به نام خدا
به نام خدا
بنام خدا
سلام علیکم / اتفاقاً جوابها بسیار روشنگر بود. تمام کسانی که به انحراف کشیده شدند و مدعی شدند حتی از بیوگرافی حضرتعالی کاملتر و دقیقتر داشتند. البته بنده به ساحت طلبه دانشگاه امام صادق (ع) و کسی که در لباس سربازی حضرت حجت (عج) هست بیاحترامی نمیکنم. اما همین بیوگرافی شما درخصوص سلسله اساتید نشان دهنده برداشتهای شخصی شما از آیات، احادیث وروایات است. هر کس مرشدی نداشته باشد آنهم در امر باطن ابلیس استادش خواهد شد. حضرت موسی (ع) وقتی بیمار شد و از خدا طلب شفا کرد امر به مراجعه به طبیب شد. سلسله اساتید شما به این معناست که با حضرات معصومین (ع) در ارتباط هستید. حالا بصورت تشرف نشد بصورت باطنی و قلبی. اما چه کسی تشخیص میدهد و اردات قلبی و مشاهدات و مکاشفات تصادفی شما از جانب ابالسه نباشد؟ اتفاقاً طریق مرحوم قاضی (ره) بسیار روشن است. همانطور که ذخایر ولایت سینه به سینه به امام بعد رسیده ذخایر سیر و سلوک هم در سلسله حضرت قاضی (ره) سینه به سینه است. نکند انتظار دارید بصورت دستورالعملهای آشپزی راه رسیدن بخدا را منتشر میکردند! بنده حقیقتاً از اینکه شما بر اساس روایات شیعه تشویق به راه خدا میکنید خوشحالم. لااقل راه تقوا و ایمان است اما راه سیر و سلوک این نیست. شما میفرمایید با عرفان که طریقهای نامعلوم است کاری ندارم اما کار استاد عارف میکنید. بیان حالات اولیای حقه در کتب اولیای حقه را مذموم میدارید اما براحتی از خوابها و حالات خودتان میگویید. چه عیبی دارد بجای ترویج یک فرقه که میفرمایید از اشارات حضرت ولیعصر (ع) است و بجای اینکه خودتان و بقیه را به آن راه بزنید که بله منهاج که از فلان جاست و فردوس از فلان جا و نحلهای جدید در این آشفته بازار بوجود بیاورید. به دنبال همان اجتهاد بروید که جامعه و جوانان اتفاقا بدلیل عدم توجه به آن دارند به باد فنا میروند و سراغ بیدینها روانه شدند. اجرنا من النار یا مجیر. یا علی مددی
ثانیاً اولین قانون مرحلهی سوم منهاج، تعیین کردن مرجع تقلید است. یعنی در اولین قدمی که کمالجو وارد فروعات دین میشود، باید برای خودش مرجع تقلیدی معین نماید. این توجه ویژه به امر تقلید و تبعیت از مراجع معظم تقلید را در کدام برنامهی تربیتی و طریقتی سراغ دارید؟!
سلام علیکم/ افرادی که مردم را به سیر و سلوک و طریقه عرفان شیعی دعوت میکنن بلاشک باید زیر نظر استاد خبیر و راه رفته و صاحب ولایت کلیه باشند که ازطرف قطب اعظم (عج) تفویض شده باشد. حضرتعالی که همگان رو براساس روایات شیعه بسمت خدا هدایت میکنید مطمئنید که میتوانید نفوس را اداره کنید؟ اساتید جناب آقا چه کسانی بودند؟ بنده کتاب منهاج فردوسیان را دیدهام. آیا استاد حضرتعالی امام عصر (ع) است؟ یا اینکه به صرف جمعآوری روایات و آیات، پرچم عرفان شیعی را بلند کردهاید؟ یا شاید معتقدید با وجود و حضور باطنی حضرت حجت (عج) چه احتیاج به خلائق؟ از جوابی که در خصوص آیت الله قاضی (ره) فرمودید بر میآید که طریق ایشان را مشکوک میدانید. پس شما طریق چه کسانی را سالم میدانید؟ آیا به اصل و اساس ولایت که وحدت الوجود هست معتقدید یا نه؟ ترغیب به نماز شب بسیار خوب و عالی است اما آیا هدفتان همین است یا هدایت به سمت سیر و سلوک؟ این عبارت منهاج فردوسیان به نظرتان از نفس برنیامده؟ آیا همین دسته منهاجیون تشکیل یک فرقه جدید در شیعه را درآینده نخواهد داد؟ آیا باری که برداشتید بعد از شما به بابیت و بهاییت نمیکشد؟ شما درباره اعمال و رفتار اولیای الهی بسادگی تفسیر میزنید و قضاوت میکنید. بنده از عباراتی که درباره مرحوم قاضی بکار بردید هرچند که بیاحترامی نبود و نیست پشتم لرزید. آیت کبرای الهی مسیرش کاملا روشن است ما طی نکردیم بهمین خاطر تاریک جلوه کرده.ضمناً ایشان اگر صوفی بودند بقول بعضیها مجتهد جامع الشرایط و علامه همه علوم اسلامی هم بودند. بیان حالات اولیای الهی در درجات و مراتب مختلف حتماً دلیلی دارد که بماند. فاعتبروا یا اولی الابصار/ یاعلی مددی
نامهی شما را به صورت بند به بند جواب میدهم. ان شاء الله
به نام خداوند بخشنده مهربان
به نام خداوند بخشنده مهربان
الحمد لله رب العالمین
به نام خداوند بخشنده مهربان
الحمد لله رب العالمین
با سلام، چرا مثل قدیمها در حوزهی علمیه استادان با معنویت بالا وجود نداره. شاید از نظر سواد بالا باشند ولی از نظر معنوی خیلی پایین هستند فقط حرف میزنند همین با اینکه امام زمان را با عنوان استاد قبول داریم ودر این هم شکی نیست ولی آیا شما به غیر از ایت اله جوادی املی کسی دیگر را هم میشناسید که در سیاست هم نباشن من فقط ایت اله بهجت را قبول داشتم که ایشان هم متاسفانه فوت شدند
با سلام من تا حالا با شما چند بار تماس داشتم و حتی کتابتان را هم فراهم کردم. کتاب خیلی خوبیه. اما من خودم کارمند بانکم.6 صبح که میزنم بیرون 7 شب خسته برمیگردم. نمازم را هم با خستگی و بیحالی زیاد میخونم. من یکدهم این کتاب را هم نمیتوانم عمل کنم.البته قبل از این اکثر این مطالب را میدانستم ولی با توجه به مشکلات مالی که برام پیش اومده مجبورم اضافه کاری بایستم و فقط و فقط میتونم نمازم را با خستگی بخونم حتی نماز ظهر و عصر را مجبورم تو 5 دقیقه بخونم. حالا برنامهی شما برای قشر امثال من چیه؟ با اینکه عاشق نماز شب خواندن هستم ولی مثله جنازهها میافتم تا صبح. صبح هم بلند میشم برای نماز صبح البته قضا شده دیگه میخونم نمازم را و میرم سر کار تا شب.
با سلام وای بر مسخره کنندگان! از اینکه نوشته من را نوعی تمسخر فرض کردید واقعاً متاسفم چرا که من چنین قصدی نداشتم. من این مطلب را صرفا به این جهت نوشتم که به شما نشان دهم مطلب و جواب شما در این وبلاگ من را قانع نکرده است. من منظور شما از اینکه بر راه روشن یا سعادت هعستند یا نیستند را متوجه شدم اما به نظر میرسد شما طور دیگری فکر میکنید. عرض اصلی من این بود که حتی اگر ایشان به قول شما یک ماه غیب شوند یا حتی اگر با کمک جن و پری کارهای عجیب انجام دهند این ما نیستیم که توانایی قضاوت حتی در مورد بر راه روشن بودن آنها را داشته باشیم. چه ایشان شاگرد تربیت کرده باشند چه نکرده باشند، چه مطالبی که از ایشان به ما میرسد راست باشند چه دروغ. اصلا این دو موضوع، منهاجی بودن و بر راه راست بودن ربطی به یکدیگر دارند یا ندارند؟ یعنی اینکه کسی میتواند بر راه راست نباشد؟ یا اینکه راه منهاجی بودن بر پایه بر راه راست بودن است؟ چیزی که من متوجه شدم اینست که منهاجی شدن از به سعادت رسیدن سختتر است و در واقع سعادت مقدمهای برای منهاج فردوسیان است. پس وقتی که ما نمیتوانیم در مورد بهشتی بودن یا جهنمی بودن افراد قضاوت کنیم چطور میتوانیم در مورد منهاجی بودن آنها قضاوت کنیم؟ اگر شرط رسیدن به راه روشنی که مد نظر شماست بر راه سعادت بودن است و ما توانایی قضاوت در مورد بر راه سعادت بودن افراد را نداریم پس چطور میتوانیم در مورد منهاجی بودن آنها قضاوت کنیم؟ با تمامی مطالبی که در بالا گفتم نظر دوباره شما را میخواهم. در واقع میتوان گفت که شاید بنده در درک معانی و مفاهیم دچار اشتباه شدهام و اگر چنین است من را با جوابی دوباره قانع کنید چرا که بنده هنوز در بسیاری از مواردی که در سوال و جوابهای این وبلاگ مطرح میشوند ابهامات زیادی میبینم که از جمله میتوان به همین موضوع مربوط به مرحوم نخودکی و مرحوم قاضی اشاره کرد. سایر موارد را انشاالله در آینده به اطلاع شما خواهم رسانید. در آخر بار دیگر از اینکه نوشته من تمسخرآمیز به نظر رسید عذر خواهی میکنم اما این مطلب نشان دهنده این میباشد که شما خیلی زود در مورد افراد و نوشتههای آنها قضاوت میکنید و تیترهایی برای نوشتهها انتخاب میکنید که باعث بد جلوه دادن مخاطب شود. با تشکر همان بنده خدای یگانه.
با سلام من به توصیه یکی از دوستان مدتی است که به وبلاگ شما سر زده و مطالب آن را مطالعه میکنم. روز گذشته نیز این کار را انجام دادم و به مطلبی در مورد سوال یکی از دوستان در مورد مرحوم قاضی و مرحوم نخودکی برخوردم. وقتی این مطلب را مطالعه کردم به طرز شگفتانگیزی به وجد آمدم، گویی خدا را در فضای مجازی ملاقات کرده ام. تا دیروز فکر میکردم خدا بدون شریک و بیهمتاست اما از دیروز و پس از خواندن این مطلب مطمئن شدم که یا خدا شریکی با اختیار تام بر روی زمین دارد یا اینکه خود دستی بر وبلاگ نویسی! به هر حال بنده خواستار این هستم که شما در مورد وضعیت اخروی من نیز حکم داده و من را از آن مطلع کنید. با تشکر بنده خدای یگانه
حاج فردوسی نمیشود هر روز در بخشی از این وبلاگ یک قانون از قوانین منهاج فردوسیان را تفسیر کنید و از عقاب و ثوابش بنویسید اینگونه به نظرم وبلاگتان هم کاربردی تر میشود هم مفید تر هم منهاجیها بگونهای با این وب عجین میشوند و شما میتوانید هر روز تقریبا با همهی منهاجیها در ارتباط باشید و افکار درست را به این عده منتقل کنید و ان عدهی که با منهاج فردوسیان اشنا نیستند اشنا میشوند البته با اجازهی ناشر.شما تصور کنید اگر ان شا الله تعداد منهاجیها بسیار زیاد شود شما چگونه میخواهید سوالات منهاجیها را در رابطه با تفسیر قوانین منهاج فردوسیان جواب بدهید مگر میشود در روز جواب چند نفر را داد یا باید تفسیر این کتاب نوشته شود یا ما شاید نتوانیم تفسیر این قوانین را از علما بپرسیم با تفسیر دقیق این کتاب بسیار کاربردی تر خواهد شد ان شا الله و ما را از مطالعهی هر کتابی بینیاز خواهد کرد البته شاید شما تدبیری اندیشیدهاید به هر حال قصدم خیر بود یا حق
با عرض سلام و درود من خیلی به مسائل روح و تزکیه علاقهمندم چون به یقین رسیدهام که چارهایی جز تزکیه نفس ندارم میدانم در ان دنیا فقط قدرت روح و پاکی ان دستگیر است و انسان را بالا میکشد چند سال پیش حالت یقضه بهم دست داد یه مدت بدون استاد سر از خود سراغ داروخانه دعاها و اذکار رفتم کتابهای مختلفی خواندم ولی به جایی نرسیدم یا راه بلد نبودم یا راهم ندادند مدتی گذشت و پی زندگی روزمره خودم بودم تا اینکه به مدد امام زمان و چون به امام زمان علاقه زیادی دارم و پیگیر روزانه شرایط ظهور و اتفاقات اطراف هستم باز حالت یقضه بهم دست داد که حالا فرض کن امام زمان ظهور کرد با این حالت و اعمال و تیرگی روح تو چه جایگاهی نزد امام داری و…..بگذریم تا اینکه با وبگاه شما و کتابتان و روش شما آشنا شدم حال سوال؟ تو را به عظمت قرآن قسم میدم آیا با تهیه این کتاب و عمل به دستورات عملیش میتوانم از این منجلاب و راه پر خطر اسوده به منزل مقصود سفر کنم؟ آیا میتوان راه کمال را طی کنم آیا مراحل سیر وسلوک کامل در این طریق هست؟ نیاز به استاد نیست؟ مشکلات احتمالی را با که در میان بگذارم و…؟ کمک کنید تا هر چه زودتر حداقل توبه کنم و مرحله اول را بگذرانم. با تشکر
************
باسم الله تعالی
هدیه: در پایان مایلم هدیهای معنوی برایتان بفرستم؛ شاید این نوشدارو قبل از مرگ سهراب اثر کند و پیش از این که پروندهها بسته شده و کار از کار بگذرد، چنگال شیطان از سرزمین دلتان کوتاه گردد و موسیقی را رها کنید. اگر ان شاء الله این اتفاق مبارک بیافتد، خواهید فهمید که نواختن و شنیدن موسیقی (یعنی همین ساز و آوازی که سینه چاکش هستید) برای ملکوتی شدن و رسیدن به درجات عالیهی بهشت، مضرّ است.
پس از عرض سلام وخداقوت. خدمتتان عرض کنم.بنده تازه با نام استاد فردوسیان اشنا شدم. میخواستم خواهش کنم کمی از زندگی استاد و تحصیلات ایشان و استادان عرفان ایشان برای بنده توضیح بدهید تا با ایشان بیشتر اشنا شوم. لطف کنید بنویسید ایشان مورد تایید بزرگانی مثل ایت الله حسن زاده املی و یا حضرت جوادی املی هستند و یا ایت الله شوشتری و غیره خلاصه بسیار مایل هستم با زندگی ایشان وافرادی که ایشان را تایید میکنند اشنا شوم از اینکه بنده را راهنمایی میفرمایید بسیار ممنون هستم.
به نام خدا
بسم الله
دعای خیر من بدرقهی راهتان باد
حاج فردوسی