حاج فردوسی

معلم معنویت، مؤلف منهاج فردوسیان، مستجاب الدعوة

حاج فردوسی

معلم معنویت، مؤلف منهاج فردوسیان، مستجاب الدعوة

بسمه تعالی

با عرض سلام و احترام
در کتاب هزار و یک کلمه خواندم: علامه طباطبایی فرمودند: «مرحوم قاضی اول دستوری که می‌دادند، ذکر یونسی بود و دیگر مسبحات است که هر شب تلاوت شود. فرمودند: در خبر، مسبحات خمس است که سوره‌ی اعلی را ندارد و ما این حدیث را به مرحوم قاضی عرضه داشتیم و ایشان با وجود این، سخت مُصِر بودند که سوره اعلی قرائت شود. زیرا خودش هم چیزهایی می‌دانست که از استادان، سینه به سینه اخذ کرده بود» [هزار و یک نکته، حسن حسن زاده آملی، قم، مرکز نشر فرهنگی رجاء، چاپ دوم، 1356، صص 5 ـ 6]
درباره‌ی مطلب فوق، چند سؤال به نظر می‌رسد که امیدوارم جواب کافی عنایت بفرمایید.
1. ذکر یونسیه چیست؟
2. ذکر یونسیه در منهاج فردوسیان چه جایگاهی دارد؟
3. سور مسبحات، به چه سوره‌هایی گفته می‌شود؟
4. خواندن مسبحات، چه جایگاهی در منهاج فردوسیان دارد؟
5. آیا رازهای سینه به سینه‌ای که در متن فوق آمده، حقیقت دارد و چنین احکامی هست و ما از آن بی‌خبریم؟
خیلی خیلی متشکرم و برایتان دعای خیر می‌کنم.

************
باسمه تبارک و تعالی

سلام علیکم
1. ذکر یونسیه چیست؟
جواب: قرآن کریم در جریان حضرت یونس که بر قومش غضب کرد و آنان را ترک نمود، سپس گرفتار نهنگ شد و در شکم نهنگ، خدای تعالی را تهلیل و تسبیح گفت، می‌فرماید:
«وَ ذَا النُّونِ إِذ ذَّهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَن لَّن نَّقْدِرَ عَلَیْهِ فَنَادَی فِی الظُّلُمَاتِ أَن لَّا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَک إِنِّی کنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ» [سوره‌ی انبیاء، آیه‌ی 87]
ترجمه: و ذوالنون [یونس بن متّی] را [یاد کن] آنگاه که خشمگین رفت و پنداشت که ما هرگز بر او قدرتی نداریم تا در [دل] تاریکی‌ها[ی قعر دریا و شب و شکم نهنگ] ندا درداد که معبودی جز تو نیست، منزهی تو، راستی که من از ستمکاران بودم.
«فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَ نَجَّیْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَکذَلِک نُنجِی الْمُؤْمِنِینَ» [سوره‌ی انبیاء، آیه‌ی 87]
ترجمه: پس [دعای] او را برآورده کردیم و او را از اندوه رهانیدیم و مؤمنان را [نیز] چنین نجات می‏‌دهیم.
قسمت پایانی آیه‌ی 87 سوره‌ی انبیاء، همان ذکر یونسیه است.

2. ذکر یونسیه در منهاج فردوسیان چه جایگاهی دارد؟
جواب: آنچه مسلّم است و در آیه‌ی بعد از این آیه تصریح شده این است که اگر مؤمنی غمگین باشد، با خواندن این ذکر، از غم نجات خواهد یافت. (فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَ نجَّیْنَاهُ مِنَ الْغَمّ‏ وَ کذَالِک نُنجِی الْمُؤْمِنِین‏)
همچنین سه روایت شریف در تأیید این مطلب، آمده است:

روایت اول:
عَنِ الصَّادِقِ علیه‌السلام قَالَ: «عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ کیْفَ لَا یَفْزَعُ إِلَی أَرْبَعٍ عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ کیْفَ لَا یَفْزَعُ إِلَی قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیلُ فَإِنِّی سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ بِعَقِبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ یَمْسَسْهُمْ سُوءٌ وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ کیْفَ لَا یَفْزَعُ إِلَی قَوْلِهِ تَعَالَی لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَک إِنِّی کنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ فَإِنِّی سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ بِعَقِبِهَا فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ نَجَّیْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ کذلِک نُنْجِی الْمُؤْمِنِینَ وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُکرَ بِهِ کیْفَ لَا یَفْزَعُ إِلَی قَوْلِهِ تَعَالَی وَ أُفَوِّضُ أَمْرِی إِلَی اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِیرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّی سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ بِعَقِبِهَا فَوَقاهُ اللَّهُ سَیِّئاتِ ما مَکرُوا وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْیَا وَ زِینَتَهَا کیْفَ لَا یَفْزَعُ إِلَی قَوْلِهِ تَعَالَی ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّی سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ بِعَقِبِهَا إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْک مالًا وَ وَلَداً فَعَسی‏ رَبِّی أَنْ یُؤْتِیَنِ خَیْراً مِنْ جَنَّتِک الْآیَةَ وَ عَسَی مُوجِبَةٌ» [من‏ لایحضره ‏الفقیه، جلد 4، صفحه‌ی 393]
ترجمه: امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند: تعجب می‌کنم از کسی که از چهار چیز می‌نالد، چطور به چهار ذکر پناه نمی‌برد… تعجب می‌کنم از کسی که غمگین است چطور به این سخن خدای بزرگ پناه نمی‌برد که می‌فرماید: لا اله الا انت…

روایت دوم:
ذکر صاحب کتاب الحیوة فیه ان النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) قال: انی لاعلم کلمة ما قالها مکروب الا فرج الله کربه و لا دعا بها عبد مسلم الا استجیب له، دعوة اخی یونس التی حکاها الله عنه فی کتابه وهی «لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین» [مصباح کفعمی، صفحه‌ی 298]
ترجمه: صاحب کتاب الحیاة روایتی نقل کرده که رسول خدا (صلی‌ الله‌ علیه‌ و آله‌ و سلّم) فرمودند: من کلمه‌ای می‌دانم که غمگینی آن را نمی‌گوید مگر اینکه خدا در غم و غصه‌اش فرجی حاصل می‌سازد و هیچ بنده‌ی مسلمانی با آن، خدا را نمی‌خواند مگر اینکه جوابش داده می‌شود. دعای برادرم یونس که خدای متعال در کتابش از آن حکایت کرده است که گفت: خدایی جز تو نیست، منزهی، من از ستمکاران هستم.

روایت سوم:
عن أبی عبد الله (علیه‌السلام) قال: أربع لأربع فواحدة للقتل و الهزیمة «حسبنا الله و نعم الوکیل» ان الله تعالی یقول: «إن الذین قال لهم الناس ان الناس قد جمعوا لکم فاخشوهم فزادهم ایمانا و قالوا حسبنا الله و نعم الوکیل فانقلبوا بنعمة من الله و فضل لم یمسسهم سوء» و الآخر للمنکر و السوء «أفوض أمری إلی الله» عز وجل فوقاه الله سیئات ما مکروا و حاق بآل فرعون سوء العذاب و الثالثة للحرق و الغرق «ما شاء الله لا قوة الا بالله» و ذلک أنه یقول «لولا إذ دخلت جنتک قلت ما شاء الله لا قوة الا بالله» و الرابعة للغم و الهم «لا اله الا أنت سبحانک انی کنت من الظالمین» قال الله سبحانه «فاستجبنا له و نجیناه من الغم و کذلک ننجی المؤمنین» [منتهی المطلب، علامة حلی، جلد 2، صفحه‌ی 996 ـ 997]
ترجمه: امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند: چهار جمله برای چهار چیز مناسب است، … برای غم و اندوه «لا اله الا انت…» [که] خدای سبحان می‌فرماید: پس برای او مستجاب کردیم و از غصه نجاتش دادیم و همچنین مؤمنین را نجات می‌دهیم.
پس، نهایتْ چیزی که درباره‌ی این آیه‌ی شریفه وارد شده، نجات‌دهنده بودنش از غم و غصه است.
نکته‌ی قابل تأمل این است که هیچ آیه یا روایتی در خصوص عدد داشتن این ذکر (مثل چهارصد بار)، زمان خاص (مثل در شب بودن یا بعد از نماز صبح)، مکان خاص (مثل در مسجد بودن)، شرایط خاص (مثل داشتن وضو)، مقدمات خاص (مثل حلال خوردن یا گوشت نخوردن)، حالات خاص (مثل حالت سجده) و غیره به دست ما نرسیده و تمام این اضافات، شبهه‌ی بدعت دارد و شایسته است از آلوده شدن به آن، پرهیز شود. یعنی هر کس غمگین است، بدون عدد و شرایط خاص، این آیه‌ی شریفه را تکرار نماید که امید است از غصه رها گردد. (ان شاء الله تعالی)

3. سور مسبحات، به چه سوره‌هایی گفته می‌شود؟
رَوَاهُ الشَّیْخُ أَبُو الْفُتُوحِ فِی تَفْسِیرِهِ، عَنْهُ عَنْهُ ص مِثْلَهُ فِی لَفْظِهِ کانَ لَا یَرْقُدُ حَتَّی یَقْرَأَ الْمُسَبَّحَاتِ وَ یَقُولُ فِی هَذِهِ السُّوَرِ آیَةٌ هِیَ أَفْضَلُ مِنْ أَلْفِ آیَةٍ قَالُوا وَ مَا الْمُسَبَّحَاتُ قَالَ سُورَةُ الْحَدِیدِ وَ الْحَشْرِ وَ الصَّفِّ وَ الْجُمُعَةِ وَ التَّغَابُنِ» [مستدرک‏ الوسائل، محدث نوری، جلد 4، صفحه‌ی 289]
پس مسبحات، پنج سوره‌ی حدید، حشر، صف، جمعه و تغابن است. و سوره‌های اسراء و اعلی جزء آن‌ها نیست. و اصرار مرحوم قاضی، هیچ مدرکی از روایات ندارد.

4. خواندن مسبحات، چه جایگاهی در منهاج فردوسیان دارد؟
جواب: فقط یک روایت رسیده که می‌فرماید:
عَنْ جَابِرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ (علیه‌السلام) یَقُولُ: «مَنْ قَرَأَ الْمُسَبِّحَاتِ کلَّهَا قَبْلَ أَنْ یَنَامَ لَمْ یَمُتْ حَتَّی یُدْرِک الْقَائِمَ وَ إِنْ مَاتَ کانَ فِی جِوَارِ مُحَمَّدٍ النَّبِیِّ (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم)» [کافی، محدث کلینی، جلد 2، صفحه‌ی 620]
یعنی هر کس قبل از خواب این سوره‌ها را تلاوت کند، نمی‌میرد تا اینکه حضرت صاحب الامر را درک نماید و اگر بمیرد، در همسایگی رسول خدا (صلی‌ الله‌ علیه‌ و آله‌ و سلّم) خواهد بود.

5. آیا رازهای سینه به سینه‌ای که در متن فوق آمده، حقیقت دارد و چنین احکامی هست و ما از آن بی‌خبریم؟
جواب: هیچ آیه یا روایتی مبنی بر وجود احکام سرّی وجود ندارد. البته احکامی که در زمان تقیه، اسرار محسوب می‌شده، پس از بر طرف شدن خطر، دیگر راز نیست و اکنون به روشنی در کتاب‌های روایی ما آمده است و در دسترس عموم قرار دارد.
نکته‌ی مهم این است که اگر این مبنا را قبول کنیم (که احکامی به صورت سینه به سینه به بعضی خواص رسیده) راه برای سوء استفاده‌ی شیادان و اغواگران باز شده و چه بناهای فاسدی که بر این مبنا نمی‌توان ساخت.
پس با قاطعیت به خدمت رفقای منهاجی‌ام عرض می‌کنم، هیچ یک از احکام الهی به صورت راز و رمز و سینه به سینه نیست و هر آنچه نقشی ـ ولو اندک ـ در کمال و سعادت انسان دارد، به روشنی در کتاب شریف قرآن و روایات معتبر رسول خدا (صلی‌ الله‌ علیه‌ و آله‌ و سلّم) و ائمه‌ی اطهار (علیهم السلام) آمده است. تنها چیزی که مانع از نورانی شدن ما به آن انوار تابناک می‌شود این است که ما بر طبق آن دستورات، عمل نمی‌کنیم. یعنی آنچه باید ترک کنیم را انجام می‌دهیم و آنچه باید انجام دهیم را ترک می‌نماییم.

تذکر پایانی: این که سخن بزرگان را نقد می‌کنیم، به معنی خدشه در عظمت و بهشتی بودن آنان نیست بلکه برای مرزبندی بین حق و باطل، اینگونه نقدهای خالی از توهین، ضروری است.
خدایا بهترین رحمت‌هایت را به روح مرحوم قاضی و مرحوم علامه طباطبایی نثار بفرما.

آمین یا رب العالمین
حاج فردوسی

تعداد نظراتی که بر این مطلب نوشته شده است: ۰ نظر

اولین نفری باشید که در مورد این مطلب، اظهار نظر می‌کند
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
این وبگاه در ستاد ساماندهی پایگاه‌های اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، به شماره‌ی شامد: «1 - 1 - 769104 - 65 - 0 - 3» ثبت شده و تابع قوانین مکتوب جمهوری اسلامی ایران است. / مطالب این وبگاه، وقف عام بوده و نشر آن، حتی بدون نام، آزاد است