جواب 2: رسول معظم (صلی الله علیه و آله و سلم) استغفار نمیکردند بلکه میفرمودند: «اتوب الی الله» ولی استغفار کردن برای ما، بدون عدد خاص، بسیار مطلوب و گرهگشاست. هم ایشان فرمودند: درد شما گناهان و دوای شما استغفار است.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
چنین حدیثی در آدرسی که نوشتهاید، یافت نشد و چون عبارت عربی هم ندارد، فرصت زیادی برای جستجو میخواهد که موجود نیست.
نکتهی دوم: بنده با مطالعاتی که داشتهام، نتوانستم آقای سید صادق شیرازی را فقیه تشخیص بدهم، چه رسد به این که ایشان، مرجع تقلید باشد. پس به نظر اینجانب، تقلید از ایشان، صحیح نیست و نظرات ایشان را در رسالهی توضیح المسائل منهاج فردوسیان که مبنی بر احتیاط است، لحاظ نکردیم.
نکتهی سوم: جز مواردی که بر شمردیم، هیچ اختلاف دیگری در اصول و فروع دین، با آقای شیرازی و همفکرانشان نداریم و آنان را شیعهی اثنیعشری میدانیم. البته در این آقایان، چیزی که رهبر معظم انقلاب از آن به «بصیرت» و «دشمنشناسی» تعبیر کردند، ندیدیم.
نکتهی چهارم: بنده با شخص علامه حسن زادهی آملی (حفظه الله) دشمن و مخالف نیستم بلکه برخی سخنان و نظریات صوفیانهی معظم له را مخالف قرآن و سنت و عترت میدانم. همچنین آقایان شیرازی، با تصوف مبارزه میکنند. لذا افکار صوفیانهی علامه حسن زاده را قبول ندارند. پس در مخالفت و مبارزه با تصوف، ما و شیرزایها، در یک جبهه هستیم، ولی این، به معنی قبول داشتن انحرافات جناح شیرازیها نیست. اشکالاتی که در نکتهی اول برشمردیم، به قوت خود باقی است، گر چه از مبارزهی ایشان با تصوف، استقبال میکنیم.
سخن آخر: راه ما از «راه فحش و لعن» که تکفیریهای شیعه در پیش گرفتهاند، جداست. همچنین راه ما از «راه تعریف و تمجید از افکار صوفیانه» که صوفیگرایان شیعه در پیش گرفتهاند، جداست. راه ما، اعتقاد به واضحات و مسلّمات قرآن کریم و روایات معتبر ائمهی طاهرین (علیهم السلام) و عمل بر طبق آن است.
جواب سؤال 1: توجه داشته باشید که انسانها در دورههای مختلف زندگی، از جهات مختلف جسمی، تغییر میکنند؛ پس اگر دختر از لحاظ جسمی، سالم باشد، خیلی به چشم و ابرو و بینیاش دقت نکنید. همینقدر که غیرقابل تحمل نباشد، کفایت میکند و به مرور زمان، زیبایی لازم را کسب خواهد کرد.
جواب سؤال 2: خانواده یعنی پدر و مادر و برادران و خواهران، خیلی مهم و تأثیرگذار بر تشکیل شخصیت افراد هستند. اگر خانوادهای با گرایش مذهبی باشند، یعنی اهل گناهان کبیره همچون شراب، قمار، زنا، موسیقی، ربا و امثال اینها نباشند، میتوانید امیدوار به تفاهم در زندگی آینده باشید. پس در کنار توجه به مزایای و معایب دختر، خیلی خیلی به خانوادهاش توجه کنید که دچار «خضراء الدمن» (گلی که در مزبله روییده است) نشوید.
جواب سؤال 3: به ما فرمودهاند: «النجاة فی الصدق» یعنی نجات در راستگویی است. پس از همین اول، صادقانه اظهار کنید و اگر پذیرفتند، ادامه بدهید.
جواب سؤال 4: گویا اگر واسطه، این موضوع را تذکر دهد، بهتر باشد ولی اگر واسطه گفت که پذیرفتهاند، خودتان هم متذکر شوید. بعضی واسطهها، در تلاش مقدسی که برای رساندن افراد به یکدیگر میکنند، برخی حقایق را نمیگویند تا ازدواج به هر قیمتی سر بگیرد. پس، واسطه بگوید ولی اگر قبول کردند، خودتان هم اظهار کنید.
بسمه تعالی
باسمه تعالی
جواب 1: بخشی از مشخص شدن همسر، مربوط به تقدیر و بخشی دیگر، مربوط به مطالعه و بررسی خود انسان است. یعنی نمیتوان به طور کامل، انتخاب همسر را به تقدیر حواله داد و از سویی، نمیشود نقش تقدیر الهی را هیچ انگاشت و همهاش را به تلاش و بررسی خود انسان مربوط دانست. ثمرهی عملی این بحث، این است که برای انتخاب همسر، ملاکهایی که در شرع انور آمده را مراعات کنید و بقیهی کار را به خدای تعالی بسپارید که او، خود بهترین وکیل و برترین کفیل است.
بسمه تعالی
بسم الله الرحمن الرحیم
جواب 2: پاسخ به این سؤال در کتاب «آشنایی با منهاج فردوسیان» به صورت مفصل بیان شده است.
جواب 3: این که همت کردهاید گناه نکنید، در حقیقت، همت کردهاید که به جهنم نروید؛ اما به معنی صعود در درجات بهشت نیست. دانش آموزی که همت کرده است مردود نشود، نباید توقع داشته باشد که شاگرد اول و ممتاز مدرسه باشد. برای ممتاز شدن و رسیدن به قلّهها، باید خیلی جوانب را مراعات نمود.
جواب 4: اگر از مراعات قوانین طبقات اولیه شروع کرده و قصد دارید سایر قوانین را نیز به مرور زمان، مراعات کنید، دین فعلی شما، حد اقلی و چشم انداز آیندهی شما، حد اکثری است. اما اگر همتتان را بر مراعات قوانین طبقات اولیه، محدود کردهاید، همان دین حد اقلی است و موجب نجات از جهنم و ورود به درجات اولیهی بهشت خواهد شد. ان شاء الله
جواب 5: دین، چه حد اقلی و چه حد اکثری، مذموم نیست. بلکه سفارششده است. البته سفارش به دین حد اکثری، بیشتر است. و البته اگر همه، بنا را بر حد اقل بگذارند، صدور حد اکثر از چشمهی وحی، لغو و بیهوده خواهد شد. لذا در هر عصری، افرادی پیدا میشوند که بنای دینشان را بر حد اکثر میگذارند؛ که اگر ما هم تلاش کنیم، امید است از آنان باشیم.
توفیق عظیمی که نصیبتان شده را تبریک میگویم ولی توجه داشته باشید که مطالعه، مقدمهی عمل است و مطالعهی بدون عمل، فقط اتمام حجت است.
جواب 2: در صورتی که نماز واجب از اول وقت میافتد یا فرصت ندارید، میتوانید نافلههای نماز ظهر را بعد از نماز ظهر بخوانید.
جواب 4: برای آشنا شدن با این نماز، بنگرید به «قوانین عملی منهاج فردوسیان»، نسخهی دوم، قانون 1814.
جواب 5: وقت نافلهی ظهر از اول اذان ظهر است تا اندکی بعد از اذان که نهایتاً ده دقیقه بعد از دخول وقت است. از این حدود که گذشت، نخست نماز واجب را بخوانید و سپس نافله را قضا کنید.
جواب 2: اینطور نیست که نوروز، کاملاً بدون جایگاه شرعی باشد ولی جایگاه آن، بسیار ضعیف است. پس اگر شادی کردن، همراه با معصیت حق تعالی باشد، مانند گوش دادن به موسیقی، شرابخواری، شطرنجبازی، مسخرهکردن مؤمنین و رقص، باید در هر روز ـ چه عید باشد و چه نباشد ـ ترک شود، اما «شاد کردن» دیگران با برطرف نمودن گرفتاریهای مالی و دغدغههای فکریشان، همیشه نیکوست و نیازی به عید ندارد.
جواب 3: لحظهی تحویل سال، هیچ اتفاق خاصی برای عالم یا آدم نمیافتد و هیچ جایگاه ارزشمندی در شرع ندارد. پس بدون توجه به لحظهی سال، برنامهی عبادی خود را پیگیر باشید و به رسوم مردمان آئینزده، توجه نکنید.
جواب 4: عرض شد که برنامهی عبادی و کاری خود را داشته باشید و هیچ توجهی به لحظهی تحویل سال نکنید. ورود خورشید به برج حمل، فرقی با ورودش در سایر بروج ندارد و این توهم که هر کاری در لحظهی تحویل سال انجام دهید، تا آخر سال، همان را انجام خواهید داد، کاملاً خرافی و بیاساس است و در شأن اصحاب منهاج فردوسیان نیست که به آن توجه کنند.
جواب 5: توصیهی منهاج فردوسیان برای روز اول سال شمسی که به آن «نوروز» گفته میشود، روزه، غسل، لباس نو پوشیدن و عطر زدن است. ولی لحظهی تحویل سال، هیچ مراسم یا دعا یا ذکری ندارد.
جواب 6: عمل بنده، در منظومهی منهاج فردوسیان، جایگاهی ندارد ولی به احترام پرسش، عرض میکنم: چون معمولاً مسافر هستم، روزه نمیتوانم بگیرم و چون مقید نیستم که برای نوروز لباس نو تهیه کنم، لباس نو ندارم که بپوشم ولی تمیز میپوشم و غسل کردن و عطر زدن را به امید ثواب، بجا میآورم.
جواب 9: احتیاط در این است که سال خمسی را به سال قمری حساب کنید.
یک تن «آسوده» در جهان دیدم * آن هم «آسوده»اش تخلّص بود
ای که یک گوشهی چشمت، غم عالم ببرد * حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد
امید از این و آن بردارید و خالصانه به مولای مهربان پناهنده شوید، قطعاً جواب میدهند. پس هر روز، با حال توجه و دل شکسته و اشک روان، زیارت آل یاسین بخوانید و با زبان و لهجهی محلی خودتان با آن حضرت، گفتگو کنید. یقین داشته باشید که صدای شما و خواستهی شما به آن حضرت میرسد.