حاج فردوسی

معلم معنویت و مؤلف منهاج فردوسیان

حاج فردوسی

معلم معنویت و مؤلف منهاج فردوسیان

فرق دعا کردن با دعانویسی

سؤال: دعا کردن، چه فرقی با دعانویسی دارد؟

جواب: دعا کردن، چند فرق اساسی با دعانویسی دارد که قبل از ورود به آن، لازم است دعانویسی را توضیح دهیم.
دعانویسی در حکم نوشتن بخشنامه است. به این معنی که با نوشتن دستورات یا خواهش‌هایی بر کاغذ و سپردن آن به مأموران مناسب، آن دستورات یا خواهش‌ها اجرا می‌شود.
گاهی دعانویس، دعاهای مأثوره و معتبر ـ که از ناحیه‌ی وحی رسیده ـ را می‌نویسد. این دعاها در حکم بخشنامه‌ای برای فرشتگان الهی است تا آن را اجرا کنند. نوشتن اینگونه دعاها، از نظر شرع مقدس، جایز است و دستاوردهای آن، نورانی خواهد بود.
گاهی دعانویس، طلمسات و جداول اوفاق می‌نویسد که در حکم بخشنامه برای شیاطین جن است. نوشتن اینگونه دعاها، از نظر شرع مقدس، حرام است و دستاوردهای آن، ظلمانی خواهد بود.
بعد از تعریف «دعانویسی»، به بیان فرق‌های «دعاکردن» با «دعانویسی» می‌پردازم:

فرق اول: منبع استمداد
همچنان که در تعریف «دعانویسی» گذشت، گاهی دعایی که نوشته می‌شود، با کمک گرفتن از خدای تبارک و تعالی و مأموران الهی به نتیجه می‌رسد و گاهی با کمک گرفتن از ابلیس و سربازانش به هدف می‌نشیند.
وقتی دعایی نوشته می‌شود، اگر از دعاهای مورد تأیید شرع باشد، فرشته مأمور می‌شود آن را انجام دهد و اگر از دعاهای مورد تأیید شرع نباشد، جنی شرور مأمور می‌شود آن را انجام دهد.
اما در دعا کردن، نمی‌توان به شیطان پناه برد و از او کمک خواست، لذا دعا کردن، فقط خواستن از خدای تبارک و تعالاست. کسی که در سحرگاه یا بعد از نمازهای واجب یا در حرم ائمه‌ی اطهار (علیهم السلام) دست به دعا بر می‌دارد، نمی‌تواند دعایش را با نام ابلیس شروع کند و از او مدد بطلبد. دعا کردن در اوقات استجابت، فقط باید با نام خدای تعالی و صلوات بر محمد و آل محمد (علیهم السلام) شروع شود و پایان یابد.
کسی که دعای معتبر می‌نویسد، باید در هنگام نوشتن دعا، در دل، متوسل به خدا و انوار انبیاء و اوصیاء و اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) باشد تا آثار استجابت، بیشتر و بهتر نمایان شود.
کسی که دعای غیرمعتبر و طلسم و اوفاق می‌نویسد، باید در هنگام نوشتن دعا، متوسل به ابلیس الابالسه و موکل‌هایش از جنیان کوچک باشد تا دستورات یا خواهش‌هایش را به درستی انجام دهند.
اما کسی که دعا می‌کند، وقتی دست به سوی آسمان بلند می‌نماید، نمی‌تواند جز به حضرت باری تعالی (جلّت اسمائه) متوسل شود.
این، اولین فرق بین «دعا کردن» و «دعا نوشتن» است. در «دعا کردن» فقط باید از «الله» یاری گرفت و به او متوسل بود؛ ولی در دعا نوشتن، می‌توان به «الله» متوسل شد و می‌توان به «ابلیس» متوسل شد.
مخالفت دیرینه‌ی حاج فردوسی با «دعانویسی» به جهت این است که معمولاً دعانویسان، انسان‌های بی‌تقوا و بی‌نوری هستند که با توسل به ابلیس و جنودش (جنّیان شرور) اقدام به دعانویسی می‌کنند و عملشان، از نظر شرعی، حرام و گناه کبیره است.
اگر کسی را پیدا کنید که دعاهای مأثور و حرزهای معتبر را بنویسد، اشکال ندارد از او بخواهید برایتان حرز و دعا بنویسد؛ ولی شاید یک هزارم از دعانویسان را پیدا نکنید که «فقط» از دعاهای مأثور و حرزهای معتبر استفاده کنند. تا کنون هر دعایی از دعانویسان دیده‌ایم، آلوده به جداول اوفاق و عبارات شیطانی علوم غریبه و سحر بوده است.

فرق دوم: ملاحظه‌ی مصلحت
وقتی به درگاه حق تعالی دعا می‌کنیم، خدای سمیع و بصیر، مصلحت بنده‌اش را در نظر می‌گیرد و چنانچه استجابت آن دعا، به صلاح بنده‌اش باشد، آن را مستجاب کرده و به او می‌دهد و اگر به صلاحش نباشد، به او نمی‌دهد.
اما در «دعانویسی»، هر گاه از علوم غریبه و جداول اوفاق استفاده شود (که تقریباً همیشه همینطور است)، مأمور جنی، آن کار را بدون در نظر گرفتن صلاح و فساد کسی که دعا برایش نوشته شده، انجام می‌دهد و در بیشتر مواقع، خسارت‌های سنگینی به بار می‌آورد. دعانویسی و کمک گرفتن از نیروهای ماورائیِ کم‌شعور (جنّیان) که گاهی شرور هم هستند و دوست دارند به دستور یک انسان، به انسان دیگری ضربه بزنند، بدون در نظر گرفتن صلاح و مصلحت است. دعانویسی، مانند همان دستوری است که یک قلدر به نوچه‌هایش می‌دهد تا بر سر انسان ضعیفی بریزند و او را بزنند یا بکشند. نوچه‌ها بدون این که فکر کنند این کار به صلاح آن شخص هست یا نیست، دستور را اطاعت می‌کنند و صدمات و لطمات سنگینی وارد می‌آورند که به هیچ وجه به مصلحت مضروب یا مقتول نیست.

فرق سوم: سلب اختیار
در دعا کردن، خدای تعالی حاجت را می‌دهد و یا راهِ رسیدن به حاجت را نشان می‌دهد. در هر حال، اختیار انسان که فرق اصلی او با اشیاء است، محفوظ می‌ماند؛ ولی در دعانویسی، اگر همراه با تسخیر موکّل جن باشد، مأمور کم‌شعور جنی، انسانی را مجبور به کاری می‌کند و اختیارش را از او می‌گیرد. مثلاً وقتی دعای محبت برای مردی نوشته می‌شود، مرد مورد نظر، تحت تأثیر فشار نیروهای نامرئی شرور، مجبور می‌شود زن مورد نظر را دوست بدارد، حتی اگر در حالت عادی، از قیافه، اخلاق، اعتقادات و رفتار آن زن متنفر باشد.
فرق انسان با جماد در «اختیار» اوست. اگر انسانی را مجبور به کاری کنند، همانند سنگی خواهد بود که آن را از جایی بردارند و در جای دیگر بگذارند. در چنین شرایطی، سنگ نمی‌تواند اعتراض کند و به جای قبلی برگردد. وقتی برای انسان مختار، دعایی بنویسند و او را مجبور سازند، مثل همان سنگ خواهد بود و از مقام انسانیت، تنزل داده خواهد شد.
در «دعا کردن»، اختیار انسان محفوظ می‌ماند؛ ولی در دعانویسی با علوم غریبه و طلسمات، اختیار انسان از بین می‌رود و انسان را در حد سنگ و چوب، مجبور و مقهور می‌سازد.

فرق چهارم: خیر و شر
دعا کردن چون حاجت بردن به درگاه منبع خیرات یعنی خدای تبارک و تعالی با واسطه قرار دادن خوبان روزگار یعنی رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) است، نمی‌تواند حاوی شرّ و بدی باشد. دعای شرّ، که در اصطلاح به آن «نفرین» گفته می‌شود، به نفرین‌گر بر می‌گردد و سراسر، ضرر و خسران است. هر گاه کسی دست به نفرین دیگری بردارد و بدون این که ظلمی از او دیده باشد، زبان به نفرینش بگشاید، به سرعت در پرده‌های ظلمت و سراشیبی سقوط به سوی جهنم خواهد افتاد. به همین دلیل، کسی که دعا می‌کند، فقط باید طلب خیر کند و به هیچ وجه نمی‌تواند در دعایش، طلب شرّ نماید.
اما در دعانویسی، چنین محدودیتی نیست و دعانویس، با تسخیر شیاطین، هر شرّ و بدی‌ای را برای انسان‌ها درخواست می‌کند. گاهی دعانویس، بین دو نفر که یکدیگر را دوست دارند، تفرقه می‌اندازد یا مردی را بر زنی می‌بندد یا مسیر درآمد کسی را تنگ می‌نماید و مشتری‌هایش را فراری می‌دهد.
در دعانویسی، همچنان که می‌توان خیر خواست، می‌توان شرّ خواست؛ ولی در دعا کردن، فقط و فقط باید خیر خواست. در دعا کردن می‌توان زیاد شدن روزی و مشتری را خواست؛ ولی نمی‌توان کم شدن مشتری و درآمد را درخواست نمود.
در دعا کردن می‌توان زیاد شدن محبت و آشتی بین دو انسان را طلب کرد؛ ولی نمی‌توان کینه، قهر و دعوا را طلب نمود.
اما در دعانویسی، همچنان که می‌توان زیاد شدن روزی و درآمد را درخواست کرد، می‌توان کم شدن مشتری و فقر و پریشانی انسانی را درخواست نمود.
در دعانویسی، همچنان که می‌توان عشق و محبت را درخواست نمود، می‌توان کینه و تنفر ایجاد کرد.

فرق پنجم: سفارش دینی
دین به دعا کردن سفارش کرده ولی به دعانویسی سفارش نکرده است. بلکه درباره‌ی دعانویسی با دعاهای غیر معتبر و استفاده از طلسمات و جداول اوفاق، نهی کرده است.
از منظر آیات قرآن و روایات ائمه‌ی اطهار (علیهم السلام، دعا کردن برای خود و دیگران، مستحب است و بهره‌های نورانی دنیوی و ثواب‌های فراوان اخروی دارد؛ ولی اگر دعانویسی با علوم غریبه و سحر باشد، از نظر شرع، گناه کبیره است و مسلمانی که چنان دعایی بنویسد و دیگری را جادو کند، گردنش زده می‌شود.

فرق ششم: محل استجابت
وعده‌ی خداوند بر استجابت هر دعایی است که به درگاهش تقدیم شود؛ ولی گاهی اوقات، بنا بر مصالحی، استجابت را به عالم بعدی و سرای ابدی موکول می‌سازد. کسی که دعا می‌کند یا درخواست می‌کند شخص دیگری برایش دعا کند، همواره پیروز است و حتماً دستاوردی نصیبش خواهد شد، چه در این دنیا و چه در آن دنیا. اما کسانی که رو به دعانویسی معتبر می‌آورند، اگر حاجتشان از طریق دعانویسی برآورده نشود، نصیبی در جهان بعدی نخواهند داشت. و کسانی که از دعانویسی حرام برای رسیدن به حاجت‌هایشان استفاده می‌نمایند، در جهان بعدی، دچار عذاب‌های شدید الهی خواهند بود.
به عبارت ساده، دعا کردن اگر در دنیا مستجاب نشد، در آخرت مستجاب می‌شود؛ ولی دعانویسی چنین ثمره‌ای ندارد و اگر در دنیا نگرفت، در آخرت خبری نیست.

فرق هفتم: تصریف استجابت
بنا بر روایات معتبر، خدای تعالی هر گاه صلاح بنده‌اش را در استجابت دعایش، دقیقاً به همان شکلی که خواسته، بداند، همان را به او می‌دهد؛ ولی گاهی اوقات، دعای بنده را به بهتر از آنچه خواسته و گاهی اوقات با دفع بلا مستجاب می‌سازد. در دعانویسی، چنین چیزی نیست و اگر انجام شود، بدون تبدیل و تغییر انجام می‌شود و حالت بهتری در کار نیست.

فرق هشتم: وساطت و دخالت
کسی که دعا می‌کند، واسطه‌ای برای عرض خواسته‌ی برادران و خواهران مؤمنش به بارگاه الهی است و قدرت ویژه‌ای ندارد. ویژگی دعاگو، طهارت زبان و قلبش است که او را لایق رساندن خواسته‌ی دیگران به درگاه مجیب کرده است.
اما کسی که دعا می‌نویسد، خودش عامل اصلی در تأثیرگذاری است. یعنی با اختیاری که خدای تعالی به بشر داده است، می‌تواند در امور دیگران دخالت کند.
لذا وقتی کسی به دعاگو مراجعه می‌کند، به او می‌گوید: از خدا بخواه فلان خواسته‌ام را به من عطا فرماید. ولی وقتی کسی به دعانویس مراجعه می‌کند، به او می‌گوید: مرا به خواسته‌ام برسان.
جنبه‌ی غالب در مراجعه به دعاگو، جنبه‌ی «وساطت» است؛ در حالی که جنبه‌ی غالب در مراجعه به دعانویس، جنبه‌ی «دخالت» است.

فرق نهم: حسن ظن و اعتماد
برای مراجعه به کسی که دعا می‌کند، فقط کافی است به او حسن ظن داشته و خوش‌گمان بود و نیازی نیست صلاحیّت او احراز شود؛ زیرا بنا نیست دستورالعملی از او اجرا گردد.
برعکس در مراجعه به دعانویس، لازم است قبل از انجام دستورالعمل‌هایش، اعتماد کافی به او و مهارتش، حاصل شود. به عبارت دیگر، معمولاً دعانویس‌ها، دستورالعمل‌هایی برای اجرا به مراجعین خود می‌دهند. هر عاقل محتاطی باید قبل از عمل به دستورات دعانویس، از اعتبار، مهارت و سلامت دعانویس مطمئن شود تا با عمل به دستوراتش، دچار خطر و ضرر نگردد.
اما در بحث التماس دعا، هیچ نیازی نیست که مهارت خاصی در دعاگو احراز شود. همین که ملتمس دعا، به دعاگو، حسن ظن داشته و خوش‌گمان باشد، کافی است. در بحث التماس دعا، بنا نیست دعاگو کاری بیشتر از رساندن پیام نیازمند به بارگاه الهی انجام دهد؛ لذا همین مقدار که دعاگو را انسان صالح و نیکوکاری بدانیم، برای التماس دعا کفایت می‌کند.
البته در روایت شریف، همین مقدار حسن ظن و خوش‌گمانی برای التماس دعا گفتن نیز لازم شمرده نشده است. در روایتی از امام کاظم (علیه‌السلام) آمده است: «لَا تُحَقِّرُوا دَعْوَةَ أَحَدٍ فَإِنَّهُ یُسْتَجَابُ لِلْیَهُودِیِّ وَ النَّصْرَانِیِّ فِیکُمْ وَ لَا یُسْتَجَابُ لَهُمْ فِی أَنْفُسِهِمْ» [کافی شریف، محدث کلینی، جلد 4، صفحه‌ی 17]
ترجمه: دعای هیچ کسی را کوچک نشمارید؛ همانا دعای یهودی و مسیحی درباره‌ی شما مستجاب می‌شود ولی درباره‌ی خودشان مستجاب نمی‌شود.
بر اساس این روایت شریف، حتی به یهودی و مسیحی که کافر هستند هم می‌توان التماس دعا گفت و دعای آنان به تصریح امام معصوم (علیه السلام) در باره‌ی مسلمانان مستجاب می‌شود.
به عبارت دیگر، گر چه از منظر اسلام، کافر هیچ صلاحیّتی ندارد؛ ولی در مورد التماس دعا گفتن، می‌توان به او التماس دعا گفت و جالب این است که دعایش هم مستجاب می‌شود.

نتیجه‌ی کلام:
«دعا کردن» نور مطلق است و شرع انور به آن سفارش کرده است؛ ولی «دعانویسی» می‌تواند نور باشد، آنجا که از دعاهای معتبر استفاده شود و می‌تواند ظلمت باشد، آنجا که از سحر و جادو استفاده شود.

تعداد نظراتی که بر این مطلب نوشته شده است: ۰ نظر

اولین نفری باشید که در مورد این مطلب، اظهار نظر می‌کند
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
این وبگاه در ستاد ساماندهی پایگاه‌های اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، به شماره‌ی شامد: «1 - 1 - 769104 - 65 - 0 - 3» ثبت شده و تابع قوانین مکتوب جمهوری اسلامی ایران است. / مطالب این وبگاه، وقف عام بوده و نشر آن، حتی بدون نام، آزاد است