حاج فردوسی

معلم معنویت و مؤلف منهاج فردوسیان

حاج فردوسی

معلم معنویت و مؤلف منهاج فردوسیان

«منهاج فردوسیان» به اقتضای پدیده بودن، نیازمند به واژگان جدید و بازتعریف مصطلحات بود. در این راستا مصطلحات زیر تصویب شد که در ذیل به همراه تعریفش، به ترتیب الفبا می‌آید:
آنچه انجام می‌دهند:
قوانینی است برگرفته شده از احکامی که در روایات معتبر از استادان منهاج فردوسیان (علیهم‌السلام) به صورت امر آمده اما چندان مورد تأکید قرار نگرفته (ولی به هر روی، جزء تعالیم تشیع ناب محسوب ‌می‌شود)، در این گروه می‌آید. (معادل با مستحبات عادیه و ضعیفه)
 نمونه‌ی 1 (از طبقه‌ی هفتم): «در منهاج فردوسیان،‌ تارهای عنکبوت را [برای دور کردن فقر،] از خانه می‌زدایند»
 نمونه‌ی 2 (از طبقه‌ی نهم): «در منهاج فردوسیان،‌ روز بیست و نهم ذی‌قعده را روزه می‌گیرند»
آنچه ترک می‌کنند:
قوانینی است برگرفته شده از احکامی که در روایات معتبر از استادان منهاج فردوسیان (یعنی رسول خدا و ائمه ی معصومین ـ علیهم‌السلام) به صورت نهی آمده اما چندان مورد تأکید قرار نگرفته (ولی به هر روی، جزء تعالیم تشیع ناب محسوب ‌می‌شود)، در این گروه می‌آید. (معادل با مکروهات عادیه و ضعیفه)
نوع بیان قوانین دو گروه اخیر به گونه‌ای است که تحریک به انجام آن (در آنچه انجام می‌دهند) و تحریک به ترک آن (در آنچه ترک می‌کنند) را در خود دارد.
 نمونه‌ی 1 (از طبقه‌ی هشتم): «در منهاج فردوسیان،‌ {در نماز جماعت،} مأمومین به صورتی که امام جماعت بشنود، ذکر نمی‌گویند».
 نمونه‌ی 2 (از طبقه‌ی دهم): «در منهاج فردوسیان،‌ زیاد گوشت حیوانات {حلال‌گوشتِ} وحشی {گوشت شکار}، نمی‌خورند».
استاد:
در اصطلاح منهاج فردوسیان، فقط به انسانی معصوم از گناه و خطا گفته ‌می‌شود که از سوی پروردگار متعال، مأمور و مأذون به ارشاد (راهنمایی و راهبری) مشتاقان تکامل به سر منزل مقصود باشد. بر طبق این تعریف (اصطلاح) در زمان ما، ‌استاد فقط به حضرت صاحب الامر (ارواحنا فداه) اطلاق ‌می‌شود.
استاد اعظم (صلّی ‌الله‌ علیه ‌و آله ‌و سلّم):
بر حضرت ختمی‌مرتبت و‌ سید المرسلین، مولانا و سیّدنا محمد بن عبدالله (صلّی ‌الله‌ علیه ‌و آله ‌و سلّم) اطلاق ‌می‌شود.
استادان معظم (علیهم‌السلام):
معادل «ائمه‌ی طاهرین» است و به معنی دوازده جانشین بر حق استاد اعظم (صلّی ‌الله‌ علیه ‌و آله ‌و سلّم) می‌باشد.

استادان منهاج فردوسیان (علیهم‌السلام):
این عبارت به سیزده نفر از بهترین مخلوقات خدای بزرگ ـ به ترتیب زیر ـ اطلاق ‌می‌شود:
● استاد اعظم، حضرت محمد بن عبد الله (صلّی ‌الله‌ علیه ‌و آله ‌و سلّم)
● استاد عالی، مولانا علی بن ابی طالب (علیه‌السلام)
● استاد معظم، حضرت حسن بن علی المجتبی (علیهما‌السلام)
● استاد معظم، حضرت حسین بن علی سیدالشهداء (علیهما‌السلام)
● استاد معظم، حضرت علی بن الحسین سید الساجدین و زین العابدین (علیهما‌السلام)
● استاد معظم، حضرت محمد بن علی، باقر علوم النبیین (علیهما‌السلام)
● استادِ صادق، حضرت جعفر بن محمد (علیهما‌السلام)
● استاد معظم، حضرت موسی بن جعفر الکاظم (علیهما‌السلام)
● استاد معظم، حضرت علی بن موسی الرضا (علیهما‌السلام)
● استاد معظم، حضرت محمد بن علی الجواد التقی (علیهما‌السلام)
● استاد معظم، حضرت علی بن محمد الهادی (علیهما‌السلام)
● استاد معظم، حضرت حسن بن علی العسکری (علیهما‌السلام)
● استاد حاضر، حضرت مولانا حجة بن الحسن المهدی (ارواحنا فداه)
استجماع تأسیسی:
استجماعی است که منجر به تأسیس یک قاعده‌ی نظری یا قانون عملی می‌گردد. استجماع تأسیسی فقط از محکمات (آیات قرآن) و اسناد (روایات شیعه از استادان منهاج فردوسیان علیهم‌السلام) می‌باشد.
استجماع تسدیدی:
استجماعی است که گرچه نمی‌تواند منجر به تأسیس یک قاعده‌ی نظری یا قانون عملی شود ولی برای قوام بخشیدن به قواعد و قوانینِ استجماع شده استفاده ‌می‌شود. استجماع تسدیدی از «منابع کم اعتبار شیعی»، «منابع معتبر عامه» و «فعل استاد» انجام ‌می‌شود.
استنهاج:
مصطلح «استنهاج» در منهاج فردوسیان، معادل «استفتاء» در فقه است یعنی: «بررسی جایگاه موضوعاتی در منهاج فردوسیان که قانون ندارد از حیث داشتن محکم، سند، شاهد، تابع و فتوا جهت عمل». رکن سؤالات استنهاجی، داشتن ثمره‌ی عملی است یعنی به سؤالاتی که نقشی در اصلاح اعمال ندارد، بها و جواب داده نمی‌شود. فایده‌ی عمده‌ی استنهاجات آنجاست که قانونی وجود نداشته باشد که استنهاج، به نحوی مکمّل قانونهای منهاج فردوسیان ‌می‌شود.
اصحاب منهاج فردوسیان:
برادران و خواهران منهاجی (منهاجیّون و منهاجیّات) را به اختصار، اصحاب منهاج فردوسیان می‌خوانیم.
تابع:
عبارت از نظرات صحابه و تابعین ـ به عنوان شهروندان جامعه‌ی نبوی و همنشینان استادان منهاج فردوسیان (علیهم‌السلام) ـ است که آن قاعده یا قانون را بیان کرده‌اند.
سند:
عبارت از روایات استادان منهاج فردوسیان (یعنی رسول خدا و ائمه ی طاهرین ـ علیهم‌السلام) از منابع معتبر شیعه است که آن قاعده یا قانون در آن ذکر شده است.
شاهد:
عبارت از روایات عامه از استادان منهاج فردوسیان (عمدتاً از رسول خدا ـ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌) از منابع معتبرشان (صحاح و مسانید) است که آن قاعده یا قانون در آن ذکر شده است.
ضروری:
در اصطلاح منهاج فردوسیان به قانونی می‌گویند که انجام دادن آن به خاطر نقش مثبت عظیمی که در رسیدن به کمال و سعادت دارد، ضروری است. (تقریباً معادل واجبات و مستحبات مؤکّد در اصطلاح فقهی).
 نمونه‌ی 1 (از طبقه‌ی سوم): «در منهاج فردوسیان، روزه گرفتن در ماه مبارک رمضان، ضروری است».
 نمونه‌ی 2 (از طبقه‌ی پنجم): «در منهاج فردوسیان، خواندن نمازهای یومیه در اول وقت آنها، ضروری است».
فتوا:
عبارت از نظرات علما و فقهای بزرگ شیعه است که مفاد آن قاعده یا قانون را تأیید کرده‌اند.

قواعد نظری:
عبارت است از اعتقادات علمی و دیدگاه‌های نظری. دانستن و اعتقاد اجمالی یافتن به این قواعد در مراحل اولیه ی حرکت، لازم است.
قواعد نظری استقرائی:
مجموعه‌ای از دیدگاه‌هاست که بر اساس استقراء تام (جستجوی کامل)، شکل گرفته است. این قواعد اینگونه شروع می‌شوند: «در منهاج فردوسیان می‌توان اعتقاد داشت».
قواعد نظری پایه:
مجموعه‌ای از اعتقادات حقّه‌ی شیعه‌ی اثنیعشریه است که منهاجیِ جویای سعادت را هیچ گریزی از داشتن اعتقاد راسخ قلبی به تک تک آن‌ها نیست و هر یک را که منکر شود، یا مسلمان نیست و یا از دایره‌ی تشیع ناب اثنی‌عشری خارج است. این قواعد اینگونه شروع می‌شوند: «در منهاج فردوسیان باید اعتقاد داشت؛»
قواعد نظری تجمّلی:
مجموعه‌ای از دیدگاه‌هاست که گرچه اعتقاد داشتن به آن‌ها نقش چندانی در اصلاح اعمال ندارد، ولی چون موجب شفاف شدن صفبندی با غیر شیعه‌ی اثنی‌عشریه ‌می‌شود، همچنین موجب همسو شدن نگاهِ اصحاب منهاج فردوسیان با نگاهِ استادانِ منهاج فردوسیان (علیهم‌السلام) می‌گردد، شایسته است که هر منهاجی بدان‌ها اعتقاد داشته باشد. این قواعد اینگونه شروع می‌شوند: «در منهاج فردوسیان شایسته است اعتقاد داشته باشند؛»
قواعد نظری تکمیلی:
مجموعه‌ای از دیدگاه‌های شیعی است که اعتقاد داشتن به آن‌ها ـ گرچه به اهمیت قواعد نظری پایه نیست، ولی ـ نقش قابل توجهی در اصلاح قسمتی از اعمال دارد و راهگشا و سرعت دهنده‌ی تکامل و نیل به سعادت است. این قواعد اینگونه شروع می‌شوند: «در منهاج فردوسیان اعتقاد دارند؛»
قوانین عملی:
عبارت است از احکام عملی تشیع حقّه ی اثنی عشریه. این قوانین در ده طبقه تنظیم شده است.
کشف:
عبارت از رؤیاهای صادقه و مکاشفات رحمانیای است که همسو با «محکم» و «سند» باشد.
محکم:
عبارت از آیات قرآنی است که آن قاعده یا قانون در آن ذکر شده است.
ممنوع:
در اصطلاح منهاج فردوسیان به قانونی می‌گویند که انجام دادن آن به خاطر نقش منفی عظیمی که در رسیدن به کمال و سعادت دارد، ممنوع است. (تقریباً معادل محرمات و مکروهات شدیده در اصطلاح فقهی)
 نمونه‌ی 1 (از طبقه‌ی دوم): «در منهاج فردوسیان،‌ نوشیدن هر گونه مست‌کننده {زایل‌کننده‌ی عقل}، ممنوع است»
 نمونه‌ی 2 (از طبقه‌ی چهارم): «در منهاج فردوسیان،‌ خوردن گوشت مار، ممنوع است»
 نمونه‌ی 3 (از طبقه‌ی ششم): «در منهاج فردوسیان،‌ خوابیدن در فاصله‌ی اذان صبح تا طلوع آفتاب، ممنوع است»
منهاجی:
اصحاب منهاج فردوسیان را به اختصار، منهاجی می‌خوانیم. منهاجی، اقسامی دارد که در کتاب «آشنایی با منهاج فردوسیان» به تفصیل، توضیح داده شده است.
منهاجیّات:
خواهرانی هستند که با اعتقاد یافتن به قواعد نظری منهاج فردوسیان و مراعات کردن قوانین عملی منهاج فردوسیان، امیدوارند به بالاترین لذتهای عالم هستی در «فردوس اعلی» برسند.
منهاجیّون:
برادرانی هستند که با اعتقاد یافتن به قواعد نظری منهاج فردوسیان و مراعات کردن قوانین عملی منهاج فردوسیان، عزمی راسخ برای رسیدن به بالاترین لذتهای عالم هستی در «فردوس اعلی» دارند.

تعداد نظراتی که بر این مطلب نوشته شده است: ۰ نظر

اولین نفری باشید که در مورد این مطلب، اظهار نظر می‌کند
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
این وبگاه در ستاد ساماندهی پایگاه‌های اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، به شماره‌ی شامد: «1 - 1 - 769104 - 65 - 0 - 3» ثبت شده و تابع قوانین مکتوب جمهوری اسلامی ایران است. / مطالب این وبگاه، وقف عام بوده و نشر آن، حتی بدون نام، آزاد است