حاج فردوسی

معلم معنویت، مؤلف منهاج فردوسیان، مستجاب الدعوة

حاج فردوسی

معلم معنویت، مؤلف منهاج فردوسیان، مستجاب الدعوة

۶۹۷ مطلب با موضوع «مکاتباتی بر مبنای منهاج فردوسیان .» ثبت شده است

سلام حاجی
چند وقتی هست که قصد ازدواج کردم، دختر مورد نظر من از دید قرآن و احادیث و نظر بزرگان چه ملاکهائی باید داشته باشد؟ و مهمترین ملاک‌ها برا انتخاب همسر چیست؟
ممنون

************
باسمه تعالی

سلام علیکم
مهمترین ملاک‌ها عبارتند از:
اول: هم کیش باشد، یعنی شیعه‌ی اثنی عشری برای شیعه‌ی اثنی عشری.
دوم: از خانواده‌ی اصیل و متدین باشد.
سوم: خودش متدین باشد.
چهارم: تقاضای مهریه‌ی بالا نکند که نشانه‌ی شومی زن است.

موفق باشید
حاج فردوسی

به نام خدا

سلام
برای بار چندم مزاحم میشم. حاجی رک بگم اصلا حالم خوب نیست. غریزه‌های جوانی بدجوری داره اذیتم میکنه. هرکاری میکنم نمیشه بدجوری سقوط کردم این سقوط کردنو تو خواب هم نمیدیدم. بعضی چیزها اگه تو خواب میدیدم وحشت میکردم الان تو عالم بیداری انجام میدم. رک بگم چشمم بدجوری سُر خورده .حرمت ناموس مردمو نگه نمیدارم. آخه یه روزایی خیلی خوب بود بارها تونسته بودم بر دخترانی که خودشونو عرضه میکردند غلبه کنم. اصلاً فکرم به این غریزه‌ها نبود دو سه سالی وضع هر روز بدتر از دیروز. با اینکه برای ازدواج هیچ موقعیتی ندارم ولی با وجود گزینه مورد پسند دریغ نمیکنم ولی کو! هشت سال تو محیط دانشگاهم هرکی به پُستمون خورده اونی نبود که میخواستیم. زیاد سرتونو درد نیارم و وقت با ارزشتونو با این …نگیرم در یک کلام «تا کفر مرزی نیست»

************
باسمه تعالی

سلام علیکم
1. سقوط واقعی، ناامیدی است. در اولین قدم، نا امیدی را از خودتان دور کنید که نا امیدی از ناحیه‌ی‌ شیطان است. هزار بار اگر زمین خوردید، باز با توکل بر خدای مهربان و توسل به استادان منهاج فردوسیان (علیهم‌السلام) برخیزید و جهاد با نفس را دوباره از سر بگیرید.
2. فاصله‌ی انسان با کفر، ترک نماز است. تا زمانی که نماز را ترک نکرده‌اید، با کفر فاصله دارید.
3. تا زمانی که انسان، نماز را محافظت کند (در اول وقت و با آدابش بخواند) شیطان از او ترسان است ولی هر گاه نماز را ضایع کرد، شیطان جرأت یافته و بر گردنش سوار می‌شود و او را به هر هلاکتی می‌اندازد.
4. با کتاب «بهشت و جهنم در منهاج فردوسیان» بخصوص قسمت جهنم بیشتر مأنوس باشید یعنی در هر شبانه‌روز، ‌قسمتی از آن را با توجه مطالعه نمایید. در بیزار کردن دل از گناه و فساد، نقش مؤثری دارد.
5. در دعاهای شبانه‌روزی‌تان (بخصوص بعد از نمازهای واجب و در سحرگاهان) از خدای مهربان، همسری شایسته و مناسب بخواهید.
6. از تلاش برای فراهم کردن شرایط ازدواج، غفلت نکنید. کسی که ازدواج نماید، نصف دینش را از دستبرد شیطان حفظ کرده است.
7. برای بهبود حال معنوی و یافتن همسری مناسب، برایتان دعا خواهم کرد. ان شاء الله

موفق باشید
حاج فردوسی

با سلام
خیلی سپاسگذارم از اینکه خیلی زود جواب پیام رو دادیت. راستشو بخوایت اصلا فکر نمیکردم اینقدر زود جوابمو بدیت
اگه خاطرتون باشه یک هفته پیش براتون پیام دادم از شخصیتم براتون گفتم غرورم اجازه نمیده , شما هم گفتید عشق در مقابل غرور خاطرتون امد.
در واقع چطور بگم الان دیگه بین عقل و احساس گیرکردم من با خواهر خواستگارم هنوز دوستم بعضی وقتا که در مورد برادرش حرفی میزنه البته نه در مورد موضوع من و او بلکه یک حرف معمولی نمی‌تونم واکنش نشون بدم.
همش از این میترسم اگه یه جوری (که بلدم نیستم) به پسر نشون بدم احساساتمو و اون پاسخ منفی داد چی؟ اون وقت که دیگه نه عشقو دارم و نه غرورمو. یا اینکه خانوادش از این واکنش من بعدا بعنوان وسیله جهت تنه زدن استفاده کنند چی؟
الان دیگه نمی‌دونم اونسبت به من چی حسی داره اصلا به من فکر میکنه؟ نمیتونم واکنش نشون بدم چرا که اون موقع دوتا از خواهراش و مادرش ناراضی بودند البته بیشتر به خاطر مهریه تومدت دوستیم با خواهرش بعد از جریان بهم خوردن سعی کردم که خیلی عادی برخورد کنم و لی خدا میدونه که چی میکشیدم از یک طرف به خودم میگم فایده‌ای نداره با اینطور شخصی که به قول خودش بهم فکر میکرده یکی از آرزوهاش این بوده که یک روز بتونه بیاد دانشگاه سراغم، یا وقتی میرفتم خونشون عادی باهاش برخورد میکردم میگفت اون موقع‌ها خیلی زورم میبرده که چرا به رفتاراش توچه نمیکردم، کسی که اینطور بوده حالا اینقد بی تفاوت، زندگی کنم البته خودم هم رفتارم بعضی وقتا بخاطر سر قولش نبودن تند میشد بهش میگفتم یا چیزی رو قبول نکن یا اگه قبول کردی سر قولت بمون
یکبار بخاطر اینکه اذیتم کرده بود بعدش پشیمون شد وقتی رفته بود خونه دست خودشو با زغال داغ کرده بود تا یادش بمونه دیگه اذیتم نکنه البته اولش فکرکردم شوخی میکنه بعد که دستشو دیدم نه راست میگفته. حالا بگیت چکار کنم (من 28 سالم و اون الان30 سالش)

************
باسمه تعالی

سلام علیکم
1. من مشاور خانواده نیستم بلکه مشاور برنامه‌های کمال و سعادت هستم، پس تمام وقایع را باید از این دریچه تحلیل کنم که آیا به کمال و سعادت شما ربطی دارد یا نه و اگر ربط دارد، ربطش مثبت است یا منفی.
2. این که نوشته‌اید: همش از این میترسم اگه یه جوری (که بلدم نیستم) به پسر نشون بدم احساساتمو و اون پاسخ منفی داد چی؟ اون وقت که دیگه نه عشقو دارم و نه غرورمو. یا اینکه خانوادش از این واکنش من بعدا بعنوان وسیله جهت تنه زدن (طعنه زدن) استفاده کنند چی؟
جواب: از هر چه می‌ترسید خود را در آن بیاندازید که ترس، بدتر از نتیجه‌ی نامطلوب است. پس فقط کافیست از طریق پیامک یا ایمیل، میزان اشتیاق خود را به اطلاع پسر برسانید. بقیه‌اش جور می‌شود. هم شما و هم آن پسر به سنی رسیده‌اید که بتوانید به راحتی انتخاب کنید. باقی ماندن در این ترس‌های واهی، نقش منفی‌ای در سیر تکاملی‌تان دارد.
3. اگر واقعاً دوستش دارید، برای رسیدن به او، نه تنها تلاش کنید بلکه بجنگید. مزه‌ی زندگی در این است که انسان برای رسیدن به خواسته‌هایش بجنگد. و بعد از این که به دستش آوردید، با چنگ و دندان حفظش کنید.
4. اگر قدم پیش گذاشتید و ابراز محبت کردید و‌آن پسر را به تیر مژگان صید نمودید، باید تا آخر عمر با ابراز محبت و ابزار محبت، او را همچنان اسیر و در بند خود نگه دارید. خیال نکنید زندگی در یک روز و دو روز خلاصه می‌شود، بلکه پر فراز و نشیب است و مرد نیاز دارد همسرش در تمام این فراز و نشیب‌ها در کنار و یاورش باشد. اگر این بند را مراعات کردید، به سعادت دنیا و آخرت خواهید رسید و مسیر تکامل را به سرعت، طی خواهید نمود.

موفق باشید
حاج فردوسی

سلام. یکی از اساتید حوزه به نام آقای ا… نـ… در مقاله‌ای اثبات می‌کند که احادیث ردیه‌ی صوفی‌گری، ساختگی است و قبل از حدیقه الشیعه در هیچ منبع روایی ذکر نشده است، پاسخ منهاج فردوسیان چیست؟

************
باسمه تعالی

سلام علیکم
1. دعوای ما با یک اسم نیست بلکه با یک جریان فکری ـ عملی است. در این جهان، یک راه برای رسیدن به کمال و سعادت وجود دارد که با نام «منهاج فردوسیان»‌ مشخص شده است. غیر از این راه روشن و وسیع، بقیه‌ی راه‌ها در حقیقت، بیراهه است و با نام «صوفیه» مشخص کرده‌ایم.
2. از آنجا که برای محکوم کردن صوفیه، از هیچیک از روایات مذمت صوفیه استفاده نشده است، رد شدن تمام روایات آن، هیچ ضرری به منهاج فردوسیان و هیچ نفعی به حال صوفیه ندارد و هیچ تغییری در مواضع منهاجی ما نسبت به صوفیه ایجاد نخواهد نمود.
3. به فرض این که تمام روایات رد صوفیه ساختگی باشد، نمی‌توان وجود بیراهه و بیراهه‌ها در پیش روی انسان را انکار کرد. در اصطلاح ما، بیراهه را «صوفیه» می‌خوانیم.
4. برای این که تصور واضحی از صوفی و منهاجی داشته باشید، مطالعه‌ی فرق‌های صوفی و منهاجی از کتاب «آشنایی با منهاج فردوسیان»‌ را به شما توصیه می‌کنم.

موفق باشید
حاج فردوسی

سلام حاج عزیز
اگه کسی در ترک حرام مشکلی نداشته باشه. یعنی هیچ کار حرامی انجام نده، واجباتم انجام بده، برای ورود به منهاج فردوسیان از کدام مرحله شروع کند؟

************
باسمه تعالی

سلام علیکم
ورود به منهاج فردوسیان برای همه یکسان است یعنی باید از اصلاح اعتقادات شروع کرده و سپس وارد اصلاح اعمال گردند. منتهی فرقی که موفقین (کسانی که واجب و حرام را مراعات می‌کنند) با غیر موفقین دارند در سرعت طی کردن مراحل است. یعنی کسی که قبلاً مراعات حرام و واجب می‌کرده، با سرعت از این مراحل گذشته و فقط دقایقی را صرف مطالعه و آشنایی با آن می‌نماید؛ اما کسی که اهل مراعات نیست، باید روزها، ماه‌ها و حتی سال‌ها گرفتار چشاندن تلخی مراعات واجبات و محرمات به نفس باشد.

موفق باشید
حاج فردوسی

سلام
لطفاً راجع به این موضوع اظهار نظر فرمایید… چرا با وجود یکصد و بیست وچهارهزار پیامبر، مشهور نیست که پیامبری از مشرق زمین مثل هند، کره، چین، ژاپن و … ظهور کرده باشد؟! مگر میشود باور کرد خداوند جمعیت فراوان آن مناطق را بدون هدایت به حال خود رها کرده باشد؟! تکلیف مردم آن مناطق در قیامت چیست؟

************
باسمه تعالی

سلام علیکم
1. اهمیت دادن به اینگونه سؤالات که ثمره‌ی عملی ندارد، (یعنی مطرح کردن و جواب دادن به آنها) خارج از منهاج است. و این پاسخگویی فقط به احترام سؤال کننده است نه برای ارزش داشتن پرسش. پس اگر کسی جواب این سؤالات را به خوبی بداند یا اصلاً نداند، هیچ تأثیری در تکامل و سعادتش نخواهد داشت.
2. قرآن کریم که سند قطعی الهی قدسی موجود است، به تصریح می‌فرماید:
«إِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلاَّ خَلا فیها نَذیرٌ» [سوره‌ی فاطر، آیه‌ی 24]
ترجمه: هیچ امّتی نبوده مگر اینکه در آن، هشدار دهنده‏ای گذشته است».
پس در این که ساکنان چین و ماچین هم پیامبر داشته‌اند، شکی نیست.
3. به تصریح قرآن کریم، خدای متعال هیچ قومی را سرگردان و بی‌صاحب نگذاشته است، می‌فرماید:
«وَ لِکلِّ قَوْمٍ هادٍ» [سوره‌ی رعد، آیه‌ی 7]
ترجمه: و برای هر گروهی هدایت کننده‏ای است».
4. هر قومی بر طبق آموزه‌های پیامبر خودشان در قیامت، مؤاخذه خواهند شد، می‌فرماید:
«یَوْمَ نَبْعَثُ فی‏ کلِّ أُمَّةٍ شَهیداً عَلَیْهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ جِئْنا بِک شَهیداً عَلی‏ هؤُلاءِ» [سوره‌ی نحل، آیه‌ی 89]
ترجمه: و [به یاد آور] روزی را که در هر امتی گواهی از خودشان برایشان برانگیزیم، و تو را [هم‏] بر این [امت‏] گواه آوریم».

موفق باشید
حاج فردوسی

با سلام
1. آیا در منهاج فردوسیان انجام تفریحات غیر عبادی معنا و جایگاهی دارد؟ (مثل تماشای تلویزیون و انجام بازی‌های فکری و مطالعه اطلاعات عمومی و …)
2. آیا در منهاج فردوسیان سیگار کشیدن حرام، مکروه یا مباح هست؟ (اگر فردی گاهی سیگار بکشد چه حکمی دارد؟)
3. چگونه حالت تنفر از گناه و توجه به عبادات را در خود ایجاد و استوار کنیم؟
با تشکر

************
باسمه تعالی

سلام علیکم
جواب شما را به صورت بند به بند عرض می‌کنم:

جواب 1: اگر همگام با قوانین منهاج، پیشرفت عملی داشته باشید، وقتی به قانونی رسیدید که بازی را برایتان منع می‌کند، به آن قانون احترام بگذارید ولی تا قبل از رسیدن به آن قانون در سیر عملی، سعی کنید مرحله‌ای که در آن قرار دارید را با استحکام و دقت زیاد، مراعات نمایید و مواردی که ذکر کرده‌اید، ضرری به کمال و سعادت شما (در این مرحله از تکامل) نمی‌زند.

جواب 2: ضرر رساندنِ سیگار به بدن از واضحات و مسلّمات پزشکی است یعنی هیچ پزشکی را نخواهید یافت که کشیدن سیگار را مفید برای بدن بداند. وقتی به مراعات قوانین مرحله‌ی سوم رسیدید، باید بر طبق یکی از اولین قانون‌هایش، سیگار کشیدن را ـ‌ حتی برای تفریح ـ کنار بگذارید.

جواب 3: با کتاب «بهشت و جهنم در منهاج فردوسیان»‌ خصوصاً قسمت جهنم بیشتر انس بگیرید. یعنی سعی کنید در هر شبانه روز، مقداری از آن را با دقت، مطالعه نمایید. همین کار موجب می‌شود آرام آرام از معصیت خالق متعال بیزار شده و به اصلاح اعتقادات و انجام اعمال صالح، رغبت نمایید.

موفق باشید
حاج فردوسی

با عرض سلام مجدد و تشکر
1. این برادری با اخوتی که برادران ایمانی میبندند تفاوتی دارد؟
2. اگر براساس آزمون، اخوتی بسته شد و رویه برادر دینی عوض شد چه؟
3. آیا اخوت با چند نفر، خلاف سنت نیست؟
4. آیا مبلغ دینی می‌تواند با گروهی اخوت ببندد تا به این بهانه بتواند بهتر کار فرهنگی کند (مثلا با گروهی از نوجوانان اخوت ببندد برای منهاجی کردن آنان یا هیئتی کردن و…)؟

************
باسمه تعالی

سلام علیکم
جواب شما را به صورت تک به تک عرض می‌کنم و به نستعین.

جواب 1: قبلاً با تحقیق عرض شد چیزی به عنوان «عقد اخوت» و «صیغه‌ی برادری» سند درستی ندارد. ولی این «برادری» ریشه و عمق واقعی در روح و باورهای دو طرف دارد و نمی‌توان با لفظی ایجاد کرد یا از بین برد.

جواب 2: باید نهایت تلاش را برای نجات و بازگرداندنش به راه راست انجام داد.

جواب 3: خلاف سنت نیست ولی بسیار کم اتفاق می‌افتد.

جواب 4: اگر منظورتان خواندن «عقد اخوت» است که قبلاً عرض شد، سند درستی ندارد ولی اگر منظورتان این است که با جمعی طرح دوستی بریزد، اشکال ندارد و اگر با شرایطش باشد، می‌تواند خیلی هم موفقیت‌آمیز باشد.

موفق باشید
حاج فردوسی

سلام و تشکر
حاج فردوسی من همان جوانی هستم … یکی از دغدغه‌های این روزهای من داشتن فرزندانی حقیقتا صالح و شیعه می‌باشد که به همین خاطر از شما سوال کردم که از ابتدا و شب زفاف چه بکنیم که در آینده که قصد فرزند دار شدن کردیم مسیر را درست رفته باشیم در جواب آن سوالم در نامه قبلی فرموده بودید آیه‌ای از قرآن را به این مضمون که خداوند مرده را از زنده و زنده را از مرده به وجود می‌آورد و ان شا الله از ما فرزندانی صالح و شیعه‌ی امام زمانی به دنیا بیاید.
هرچند نگران این هستم شرایط نامناسب خانوادگی بر فرزندم تأثیر بگذارد و دوست ندارم حتی لحظه‌ای در آغوش زنان بد حجاب اقوام قرار گیرد و او را به صورت‌های بچه گانه و ناجور و الفاظ نامربوط ناز دهند و ده‌ها افکار دیگر که در زمینه تربیت فرزند فکر مرا مشغول می‌کند و نگرانم می‌کند که نتوانم خوب تربیت کنم و این باعث شود به خود بگویم اول خودم در صراط مستقیم قدم‌های خود را محکم کنم و بعد اقدام به فرزند دار شدن کنیم.
با این حال سوالاتم به صورت جزئی نیست فقط بفرمایید برای شب زفاف چه عمل خاص باید انجام داد از نماز و دعا گرفته تا حالت قرار گرفتن بدن و مکان و زمان؟
کتاب اصلی منهاج فردوسیان هم تهیه کردم و با یکی از دوستان قرار گذاشتیم با مطالعه و برنامه‌ریزی کم کم شروع کنیم و مسیر منهاج فردوسیان را طی کنیم. به دعای شما هم محتاج هستیم و دعا کنید والدین ما همسر و ذریه ما هم در راه اسلام ناب محمدی و شیعه امام زمانی و از منهاجیان باشند. ان شاء الله
حق نگهدارتون

************
باسمه تعالی

سلام علیکم
همان‌طور که قبلاً به عرض رسید، قسمت زیادی از خوب یا بد شدن فرزند به اختیار پدر و مادر نیست. البته آنان وظایفی دارند که اگر انجام ندهند، در قبال فرزند و اولیای دین و خدای تعالی مسؤولند ولی این طور هم نیست که اگر تمام آن وظایف را به خوبی انجام دادند، حتماً و صد در صد، فرزندشان آنی خواهد شد که دوست دارند. پس تذکر اول این است که شما وظایفتان را به درستی انجام دهید و بقیه‌اش را به خدای تعالی و تربیت اسم شریف «رب» بسپارید.
برای انجام وظایف، لازم است از آنها اطلاع داشته باشید و برای اطلاع، مطالعه‌ی صفحات 76 و 77 و 92 و 112 و 113 و 129 و 130 و 131 و 171 نسخه‌ی اول منهاج فردوسیان را به شما توصیه می‌کنم.

موفق باشید
حاج فردوسی

سلام بر حاج فردوسی
چرا اصرار دارید که حضرت بقیة الله الاعظم (عجل الله فرجه الشریف) را «استاد حاضر» بخوانید در حالی که ایشان در غیبت کبری هستند؟!

************
باسمه تعالی

سلام علیکم
این نامگذاری برای مبارزه‌ی جدّی و علنی با این تفکر انحرافی است که آن بزرگوار را در غیبت از تمام شئون امامت می‌داند در حالی که ایشان فقط در غیبت از شئون سیاسی و اجتماعی هستند ولی تربیت نفوس مستعده و جان‌های آماده و دل‌های مشتاق، همچنان بر عهده‌ی‌ایشان است و در این صحنه، حضور و ظهور کامل دارند.
در زمان استاد اعظم و رسول معظم (صلی الله علیه و آله و سلم) و همچنین ائمه‌ی هدا (علیهم‌السلام) خیلی از مسلمانان و شیعیانی که در کشورها و شهرهای دور از مدینه بودند، در تمام عمر حتی یک بار هم آن حضرات را زیارت نمی‌کردند، بعضی یک بار و بعضی بیشتر و بیشتر موفق به تشرف و زیارت آن ذوات مقدس می‌شدند. اکنون نیز برخی شیعیان در تمام عمرشان حتی یک بار توفیق زیارت آگاهانه‌ی حضرت صاحب الامر (ارواحنا فداه) را نمی‌یابند، برخی برای یک بار و برخی بیشتر و بیشتر موفق به ملاقات با ایشان می‌گردند. اما نکته‌ی در خور توجه این است: همچنان که ندیدن رسول اعظم (صلی الله علیه و آله و سلم)‌ و امامان معصوم (علیهم السلام) در هزار و چهارصد سال پیش برای مردم آن عصر اگر ولایتشان را قبول کرده و دستوراتشان را انجام می‌دادند، ضرری به کمال و سعادتشان نمی‌زد، اکنون نیز آن عزیز در میان ما حاضرند و زندگی می‌کنند و زیارت نکردنشان ضرری به کمال و سعادت نمی‌زند، اگر همراه با ایمان و عمل صالح باشد.
پس ما، آن عزیز عالم هستی را هم «استاد» راه کمال و سعادت و هم «حاضر» در صحنه‌ی تربیت جان‌های آماده می‌دانیم و به همین ملاحظه، ایشان را «استاد حاضر» می‌خوانیم.

موفق باشید
حاج فردوسی

سلام حاج فردوسی
با تشکر از پاسخی که به سوالاتم دادید و شرمنده از این که نامرتب شماره‌گذاری کرده بودم.
در رابطه سوال شماره 5 که در جواب فرمودید شرایط و مقدمات ویژه‌ای دارد، آیا می‌شود این شرایط را ذکر بفرمایید؟ البته اگر اشکال ندارد! و برای امثال من گنهکار هم امکان دارد؟
شاید یک انسان دنیا زده‌ی مادیاتی غافل از آخرت مثل من بعد از با خبر شدن از وضعیت امواتش دلش بلرزد و به آنچه که خداوند در قرآن فرموده یقین کامل بیابد و آدم‌تر شود!
ببخشید از این سوالات می‌پرسم و وقت شما رو گرفتم.

************
باسمه تعالی

سلام علیکم
این که عرض شد آگاهی یافتن از حال مردگان، شرایط و مقدمات خاصی دارد برای این است که کسی به سراغ انحرافاتی با عنوان «ارتباط با ارواح» یا «احضار ارواح» نرود.
روح پس از جدا شدن از بدن، در اختیار خودش نیست و نمی‌تواند آزادانه به هر کجا سر بزند و با هر کس گفتگو نماید. پس فکر آگاهی یافتن از حال مردگان از طریق «احضار ارواح» و لوح و نعلبکی را کنار بگذارید.
همچنین مردگان (با ایمان) در شرایط خاص و زمان‌های مشخص اجازه می‌یابند به خانه‌هایشان برگردند و از شادی فرزندانشان مطلع شده و شاد گردند.
آنچه بر طبق کتاب خدا، فرمایشات استادان منهاج فردوسیان (علیهم‌السلام) و تجربیات شخصی به یقین ثابت می‌باشد، این است که اعمال خیری که برای مردگان هدیه می‌شود، به آنان می‌رسد و به شدت، خوشحالشان می‌سازد.
اگر با توجه به این قاعده‌ی نظری (که اعمال خیر زندگان به مردگان می‌رسد) برای اموات‌تان اعمال خیر انجام داده و هدیه فرستادید، در هر زمان که خدای تعالی اراده کرده و اجازه بدهد، در عالم خواب و در قالب رؤیای صادقه، شرح حالشان را برایتان به اجمال یا تفصیل خواهند بازگفت.
البته دستوراتی برای خواب دیدن اموات نیز از استادان منهاج فردوسیان (علیهم‌السلام) رسیده است که برای آگاهی از آنها به کتاب «باقیات الصالحات» اثر مرحوم محدث قمی (ره) که در حاشیه‌ی «مفاتیح الجنان» آمده، باب ششم مراجعه نمایید.

موفق باشید
حاج فردوسی

با عرض سلام و تشکر
قال علی علیه السلام:
«احْمِلْ نَفْسَک مِنْ أَخِیک عِنْدَ صَرْمِهِ عَلَی الصِّلَةِ وَ عِنْدَ صُدُودِهِ عَلَی اللَّطَفِ وَ الْمُقَارَبَةِ وَ عِنْدَ جُمُودِهِ عَلَی الْبَذْلِ وَ عِنْدَ تَبَاعُدِهِ عَلَی الدُّنُوِّ وَ عِنْدَ شِدَّتِهِ عَلَی اللِّینِ وَ عِنْدَ جُرْمِهِ عَلَی الْعُذْرِ حَتَّی کأَنَّک لَهُ عَبْدٌ وَ کأَنَّهُ ذُو نِعْمَةٍ» [نهج البلاغه، نامه‌ی 31]
ترجمه: در برخورد با برادرت چون از تو ببرد خود را به پیوند با او وادار کن، چون از تو روی برگرداند، مهربانی پیشه کن، و چون بخل ورزد از بخشش کوتاه میا، و هنگام دوری کردنش از نزدیک شدن و هنگام سخت‌گیری‌اش از نرمی و به هنگام جرمش از پذیرفتن عذر، کوتاه میا. تا آنجایی که گویا تو بنده او هستی و او ارباب تو.
«وَ إِیَّاک أَنْ تَضَعَ ذَلِک فِی غَیْرِ مَوْضِعِهِ» [نهج البلاغه، نامه‌ی 31]
ترجمه: مواظب باش این توصیه‌ها را در غیر از جای خود به کار نبندی.
لطفاً چند مساله را تبیین بفرمایید:
1. منظور مولا علی (علیه‌السلام) از برادر در این حدیث و احادیث این چنینی آیا منظور مسلمانانند یا تمام کسانی که در جهانند یا شیعیان اعم از پایبند و غیر پایبندو کلا چه کسانی اهلیت برادری دارند؟
2. این بکار نبردن در غیر موضع دقیقاً کجا و با کدام برادران است؟
3. اگر نکته خاصی ازین حدیث برداشت میفرمایید، بفرمایید.
التماس دعا از تمام اصحاب منهاج فردوسیان
اجرکم عندالله

************
باسمه تعالی

سلام علیکم
سؤالاتتان را به ترتیب جواب می‌دهم و بالله التوفیق و علیه التکلان.

جواب 1: حد متیقن این است که بعضی افراد (که شاید خویشاوندی و پیوند خونی هم داشته باشند) به قدری با یکدیگر احساس نزدیکی افق فکری و مرام زندگی می‌کنند که به راحتی می‌توان آنان را «برادر» دانست. گاهی این رابطه بین دو برادر از یک پدر و مادر اتفاق می‌افتد. گاهی این رابطه بین مثلاً دو پسر خاله یا پسر دایی و پسر عمه یا دو پسر عمو اتفاق می‌افتد. گاهی این رابطه بین دو همکلاسی، دو بچه محل، دو همکار و دو رفیق اتفاق می‌افتد.
اگر کسی را بعد از مدت‌ها همنشینی همه‌جانبه و آزمودن در سفر و حظر و خطر به عنوان انسانی سلیم النفس، خوش‌فکر و ارزشی یافتید، تمام توصیه‌ی مولا را درباره‌اش مراعات نمایید. اما اگر نیافتید، به همان مراعاتِ حُسن خلق، حُسن معاشرت، تواضع و موارد دیگر که در قوانین منهاج فردوسیان آمده است، بسنده کنید.

جواب 2: برای افرادی که به طور کامل آزموده نشده‌اند و برای کسانی که در آزمون‌ها موفق نبوده‌اند.

جواب 3: گر چه روی سخن حضرت با مردان و با عبارت برادر و برادری است ولی به حکم عقل، همین توصیه‌ها را به زنان به عنوان خواهری نیز می‌توان داشت یعنی زنان نیز باید در بین خودشان و برای خواهران صمیمی‌شان همین دستورات را مراعات نمایند.

موفق باشید
حاج فردوسی

سلام علیکم
سؤال: مگر شما نفرمودید که میرداماد کبیر یک صوفی یا صوفی‌گرا بوده، پس اگر بوده نباید کتابهایش تدریس شود و اگر صوفی و صوفی‌گرا نبوده پس خواندن کتابهایش نباید مشکل داشته باشد.

************
باسمه تعالی

سلام علیکم

هر عالمی که صوفی‌گرا باشد، فقط در همان نظراتی که موافق با صوفیه است، نباید از او استفاده نمود ولی در سایر مطالب و کتاب‌های علمی‌اش قابل استفاده خواهد بود.

موفق باشید
حاج فردوسی

سلام. پدرم گوشش سنگین شده و باید باهاش بلند صحبت کنم. از طرفی ما خیلی عقایدمون فرق میکنه. دیدمون به زندگی متفاوته. من مذهبی هستم اما پدرم خیلی مذهبی نیست و اکثر اوقات بحث داریم. اما این مسئله‌ی سنگینی گوش و بلند حرف زدن من باعث شده که همش فکر میکنه من دارم باهاش دعوا میکنم. آروم حرف میزنم نمیشنوه بلند حرف میزنم فکر میکنه دارم دعوا میکنم. عقایدمون هم یکی نیست. پدرم خیلی اهل حسابگریه و مادرم هم خیلی معذبه. گاها من بین دعواهای اونها گیر میکنم. از این حمایت کنم اون یکی ناراحت میشه از اون حمایت کنم این یکی. بدجور گیرکردم. هرکار خوب یا مناجات و دعا و مراقبه هم که میکنم وقتی به پدرم برخورد میکنم یا بین اونها میفتم همش از بین میره. با این وجود خیلی خیلی دوستشون دارم و خیلی بهشون وابسته هستم. طاقت ناراحتی شونو اصلا ندارم. گاهی هم که آخر دعوامون میشه بعدش مثل چی پشیمون میشم که باز نتونستم جلوی عصبانیتمو بگیرم. خواهش میکنم راهنمایی کنید.

************
باسمه تعالی

سلام علیکم
1. اگر با همسرتان (که خیلی دوستش دارید) یا رئیستان (که خیلی برایش احترام قائل هستید) از طریق تلفن همراه در جایی که به خوبی آنتن نمی‌دهد، که مجبور باشید صدایتان را بلند کنید، گفتگو کنید، چطور صحبت می‌کنید که احساس سرد شدن روابط دوستی یا بی‌احترامی نکند؟! با پدرتان هم همانطور صحبت کنید. شما در حقیقت، با عصبانیت، دعوا و از سر بی‌حوصلگی با پدر سخن می‌گویید و انتظار دارید به حساب سنگین بودن گوش‌هایش گذاشته شود.
2. اگر پدرتان گوش‌هایش سنگین شده، چشم‌هایش که می‌تواند سردی، بی‌اعصابی، بی‌حوصلگی و عصبانیت را در چهره‌تان ببیند. مهربانی و احترام، فقط در کوتاه و بلند بودن صدا نیست بلکه در حالات چهره و کلماتی که استخدام می‌کنید، به آسانی قابل تشخیص است.
3. اگر پدر شما کافر باشد، اجازه ندارید با رفتار، گفتار و حتی حالت چهره‌تان او را آزار دهید چه رسد به این که می‌گویید مؤمن است ولی خیلی مقید به آداب اسلامی نیست.
4. هرگاه پدر و مادرتان با یکدیگر به بحث یا دعوای لفظی مشغول شدند، شما مانند یک برده، ساکت و آرام در کناری بایستید و فقط گوش بدهید. لازم نیست نخود هر آش و میدان‌دار هر معرکه باشید. شما نبوده‌اید که آن دو زن و شوهر بوده و با هم صلح و جنگ داشته‌اند. بهترین لحظات عمرشان را در کنار هم گذرانده و سخت‌ترین دعواها را هم با هم داشته‌اند.
5. اساساً هر جا دعوایی بین مؤمنین صورت می‌گیرد، پای شیطان در میان بوده و تلاش او قابل مشاهده است. پس در کنار صحنه‌ی دعوا به ذکر شریف صلوات یا تلاوت قرآن مشغول شوید تا موجب راندن شیطان رجیم از صحنه و آرام شدن غائله باشد.

موفق باشید
حاج فردوسی

سلام علیکم. برای نفی خواطر چه راهکاری را پیشنهاد می‌کنید؟ چه آیات یا اذکاری را توصیه می‌کنید تا در زمانی که سهواً چشممان به تصاویر بد افتاد تکرار کنیم تا در ذهنمان حک نشوند؟ برای کسی که کمی عادت به دیدن تصاویر ناجور کرده چه راه حلی پیشنهاد می‌کنید؟

************
باسمه تعالی

سلام علیکم
هیچکدام از راهکارهایی که فرقه‌ها و نحله‌های مختلف برای ضبط خیال و نفی خواطر ارائه داده‌اند، مورد سفارش شرع انور نیست.
نگاه سهوی، در ذهن و دل، ثبت و حک نمی‌شود. بعد از نگاه عمدی، اذکار عمومی مانند ذکر شریف استغفار یا ذکر شریف صلوات، مانع اثر بد آن بر جان خواهد بود. ان شاء‌ الله.
البته توجه داشته باشید، بهترین راه برای این که تصاویر و فیلم‌های بد بر دل و جانتان اثر نگذارد، ندیدن آنهاست. یعنی بهترین پادزهر و درمان برای کسی که جام زهر می‌نوشد این است که ننوشد.
و کسی که زهر می‌نوشد و سراسیمه به دنبال پادزهر می‌گردد را نمی‌توان عاقل شمرد.

موفق باشید
حاج فردوسی

سلام حاج فردوسی. در زندگینامه و جواب سئوالات خوندم که خود شما سالهای زیادی رو با اهل عرفان و فلسفه گذروندید. اگر امکانش هست بگید پیش کیا می‌رفتید و چقدر فلسفه و عرفان خوندید. از کجا بود که دیدید این راه به درد نخوره و ایراد داره. خواهش میکنم مثل همیشه واضح جواب بدید تا ما اشتباهات شما رو تکرار نکنیم. اگر اسم ببرید بهتره چون متوجه میشیم که دقیقاً شما با چه کسانی مانوس بودید و دریافتهای بصری تون شما رو به این نتیجه رسونده. با تشکر

************
باسمه تعالی

سلام علیکم
گذشته‌ها گذشته و باید به فکر حال و آینده بود، ولی به احترام سؤالتان، مختصری عرض می‌کنم.
در طول سالیان متمادی، طیف وسیعی از کسانی که ادعای ارائه‌ی برنامه‌ی تربیتی داشتند یا احتمالش می‌رفت که برنامه‌ای داشته باشند را مورد مطالعه قرار دادم. از عرفای غیر اسلامی مانند کارلوس کاستاندا، لوبسانگ رامپا، بودا، اوشو، سای بابا گرفته تا عرفای غیر شیعی مانند مولوی رومی، محی‌الدین عربی، داوود قیصری، عمر بن فارض، تاج الدین خوارزمی، حمزه فناری، ابن ترکه، عطار نیشابوری تا عرفای شیعه مانند ملاصدرای شیرازی، سید حیدر آملی، علامه طباطبایی، پهلوانی تهرانی، حسن زاده آملی را مطالعه‌ کردم و برنامه‌های ارائه داده شده توسط اینان را در ترازوی کتاب و سنت سنجیدم که هر کدام به نحوی نقصان داشت و در مرحله‌ای از دور مقایسه و مسابقه خارج می‌شد.
پس از یک مطالعه‌ی جامع، به این نتیجه رسیدم که هیچکدام نتوانسته یا نخواسته‌اند تسلیم وحی شده و راهی که خدای متعال برای تکامل و سعادت بشر باز کرده است را نشان دهند. به این صورت بود که خودم (با استعانت از قویّ مطلق و عالم پیدا و آشکار) اقدام به ترسیم نقشه‌ی راه تکامل و ارائه‌ی آن به مشتاقان رسیدن به کمال و سعادت نمودم.
در برنامه‌ی تربیتی «منهاج فردوسیان»‌ سعی شده نقایص سایر برنامه‌ها مرتفع گردد تا «کامل‌ترین»، «جامع‌ترین»، «معتبرترین»، «مطمئن‌ترین» و «مفصل‌ترین» برنامه‌ی‌ تربیتی برای رسیدن به کمال و سعادت در «دنیا» و «آخرت» در ابعاد مختلف «فردی» و «اجتماعی» ارائه شود. (این کلمات بر طبق حساب مشخصی انتخاب گردیده و هر کدام در جای خودش اثبات شده است و برای همیشه آماده‌ی اثبات تک تک آنها هستم. ان شاء الله)
هر کس بتواند در مبارزه با «فرعون» درونش که همان سلیقه‌ورزی و ذوق‌زدگی نسبت به افراد و گرایش‌هاست، پیروز شود و تسلیم وحی گردد، اگر به شرق و غرب عالم سفر کند و کسب دانش و معرفت نماید، نهایتاً تسلیم برتری برنامه‌ی تربیتی «منهاج فردوسیان»‌ بر سایر برنامه‌های موجود خواهد شد.
نکته‌ی نهایی و بسیار مهم این که: اظهار دشمنی با «برنامه‌‌ی تربیتی منهاج فردوسیان» یا به جهت آشنا نبودن با قواعد نظری و قوانین عملی آن؛‌ و یا به دلیل وجود اشکال در نطفه است.

موفق باشید
حاج فردوسی

با سلام
1. مطلب زیر را در یکی از سایت‌ها خواندم. سندیت این حدیث چیست؟ یک روز، مرحوم آیت الله میرزا احمد مجتهدی تهرانی که خدا ایشان را غریق رحمت واسعه‌ی خویش نماید؛ با حالی خاص به بیان یک روایتی پرداختند که احساس کردم جگرم جلا و صفا پیدا کرد.ایشان فرمودند: روزی فردی آمد خدمت امام معصوم (امام باقر و یا امام صادق علیهما السلام که تردید از بنده می‌باشد) و به ایشان عرض کرد: اگر روزی یکی از دوستان شما گناهی کند، عاقبتش چگونه خواهد بود؟ امام در پاسخ به وی فرمودند: خداوند به او یک بیماری عطا می‌نماید تا سختی‌های آن بیماری کفاره‌ی گناهانش شود. آن مرد دو مرتبه پرسید: اگر مریض نشد چه؟ امام مجدد فرمودند: خداوند به او همسایه‌ای بد می‌دهد تا اورا اذیت نماید و این اذیت و آزار همسایه، کفاره‌ی گناهانش شود. آن مرد گفت: اگر همسایه‌ی بد نصیبش نشد چه؟ امام فرمودند: خداوند به او دوست بدی می‌دهد تا وی را اذیت نماید و آزار آن دوست بد، کفاره‌ی گناهان دوست ما باشد. آن مرد گفت: اگر دوست بد هم نصیبش نشد چه؟! امام فرمودند: خداوند همسر بدی به او میدهد تا آزار‌های آن همسر بد، کفاره‌ی گناهانش شود. آن مرد گفت: اگر همسر بد هم نصیبش نشد چه؟ امام فرمودند: خداوند قبل از مرگ به او توفیق توبه عنایت می‌فرماید. بازهم آن مرد از روی عنادی که داشت گفت: و اگر نتوانست قبل از مرگ توبه کند چه؟ امام فرمودند: به کوری چشم تو ! ما او را شفاعت خواهیم کرد.
2. در قیامت چه کسانی می‌توانند شفاعت کنند و شفاعت شامل چه افرادی می‌شود و در کدام مرحله از حساب و کتاب است؟
3. از لحظه مرگ همان ابتدا که روح از بدن جدا می‌شود، قبل از خاکسپاری، هنگام خاکسپاری بعد از دفن کردن و…. تا نهایت امر که انسان وارد جایگاه خود میشود چه مراحلی را می‌گذراند و چند سال طول میکشد و آیا انسان تنها هست و حیات او به چه صورت است و رشد و نمو و تغذیه دارد و کلا در صورت امکان این مراحل را توضیح بفرمایید؟ (اصلا دانستن این موارد نیاز هست یا خیر؟!)
4. آیا بهشت و جهنم نهایی در حال حاضر وجود دارد یا بعد از نابودی این دنیا و رخ دادن قیامت به وجود خواهد آمد و خلق خواهد شد، با این حال همه کسانی که تا کنون از دنیا رفته‌اند از حضرت آدم (ع) تا… آیا همچنان در برزخ هستند یا اینکه به حساب و. کتابشان رسیدگی شده از پل صراط گذشته‌اند و بهشت یا جهنم ابدی وارد شده‌اند؟
5. آیا برای انسان زنده امکان دارد از وضعیت اموات خود یا شهدا با خبر شود و بداند در چه وضعیتی قرار دارند؟!
با تشکر. التماس دعای ویژه. یا حق

************
باسمه تعالی

سلام علیکم
جواب را به ترتیب عرض می‌کنم و من الله التوفیق.
1. سندیت این حدیث چیست؟
جواب: چنین روایتی را نیافتم ولی نزدیک به همین مضمون، روایتی است بدین عبارت:
رُوِیَ عَنْ صَفْوَانَ الْجَمَّالِ قَالَ‏ دَخَلْتُ عَلَی الصَّادِقِ (علیه‌السلام) فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاک سَمِعْتُک تَقُولُ شِیعَتُنَا فِی الْجَنَّةِ وَ فِی الشِّیعَةِ أَقْوَامٌ یُذْنِبُون وَ یَرْتَکبُونَ الْفَوَاحِشَ وَ یَأْکلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ وَ یَشْرَبُونَ الْخَمْرَ وَ یَتَمَتَّعُونَ فِی دُنْیَاهُمْ فَقَالَ نَعَمْ هُمْ أَهْلُ الْجَنَّةِ اعْلَمْ أَنَّ الْمُؤْمِنَ مِنْ شِیعَتِنَا لَا یَخْرُجُ مِنَ الدُّنْیَا حَتَّی یُبْتَلَی بِسُقْمٍ أَوْ بِفَقْرٍ أَوْ بِدَیْنٍ أَوْ بِجَارٍ یُؤْذِیهِ أَوْ بِزَوْجَةِ سَوْءٍ فَإِنْ عُوفِیَ مِنْ ذَلِک کلِّهِ شَدَّدَ اللَّهُ عَلَیْهِ فِی النَّزْعِ عِنْدَ خُرُوجِ رُوحِهِ حَتَّی یَخْرُجَ مِنَ الدُّنْیَا وَ لَا ذَنْبَ عَلَیْهِ» [عوالی اللئالی العزیزیة فی الأحادیث الدینیة، ابن ابی جمهور احسایی، جلد 1، صفحه‌ی 345]
ترجمه: صفوان می‌گوید: بر امام صادق (علیه‌السلام) داخل شدم و عرض کردم: فدایتان شوم، شنیدم فرموده‌اید: «شیعیان ما در بهشت هستند» در حالی که در میان شیعیان، گروهی هستند که گناه می‌کنند، مرتکب فواحش می‌شوند، مال مردم را به ناحق می‌خورند، شراب می‌نوشند و بهره‌های ناروا از دنیا می‌برند. حضرت فرمودند: بله [با همه‌ی این اوصاف، ] آنان اهل بهشت هستند. بدان که شیعه‌ی [گنهکار] ما از دنیا بیرون نمی‌رود مگر این که مبتلا به مرض، فقر، قرض، همسایه‌ی‌ بد و زن بد می‌شود و اگر هیچ یک از اینها نباشد، جان‌کندن برایش مشکل می‌گردد تا در حالی از دنیا خارج شود که گناهی نداشته باشد.
(این روایت علاوه بر نداشتن سلسله سند، در منبع کم‌اعتباری ذکر شده است)
2. در قیامت چه کسانی می‌توانند شفاعت کنند و شفاعت شامل چه افرادی می‌شود و در کدام مرحله از حساب و کتاب است؟
جواب: انبیاء، اوصیاء، علماء، شهداء و غیره می‌توانند شفاعت کنند. تفصیل شفاعت‌کنندگان در قواعد نظری نسخه‌ی دوم منهاج فردوسیان خواهد آمد. ان شاء الله
شفاعت (با اجازه‌ی خداوند متعال)‌ شامل مؤمنینی است که گناه کبیره انجام داده و بدون توبه از دنیا رفته باشند.
شفاعت، در آخرین مرحله‌ی کار حساب‌رسی و قبل از تعیین بهشتی یا جهنمی شدن است.
3. از لحظه مرگ همان ابتدا که روح از بدن جدا می‌شود، قبل از خاکسپاری، هنگام خاکسپاری بعد از دفن کردن و … تا نهایت امر که انسان وارد جایگاه خود میشود چه مراحلی را می‌گذراند و چند سال طول میکشد و آیا انسان تنها هست و حیات او به چه صورت است و رشد و نمو و تغذیه دارد و کلا در صورت امکان این مراحل را توضیح بفرمایید؟ (اصلا دانستن این موارد نیاز هست یا خیر؟!)
جواب: اولاً، مرحوم حاج شیخ عباس قمی (ره) صاحب مفاتیح الجنان، کتابی دارد به نام «منازل الآخرة» که تمام مراحل مرگ را بر طبق روایات، توضیح داده است. به آن کتاب مراجعه نمایید.
ثانیاً: مطالعه و دانستن این مطالب، لازم نیست و نقش چندانی در رسیدن به کمال و سعادت ندارد.
4. آیا بهشت و جهنم نهایی در حال حاضر وجود دارد یا بعد از نابودی این دنیا و رخ دادن قیامت به وجود خواهد آمد و خلق خواهد شد، با این حال همه کسانی که تا کنون از دنیا رفته‌اند از حضرت آدم (ع) تا… آیا همچنان در برزخ هستند یا اینکه به حساب و کتابشان رسیدگی شده از پل صراط گذشته‌اند و بهشت یا جهنم ابدی وارد شده‌اند؟
جواب: بهشت و جهنم، الان موجود است.
از حضرت آدم علیه‌السلام تا آخر دنیا، همه در برزخ هستند و انتظار برپایی قیامت را می‌کشند.
هر کس با مردن و ورود به عالم برزخ، قیامت کوچکی را تجربه می‌کند و به بهشت یا جهنم برزخی وارد می‌شود اما حساب‌رسی اصلی و نهایی بعد از جمع شدن این دنیا و برپایی قیامت کبری خواهد بود.
5. آیا برای انسان زنده امکان دارد از وضعیت اموات خود یا شهدا با خبر شود و بداند در چه وضعیتی قرار دارند؟!
جواب: هم امکان خبر دار شدن زندگان از حال مردگان و هم امکان خبر دار شدن مردگان از حال زندگان وجود دارد که البته شرایط و مقدمات ویژه‌ای دارد.
تذکر: قرار شد در هر شماره، یک سؤال بپرسید تا سؤال و جواب‌ها به روشنی و آسانی باشد ولی هر شماره‌ی شما مشتمل بر بیش از یک سؤال بود!

موفق باشید
حاج فردوسی

بنام خداوند مهربان
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت حاج فردوسی
و با عرض تشکر از شما بابت ارسال آن ذکر مفید / غرض از مزاحمت تعدادی سوال دارم بیزحمت جواب بدهید.
1 ـ چند وقت پیش برنامه‌ای در تلویزیون مشاهده کردم که اسمش در یادم نیست اما مربوط به عرفا و زاهدین بود و ماجرا ازاین قرار بود که امام خمینی (ره) میخواستند برای شاگردانش کتب میرداماد کبیر را تدریس کند اما در همان شب میرداماد کبیر به خواب امام می‌ایند و مانع از تدریس کتب خود میشوند. اما از انجایی که از نظر شما یا اسلام میرداماد کبیر شخصی صوفی‌گرا بوده چطور باید این موضوع را استنباط کرد؟
2 ـ آیا این موضوع درست است که موقع خواندن نماز طرف حکاکی شده یا نوشته مهر باید به سمت زمین باشد چون اگر به طرف بالا باشد شیطان روی نوشته مهر را میخواند.
3 ـ اگر هنگام نماز خواندن عمدا یا سهوا عضوی از 7 عضو بدن که باید چسبیده به زمین باشد جدا شود و مجددا به زمین بچسبد نماذ باطل است و در کل نماز چه حکمی دارد
4 ـ من به عنوان یک منهاجی میدانم گوش کردن به هر اهنگی حرام میباشد ولی آیا اهنگهای مجاز و پخش شده از رادیو و تلویزیون هم همین حکم را دارند و آیا گوش کردن به این اهنگها مانع منهاجی شدن یا رسیدن به کمال میشوند (حاج فردوسی عزیز آیا واقعاً خود شما هیچ اهنگ و موزیکی را گوش نمیکنید)
5 ـ آیا دست زدن همسران به الت هم که سبب فقط تحریک هم شوند احتیاط دارد یا خیر بیزحمت توضیح دهید
6 ـ از سرهنگی شنیدم که میگفت ادم موقع نماز خواندن باید بصورت ستبر و خبردار بایستد اما شیخی رادیدم که در نهایت خضوع و خشوع نماز میخواند کدام صحیح است.
7 ـ از پیامبر محترم اسلام (ص) نقل شده که با دیدن این 5 حیوان انها را بکشید چون انها دشمن انسانند1 ـ مار2 ـ عقرب3 ـ کلاغ4 ـ کره کوره و پنجمی که یادم نیست نظر شما راجع به این حدیث چیست
8 ـ در یکی از روز نوشته‌ها خواندم چاپ کتب منهاج فردوسیان مبنی بر داشتن هزینه زیاد میباشد و از انجاییکه زکات علم نشر انست اگر عزیزان منهاج فردوسیان در حد وسع و توان خود خواسته باشند بابت هزینه چاب کتابهای منهاج فردوسیان کمک کنند از لحاظ شما مشکلی داره
9 ـ حاج فردوسی اگه امکانش هست یک کلیپ تصویری از خودتون برای خواندن نماز و طرز صحیح اقامه و حرکات نماز گذار و خواندن ذکرها و دعاهای واجب و مستحب برای من و منهاجیون قرار دهید تا اشکالات نماز خودمان را اصلاح کنیم
10 ـ اگر بخواهیم روزهای اول و وسط و اخر هر ماه را روزه بگیریم به ماههای شمسی بهتر است یا ماههای قمری یا غیره

************
باسمه تعالی

سلام علیکم
سؤالات شما را به ترتیب شماره‌ها جواب می‌دهم، و بالله التوفیق
1 ـ چند وقت پیش برنامه‌ای در تلویزیون مشاهده کردم که اسمش در یادم نیست اما مربوط به عرفا و زاهدین بود و ماجرا ازاین قرار بود که امام خمینی (ره)میخواستند برای شاگردانش کتب میرداماد کبیر را تدریس کند اما در همان شب میرداماد کبیر به خواب امام می‌ایند و مانع از تدریس کتب خود میشوند.اما از انجایی که از نظر شما یا اسلام میرداماد کبیر شخصی صوفی‌گرا بوده چطور باید این موضوع را استنباط کرد؟
جواب: متوجه اشکال نشدم. دوباره و واضح بنویسید کجای این کار به نظر شما اشکال دارد؟
2 ـ آیا این موضوع درست است که موقع خواندن نماز طرف حکاکی شده یا نوشته مهر باید به سمت زمین باشد چون اگر به طرف بالا باشد شیطان روی نوشته مهر را میخواند.
جواب: من سندی نیافتم.
3 ـ اگر هنگام نماز خواندن عمدا یا سهوا عضوی از 7 عضو بدن که باید چسبیده به زمین باشد جدا شود و مجددا به زمین بچسبد نماز باطل است و در کل نماز چه حکمی دارد.
جواب: احکام فقهی را از مرجع تقلیدتان بپرسید. من برای اشکالات و ابهامات تربیتی پاسخگو هستم. ان شاء الله
4 ـ من به عنوان یک منهاجی میدانم گوش کردن به هر اهنگی حرام میباشد ولی آیا اهنگهای مجاز و پخش شده از رادیو و تلویزیون هم همین حکم را دارند و آیا گوش کردن به این اهنگها مانع منهاجی شدن یا رسیدن به کمال میشوند. (حاج فردوسی عزیز آیا واقعاً خود شما هیچ اهنگ و موزیکی را گوش نمیکنید)
جواب: گوش دادن به هر آهنگی که از سازهای مخصوص موسیقی در نواختنش استفاده شده باشد، ممنوع است. با این حساب، گوش دادن به هیچ آهنگ و موسیقی‌ای برای اصحاب منهاج، مجاز نیست هر چند از نظر فلان اداره یا مؤسسه، مجاز اعلام شده باشد.
5 ـ آیا دست زدن همسران به الت هم که سبب فقط تحریک هم شوند احتیاط دارد یا خیر بیزحمت توضیح دهید.
جواب: سؤالتان واضح نیست. اصل این کار، اشکال ندارد ولی ترشحاتی که از مرد خارج می‌شود اگر استبراء از ادرار نکرده باشد، نجس است.
6 ـ از سرهنگی شنیدم که میگفت ادم موقع نماز خواندن باید بصورت ستبر و خبردار بایستد اما شیخی رادیدم که در نهایت خضوع و خشوع نماز میخواند کدام صحیح است.
جواب: از آداب نماز این است که در حال ایستادن، شانه‌ها را به سمت جلو متمایل سازید. در مجموع، باید شکستگی و بندگی از نحوه‌ی ایستادن و نشستن نمازگزار پیدا باشد.
7 ـ از پیامبر محترم اسلام (ص) نقل شده که با دیدن این 5 حیوان انها را بکشید چون انها دشمن انسانند 1 ـ مار2 ـ عقرب3 ـ کلاغ 4 ـ کره کوره و پنجمی که یادم نیست نظر شما راجع به این حدیث چیست؟
جواب: در مورد مار و عقرب وارد شده ولی برای بقیه چنین دستوری ندیده‌ام.
8 ـ در یکی از روز نوشته‌ها خواندم چاپ کتب منهاج فردوسیان مبنی بر داشتن هزینه زیاد میباشد و از انجاییکه زکات علم نشر انست اگر عزیزان منهاج فردوسیان در حد وسع و توان خود خواسته باشند بابت هزینه چاب کتابهای منهاج فردوسیان کمک کنند از لحاظ شما مشکلی داره.
جواب: اشکالی ندارد و سایر هزینه‌های مختلف دفتر مرکزی نیز توسط همیاری رفقای منهاجی تأمین می‌شود.
9 ـ حاج فردوسی اگه امکانش هست یک کلیپ تصویری از خودتون برای خواندن نماز و طرز صحیح اقامه و حرکات نمازگزار و خواندن ذکرها و دعاهای واجب و مستحب برای من و منهاجیون قرار دهید تا اشکالات نماز خودمان را اصلاح کنیم.
جواب: امید است در فرصت مقتضی، به درخواست شما پاسخ مثبت بدهم. ان شاء‌ الله
10 ـ اگر بخواهیم روزهای اول و وسط و اخر هر ماه را روزه بگیریم به ماههای شمسی بهتر است یا ماههای قمری یا غیره.
جواب: تقریباً تمام مناسبت‌های عبادی، بر طبق تقویم قمری است. پس اولین پنجشنبه از ماه قمری، اولین چهارشنبه بعد از دهه‌ی‌ اول ماه قمری و آخرین پنجشنبه هر ماه قمری را روزه بگیرید که ثواب روزه‌ی تمام روزگار برایتان نوشته شود. ان شاء الله

موفق باشید
حاج فردوسی

سلام علیکم
ابتدا تقدیم به خاتم انبیا صلواتی بفرستید.
حال این حدیث «زینوا مجالسکم بغیبة الفساق» مجلستان را با غیبت کردن اشخاص فاسق زینت دهید. مستند است؟
اگر هست مصادیق فاسقان کیانند؟ (اگر نبود هم مصادیق را مشخص بفرمایید آجرکم الله)
و کی ما می‌توانیم حکم به فسق شخصی کنیم و غیبتش را مجاز بدانیم؟
ضمناً غیبت از خودش بخاطر فسقش در هر موردی از ایشان که در چشمها خوار شود یا فقط در مورد فسقش؟
با تشکر و التماس دعا

************
باسمه تعالی

سلام علیکم
توجه شما را به چند نکته جلب می‌کنم:
1. چنین حدیثی وجود ندارد. آنچه وارد شده این است:
«زَیِّنُوا مَجَالِسَکمْ بِذِکرِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ علیه السلام» [بشارة المصطفى لشیعة المرتضى، طبری آملی، صفحه‌ی 61]
ترجمه: مجلس‌هایتان را با یاد علی بن ابی‌طالب (علیه‌السلام) زینت ببخشید.
2. کسانی که قواعد نظری پایه‌ی منهاج فردوسیان را قبول نداشته باشند، احترام ندارند یعنی می‌توان بدی‌هایشان را آزادانه بیان کرد. (یعنی پیروان سایر ادیان و غیر شیعیان دوازده‌امامی)
3. کسانی که قواعد نظری پایه را قبول داشته باشند، اگر قوانین عملی پایه‌های اول تا چهارم را مراعات نکنند، فاسق هستند.
4. فسقی را می‌توان بازگو کرد که علنی باشد. پس کسی که قواعد نظری پایه را قبول داشته باشد (شیعه‌ی دوازده امامی باشد) ولی مثلاً در خلوت یا جمع‌های خصوصی، شراب می‌نوشد، را نمی‌شود در این مورد غیبت کرد و این گناهش را برای دیگران بازگو نمود.
5. در مجموع سعی کنید زبانتان را به گفتن بدی دیگران عادت ندهید.

موفق باشید
حاج فردوسی

سلام در جایی از قول امیر متقیان خواندم اگر شب کسی را در حال گناه دیدید صبح راجع به او گمان بد نبرید شاید توبه کرده باشد سوال من اینست. اولاً شما به استناد کدام مجوز حکم بهشت و جهنم برای دیگران صادر میکنید؟
ثانیاً در خصوص ادیسون که فرمودید جهنمی است شما از کجا مطمین هستید ایشان قبل از مردن با جذبه‌ای به راه حق رهنمون نگشته باشند؟
ثالثاً همفکران شما به سر سلسله عرفای معاصر یعنی جولا ایراد گرفته‌اند که ناشناس بود اما جنابعالی در معرفی خود فقط به سه کلمه بسنده کردید و انتظار دارید حرفهای شما مخالف نداشته باشد. لطفاً پاسخ مرقوم فرمایید تا پس از سنجیدن عیار شما سوالات اصلی مطرح شود. ممنون

************
باسمه تعالی

سلام علیکم
سؤالات شما را به صورت بند به بند جواب می‌دهم و بالله التوفیق.
ـ اولاً شما به استناد کدام مجوز حکم بهشت و جهنم برای دیگران صادر میکنید؟
جواب: به استناد قرآن کریم و سنت معتبر نبوی و ولایی.
ـ ثانیاً در خصوص ادیسون که فرمودید جهنمی است شما از کجا مطمین هستید ایشان قبل از مردن با جذبه‌ای به راه حق رهنمون نگشته باشند؟
جواب: غزالی هم می‌گوید شما از کجا مطمئن هستید که یزید بن معاویه قبل از مردن، توبه نکرده باشد و آمرزیده منتقل به آخرت نشده باشد، پس لعنتش نکنید. اگر درِ این احتمال باز شود، هیچ کس با کفر و فسق نمرده و همه، احتمالاً قبل از مردن توبه کرده باشند!!
ـ ثالثاً همفکران شما به سر سلسله عرفای معاصر یعنی جولا ایراد گرفته‌اند که ناشناس بود اما جنابعالی در معرفی خود فقط به سه کلمه بسنده کردید و انتظار دارید حرفهای شما مخالف نداشته باشد.
جواب: عکس‌ها، فیلم‌ها و فایل‌های صوتی اینجانب منتشر شده است. دیدگاه‌های اینجانب در ابعاد مختلف تربیتی، در شبکه‌ی جهانی اینترنت منتشر شده است. کتاب‌های مختلفی از اینجانب منتشر شده است. شماره‌ی همراه اینجانب بین ساعات 10 صبح تا 8 عصر باز و شخصاً پاسخگو هستم. ساعاتی که در دفتر باشم، از شماره‌ی دفتر پاسخگو هستم. نامه‌های رسیده (مانند همین نامه‌ی شما) را مرتب پاسخ می‌دهم. امکان ملاقات حضوری برای عزیزانی که به شهر مقدس قم مشرف شوند، فراهم است. حضور در جلسات هفتگی منهاج فردوسیان برای مجاورین حرم کریمه‌ی اهل بیت (سلام الله علیها) آسان و رایگان است.
با این اوصاف، چطور ادعا می‌کنید «جنابعالی در معرفی خود فقط به سه کلمه بسنده کردید»
علاوه بر اینها، سند تمام دستورات منهاجی به روشنی تمام و وضوح کامل، موجود است ولی مطلب قابل توجهی از جولا باقی نیست تا بتوان به عنوان برنامه‌ی تربیتی و نظام تکامل و سعادت، ارائه نمود.
انصاف نیست کسی که سه قرن پیش مرده و یک خط نوشته یا یک عکس از خود به جا نگذاشته را از کسی که زنده است و صدها صفحه مطلب نوشته و ده‌ها عکس و فیلم و صوت دارد، معروف‌تر بدانیم.

موفق باشید
حاج فردوسی

آیا میتوان از این دستورات پیروی کرد و از مرجعی تقلید نکرد؟ چون عمل به رساله برای رسیدن به بهشت است و این دستورات ما را به آنجا میرساند؟

************
باسمه تعالی

سلام علیکم
احکام اسلام به دو بخش تقسیم می‌شود، بخش اول (که بسیار زیاد است)‌ روشن و مورد قبول تمام علماست. بخش دوم (که بسیار اندک است) به دلیل روشن نبودن، نیاز به نظر کارشناسی دارد.
برای دانستن بخش اول، باید به برنامه‌ی تربیتی منهاج فردوسیان مراجعه کنید ولی گاهی اوقات، حکمی وجود دارد که مورد قبول تمام علما نیست و اختلافی است، در این صورت، آن حکم در این برنامه ذکر نشده است، در اینجا باید به رساله‌ی مرجع تقلیدتان مراجعه و از نظر کارشناسی ایشان آگاه شوید.
پس اول باید به قوانین عملی منهاج فردوسیان مراجعه نمایید و اگر قانونی که تکلیف شما را روشن می‌کند، نیافتید، از مرجع تقلیدتان بپرسید.
به عبارت علمی، «استفتاء» مکمّل قوانین منهاج فردوسیان و رتبه‌اش متأخر از آن است.

موفق باشید
حاج فردوسی

با سلام. امشب زندگینامه عارف واصل آن مرد بزرگ الهی را خواندم و بعد کتابی را در اینترنت سرچ میکردم که به نوشته‌های حضرتعالی که موجب بی‌دینی و ارتداد می‌شود برخورد کردم. اول سعی کردم مطالب شما را سیو کنم اما وقتی نظر شما را در باره ادیسون و مرحوم قاضی و نخودکی را خواندم متوجه شدم از دسته آدمهایی هستین که در جایگاه خداوند در مورد بندگانش قضاوت می‌کنید. وقتی از شما سوال شد که چه کسی را بیشتر قبول دارید گفتین امام خامنه‌ای و امام خمینی. من در عجبم که چطور شما تهمتهایی را در مورد دو شخصیت عرفان می‌زنید در حالیکه همان آقایان مورد محبوب شما بارها در نوشته‌ها و سخنرانی‌های خود از آنان به خوبی یاد کردند و الهی بودن و طریق الارض بودن آنان را تایید کردن.
این نشان‌دهنده کفر و بی‌دینی شماست زیرا علاقه شما به خامنه‌ای و مرحوم خمینی از روی ترس هست زیرا میدانی که اگر به تکفیر اینان بپردازی به منزله پا گذاشتن بر روی دم شیر هست و اصلاً قلباً به اینان اعتقادی نداری. از نظر شما همه انسانهای روی زمین در همه ادیان جهنمی هستند جز این دو نفر و شما که این بازی مسخره منهاجی را در آوردید.
من نمی‌دانم شما از کجا به یقین رسیدین که خامنه‌ای امام است ولی ادیسون که با بزرگترین اختراعش بزرگترین خدمت را به جامعه بشری کرد و این اختراع موجب نجات جان میلیون‌ها انسان شده است و تو هم از نعمت آن برخوردار شدی جهنمی است ولی آدم بی مصرفی مثل تو که کاری جز مفت‌خوری و حرّافی و توهین و تکذیب شخصیت‌های دینی ندارد آدم منهاجی هست.
ادیسون لاقل خدمت به بشر کرد تو چه کردی؟ خداوند پاداش هر انسانی را به‌ اندازه خدمت به بندگانش میدهد نه تنها به تعبد ایمان. از نظر شما حتی مراجع دیگر هم مورد قبول نیستند تا جایی که مناجات شیخ انصاری را گفتی مناجات احمقانه. شما معتقدین که هر مسیحی و ادیان دیگر کافرند با یه دلیل بی‌خاصیت. در حالی می‌بینیم در میان همین مسیحیت شخصی چون صاحب اصلی مایکروسافت از عقل و دانش خود کمک می‌گیرد و سیستمی را طراحی میکند تا تو بتوانی این اراجیف را به خورد بندگان خدا بدهی در حالی که این انسان بزرگ 90 درصد از ثروت خود را به گرسنگان آفریقا تقدیم کرد و هزاران مراکز درمانی و خدماتی برای بهبود رفاه آنان تأسیس کرد در حالیکه تو نشستی یه مشت اراجیف به مردم تحویل می‌دهی و خود دیگران را از تهمت زدن و غیبت کردن بر حذر میداری در حالی که خودت بدان عمل نکرده و به مرده هم رحم نمی‌کنی.
آقای محترم خداوند به من عقل و شعور داد و خود می‌دانم که چگونه راه زندگی خودم را بیابم تا نیازی به این اراجیف شما و امثال آدمهای ریاکاری مثل شما نداشته باشم. انسان وقتی با آدمهای مثل تو برخورد می‌کند از دین اسلام و آیین شیعه بیزار می‌شود چرا که هر چه مزخرف هست توسط مدعیان مثل شما در این دین ایجاد می‌شود در حالی که می‌دانم نه اصل اسلام این است نه اساس شیعه. قرنهاست که آیین تشیع از وجود آدم‌های مثل شما ضربه می‌خورد. اول داشتم باور میکردم که منهاجی هست اما بعد دیدم آن منهاجی که شما میگوید سرانجامش جهنم است و لا غیر. شما بهتره که همان بروید دنبال کار خودتون و کاری به تعلیم و تربیت مردم نداشته باشید. امیدوارم که روح همه این بزرگوران از شما راضی و خشنود باشد. از نظر من ادیسون جایش در بهشت است بخاطر اینکه به بشریت خدمت کرد زیرا من معتقدم که هر انسانی به بشریت خدمت کند از اولیا خداست منتها این مراتب درجه‌بندی شده است و هر کسی به تناسب اعمالش نزد خدا پاداش می‌گیرد. ادیسون لااقل قتل نکرده است اما شما و امثال شما با این افکار هر روز ده‌ها انسان بی‌گناه را می‌کشید.
با تشکر
دکتر سید ا… فـ … استاد رشته حقوق و فقه

************
باسمه تعالی

سلام علیکم
معمولاً از لحن نامه اگر توهین‌آمیز و برخوردار از نظریات سطحی و آبکی باشد، حکم به جوان بودن نویسنده می‌شود و به پای بی‌سوادی و خامی‌اش می‌گذارند، ولی امضای شما با عبارت «دکتر» و «استاد رشته‌ی حقوق و فقه» این معادله را بر هم زد. یعنی می‌شود کسی «دکتر» و «استاد رشته‌ی حقوق و فقه»‌ باشد و اینقدر سطحی فکر کند؟! سبحان الله!
برخی مطالب شما را به صورت بند به بند، پاسخ می‌دهم گر چه هیچ سخن جدیدی نیست و همه‌اش بارها تکرار شده است.
اشکال: وقتی از شما سوال شد که چه کسی را بیشتر قبول دارید گفتین امام خامنه‌ای و امام خمینی. من در عجبم که چطور شما تهمتهایی را در مورد دو شخصیت عرفان میزنید در حالیکه همان آقایان مورد محبوب شما بارها در نوشته‌ها و سخنرانی‌های خود از آنان به خوبی یاد کردند و الهی بودن و طریق الارض بودن آنان را تایید کردن.
جواب: بارها عرض شد که فقط در امور سیاسی و حکومتی به این دو بزرگوار اعتقاد دارم ولی اختلافات علمی و فقهی به جای خود محفوظ است و هر کس به نظری که با تحقیق به آن رسیده عمل می‌کند. اگر اهل مطالعه‌ی احکام شرعی باشید، خواهید دانست که حتی بین نظرات فقهی امام راحل (رحمه الله) و مقام معظم رهبری (مد ظله العالی) هم اختلافاتی وجود دارد.

اشکال: از کجا به یقین رسیدین که خامنه‌ای امام است.
جواب: به ولی فقیه جامعه‌ی اسلامی «امام» گفته می‌شود و معظم له بیش از بیست سال است که سکان‌دار نظام اسلامی ایران و رهبر با اقتدار آزادگان جهان هستند. (ندیدنِ خفاش دلیل بر نبودن آفتاب نیست)

اشکال: آدم بی‌مصرفی مثل تو که کاری جز مفت‌خوری و حرافی و توهین و تکذیب شخصیتهای دینی ندارد …
جواب: به نظر شما از یک استاد فقه و حقوق! این کلمات شایسته است؟! «استاد» و «دکتر» را باور کنیم یا این فحاشی‌ها را؟!

اشکال: خداوند پاداش هر انسانی را به‌اندازه خدمت به بندگانش می‌دهد نه تنها به تعبد ایمان.
جواب: از هر عالم شیعه‌ای که قبول دارید، بپرسید که برای رفتن به بهشت به چند رکن نیاز است؟ خواهد گفت: به دو رکن. کسی به بهشت می‌رود که هم «حُسن فاعلی» داشته باشد و هم «حُسن فعلی» یعنی هم آدم با ایمان و پرهیزکاری باشد و هم کارهای خوب انجام داده باشد. پس این که کسی کارهای خوب انجام دهد، برای رفتن به بهشت، کافی نیست. این، نظر تمام فقهای معظم و متکلمین بزرگوار شیعه است.
اگر شما دکترای پزشکی، جغرافی، تاریخ و ریاضی می‌داشتید، تعجب نبود ولی «دکتر و استاد حقوق و فقه» از ابتدایی‌ترین مسائل کلامی بی‌اطلاع باشد، خیلی عجیب است.

اشکال: مناجات شیخ انصاری را گفتی مناجات احمقانه.
جواب: آقای دکتر! «شیخ انصاری» به فقیه عظیم الشأن شیخ مرتضی انصاری (رحمه الله) صاحب دو کتاب مشهور «الرسائل فی الاصول» و «المکاسب المحرمه» گفته می‌شود. شیخ اعظم انصاری (اعلی الله مقامه الشریف) از استوانه‌های فقاهت شیعه در قرون اخیر است.
«عبد الله انصاری» که علاقه‌مندانش از او با عنوان «خواجه عبد الله انصاری» یاد می‌کنند، به شیخی سنی و عمری از هرات گفته می‌شود که در قرن چهارم هجری می‌زیسته است. او که بر مسلک ابوبکر و عمر بود، انحراف درویشی هم داشت و مناجات احمقانه‌اش، توهین به یکی از ارکان اعتقادی مسلمانان محسوب می‌شود. اکنون جنابعالی مخیّرید جانب «پیر گمراه هرات» را بگیرید یا جانب «اعتقاد به بهشت و جهنم» و عظمت و جایگاه مهم آن را.

اشکال: شما معتقدین که هر مسیحی و ادیان دیگر کافرند با یه دلیل بی خاصیت.
جواب: استاد معظم فقه و حقوق! قرآن کریم به صراحت تمام و بارها می‌فرماید، یهودیان و مسیحیان (بعد از ظهور اسلام و ایمان نیاوردن) کافر هستند. «دلیل بی‌خاصیت» ما، تصریح قرآن کریم و فرمایشات رسول اعظم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) و ائمه‌ی طاهرین (علیهم‌السلام) است.

اشکال: خداوند به من عقل و شعور داد و خود میدانم که چگونه راه زندگی خودم را بیابم.
جواب: کاش به عقل و شعور خود تکیه نکرده و تسلیم وحی می‌شدید و به آیین مسلمانی (تسلیم بودن در برابر خدا و رسول و اولو الامر) می‌گرویدید. تمام افرادی که با سر به قعر جهنم افکنده می‌شوند، از این که پیروی وحی نکرده و به بافته‌ها و یافته‌های ذهنی خودشان دلخوش بوده‌اند، اظهار پشیمانی می‌کنند ولی سودی به حالشان ندارد.

اشکال: انسان وقتی با آدمهایی مثل تو برخورد میکند از دین اسلام و ایین شیعه بیزار می‌شود.
جواب: در عوض وقتی با فرهیختگانی! مثل جناب عالی که «دکتر!»‌ و «استاد فقه و حقوق!» هستید برخورد می‌کنند و لحن زیبای سخن و متانت گفتارتان را مشاهده می‌نمایند، گروه گروه به اسلام و تشیع رغبت می‌کنند!!

اشکال: در حالی که می‌دانم نه اصل اسلام این است نه اساس شیعه.
جواب: آقای دکتر! برنامه‌ی تربیتی «منهاج فردوسیان» در لس‌آنجلس و لندن نوشته و منتشر نشده بلکه در شهر مقدس قم، پایتخت علمی شیعه‌ی اثنی عشری در جهان نوشته و منتشر شده است.
آقای دکتر! برنامه‌ی تربیتی «منهاج فردوسیان» زیر نظر «استادان فقه و حقوق دانشگاه» نوشته نشده بلکه زیر نظر «مراجع معظم تقلید» تدوین گشته است.
آقای دکتر! برنامه‌ی تربیتی «منهاج فردوسیان» از روی کتاب‌های حقوق فرانسه و قانون اساسی نروژ نوشته نشده، از «قرآن کریم» و «هفتاد کتاب معتبر روایی شیعه» استجماع شده است.
آقای دکتر! بدترین دشمن انسان، جهل و جهالت اوست. برادرانه نصیحت می‌کنم همیشه قبل از نوشتن و اظهار نظر، مطالعه‌ی جامع انجام دهید. شما هیچ‌یک از کتاب‌های منهاج فردوسیان را مطالعه نکرده که اصلاً ندیده‌اید ولی سه بار به راحتی از کلمه‌ی «اراجیف» استفاده کرده‌اید.
آقای دکتر! حقیقتی که در قالب شعار بر تارک این صفحه آمده را با دقت بیشتری بخوانید و خوب به خاطر بسپارید: «اظهار دشمنی با «برنامه‌‌ی تربیتی منهاج فردوسیان» یا به جهت آشنا نبودن با قواعد نظری و قوانین عملی آن؛‌ و یا به دلیل وجود اشکال در نطفه است»
یعنی «محال» است کسی بتواند بین این سه گزینه جمع کند یعنی بگوید هم از «قواعد نظری و قوانین عملی منهاج» اطلاع کامل دارم، هم «حلال‌زاده» هستم و هم «اظهار دشمنی»‌ می‌کنم.

موفق باشید
حاج فردوسی

سلام. با تشکر از شرح خوبی که درباره روایت ارائه دادید و راهنمایی خوبی که در مورد استفاده از القاب فرمودید.
سوالی در ذهنم آمده و آن این است که معرفه الامام که از ما خواسته شده یعنی چه؟
سوال دیگر این که البته شاید بی ادبی باشد، اما ربط موجودات دنی مانند حشرات مضر یا بالاتر مثلاً فضله موش با واجب الوجود چیست؟ این را از این باب می‌پرسم که بالاخره این‌ها هستیشون مستقل هست و ساحت خدا از اینها بریست و یا نه هستی اینها هم وابسته به هستی واجب الوجود است. چون اگر نباشد، نتیجه میدهد که خدا محدود است. خواهش میکنم جواب سوالم رو مرقوم بفرمایید و نگید که در منهاج فردوسیان مهم نیست.
با تشکر از حاج فردوسی مهربان

************
باسمه تعالی

سلام علیکم
جواب سؤال اول: شاید ده‌ها معنی برای معرفت امام ذکر کرده باشند ولی اصل اساس در معرفت امام معصوم، همان است که ما در منهاج فردوسیان از آن با تعبیر «استاد» یاد می‌کنیم یعنی مهم‌ترین و پرثمرترین نوع معرفت، این است که این بزرگواران را به «استاد راه کمال و سعادت» قبول کنید.
تا زمانی که برترین، عالی‌ترین، رقیق‌ترین و دقیق‌ترین تعریف‌ها از مقامات مُلکی و ملکوتی ائمه‌ی طاهرین (علیهم‌السلام) را بخوانید و بدانید و بیان کنید اما به فرمانشان (امر و نهی‌شان) احترام عملی نگذارید، بهره‌ای از معرفت امام نخواهید داشت.
مثلاً این که ائمه‌ی طاهرین (علیهم‌السلام) قبل از این دنیا در چه جایگاهی بوده‌اند، چه رابطه‌ای با پیامبران سلف داشته‌اند، نور وجودشان در سمت راست عرش بوده یا در سمت چپ آن و امثال این مطالب، هیچکدام معرفت حقیقی و ثمربخش نیست. فقط زمانی که باور قلبی برایتان حاصل شد که رسول اعظم (صلی‌ الله علیه و آله و سلم) و امامان معصوم (علیهم السلام)‌ برای راهنمایی و راهبری من و شما آمده و کمال و سعادت در مراعات مو به موی دستوراتشان است، به معرفت حقیقی امام رسیده‌اید.
جواب سؤال دوم: برادر عزیز یا خواهر گرامی‌ام توجه داشته باشید که از همینجا تا آخر بهشت (یعنی وقت مردن، شب اول قبر، در برزخ، در قیامت، در مواقف پنجاه‌گانه‌ی صراط و …) از شما نخواهند پرسید فضله‌ی موش چه رابطه‌ای با واجب الوجود دارد.
این‌ها نه اعتقادات است و نه تأثیرگذار بر کمال و سعادت. آن دسته از اعتقادات و دیدگاه‌هایی که باید اصلاح کنید و گرنه با سر به داخل جهنم افکنده خواهید شد، را در کتاب «مجموعه‌ی قواعد نظری منهاج فردوسیان» بیان کرده‌ایم.
یکی از حیله‌ها و دام‌های شیطان که خیلی هم مشتری دارد، سرگرم کردن مشتاقان کمال و سعادت به «خیالات باطله» به نام «تفکر» و به «دانستنی‌های بی‌ثمر» به نام «علم نافع» است.
اگر دانستن رابطه‌ی‌ فضله‌ی موش با واجب الوجود، نقشی در کمال و سعادت ما می‌داشت، حتماً خدای مهربان در کتاب سراسر هدایتگر قرآن بیان می‌فرمود و رسول مهربان و حریص بر هدایت امت، بارهای بار متذکر می‌شدند.
پس همت خود و سرمایه‌ی عزیز عمر و جوانی را در توجه دقیق به جدول محاسبه صرف کنید و مطمئن باشید که آینده‌های پر از سعادت و روشنی برایتان خواهد بود. ان شاء‌ الله

موفق باشید
حاج فردوسی

سلام. هر چند شاید سؤالات بی‌ربط است ولی به هر حال برای حقیر سؤال است. یک مجتهد طبق چه شرایط و ویژگی به یک فرد اجازه روایت می‌دهد؟ در درس خارج فقه چه کتابی تدریس می‌شود؟

************
باسمه تعالی

سلام علیکم
از این که خودتان تذکر داده‌اید که این سؤالات ربطی به منهاج فردوسیان و مباحث تربیتی آن ندارد، تشکر می‌کنم.

جواب سؤال اول: هر طلبه که در نزد استادش کتابی حدیثی را به صورت کامل درس می‌گرفت و استاد می‌توانست دریابد که این طلبه، توانایی و مهارت لازم برای انتقال این روایات به نسل بعد را دارد، به او اجازه‌ می‌داد تا آن کتاب را از او نقل نماید. اگر این توانایی شاگرد در نزد استاد برای تمام روایات، ثابت می‌شد، اجازه‌ی مطلق صادر می‌نمود. اجازه‌ی مطلق به این معنی است که این شاگرد از نظر این استاد، به درجه‌ای رسیده که می‌تواند تمام روایات را بشناسد و راست و دروغش را تشخیص دهد و به نسل بعد منتقل سازد. اجازه دادن و اجازه گرفتن در زمان کنونی، منسوخ شده است.

جواب سؤال دوم: درس خارج یعنی درسی که «خارج» از چهارچوب کتاب است. پس در درس خارج، کتاب خاصی مبنا نیست بلکه یک مبحث علمی از کتاب‌های مختلف و از دیدگاه صاحب‌نظران مختلف مورد بررسی قرار می‌گیرد.
البته خیلی از مدرسین خارج، کتاب‌هایی مانند «جواهر الکلام»، «عروة الوثقی» و «تحریر الوسیله» را مبنای درس خود دارند و عملاً خارج از کتاب نیست بلکه در چهارچوب کتاب مشخص، به طرح اشکالات و نظرات دیگران می‌پردازند.

موفق باشید
حاج فردوسی

سلام حاج آقا
1 ـ در مورد معراج پیغمبر اکرم (ص) و آیات نخستین سوره‌ی نجم چگونه می‌توان به بحث‌های عقلی آن پی برد؟
2 ـ شما کدام یک از مراجع تقلید را برای بنده مناسب می‌دانید؟
3 ـ کدام یک از تفاسیر المیزان و تنسیم را بهتر می‌دانید؟
4 ـ کتب اخلاقی مانند معراج السعاده یا جامع السعاده یا قلب سلیم و… را چگونه میدانید؟
5 ـ نظرتان در مورد عرفان نظری چیست؟
6 ـ آیا در این ضمینه مطالعاتی داشته‌اید؟
7 ـ ورود به این مبا حث را جایز میدانید؟
8 ـ آیا در مورد عرفان نظری کتابی نوشته شده است؟ (میشود نام ببرید)
9 ـ حاجی عزیز قرار بود برای تبلیغ منهاج فردوسیان از راه تلویزیون هم وارد بشوید چه شد؟
10 ـ نظرتان در مورد کلاس‌های اخلاق عمومی چیست؟
11 ـ برای خواندن درس خارج کدام درس را سفارش میفرمایید (سطح علمی بالایی داشته باشد، لطفاً در این ضمینه تعارف نکنید)
تشکر. منتظرم برای گرفتن جواب و انتشار نامه.
یا علی

************
باسمه تعالی

سلام علیکم
سؤالات شما را به صورت تک تک جواب می‌دهم و از این که سؤالات خود را به صورت مجزا، مشخص و شماره‌گذاری شده ارسال کرده‌اید، تشکر می‌کنم.
1 ـ درمورد معراج پیغمبر اکرم (ص) و آیات نخستین سوره‌ی نجم چگونه می‌توان به بحث‌های عقلی آن پی برد؟
جواب: اصل معراج، از جمله اعتقادات ماست و نباید منکر آن بود ولی کیفیت آن، بر عقول عمومی پوشیده است؛ در عین حالی که دانستن مباحث عقلی آن از ما خواسته نشده و نقشی در کمال و سعادت اصحاب منهاج فردوسیان ندارد.
2 ـ شما کدام یک از مراجع تقلید را برای بنده مناسب میدانید؟
جواب: می‌توانید به هر یک از هفت مرجع معظمی که توسط جامعه‌ی مدرسین حوزه‌ی علمیه‌ی قم معرفی و تأیید شده‌اند، مراجعه کنید، و عمل بر طبق فتاوایشان صحیح است. ان شاء الله
3 ـ کدام یک از تفاسیر المیزان و تنسیم را بهتر می‌دانید؟
جواب: چون مراجعه‌ی خودم بیشتر به المیزان بوده و کمتر در صدد مراجعه و مقایسه‌ی المیزان با تسنیم بوده‌ام، نمی‌توانم به صورت قطعی نظر بدهم ولی اگر بین ترجمه‌ی فارسی المیزان که قلمی علمی دارد با تسنیم که قلمی ادبی (و نامتناسب با کتاب علمی) دارد، بخواهید، به نظر من ترجمه‌ی المیزان، بهتر و عمومی‌تر است.
4 ـ کتب اخلاقی مانند معراج السعاده یا جامع السعاده یا قلب سلیم و… را چگونه میدانید؟
جواب: هر سه کتابی که نام‌ برده‌اید، از کتاب‌های مستقیم، تأثیرگذار و قابل استفاده هستند. سایر کتاب‌های مرحوم دستغیب (ره) نیز برای سطح عموم جامعه مناسب است.
5 ـ نظرتان در مورد عرفان نظری چیست؟
جواب: عرفان نظری، مجموعه‌ای از حرف‌های خوشمزه و خیال‌‌انگیز است که مشتاقان کمال و سعادت را به صورت مصنوعی وارد فضایی وهم‌انگیز، شورانگیز و دل‌انگیز می‌کند. عمده‌ی افرادی که وارد آن می‌شوند، به هوای «آب» گرفتار «سراب» شده و موجب می‌شود «حلوا حلوا کردن» (که دهان را شیرین نمی‌کند) را با «حلوا خوردن»‌ (که دهان را شیرین، بدن را فربه و جان را بهره‌مند می‌سازد) اشتباه بگیرند. اندکی از اندکی از کسانی که گرفتار «عرفان نظری» شده‌اند، توانسته‌اند خود را رها کرده و «منهاج فردوسیان» را بیابند. ولی همان اندک از اندک، چون «سراب» را تجربه کرده‌اند، به «آب» گوارای منهاج فردوسیان که رسیده‌اند، خیلی خوب قدردان بوده و آن را با چنگ و دندان گرفته‌اند.
6 ـ آیا در این ضمینه مطالعاتی داشته‌اید؟
جواب: بله، برهه‌ای از عمر شریف را گرفتارش بوده‌ام ولی به فضل الهی رهیدم و بر این رهیدن، خدای را شاکرم.
7 ـ ورود به این مباحث را جایز میدانید؟
جواب: به دو جهت، شایسته نیست؛ اول: اگر گرفتارش شوید، رها شدن از آنهمه شیرینی خیالی، سخت است. دوم: اگر گرفتارش نشوید، کار لغوی انجام داده و اتلاف سرمایه‌ی عمر و جوانی کرده‌اید.
8 ـ آیا در مورد عرفان نظری کتابی نوشته شده است؟ (می‌شود نام ببرید)
جواب: کتاب‌های بسیاری نوشته شده که از مهم‌ترینش می‌توان به «فتوحات» ابن عربی، «فصوص الحکم» وی و شروح آن اشاره کرد. از آخرین آثاری که «عرفان نظری» را به صورت علمی مورد بررسی قرار داده، کتاب «عرفان نظری»‌ دکتر یحیی یثربی است. لازم به ذکر است که این کتاب، مانند سایر کتاب‌هایی که نام بردیم و نبردیم، فقط جنبه‌ی اطلاعات عمومی دارد ولی اثری در رسیدن به کمال و سعادت ندارد.
9 ـ حاجی عزیز قرار بود برای تبلیغ منهاج فردوسیان از راه تلویزیون هم وارد بشوید چه شد؟
جواب: فعلاً بنای اعلان عمومی ندارم. اعلان عمومی نیاز به فراهم آمدن زیرساخت‌های لازم دارد که هنوز مقدمات آن فراهم نشده است. این صفحه نیز برای ارتباطی اندک با رفقاست و جنبه‌ی عمومی‌سازی ندارد.
10 ـ نظرتان در مورد کلاس‌های اخلاق عمومی چیست؟
جواب: اگر جلساتی پیدا کردید که واقعاً اخلاق و تذکرات معنوی باشد، خوب است و می‌تواند تلنگری موقت و محدود باشد.
11 ـ برای خواندن درس خارج کدام درس را سفارش میفرمایید (سطح علمی بالایی داشته باشد، لطفاً در این ضمینه تعارف نکنید)
جواب: بهترین راه برای انتخاب درس خارج مطلوب، حضور آزمایشی در آنهاست. هر یک از درس‌های خارج را چند روزی شرکت کنید و با توجه به زمان درس، مکان درس، گرایش استاد، گویش استاد و سایر ملاک‌ها، درس مورد نظر خود را انتخاب نمایید.
البته اگر قصد جدی برای رسیدن به فقاهت و کسب ملکه‌ی قدسیه‌ی اجتهاد دارید، از انتخاب درسی که بیش از ده نفر در آن شرکت می‌کنند، خودداری کنید. یکی از ملاک‌های مهم در انتخاب استاد خارج‌گو این است که به صورت مرتب‌، تمرین بدهد و مطالبه‌ی نتیجه نماید.

موفق باشید
حاج فردوسی

سلام. قاعده 2/160 که بیانگر قدر و منزلت نداشتن حسن بصری نزد اصحاب منهاج فردوسیان است، را قبول داشته و دارم و خواهم داشت. اما صوفیه در کتاب «حسن بصری گنجینه‌دار علم و عرفان» تمام احادیثی که در مذمت بصری نقل شده را با روش نقد حدیث رد کرده و علمای شیعی بسیاری را ذکر کرده‌اند که بصری را تأیید نموده‌اند. برای دفاع از این قانون چه پاسخی دارید، یعنی این قانون بر چه پایه‌ای استنهاج شده؟

************
باسمه تعالی

سلام علیکم
چون کتاب مذکور و ردیه‌ی نویسنده‌اش بر روایاتی که در مذمت حسن بصری رسیده را ندیده‌ام، نمی‌توانم بررسی علمی روشنی داشته باشم.
ولی بر طبق اصول استجماع قواعد و قوانین منهاج، تمام روایات مذمت، صحیح است و نتیجه‌اش، همان است که در قاعده‌ی 160 نسخه‌ی اول آمده است.
مبانی استجماع قواعد نظری و قوانین عملی منهاج فردوسیان را می‌توانید در کتاب «اصول استجماع منهاج فردوسیان» به تفصیل ببینید.
همچنین علمایی برای ما محترم و قابل استناد هستند که علاوه بر تشیّع، مذاق فقهی ـ روایی داشته باشند. ندیده اطمینان دارم تمام یا بخشی از کسانی که حسن بصری را تأیید کرده و نامشان در کتاب مذکور آمده، شیعه نیستند و اگر شیعه‌ای در میانشان باشد، دارای مذاق فلسفی ـ عرفانی و دارای گرایشات پررنگ به صوفیه هستند. البته قضاوت دقیق، بعد از بررسی مفصل، امکان‌پذیر است.

موفق باشید
حاج فردوسی

سلام. آیا ورزش‌های زورخانه‌ای یا بدن‌سازی برای اصحاب منهاج فردوسیان ممنوع است؟ در مورد جایگاه ورزش در منهاج فردوسیان توضیح دهید.

************
باسمه تعالی

سلام علیکم
ورزش «زورخانه‌ای» یا «پهلوانی» یا «باستانی» را که باید «رقص ایروبیک سنتی» نامید، چون مشتمل بر موسیقی مطرب، حاصل شده از آلات مخصوص غناست، ممنوع و مضر به کمال و سعادت است. اساس شوردهنده‌ی آنچه در گود زورخانه به عنوان حرکت‌های ورزشی انجام می‌شود، همراه بودن آن با «ضرب» یا «تمپو» است. یعنی آن چیزی که ورزشکار را به رقص در می‌آورد، موسیقی تولید شده از وسیله‌ی مخصوص موسیقی است.
اما بدنسازی، به معنی حضور در باشگاه‌های بدنسازی و استفاده‌ی مکرر از وسائل مخصوص برای فربه کردن عضلات، اگر مشتمل بر امر ممنوعی مانند موسیقی یا نگاه نامحرم نباشد، اشکال جدّی ندارد ولی اگر منجر شود که توجه منهاجی از پرورش روح و جدول محاسبه به پرورش بدن و جدول رژیم غذایی معطوف گردد، قطعاً پسندیده نیست و مخل به کمال و سعادت خواهد بود.

موفق باشید
حاج فردوسی

آیا در زمان غیبت، بیعت با اقطاب صوفی جایز است؟ در کتب حدیث، روایتی در باب تحریم بیعت در ایام غیبت داریم؟

************
باسمه تعالی

سلام علیکم
با توجه به این که صوفیه از صدر اسلام تا کنون، منبع و منشأ بدعت‌ها و سنت‌شکنی‌ها بوده و هستند، رفتن به نزدشان، ممنوع است؛ تصدیقشان ممنوع است؛ هم‌سخن شدن با آنان ممنوع است؛ دعا کردن برایشان ممنوع است؛ امید به زنده بودنشان ممنوع است و همینطور …
بعد از اینهمه ممنوعیت، اصلاً نوبت به بیعت کردن نمی‌رسد. جدا از این که همین «بیعت کردن با قطب»، از «بدعت»های آنان و ممنوع می‌باشد.

موفق باشید
حاج فردوسی

سلام علیکم
حاج فردوسی از شما می‌خوام یک سیر مطالعاتی به ما معرفی کنید در زمینه‌های گوناگون معارف اسلامی و اخلاق و اصلاً کتب مفیدی که به درد دنیا و آخرت ما بخوره تا بتونیم وقت‌هایی که داریم با برنامه‌ریزی باشه و بیخود درگیر مطالعه کتاب‌های مختلف و پراکنده نباشیم.
البته قرآن کریم جای خود. آیا خوب است نویسنده‌ای را انتخاب کرده و کتب او را بخوانیم یا نیاز به گلچین کردن و دسته‌بندی می‌باشد؟
نظر شما در مورد داشتن سیر مطالعاتی از کتب شهید مطهری، آیت الله مصباح یزدی و آیت الله جوادی آملی چیست؟
و در آخر اینکه هنوز کتاب منهاج فردوسیان رو تهیه نکردم البته بسیار علاقه‌مند هستم اما می‌ترسم نتونم موفق باشم و شور و حرارتم کم بشه و یا با توجه به زندگی‌های امروزی و تعاملات گوناگون نتونم همه رو اجرا کنم و نزدیکان یا دیگران تأثیر منفی بزارند. بالاخره نیاز هست برای اجرای همچین برنامه‌ای حداقل خانواده انسان با او همراه باشد تا کارهایی در جهت مخالف در خانواده رخ ندهد.
لطفاً راهنمایی بفرمایید آیا با این شرایط شروع کنم، حتی اگر در ابتدا نتوانم همه اعمال رو درست انجام بدم؟
کتاب بهشت جهنم منهاج فردوسیان را دارم. چه کتابی رو باید تهیه کنم تا با برنامه و روش منهاج فردوسیان آشنا بشم و شروع کنم؟
با تشکر و التماس دعای ویژه
یا حق

************
باسمه تعالی

سلام علیکم
نامه‌ی شما را در چند محور پاسخ می‌دهم، بعون الله العزیز.
1. تقریباً هیچ نویسنده‌ای نیست که بتوان «تمام» آثارش را صد در صد تأیید کرد و برای «همه‌»ی اقشار، مفید دانست. پس از «برخی» نویسندگان و «به‌اندازه و فراخور نیاز» باید برداشت و مطالعه نمود.
2. در بین کتاب‌های سه بزرگواری که نام برده‌اید، هم کتاب‌های مفید و قابل استفاده برای اقشار عمومی وجود دارد و هم کتاب‌های تخصصی و سطح بالا که مطالعه‌اش نیاز به برخی آگاهی‌ها و علوم پایه دارد. پس مطالعه‌ی «تمام» آثار این بزرگواران را توصیه نمی‌کنم.
3. ترسیدن از «علم» به بهانه‌ی احتمال عدم موفقیت در «عمل»، پذیرفته نیست. شما باید سطح آگاهی خودتان از منهاج فردوسیان را به عالی‌ترین سطح برسانید و البته در کنارش از عمل و تلاش برای مراعات قوانین، غافل نشوید.
4. منهاج فردوسیان در دو مرحله‌ی اصلی تنظیم شده است؛ مرحله‌ی اول، اصلاح اعتقادات و مرحله‌ی دوم، اصلاح اعمال. شما مدتی طولانی باید صرف اصلاح دیدگاه‌هایتان کنید و اصلاً نوبت به «عمل» نمی‌رسد. پس از این که وارد مرحله‌ی عمل شدید، خواهید یافت که خیلی از قوانین اساساً به شما مربوط نمی‌شود و فقط جنبه‌ی اطلاعات عمومی و «علمی» دارد. نهایتاً اندکی قانون می‌ماند که باید مراعات کنید. این اندک قوانین چنان نیست که شما فکر می‌کنید و اصلاً کار غیر عادی و عجیب و غریبی از منهاجی خواسته نشده است. پس شجاع باشید و برای رسیدن به کمال و سعادت، با قدم‌های راسخ گام بردارید.
5. اما سیر مطالعاتی، بر طبق نیاز و به ترتیب اولویت:
ـ برای آشنا شدن با این برنامه، کتاب «آشنایی با منهاج فردوسیان» را بخوانید.
ـ اگر می‌خواهید بیشتر آشنا شوید، کتاب «مکاتباتی بر مبنای منهاج فردوسیان»‌ را نیز بخوانید.
ـ اگر احساس می‌کنید از صوفیه و خطر انحرافشان کم‌اطلاع یا بی‌اطلاع هستید، کتاب «کشف الاشتباه در کجروی اصحاب خانقاه» و کتاب «جلوه‌ی حق» را مطالعه نمایید.
ـ اگر اهل علم (روحانی درس خارج یا استاد دانشگاه) هستید و علاقه‌مند به دانستن مبانی استجماع این برنامه‌ی تربیتی هستید، کتاب «اصول استجماع منهاج فردوسیان» را بخوانید.
ـ اگر می‌خواهید هوای مسموم جامعه بر روح و جانتان بی‌اثر یا کم‌اثر شود، همواره کتاب «بهشت و جهنم در منهاج فردوسیان» را با حضور قلب و توجه، بخوانید. یعنی روزی چند صفحه از آن را با توجه و آرام آرام مطالعه کنید و آن را تصور نمایید.
ـ و سرانجام اگر خود را آماده‌ی اصلاح اعتقادات و اعمالتان یافتید، کتاب «مجموعه‌ی قواعد نظری و قوانین عملی منهاج فردوسیان» را پیش رو بگذارید و بر طبق آنچه در صفحات 33 تا 37 آن آمده عمل کنید.

موفق باشید
حاج فردوسی

سلام
اگر کسی عقاید کلامی بعضی علمای اصفهان و قم را داشته باشد، و پیوسته با عارفان و صوفیان و فلاسفه ـ عالم یا جاهل ـ مبارزه کند و به تشخیص فقهی، کلامی‌اش آنها را بهشتی نداند، و کلاً با شخص شما اختلاف نظر داشته باشد، اما در عین حال طبق برنامه عملی منهاج فردوسیان عمل کند، به نظر شما فردوسی خواهد شد؟ یا جهنمی؟

************
باسمه تعالی

سلام علیکم
اصلاح اعتقادات بر طبق قواعد نظری منهاج فردوسیان و اصلاح اعمال بر طبق قوانین عملی منهاج، ضامن رسیدن به فردوس اعلی است و دوستی یا دشمنی با اشخاص، نقشی در کمال و سعادت ندارد.

موفق باشید
حاج فردوسی
این وبگاه در ستاد ساماندهی پایگاه‌های اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، به شماره‌ی شامد: «1 - 1 - 769104 - 65 - 0 - 3» ثبت شده و تابع قوانین مکتوب جمهوری اسلامی ایران است. / مطالب این وبگاه، وقف عام بوده و نشر آن، حتی بدون نام، آزاد است