‌کنم به عالی‌ترین سطح انسانیت برسید.
یا حق

************
باسمه تعالی شأنه

سلام و رحمت خدا بر شما باد
توجه داشته باشید که کتاب منهاج، کتاب علمی نیست بلکه برنامه‌ی عملی است یعنی باید تمام قوانین به صورت عملی در زندگی پیاده شود.
کسی که بتواند تا مرحله‌ی ششم را مراعات نماید (به ضمانت قرآن کریم و رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) یقیناً از اهل بهشت برین است و هیچگونه ناراحتی و گرفتاری در دنیا و آخرت نخواهد دید (نه «نخواهد داشت» چون تمام دردها و ناخوشی‌های دنیوی برای مؤمن، نعمت است. پس درد و رنج و گرفتاری خواهد داشت ولی آن‌ها را عین راحت و نعمت خواهد دید)
با یک بررسی ساده می‌بینیم که تا پایان مرحله‌ی ششم، فقط دو قاعده و شش قانون، ستاره‌دار است.
توضیح این دو قاعده و شش قانون را به زودی می‌نویسم و در همین صفحه منتشر خواهد شد.
اگر شما این توضیحات را به آن شش مرحله بیافزایید و همه را مراعات نمایید، یقیناً از اهل بهشت زیبا و پر نعمت خداوند خواهید بود. دنبال سایر قانون‌ها (یعنی مراحل 7 تا 10) هم حالا حالاها نروید که از مراعات شش مرحله‌ی اول باز خواهید ماند. باز هم تأکید می‌کنم که اساس منهاج فردوسیان بر عمل است نه علم.
مراعات این شش مرحله، شصت سال طول می‌کشد. در تعجبم که شما چطور به این زودی به قوانین ستاره‌دار برخورد کرده و آن‌ها را مانع و خللی در مسیر راهتان یافته‌اید؟!
با همه‌ی این تفاصیل، موضوعی در «روز نوشته‌ها» ایجاد کردم با عنوان «قانون‌های ستاره‌دار» که به مرور زمان به بررسی تمام قانون‌های ستاره‌دار (حتی آن‌ها که در مراحل 7 تا 10 آمده) خواهم پرداخت و این مشکل هم به زودی حل خواهد شد. ان شاء الله

موفق باشید
حاج فردوسی

بنام خدا

سلام
یک آرامش خاصی در متن شما هست. از کمک شما بی‌نهایت ممنون، پاسخ شما رو از قبلترها می‌دونستم، اما خب اینبار انگار یک جورایی احساسش کردم. من با شخصی صحبت کردم و اون در قم هست، قرار شد اون کمی در رابطه با راه شما تحقیق کنه. با عرض پوزش یک سوال دیگه (چون من در تهران هستم) آیا از طریق خود اسلام، یعنی «نماز و قرآن» نمی‌شه این آرامش و حمایت رو به دست آورد؟
باز هم تشکر از پاسخ شما

************
بأسمه تعالی شأنه

دوست عزیز سلام
منهاج فردوسیان چیزی جز اسلام ناب و تشیع خالص نیست. فقط فرقی که حاصل شده این است که در منهاج فردوسیان، آموزه‌های اسلام ناب به صورت منظم و مرتب در اختیار کسانی که قصد رسیدن به کمال و سعادت دارند، قرار می‌گیرد.
پس با تنظیم کردن اعتقادات خود با قواعد نظری منهاج، یک شیعه‌ی اثنی عشری از لحاظ عقیده خواهید شد و با مراعات کردن قوانین منهاج، از جهنم سوزان رها شده و به بهشت برین خداوند (در دنیا و آخرت) خواهید رسید.
نکته‌ی دیگری که باید تذکر بدهم این است که تعالیم روح بخش و سعادت آفرین اسلام در نماز و قرآن خلاصه نمی‌شود. علت اصلی این‌که اسلام موجود نتوانسته مسلمانان را به نجات و رستگاری و آرامش برساند، همین است که مسلمانان از قسمتی از دستورات اسلام آگاهی دارند و به قسمت اندکی از همان دستورات عمل می‌کنند. عمری ها، اسلام را در نماز جماعت و وز وز قرآن خواندن و ریش بلند می‌دانند و شیعیان، اسلام را در عزاداری و شله‌ی نذری و سفره‌ی حضرت رقیه و نخ بستن به ضریح امامزادگان خلاصه کرده اند.
در صورتی که در منهاج فردوسیان، تمام دستورات رهایی بخش اسلام به آگاهی سالک منهاجی می‌رسد و او می‌کوشد با عمل کردن مرحله به مرحله به این دستورات، خود را به نهایت قله‌ی کمال و سعادت برساند.

برایتان آرزوی عافیت و آرامش دارم.
حاج فردوسی

به نام خدا

جناب آقای فردوسی، من یک مشکلی داشتم که تا حالا با کسی در میون نگذاشتم. از زمانی که بزرگ شدم متوجه شدم با خودم ترسی رو همراه دارم که به خصوص در رو به رو شدن با دنیای اطراف بر سر راه من سد می‌شه و من رو عقب نگه می‌داره. گاهی هست و گاهی نیست. می‌دونم مطعلق بمن نیست، ولی خودش رو تحمیل می‌کنه. انگار یک چیز خاک خورده در انبار ذهنم. البته در کودکی زندگی پر تشنج و پُر درگیری داشتم، اما این ترس خیلی عمیق تر از اینهاست، چون زمانی که بچه بودم احساس اش نمی‌کردم و وقتی بزرگ شدم کم کم متوجه اون شدم. انقدر از وجود حقیقی من دور که انگار دو نفر هستیم. چطور میشه به این احساس ترس زور گرفت؟
با تشکر، منتظر پاسخ شما هستم

************
باسم الله تعالی

سلام علیکم، به چند نکته توجه کنید:
1. انسان ذاتاً ضعیف آفریده شده است.
2. هر ضعیف به طور طبیعی گرفتار ترس است.
3. برای غلبه بر این ترس طبیعی، فقط دو راه قابل تصور است؛ اول این‌که خود انسان آنقدر قوی شود که ترس‌ها از او دور شوند.
دوم این‌که خودش را به سایه‌ی حمایت یک قوی بکشاند که به پشت گرمی او از ترس‌ها رهایی یابد.
4. راه اول (که انسان خودش قوی شود) محال است یعنی هر قدر انسان بکوشد تا خودش را از لحاظ جسمی و روحی قوی کند، باز قوی تر از او هم وجود دارد. پس تنها راه برای نترسیدن، پناه بردن به سایه‌ی حمایت یک قوی است.
5. قوی ترینِ قوی‌ها که سایه شان برای حمایت ما انسان‌ها همیشه جا دارد، خدای مهربان و جانشینان او در زمین هستند.
6. اگر شما در منهاج فردوسیان قدم بگذارید، رابطه‌تان با خدای بزرگ و توانا دوستانه می‌شود و از حمایت ملائکه (که بین زمین و آسمان را پر کرده اند) برخوردار می‌شوید. همچنین عنایات ویژه‌ی امام عصر (ارواحنا فداه) شامل حالتان خواهد شد. در این صورت که دوست و حامی بسیار بزرگی همچون خدای جهان آفرین داشته باشید و دست گرمابخش صاحب الزمان (ارواحنا فداه) را بر دل و جان خود حس کنید، آرامشی را درک خواهید کرد که از هیچ راه دیگری قابل دسترسی نیست.
7. سخن آخر این‌که توجه داشته باشید: همسر خوب، پول زیاد، دوستان فراوان، سلامتی بدن و… هرگز نمی‌تواند آرامش حقیقی به انسان ببخشد. چون انسان برای مردن آفریده شده و ترس از مرگ، همیشه بر خوشی هایش سایه افکنده است. اگر با منهاجی شدن بتوانید بهشت برین را برای خود فراهم کنید و فردوسی بودن را برای خود قطعی نمایید، خواهید دید که تمام ترس‌ها و ناآرامی‌ها به یکباره از سرای وجود، رخت بر می‌بندد و آرامشی ابدی به دست می‌آید که حتی مرگ هم نمی‌تواند آن را به هم بزند.
برای موفقیتتان دعا می‌کنم.

موفق باشید
حاج فردوسی

با عرض سلام و خسته نباشید خدمت حاج فردوسی عزیز
من جواب پاسخهای شما به دوستان رو خواندم البته باید این نکته را یادآور بشم که بیشتر دوستان مثل من آشناییشون با شما فقط از طریق وبلاگ بوده و هنوز به کتاب دسترسی ندارند لذا از شما خواهشمندم برای برطرف شدن شک و شبهه من نسبت به منهاج فردوسیان شما برایم یه نسخه کتاب pdf بفرستید تا مطالب شما روشنتر گردد.
ممنونم

************
باسمه تعالی شأنه

سلام علیکم
آیا درست است وقتی غریبه‌ای وارد شهر ما شد، به بهانه‌ی این‌که او را نمی‌شناسیم و درباره‌اش مطالعه نکرده ایم، سنگ و آجر به سویش پرتاب کنیم؟!
آیا درست است هر اندیشه‌ی جدید و هر نگاه تازه‌ای را (صد در صد بی‌اطلاع از محتوای آن) دستپرورده‌ی استکبار جهانی و استعمار انگلستان بدانیم؟!
آیا درست است به این دلیل که حاج فردوسی را نمی‌شناسیم و از برنامه‌ی تربیتی‌اش کاملاً بی‌اطلاع هستیم، ناسزا بگوییم و توهین کنیم؟!
من از شخصی دلگیر نیستم بلکه از این مبنای غیر منطقی و غیر اسلامی و غیر انسانی، رنجورم که ندیده و نشناخته محکوم می‌کنند.
به راستی اگر قیامتی باشد (که هست) و اگر حساب و میزانی باشد (که هست) و اگر از این تهمتها و توهین‌ها بازخواست کنند (که خواهند کرد) چه جوابی آماده کرده اند؟!
آنچه به صورت پی‌دی‌اف برایتان ارسال می‌شود، فقط جزوه‌ی آشنایی با منهاج فردوسیان است نه کتاب منهاج فردوسیان. کتاب «مجموعه‌ی قواعد نظری و قوانین عملی منهاج فردوسیان» را می‌توانید از طریق پستی خریداری نمایید.

دعاگو ـ حاج فردوسی

این وبگاه در ستاد ساماندهی پایگاه‌های اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، به شماره‌ی شامد: «1 - 1 - 769104 - 65 - 0 - 3» ثبت شده و تابع قوانین مکتوب جمهوری اسلامی ایران است. / مطالب این وبگاه، وقف عام بوده و نشر آن، حتی بدون نام، آزاد است