حاج فردوسی

معلم معنویت، مؤلف منهاج فردوسیان، مستجاب الدعوة

حاج فردوسی

معلم معنویت، مؤلف منهاج فردوسیان، مستجاب الدعوة

نامه امام حسن عسکرى علیه السّلام به علىّ بن بابویه:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ « الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ و العاقبه للمتّقین و الجنّه للموحّدین و النّار للملحدین و لا عدوان الّا على الظّالمین و لا اله الّا اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقِینَ و الصّلوه على خیر خلقه محمّد و عترته الطّاهرین.
امّا بعد اوصیک یا شیخى و معتمدى و فقیهى ابا الحسن علىّ بن الحسین بن بابویه القمىّ ـ وفّقک اللَّه لمرضاته و جعل من صلبک اولادا صالحین برحمته ـ بتقوى اللَّهِ وَ إِقامِ الصَّلاهِ وَ إِیتاءِ الزَّکاهِ فانّه لا تقبل الصّلاه من مانع الزّکاه و اوصیک بمغفره الذّنب و کظم الغیظ و صله الرّحم و مواساه الاخوان و السّعى فی حوائجهم فی العسر و الیسر و الحلم و التّفقّه فی الدّین و التّثبّت فی الامر و التّعاهد للقرآن و حسن الخلق و الامر بالمعروف و النّهى عن المنکر، فانّ اللَّه عزّ و جلّ قال: لا خَیْرَ فِی کَثِیرٍ مِنْ نَجْواهُمْ إِلَّا مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَهٍ أَوْ مَعْرُوفٍ أَوْ إِصْلاحٍ بَیْنَ النَّاسِ و اجتناب الفواحش کلّها و علیک بصلاه اللّیل فانّ النّبىّ صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم اوصى علیّا علیه السّلام فقال: یا علىّ علیک بصلاه اللّیل علیک بصلاه اللّیل علیک بصلاه اللّیل و من استخفّ بصلاه اللّیل فلیس منّا، فاعمل بوصیّتى و أمر شیعتى حتّى یعملوا علیه و علیک بالصّبر و انتظار الفرج فانّ النّبىّ صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم قال: افضل اعمال امّتى انتظار الفرج، و لا تزال شیعتنا فی حزن حتّى یظهر ولدى الّذى بشّر به النّبىّ صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم یملاء الارض قسط و عدلا کما ملئت ظلما و جورا. فاصبر یا شیخى یا ابا الحسن علىّ و أمر جمیع شیعتى بالصّبر فانّ الْأَرْضَ لِلَّهِ یُورِثُها مَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ الْعاقِبَهُ لِلْمُتَّقِینَ و السّلام علیک و على جمیع شیعتنا و رحمه اللَّه و برکاته و صلّى اللَّه على محمّد و آله»
منبع: «معادن الحکمه فی مکاتیب الائمّه» تألیف علم الهدى محمد بن المحسن بن مرتضى الکاشانى، ج ۲، ص ۲۶۵. همچنین این نامه را بعضی محقّقین و صاحبان تراجم نقل نموده‌‏اند که از جمله آنها مى‏‌توان از علامه بحرانى در« لؤلؤه البحرین»، ص ۳۸۴، محقّق خوانسارى در« روضات الجنّات»، ج ۴، ص ۲۷۳، علامه مجلسى در« بحار الانوار»، ج ۵۰، ص ۳۱۷ و ۳۱۸، محدّث نورى در« مستدرک الوسائل»، ج ۳، ص ۵۲۷، قاضى نور اللَّه شوشترى در« مجالس المؤمنین»، ج ۱، ص ۴۵۳، محدّث قمى در« فوائد الرضویه»، ص ۲۸۱، و علامه شیخ محمّد تقى تسترى در« قاموس الرّجال»، ج ۶، ص ۴۷۴، نام برد.
سلام
خیلی از علما در محافل و مجالس این نامه را بیان می‌کنند به عنوان دستورالعمل اخلاقی، نظر شما در باره این حدیث چیست؟ چقدر اعتبار دارد؟

************
باسمه تعالی

سلام علیکم
قدیم‌ترین منبع برای این نامه، مناقب ابن شهرآشوب است. این نامه در منبع مذکور، مختصر است و به تفصیلی که بعدی‌ها بیان کرده‌اند نیست. عبارت‌پردازی در نامه‌ای که بیان کرده‌اید، جعلی بودن آن را بر آشنا با مکاتیب و ادبیات ائمه‌ی اطهار (علیهم‌السلام) روشن می‌سازد. سخنان و بویژه نامه‌های حضرات ائمه‌ی اطهار (علیهم‌السلام)، مختصر و دارای ضرب‌آهنگ خاصی است که آن را به طور واضح از عبارات غیرشان، متمایز می‌سازد. البته همین متن مختصر نیز مرسل است یعنی سندی برایش ذکر نشده است.
متنی که در مناقب ابن شهرآشوب آمده این است: «وَ مِمَّا کَتَبَ ع إِلَى أَبِی الْحَسَنِ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بْنِ بَابَوَیْهِ الْقُمِّیِ‏ اعْتَصَمْتُ بِحَبْلِ اللَّهِ‏ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ‏ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ‏ وَ الْجَنَّةُ لِلْمُوَحِّدِینَ وَ النَّارُ لِلْمُلْحِدِینَ وَ لَا عُدْوانَ إِلَّا عَلَى الظَّالِمِینَ‏ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ‏ أَحْسَنُ الْخالِقِینَ‏ وَ الصَّلَاةُ عَلَى خَیْرِ خَلْقِهِ مُحَمَّدٍ وَ عِتْرَتِهِ الطَّاهِرِینَ مِنْهَا عَلَیْکَ‏ بِالصَّبْرِ وَ انْتِظَارِ الْفَرَجِ‏ قَالَ النَّبِیُّ ص أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِی انْتِظَارُ الْفَرَجِ وَ لَا یَزَالُ شِیعَتُنَا فِی حُزْنٍ حَتَّى یَظْهَرَ وَلَدِی الَّذِی بَشَّرَ بِهِ النَّبِیُّ یَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً فَاصْبِرْ یَا شَیْخِی یَا أَبَا الْحَسَنِ عَلِیَّ وَ أْمُرْ جَمِیعَ شِیعَتِی بِالصَّبْرِ فَإِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ یُورِثُها مَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ‏ وَ السَّلَامُ عَلَیْکَ وَ عَلَى جَمِیعِ شِیعَتِنَا وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ. [مناقب آل أبی طالب علیهم السلام، ابن شهرآشوب، جلد ‏4، صفحه‌ی 425]
نتیجه:
اولاً: این نامه، به طول و تفصیلی که در کتاب‌های قرون دهم و یازدهم آمده، نیست.
ثانیاً: متن مختصر در اولین منبع معتبر، مرسل است و سند ندارد.
ثالثاً: مضامین متفرد در این نامه، قابل اعتنا و ابتنا نیست و نمی‌توان بر اساس آن، در نظام جامع تربیتی منهاج فردوسیان، تأسیس قاعده‌ی نظری یا قانون عملی نمود.

موفق باشید
حاج فردوسی

تعداد نظراتی که بر این مطلب نوشته شده است: ۰ نظر

اولین نفری باشید که در مورد این مطلب، اظهار نظر می‌کند
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
این وبگاه در ستاد ساماندهی پایگاه‌های اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، به شماره‌ی شامد: «1 - 1 - 769104 - 65 - 0 - 3» ثبت شده و تابع قوانین مکتوب جمهوری اسلامی ایران است. / مطالب این وبگاه، وقف عام بوده و نشر آن، حتی بدون نام، آزاد است